کارآفرینی بانوان سرپرست خانوار با دست خالی در نقطه صفر مرزی
🔹خلف وعده گروهی که قرار بود کارگاه دوخت توپ فوتبال ما را پشتیبانی کند، سکوی پرتاب ما شد! گرچه بارها مجبور شدم برای تهیه مواد اولیه و فروش توپهای دستدوز بانوان سرپرست خانوار، مسیر ۱۰۰۰ کیلومتری بیرجند تا تهران را بیایم و به تکتک مغازههای بورس لوازم ورزشی سر بزنم اما اینهمه سختی، به شیرینی خودکفا شدن میارزید. حالا همان ورزشیفروشان پایتخت، مشتری دائمی ما هستند.
🔹بیش از ۱۰۰ بانوی استان خراسانجنوبی شامل بانوان سرپرست خانوار و همسران زندانیان، حدود یک سال است به همت یک بانوی کارآفرین، طعم شیرین استقلال مالی را چشیدهاند و توپهای باکیفیتی که میدوزند از بورس لوازم ورزشی تا مدارس فوتبال، خواهان دارد.
#روایت_پیشرفت
https://eitaa.com/joinchat/1564147745C6cf68ab6fa
هدایت شده از روایت پیشرفت
پیش رفتهایم.pdf
حجم:
14.78M
📌فایل کتاب پیشرفته ایم
🖋 اثری فاخر و زیبا درباره دستاوردهای انقلاب اسلامی #امام_خمینی ره👌
🇮🇷 #روایت_پیشرفت
#خبرای_خوب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩
https://eitaa.com/joinchat/1564147745C6cf68ab6fa
هدایت شده از انتشارات راه یار
10.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 پیشنهاد نماینده رهبری به مطالعه یک کتاب در روز اول نمایشگاه
🔹 سعید جلیلی: «به توان هایتک» توان ایمان و آرمان جوانان ماست. این کتاب گام بسیار ارزشمندی در معرفی یک موفقیت است.
🏷️ #روایت_پیشرفت
🌱 منتظر حضور گرمتان در غرفه انتشارات راهیار هستیم
📆 ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۳
📍 تهران، مصلی امام خمینی، راهروی ۲۱، شماره ۵۰۲
🖥️ و همزمان در بخش مجازی نمایشگاه:
🔗 B2n.ir/u43943
💠 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
🌐 raheyarpub.ir
✅ @Raheyarpub
⚠️مُهر ناامیدی روی پیشانیمان خورده بود
💠 بخشی از مطلب «هنرستان دخترانهای که بندرگز را متحول کرد»؛ مصاحبه با خانم مهندس زینب کاویان مدیر هنرستان مائده
🔸در شهر «بندرگز» که قدم میزنی، دریا را داری، آن هم با اینهمه زیبایی. فقط ده دقیقه که بروی، به جنگل میرسی. در روستاها زمینهای حاصلخیزی داریم که در یک فصل، چهار نوع کشت مختلف دارند. بندرگز، از اواخر دوران قاجار تا پهلوی، یکی از قطبهای اقتصادی منطقه شمال کشور بوده است. اما حالا شاهد یک رکود آزاردهنده و آدمهایی هستیم که شهرشان را دوست ندارند.
😔 هر کس که از نظر اقتصادی و اجتماعی به رفاه برسد، معمولاً از شهر مهاجرت میکند تا پیشرفت کند. رشد جمعیت منفی است، بافت شهری رشد نمیکند و پاسخگوی نیاز جمعیتیاش نیست. در ذهن بسیاری از مردم شهر، و حتی در ذهن خود من در نوجوانی و حتی تا چند سال پیش، این باور وجود داشت که اگر میخواهی کاری بکنی، باید از این شهر بروی تا بتوانی رشد کنی.
🔹خودم هم وقتی در هنرستان بهعنوان مدرس معماری تدریس را شروع کردم، معلمی بودم که به شهر خودم که دوستش نداشتم برگشته بودم. حتی فضای مدرسه را هم ابتدا دوست نداشتم؛ آنجا با نوجوانهایی مواجه بودیم که درگیر فقر و مسائل اجتماعی شهر بودند. تنها هدفشان این بود که دیپلمی بگیرند و بعد وارد یک جریان روتین و گاهی بینتیجه از زندگی شوند. خیلی وقتها در همین مسیر آسیب میدیدند؛ چون به آن چیزی که باید، نمیرسیدند و نمیتوانستند برای حال و آیندهشان زندگی باکیفیتی بسازند.
🔸چهار سال پیش، زمانی که تصمیم به تغییر و شروع دوباره داشتیم، در کارگاهی به نام «بندرگز، شهر خوب من» شرکت کردیم. حدود ۴۰ نفر بودیم. موضوع بحث این بود که آیا میشود برای این شهر اتفاقی رقم زد؟ مُدرّس کارگاه سؤال آخر را پرسید: «هر کسی که باور دارد میتوان در این شهر، با این شرایط و با این نوجوانها کاری کرد، بلند شود.» ۴۰ نفر از معلمان و مدیران هنرستانها در آن جمع حضور داشتند. تنها سه نفر بلند شدیم: من و دو نفر از هنرآموزهایم. از میان ۴۰ نفر، فقط سه نفر باور داشتیم که میشود کاری کرد.
🌱 آن شب گریه کردم، از تهِ دل. از خودم پرسیدم: «به کجا رسیدهایم که این تعداد معلم دیگر باور ندارند میشود تغییری ایجاد کرد؟» این یک کابوس بود. دردناک بود. ناامیدی مثل مُهری روی پیشانیمان خورده بود که «هیچ کاری نمیشود کرد.» من اما معلم بودم و نباید دست روی دست میگذاشتم. با همراهانم تصمیم گرفتیم بهجای غُر زدن و گفتن اینکه امکانات نداریم و کاری نمیشود کرد، راهی پیدا کنیم. راهی برای اینکه جریان زندگی، در این هنرستان و مهمتر از آن در بندرگز، تازه و پرشور شود.
#شماره_دوم_سها #هنرستان_دخترانه
#پیشرفت_بومی #بندرگز #امید
#روایت_پیشرفت #معلم_تحولآفرین
#روایت_زنان #بانوی_پیشرو
📍خوانندگان عزیز جهت تهیه شماره دوم مجله «سُــها» به آیدی @soha_magiran پیام ارسال کنید.
🇮🇷 خانه هنر و رسانه پیشرفت| راوی پیشرفت ایران
@khaneh_pishraft
هدایت شده از روایت پیشرفت ایران
*⚠️مُهر ناامیدی روی پیشانیمان خورده بود*
💠 بخشی از مطلب «هنرستان دخترانهای که بندرگز را متحول کرد»؛ مصاحبه با خانم مهندس زینب کاویان مدیر هنرستان مائده
🔸در شهر «بندرگز» که قدم میزنی، دریا را داری، آن هم با اینهمه زیبایی. فقط ده دقیقه که بروی، به جنگل میرسی. در روستاها زمینهای حاصلخیزی داریم که در یک فصل، چهار نوع کشت مختلف دارند. بندرگز، از اواخر دوران قاجار تا پهلوی، یکی از قطبهای اقتصادی منطقه شمال کشور بوده است. اما حالا شاهد یک رکود آزاردهنده و آدمهایی هستیم که شهرشان را دوست ندارند.
😔 هر کس که از نظر اقتصادی و اجتماعی به رفاه برسد، معمولاً از شهر مهاجرت میکند تا پیشرفت کند. رشد جمعیت منفی است، بافت شهری رشد نمیکند و پاسخگوی نیاز جمعیتیاش نیست. در ذهن بسیاری از مردم شهر، و حتی در ذهن خود من در نوجوانی و حتی تا چند سال پیش، این باور وجود داشت که اگر میخواهی کاری بکنی، باید از این شهر بروی تا بتوانی رشد کنی.
🔹خودم هم وقتی در هنرستان بهعنوان مدرس معماری تدریس را شروع کردم، معلمی بودم که به شهر خودم که دوستش نداشتم برگشته بودم. حتی فضای مدرسه را هم ابتدا دوست نداشتم؛ آنجا با نوجوانهایی مواجه بودیم که درگیر فقر و مسائل اجتماعی شهر بودند. تنها هدفشان این بود که دیپلمی بگیرند و بعد وارد یک جریان روتین و گاهی بینتیجه از زندگی شوند. خیلی وقتها در همین مسیر آسیب میدیدند؛ چون به آن چیزی که باید، نمیرسیدند و نمیتوانستند برای حال و آیندهشان زندگی باکیفیتی بسازند.
🔸چهار سال پیش، زمانی که تصمیم به تغییر و شروع دوباره داشتیم، در کارگاهی به نام «بندرگز، شهر خوب من» شرکت کردیم. حدود ۴۰ نفر بودیم. موضوع بحث این بود که آیا میشود برای این شهر اتفاقی رقم زد؟ مُدرّس کارگاه سؤال آخر را پرسید: «هر کسی که باور دارد میتوان در این شهر، با این شرایط و با این نوجوانها کاری کرد، بلند شود.» ۴۰ نفر از معلمان و مدیران هنرستانها در آن جمع حضور داشتند. تنها سه نفر بلند شدیم: من و دو نفر از هنرآموزهایم. از میان ۴۰ نفر، فقط سه نفر باور داشتیم که میشود کاری کرد.
🌱 آن شب گریه کردم، از تهِ دل. از خودم پرسیدم: «به کجا رسیدهایم که این تعداد معلم دیگر باور ندارند میشود تغییری ایجاد کرد؟» این یک کابوس بود. دردناک بود. ناامیدی مثل مُهری روی پیشانیمان خورده بود که «هیچ کاری نمیشود کرد.» من اما معلم بودم و نباید دست روی دست میگذاشتم. با همراهانم تصمیم گرفتیم بهجای غُر زدن و گفتن اینکه امکانات نداریم و کاری نمیشود کرد، راهی پیدا کنیم. راهی برای اینکه جریان زندگی، در این هنرستان و مهمتر از آن در بندرگز، تازه و پرشور شود.
#شماره_دوم_سها #هنرستان_دخترانه
#پیشرفت_بومی #بندرگز #امید
#روایت_پیشرفت #معلم_تحولآفرین
#روایت_زنان #بانوی_پیشرو
📍خوانندگان عزیز جهت تهیه شماره دوم مجله «سُــها» به آیدی @soha_magiran پیام ارسال کنید.
🇮🇷 خانه هنر و رسانه پیشرفت| راوی پیشرفت ایران
@khaneh_pishraft