هدایت شده از ◗حیدࢪ|𝐡𝐞𝐝𝐚𝐫◖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اره تو برتری تو کشتن کبوترا🔥🕊
توی نمک زدن به زخم مادرا💔
#استوری
#سیزده_آبان
#حامد_زمانی
https://rubika.ir/fateme_jahanbani
@ISTAFAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رو خاک ها پر از جنازه کبوتره🕊💔
#استوری
#سیزده_آبان
#حامد_زمانی
https://rubika.ir/fateme_jahanbani
@ISTAFAN
40.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾گزارش شبکه voa ( #صدای_آمریکا ) از آهنگ #مرگ_بر_آمریکا ی حامد زمانی
__________________
۱۳ آبان ۹۲ همان ایام انتشار موسیقی مرگ بر آمریکا، شبکه صدای آمریکا وارد میدان شد و ترور شخصیت حامد زمانی را علنا آغاز و راهبری کرد.
طوری که مجری این شبکه شده بود مدافع دین و اسلام و علیه حامد زمانی فتوا صادر میکرد. خلاصه به هرچه میتوانستند چنگ می انداختند که مبادا هنر انقلاب، اعتماد به نفس یابد و میدان داری کند
#متهم
#انتی_سلبریتی
#حامد_زمانی
@ISTAFAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
گل میخرن 🌹
تا که نفهمی اهل پاییزن!
#آزادی
#حامد_زمانی
https://rubika.ir/fateme_jahanbani
@ISTAFAN
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
سلااااااااام رفقــاے جـــــــــــان🦋 خب عرضم به حضور انورتون ، میخوام عکس ۶ تا شخصیت های اصلی رمان
#به_مناسبت_1.5k_شدنمون :😍
🔻مسابقه ( دلنوشته نویسی ، نقاشی وطراحی ، نماهنگ )
با موضوع #رفیق_شهیدم❤️
✅عزیزانی که علاقه مند هستند میتونن در رابطه با رفیق شهیدشون ، آثار ارزشمندشون رو تا تاریخ ۲۰ آبان ماه در پیام رسان ایتا به آیدی زیر ارسال کنن👇
@sar_borideh
🎁و مورد بعدی اینکه ؛
۱_آثار زیباتون رو حتما به همراه نام استانتون برامون بفرستید😍
۲_ توجه کنید که دلنوشته هاتون حتما به صورت تایپی یا عکس واضح از روی کاغذ باشه🌸
۳_ کلیپ یا نماهنگی که درست میکنید اگر با آهنگ عاشقانه ضبط شده باشه مورد قبول نیست❌
۴_از هر کدوم(دلنوشته، طراحی نقاشی، نماهنگ) سه مورد انتخاب میشه ، یعنی جمعا ۹ اثر🌹
۵_ هروقت که برای نظر سنجی اعلام کردیم نفرات برتر با رای اعضای محترم انتخاب میشن😉( همچنین جوایزِ مجازی تقدیمتون میشه😌)
#نشر_حداکثری_باشما☺️🌹
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
#مســـیر_عشـــق_49❤️ بہ قلـم : ریـحــانـہ_قــــاف📝 هر دفعه که فکرای بیخود به سرم میزد به خودم نه
#مســـیر_عشـــق_50❤️
بہ قلـم : ریـحــانـہ_قــــاف📝
دوتا چایی بردم تو اتاق و کنار زهرا نشستم..
همه چی رو از اول تا اخر براش تعریف کردم و اونم گاهی میخندید یا سر به سرم میذاشت
محال بود اتفاقی بیفته و به زهرا نگم .این مدت انقدر از هم دور بودیم که حالا حسابی حرف برای گفتن داشتم
از اتفاق دیشب و محمد براش حرف زدم که یهدفعه زد زیر خنده و گفت
+ ببین مهی من اگه جات بودم امروز میرفتم دم خونه محمد میگفتم ، ممد نگران نباش جواب منفی دادم☺️
_ بیا! رفیق مارو باش! زهرا من سهساعته نشستم دارم با احساس برات حرف میزنم تو میخندی؟؟
+ خب راست میگم دیگه خواهری. به پسر مردم شوک وارد میکنی بعد میشینی غصه میخوری؟😂
نفسمو با آه بیرون دادم و گفتم _میدونی چیه؟! اد من باید دست بذارم رو یکی که زمین تا آسمون با هم فرق داریم..
+ فقطم خودتو نگو اونم بگو هاا
_زهرا؟ + جانم؟ _ولی یه چیزی هم هست...
مایل شدم سمتش و زل زدم تو چشماش
_ ببین من اون شب از خدا خواستم... از ته دلم خواستم... پس خودش درست میکنه نه؟
+اونکه صددرصد ولی تصورشم خندهداره ها ،تصور کن هرجا برین تو چادر میزاری و چهقدر موجه و اون با چه تیپی میاد و چقدر برعکس تو...😁
براق شدم سمتش و ادامه دادم
_نخیر شم خانوم خانوما ، اینی که من دیدم ازاینرو به اون رو شده! اگه بدونی چه بیتربیتی بود ، چقدر اذیتم میکرد ، چقدر جلف بازی داشت.. اما الان اینطور نیست زهرا . اون حتی داره نگاهشم حفظ میکنه و من مطمئنم محاله با متین رفیق شده باشه و دست از کاراش برنداشته باشه..
+ گذشتهاش چی برات مهم نیست؟ میتونی باهاش کنار بیای؟
با تعجب سرمو بالا آوردم ، به این سوال فکر نکرده بودم..
_ خب..خب مگه قراره اتفاقی بیفته که من باهاش کنار بیام؟!
+ یعنی میخوای بگی تو میتونی بعد ازدواج بشینی دست رو دست بذاری و هر روز شاهد این باشی که یه کدوم از همون دخترایی که قبلاً باهاش بودن بیان و حرف بارت کنن؟ بیان هی همه چیو به رخت بکشن... میدونی چقدر سخته مهسا؟ تازه فقط همینا نیست که... همون دخترایی که تو خانواده محمدن چی میگن؟
محمد یه نفره... یه نفر که شایدم تغییر کرده باشد اما خانوادش و میخوای چیکار کنی؟؟
اصلا وایسا ببینم محمد بهت حرفی زده؟؟؟؟
_ ها؟ نه... یعنی چیزه... چیزی نگفت که... چی میخواست بگه؟!
+ بروووووو بروووو خودتو سیاه کن بچه ، چی گفت بهت؟؟
یهدفعه بغضم گرفت سر تکون دادم و با بغض جواب دادم
_همون شبای محرم... میدونی.. یه جوری حرف زد و غیر مستقیم چیزی گفت که فکر کردم کس دیگهای رو دوست داره و منظورش از اون حرفها من نیستم.. بهخاطر همین هم سعی کردم هرچی که اونشب گذشت و فراموش کنم اما دیشب زهرا...دیشب همه معادلاتمو بههم زد...💔
+مامان بابات میدونن؟
_ با این قیافه زار و ضایعی که من برای خودم درست کردم بابا شک ندارم چیزی فهمیده..
+خب تو که با داداشت راحتی بهش بگو!
_حالت خوبه تو؟؟ برم بشینم ور دل داداشم چی بگم بهش؟؟
بر فرضم که بفهمن ، بابا رو راضی کنم مامان عمراً اگه راضی بشه..
+ چرا؟
_ مامانه دیگه.. همون اول یه نه محکم میاره بعدم میگه من نمیخوام آیندت خراب بشه..
+ حالا کمتر آبغوره بگیر اعصابم بهم ریخت😶
_ ملت رفیق دارن مام رفیق داریم بخدا
+ دیگه تو که میدونی من آدمش نیستم اینجا بشینم الکی قربون صدقت برم گولت بزنم . خودتم میدونی برام مثل خواهرمی و از جونم بیشتر دوستت دارم . حالا یا خوشبت میشی یا دیگه تهش بدبخت میشی دیگه😕
_😐😐😐😐😐😐💔💔
ادامــہ دارد...🕊
#ڪپۍممـنوع❌
@istafan🎬