⭕️استفاده ابزاري از دين خطري از ديروز تا امروز
🔻قسمت اول
💢 اگر در تاريخ بشريت فداكارى ديده مي شود و يا نيكوكارى و خدمت به خلق ديده مي شود و يا شجاعت و شهامت در برابر زور و استبداد ديده مي شود و يا يك سر مو تجاوز نكردن از حدود و مدار خود به حدود و مدار ديگران ديده مي شود، همه اينها در پرتو دين و توجه به خداى يگانه بيناى شنواى عليم حكيم بوده است. آيا نيروى ديگرى و قدرت ديگرى مي تواند در اين جهت با دين رقابت كند و يا ادعا كند كه صد يكِ آنچه دين انجام مي دهد انجام دهد؟
🔻آسيب شناسي دين
💢هر پديده و كنشي كه درعرصه جامعه بوجود مي آيد و نقش مثبت خود را ايفا مي كند ، مي تواند آسيبهايي هم داشته باشد[4] و هر پديده اي كه نقش پررنگتري در امر اصلاح جامعه داشته باشد مي تواند بيشترين آسيب هم به جامعه وارد كند.
اگر دين به گونه اي اصولي و بر مبناي صحيح در جامعه اجرايي نگردد و برداشتهاي سليقه اي و اهداف شوم در آن گنجانده شود ، بي شك بالاترين آسيب را بايد براي دين فرض نمود. گاندي در اين باره مي گويد: فجيع ترين و بي رحمانه ترين جنايتي كه تاريخ به ثبت رسانيده است ، زير پوشش دين يا انگيزه شريف انجام شده است
💢دين چون قرائت پذير است و در معرض سوء فهم هاي مختلف و بعضا متعارض قرار دارد در برخي دوره ها به اختلافات فرهنگي و اجتماعي انجاميد. و بهانه اي براي بيشتر جنگهاي وحشيانه تاريخي بوده است و تبعيض آميزترين و مخرب ترين قشربندي هاي اجتماعي را توجيه نموده است
مبارزه با دين به وسيله دين يكي از حربه هاي هميشگي حاكمان مستبد و استعمارگران بوده است و در طول تاريخ دين حكم سلاحي كم هزينه و سودمند را براي چنين حاكماني ايفا كرده است.
💢با نگرش سطحي به تاريخ در مي يابيم كه اين استفاده ابزاري از دين ، در همه اديان صورت گرفته و با روندي نو در حال حاضر هم صورت مي گيرد. اين نوشتار ضمن تبين استفاده ابزاري معاويه از دين اسلام و صهونيسم از دين يهود ، به امتداد داشتن اين جريان در طول تاريخ و هم سو بودن اهداف و روشهاي اين جريانها اشاره مي كنيم.
⭕️دين اسلام ابزاري به دست معاويه
💢شيعيان معتقد است كه بعد از رحلت پيامبر گرامي اسلام مسير اصلي هدايت بشر به بيراهه رفت و كساني كه لياقت اين جايگاه رفيع را نداشتند، ادعاي جانشيني كرده و به نام دين و دينداري بر مردم سوار شده و به تحريف آموزه هاي دين به نفع خود پرداختند.
در اين ميان معاويه سهم بسزايي داشت و با سياست و نيرنگهاي خود، جامعه مسلمين را با دشواريهاي زيادي مواجه كرد. رد پاي شوم او را مي توان در حكومت عمر مشاهده كرد كه در حكومت عثمان به عنوان والي شام ادامه مي يابد. او در حمايت از عثمان تعلل مي كند اما بعد از مرگ عثمان با پيراهن خونين او در پي خونخواهي بر آمده، و جنگ صفين را به راه مي اندازد ، چون با شكست مواجه مي شود ، با نيرنگ، قرآن بر سر نيزه مي كند و برخي از سپاهيان ساده لوح امير المومنان(عليه السلام) را سست كرده و جان سالم به در مي برد . او با استفاده ابزاري از دين و قرآن به موج سواري پرداخته و در نهايت با شكست فريبنده سپاه امام حسن (عليه السلام) ، حاكم و خليفه به ناحق مسلمين گرديده و در دوران حكومت 20 ساله خود بدعت هاى فراوانى ايجاد كرد. او در سالهاي آخر عمر خود بر خلاف عهد و پيمانش با امام حسن (عليه السلام) ، فرزند خود يزيد را وليعهد كرده و زمينه ساز فاجعه عاشورا شد .
ادامه دارد ...
#مهدویت #دین_داری
➖➖➖
✅گاه نوشت(کانال رسمی علیرضا پورمسعود)
@A_purm
گاه نوشت(کانال رسمی علیرضا پورمسعود)
⭕️استفاده ابزاري از دين خطري از ديروز تا امروز 🔻قسمت اول 💢 اگر در تاريخ بشريت فداكارى ديده مي شود
⭕️استفاده ابزاري از دين خطري از ديروز تا امروز
🔻قسمت دوم
⭕️استفاده ابزاري از خلافت
💢معاويه به بهانه خونخواهى عثمان در كسوت خليفه رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) و با تشكيل سپاهي از مسلمين ، در مقابل على عليه السلام قرار گرفت و بدين وسيله نيروى اسلام را بر عليهِ خودِ اسلام تجهيز نمود. اموى ها در عصر خلافت عثمان بر بيت المال و مناصب سياسى دست يافتند و دوعامل ثروت و قدرت را در اختيار گرفتند، فقط يك عامل قوى و نيرومند كم داشتند كه ديانت بود. بعد از قتل عثمان، معاويه با يك طرّارى عجيبى بر اين عامل هم دست يافت و توانست سپاهى عليه شخصيّتى مانند على بن ابى طالب (عليه السلام) تجهيز نمايد. معاويه توانست نيروهاى فكرى- مذهبى را به خدمت گيرد و بدين ترتيب علاوه بر دو عنصر اصلى حكومت به سومين عنصر مهمّ حكومت يعنى ديانت و نيروهاى فكرى- مذهبى نيز دست يابد
او هرگز به خدا و پيامبر (صلي الله عليه و آله ) ايمان نياورد؛ امّا خلافت خود را به نام دين و پيامبر پيش مي برد. او بسيارى از مردم ساده و نادان شام، حجاز و عراق را بدين وسيله فريفته بود و همه آنها را براي هدف شوم خود كه حكومت بود انجام داده بود ، چنان كه خود مي گويد: اني و الله ما قاتلتكم لتصلوا و لا لتصلوموا، و لا لتحجوا و لا لتزكوا؛ انكم لتفعلون ذلك، ولكني ... من با مسايل ديني شما و اعمال ديني تان كاري ندارم، جنگ من جهت رسيدن به قدرت بوده است و هدف من قدرت است و دين ابزار و وسيله آن
⭕️استفاده ابزاري از مقدسات
💢قرآن و حديث به عنوان دو عامل مقدس در اسلام مطرح بودند، لذا معاويه سعي مي كرد هميشه از اين دو عامل مقدس به نفع خود استفاده كند. در جنگ صفين، قرآن ها را سر نيزه ها مي كند و در دوران حكومت خود كساني را تقويت و تشويق كرد كه حديث بسازند. ابوهريره يكي از حديث سازان معروف است كه خود علماي اهل تسنن درباره او كتاب ها نوشته اند. احاديث عجيبي جعل مي كرد، و آن احاديث جعلي را به پيامبر (صلي الله عليه و آله ) نسبت مي داد.
معاويه سعي داشت به منظور تقويت موقعيت ديني خويش و تحكيم پايه هاي قدرت سياسي اش، افكار عمومي را فريب دهد. به همين منظور به عالمان درباري و راويان حديث دستور مي داد، احاديثي در فضيلت او و خاندانش جعل كنند. به عنوان نمونه از قول رسول خدا(صلي الله عليه و آله ) در مورد معاويه اين حديث جعل شد: الاُمناء عندالله ثلاثه، جبرئيل، انا ومعاويه افراد امين و مورد اعتماد در نزد خداوند سه نفرند، جبرئيل من و معاويه.
⭕️استفاده ابزاري از علماء
💢عامل روحانيت را- يعنى گروهى از صحابه پيغمبر كه درك صحبت پيغمبر(صلي الله عليه و آله ) را كرده بودند و احترام معنوى و روحانى در ميان مردم داشتند- استخدام كرد؛ پولهاي زيادي را خرج بعضى از اينها- آنهايى كه اسير و شيفته مال دنيا بودند- كرد و در مقابل آنها نيز شروع به جعل حديث از پيغمبر نمودند، و كارخانه حديث سازى و جعل حديث ايجاد كرد.
از آنجا كه او حتي از نام امير المومنين ترس داشت ، سنّت دشنام دادن به امام على (عليه السلام) را گسترش داد؛ و آن هنگامي بود كه شمارى از سودجويان جريان نفاق از صحابه و تابعين مانند عمرو بن عاص، مغيرة بن شعبه، ابوهريره، سمرة بن جندب، عروة بن زبير و ديگران را به استخدام درآورد تا بر رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) دروغ ببندند و احاديثى را مبنى بر طعن و بدگويى از ائمه از قول آن حضرت جعل كنند
ادامه دارد ...
#مهدویت #دین_داری
➖➖➖
✅گاه نوشت(کانال رسمی علیرضا پورمسعود)
@A_purm