eitaa logo
فرهنگی و اجتماعی شهید دانشگر
83 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
7 فایل
*"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،* *جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"* حضرت علی (ع) *#لشگر_سایبری
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨یکی از اسمهای امام زمان علیه‌السلام در آل یس، که در لحظات «به تنگ آمدن و ناچاری» در هر مشکلی، باید محکم ازش کمک بگیری و رها شی! | منبع :شرح زیارت آل یاسین و استغاثه 🌱🌱🌱🌱🌱
✍امام صادق عليه السلام: هر كس تو را گرامى داشت، تو نيز او را گرامى بدار و هر كس به تو بى احترامى كرد، خودت را در مرتبه او قرار مده 📚ميزان الحكمه جلد10 صفحه164 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🔆جوانمردى و سخاوت حضرت على (علیه السلام ) زبيربن عوام پسر عمه پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) بود، مدّتى پس از مرگ او، يكى از فرزندان او به حضور على (علیه السلام ) آمد و گفت : در دفتر حساب پدرم ديدم كه پدرم از پدر تو (ابوطالب ) چند هزار درهم طلبكار بوده است . على (علیه السلام ) فرمود: پدرت راستگو بود، آن مبلغ را دستور دادم به تو بدهند (و طبق دستور به او دادند). پس از مدتى فرزند زبير به حضور على (علیه السلام ) آمد وعرض كرد: در حساب ، اشتباه كرده ام ، بلكه موضوع به عكس بوده و پدر شما آن مبلغ را از پدر من طلب داشته است . على (علیه السلام ) فرمود: بدهكارى پدرت را بخشيدم وآنچه را تو بابت طلب پدرت از من گرفتى ، آن را نيز به تو بخشيدم 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى 🌱🌱🌱🌱🌱🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥سوره اِسراء آیه ۸۰ رو قبل از شروع هر کاری بخون خیلی کارها هستن خوب شروع میشه ولی پایان خوبی نداره این آیه درخواست شروع و یه پایان قشنگ توی هر کاری که میخوای شروع کنی هست🤲 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🌾🌾🌾🌾🌾 🔆بياد ابوطالب (علیه السلام ) يك سال مردم مدينه به خشك سالى شديدى افتادند، بيشتر سرمايه زندگى آنها همان كشاورزى بود، و با نيامدن باران ، خطر جدّى قحطى آنها را تهديد مى كرد، به حضور پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم) آمده و تقاضاى دعاى استسقاء كردند، و آنحضرت از درگاه خدا، طلب باران كرد، طولى نكشيد ابرهاى متراكم بر آسمان مدينه سايه افكندند. اما شايد بارندگى به گونه اى بود كه خانه هاى خشت و گلى مدينه در معرض ‍ خراب شدن قرار گرفت . پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) به دعا و راز ونياز پرداخت و عرض كرد: الهم حوالينا لا علينا: خداوندا! اين باران را بر اطراف مدينه (كشتزارها) بباران نه بر خانه هایم. پس از اين دعا، توده هاى متراكم ابر، از بالاى سر مدينه به اطراف پراكنده شدند، و پيرامون مدينه به گردش در آمدند، و خورشيد بر مدينه تابيد، و باران بسيار بر كشتزارها و باغها باريد، همه مردم از مؤمن و كافر، اين ماجرا (و استجاب دعاى رسول اكرم (ص ) را ديدند. پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) خنديد به گونه اى كه دندانهاى آسيايش آشكار شد، فرمود: جاى ابوطالب (پدر على (ع خالى كه چقدر عالى سخن مى گفت ! اگر او در اين مقطع ، زنده بود، چشمايش روشن مى شد، چه كسى در ميان شما سخن او را (كه قبلاً در زمان حياتش به شعر گفته بود) مى خواند. حضرت على (علیه السلام ) در ميان جمعيت برخاست ، عرض كرد: اى رسول خدا (ص ) گويا منظور شما اين اشعار (پدرم ) است كه گفت : و ابيض يستسقى الغمام بوجهه ثمال اليتامى عصمة للارامل يطوف به الهلاك من آل هاشم فهم عنده فى نعمة و فواضل به به چه چهره نورانى (كه پيامبر (ص ) دارد) كه بوسيله آن از درگاه خدا طلب باران مى شود، او كه سرپرست يتيمان و بيوه زنان است . گم گشگان بنى هاشم به گرد او (پيامبر) حلقه مى زنند و آنها به يمن وجود آن حضرت ، از نعمتها و الطاف ، بهره مند مى باشند). 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى 🌾🌾🌾🌾🌾
💠آیت‌الله‌سیداحمدنجفی(ره): 🔸اگر حدیث کساء بین مردم رایج شود، هیچ غم و اندوهی نمیماند. 🔸اگر این دعا در خانه و مغازه خوانده شود، واسطه مُسلم رزق است و بی برکتی و نکبت را دور میکند. دعوا و جدل در خانه دور میشود و مهربانی حکم فرما میشود با خواندن این دعا. 🔸دستور این است که شما به هرگرفتاری و مصیبتی رسیدید به این دعا پناه ببرید. 🍂🍂🍂🍂🍂
💫✨💫✨💫 🌸اهمیت نماز صبح در اول وقت🌸 صبح از میان نمازها این امتیاز دارد که ملائکه شب وملائکه روز آنرا مشاهده می کنند. بنابراین نماز صبح که در اول وقت خوانده شوددر دو پرونده ثبت میشود. 📚وسایل شیعه/ج۳/ص۱۵۶ 💫✨💫✨💫
🌱🌱🌱🌱🌱 🔆استاندار پلید وليد عقبة بن ابى معيط، گر چه در ظاهر به اسلام گرويده بود، ولى از نخست شخص بى مبالات و منحرف بود، و چون با عثمان ، خويشاوندى داشت ، عثمان در زمان خلافت خود او را استاندار كوفه نمود. يكى از گناهان او، شرابخورى بود، حتى يكبار شراب خورد، و در نماز صبح امام جماعت شد و در حالت مستى چهار ركعت نماز خواند. مردم كوفه او را در حال مستى ديدند، انگشترش را از دستش بيرون آوردند، نفهميد، او را به مدينه نزد عثمان آوردند و جريان را گزارش دادند و گواهى دادند كه او شراب خورده است . عثمان ، او را تحت نظر خود حفظ كرد و هيچكس جرئت ننمود كه بر او حد شرابخورى (80 تازيانه ) جارى كند. حضرت على (علیه السلام ) تازيانه اش را برداشت و نزد وليد رفت ، وقتى نزديك شد، وليد به آنحضرت ناسزا گفت ، و مى رميد، على (ع ) او را گرفت و نقش بر زمين نمود و تازيانه اش را بلند كرد كه بر او بزند. عثمان به على (ع ) گفت : تو حق ندارى با او (وليد) چنين كنى ؟ اميرمؤمنان (علیه السلام ) در پاسخ فرمود: حقى بالاتر از اين دارم ، چرا كه او گناه كرده ، و از اجراى حق خدا (حد) ممانعت مى نمايد... سرانجام وليد از استاندارى كوفه ، طرد شد و بجاى او سعيدبن عاص تعيين گرديد. هنگامى كه سعيد، وارد كوفه شد، از رفتن به بالاى منبر خوددارى نمود، و گفت : بايد منبر را بشوئيد، چرا كه وليد شخصى پليد و ناپاك و نجس ‍ بود. 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى 🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🔆آگاهى دو فرشته به نيات انسان شخصى از امام موسى بن جعفر (علیه السلام ) پرسيد: دو فرشته اى كه مامور مراقبت و ثبت اعمال نيك و بد انسان هستند، آيا از نيت و اراده باطنى انسان ، هنگام گناه يا كار نيك ، اطلاع دارند يا نه ؟!. امام كاظم در پاسخ فرمود: آيا بوى چاه فاضل آب ، و بوى خوش (باغ ) يكسان است ؟!. راوى مى گويد: نه . امام فرمود: هنگامى كه انسان ، نيت كار نيك كند، نفسش (يا روحش ) خشبو مى شود، فرشته اى كه در سمت راست است و ماءمور ثبت پاداشها مى باشد، به فرشته سمت چپ مى گويد: برخيز كه او اراده كار نيك كرد. و هنگامى كه كار نيك را انجام داد، زبانش ، قلم فرشته ، و آب دهانش مركب او مى شود و آن را ثبت مى كند. و هنگامى كه اراده گناه كند، نفسش ، بدبو مى گردد، فرشته سمت چپ ، به فرشته سمت راست مى گويد: بايست كه او تصميم برگناه دارد، و هنگامى كه گناه را انجام مى دهد، زبانش ، قلم ، و آب دهانش مركب مى گردد، و آن را مى نويسد. به اين ترتيب ، دو فرشته مراقب اعمال انسان حتى به نيت نيك يا بد او آگاه هستند. 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى 🍂🍂🍂🍂🍂🍂
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ تفکر اول 🔸طرف نماز خونه اما صدتا گناهم میکنه من گناه نمیکنم از اونم جلوترم 🔹آخه خم و راست شدن به چه درد خدا میخوره مهم یاد خداست 🔸اینهمه آدم بی نماز یعنی همه میرن جهنم؟؟ 🔹اینهمه از خدا حاجت خواستم نداد منم نماز نمیخونم 🔸خدا به من چی داده که من براش نماز بخونم 🔹کلی کار دارم نماز مال بیکاراس تفکر دوم 🔹روح هم مثل جسم غذا میخواد 🔸ی روز 1440 دقیقس 20 دقیقه برا خدا هرجور خواسته 1420 دقیقه مال خودم 🔹هرچی دارم از خداست حالا اگه ازم خواسته نماز بخونم چرا نخونم 🔸هرکسی هر جا رسیده از همین نماز رسیده 🔹الان بخونم بهتره تا اینکه تا ابد پشیمون باشم 🔸ینی من از حضرت علی بیشتر میفهمم اونا نفهمیدن نماز به چه درد میخوره من فهمیدم 🔹هرچی بلا سر آدم میاد از تنبلیه 🔸امام حسین وسط جنگ برا نماز وقت میگیره من از کارم نگذرم چطور روز قیامت سر بلند کنم 🔹گاهی انقدر توقع میره بالا که اینهمه نعمت رو نمیبینیم و چشم میدوزیم به ی خواستمون که چرا خدا نداد ✅هیچ چیزی تو اسلام مثل نماز پر اهمیت نیست نماز که باشه همه چیز میاد سر جاش ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
💫✨💫✨💫 💠بد ذاتی شما را از یکدیگر دور کرده💠 💎إنَّما أنتُم إخوانٌ عَلى دينِ اللّه ِ ، ما فَرَّقَ بَينَكُم إلاّ خُبثُ السَّرائِرِ وسوءُ الضَّمائِرِ ، فَلا تَوازَرونَ ، ولا تَناصَحونَ ، ولا تَباذَلونَ ، ولا تَوادّونَ .  🌟امام على عليه السلام :  💎شما در حقيقت ، برادران دينى يكديگريد و جز سرشت هاى پليد و نهادهاى بد ، ميان شما جدايى نيفكنده است . در نتيجه ، نه يكديگر را يارى مى كنيد ، و نه خيرخواه يكديگريد ، و نه به يكديگر چيزى مى بخشيد ، و نه با يكديگر دوستى مى كنيد . 📚 نهج البلاغة : الخطبة 113 . 💫✨💫✨💫
☘☘☘☘☘ 🔆جوانمردى در جنگ در جنگ صفين كه در سال 36 هجرى بين سپاه على (علیه السلام ) با سپاه معاويه ، در گرفت و 18 ماه طول كشيد. در اوائل جنگ ، روزى معاويه با مشاور عزيزش عمروعاص صحبت كرد و براى تحت فشار قرار دادن سپاه على (علیه السلام ) گفت : بجا است كه ما شريعه (آبراه ) فرات را تصرف كنيم ، و در نتيجه ، تشتگى در اين بيابان ، سپاه على (علیه السلام ) را از پاى در آورد. عمروعاص گفت : اين كار درست نيست ، زيرا على (علیه السلام ) مردى نيست كه تشنه بماند و شما آب در اختيار داشته باشيد، عراقيان و حجازيان ، همراه او هستند و سرانجام با شمشيرهاى بران ، خود را به آب مى رسانند معاويه سخن عمروعاص را گوش نداد، و دستور حمله داد، و سپاه او آبراه فرات را تصرف كردند. ولى طولى نكشيد با حملات قهرمانانه على (علیه السلام ) و يارانش ، لشكر معاويه عقب نشينى كرده و آبراه فرات بدست سپاه على (علیه السلام ) افتاد. معاويه از ترس تشنگى ، بسيار وحشت كرد، و براى على (علیه السلام ) پيام فرستاد و تقاضاى آزادى آبراه فرات نمود. على (علیه السلام ) به ياران فرمود: شريعه فرات را آزاد بگذاريد و كسى مانع آشاميدن آب نشود، اگر آنها كار جاهلانه انجام دادند، من چنين كارى را نمى كنم . به اين ترتيب ، اميرمؤمنان على (علیه السلام ) در درگيرى جنگ ، كار ناجوانمردانه انجام نداد، و با اين عمل انسانى خود، درس جوانمردى و انسانيت - حتى در جنگ به جهانيان آموخت . 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى ☘☘☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸چهارشنبه‌های زیارتی 💌💌💌 🤲این دست تهی لبریز دعاست دامان شما گل باغ اجابت و التجاست ❤️آقا جان دلتنگ هوای بهشتیم، روزیمان کن نفس کشیدن در بهشت حرم 🌿🌿🌿🌿🌿
🌱🌱🌱🌱🌱 🔅 ✍️ بهترین راه تربیت 🔹پرسیدم: بهترین راه تربیت‌کردن چیست؟ 🔸گفت: فرزند خود را مثل فرزند همسایه بزرگ کن! 🔹گفتم: چگونه؟ 🔸گفت: وقتی فرزند همسایه در خانه تو میهمان است به او احترام می‌گذاری، حالش را می‌پرسی، وقتی از مدرسه برگشت ابتدا سراغ کیف‌ونمرات او نمی‌روی. 🔹در رابطه با نوع غذا نظرش را می‌پرسی، درمورد زمان خوابیدن با او مشورت می‌کنی، نزد او با همسرت دعوا نمی‌کنی. 🔸بدان که فرزند تو و فرزند همسایه هر دو در خانه تو میهمان هستند؛ یکی چند روز و آن دیگری چند سال! 🔹فقط کافی است بدانی احترام، احترام می‌آفریند نه احساس مالکیت. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🥀🥀🥀🥀🥀 🌷 🌷 ....؟!! 🌷ایام مهر ماه بود و شروع ترم دانشگاه. پيرمرد و پيرزن، دخترِ تنها پسر شهيدشون و به شهری غریب آوردند. یک هفته موندند و بالاخره ﺩﺧﺘﺮ شهيد تنها ماند!! گفت: روز اول که تنها شدم، خیلی گریه کردم و غربت شهر منو احاطه کرد. ترس هم کمی همراهم بود. شب که شد با خودم می‌گفتم: اگه بابام بود.... و با هق هق گریه خوابیدم.... تو خواب دیدم یه جوون با لباس رزمندگی اومد ايستاد پيشم و بهم گفت: توی این شهر مهمان ما شهدايى، هیچ غصه نخور. اگه بابات این‌جا پیشت نیست من هستم. گفتم: شما؟ گفت: محمدابراهیم موسی پسندی. صبح که شد پُرس و جو كردم و فهميدم کیه. 🌷بعد از شروع کلاسها.... یکی از اساتيد كه دید من محجبه‌ام و ولايى، خیلی بهم گیر داد و حرفهاى سیاسی رو خطاب به من می‌زد و با من به شدت بحث می‌کرد. تا اين‌كه در يكى از جلسات برگشت گفت: خانم فلانی دیگه حق نداری بیای سر اين کلاس. رفتم بیرون درحالی‌که فقط گریه می‌کردم، توی دلم با بابام حرف می‌زدم و اشك می‌ریختم.... دوباره شب دیدمش. همون شهید اومد بهم گفت: فردا برو سرِ كلاس بشین و كارى نداشته باش و به استادتون بگو: اگه ما و نسل بسیجی نبود؛ تو اين‌قدر راحت و آسوده نمی‌تونستی؛ حتی زندگی کنی!! از اين به بعد اگه خودتو اصلاح نکنی به شهدا بايد جواب پس بدی....!!! 🌷صبح رفتم سر كلاس. بچه‌های کلاس بهم گفتند: تو را به خدا خودت برو بيرون. این استاد از شماها و.... بدش میاد. استاد اومد يه نگاهی به کلاس و من انداخت. بعد روى تابلوی کلاس نوشت: ما هر چه آبرو و اعتبار و آسايش و امنيت داریم از شهدا داریم. و بعد سر كلاس رسماً از من معذرت خواهی کرد. از من پرسید: شما با شهيد محمدابراهیم موسی پسندی نسبتی دارید؟ من در جواب گفتم : بله.... ظاهراً عين خواب من رو استاد هم دیده بود. بعد از اون هم دیگه اون استاد با قبل فرق کرده بود....!! 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز محمدابراهیم موسی پسندی 🥀🥀🥀🥀🥀
🌱🌱🌱🌱🌱 🔆نمونه اى از قدرت و صداقت جبرئيل (علیه السلام ) در قرآن در سوره كورت ، آيه 20 و 21 در وصف جبرئيل مى خوانيم : ذى قوة عند ذى العرش مكين - مطاع ثم امين . يعنى : جبرئيل صاحب نيرو است ، و در پيشگاه صاحب عرش (خدا) داراى مقام بسيار عالى است ، او فرمانروا و امين و درستكار است . در حديث آمده : پس از نزول اين دو آيه ، رسول خدا (صل الله علیه وآله و سلم ) به جبرئيل فرمود: پروردگار تو چه زيبا تو را ستوده ، آنجا كه مى فرمايد: صاحب نيرو، در پيشگاه صاحب عرش (خدا) داراى مقام بس عالى است ، و فرمانرواى امين و راستگو مى باشد؟. اى جبرئيل ! قوت و نيروى تو، و امانت و صداقت تو چيست ؟ جبرئيل عرض كرد: اما (نمونه اى ) از نيروى من ، بدانكه من از طرف خداوند به سوى شهرهاى قوم لوط (براى عذاب رسانى به آن قوم ) مبعوث شدم ، آنها در چهار شهر بودند و هر شهرى داراى چهارصد هزار جنگجو بود، غير از كودكان ، من آن شهرها را از زمين برداشتم و به آسمان بردم ، تا آنجا كه فرشتگان آسمان صداى خروسها و سگهاى آنها را شنيدند، و سپس به زمين آوردم و زيرورو كردم . و اما نمونه اى از امانت و صداقت من ، اينكه : هيچ دستورى به من داده نشد كه كمترين خطائى در اجراى آن دستور بكنم . 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى 🌱🌱🌱🌱🌱🌱
✨﷽✨ 🌼اولین مخالف با ولایت امیرالمومنین ✍حارث بن نعمان فهرى پس از مخالفت آشكار خطاب به رسول خدا صلی الله و علیه وآله گفت: "اى محمد! ما را به خدا خواندى پذیرفتم، نبوت خود را مطرح كردى، لااله الاالله و محمد رسول الله گفتیم، ما را به اسلام دعوت كردى اجابت كردیم، گفتى، نماز در پنج وقت بخوانید خواندیم، به زكات و روزه و حج و جهاد سفارش كردى اطاعت كردیم، حال پسر عموى خود را امیر ما ساختى كه نمى دانیم این حكم از طرف خداست یا با اراده شخصى شما پیدا شده است؟" رسول خدا(ص)پاسخ داد سوگند به خدا كه جز او پروردگارى نیست، این دستور از طرف اوست. حارث بن نعمان فهرى با غروری که تمام وجودش را فرا گرفته بود تقاضاى عذاب كرد. بیچاره فکر می کرد قدرتى وجود ندارد تا او را كیفر دهد. سر به آسمان بلند كرد و گفت: "خدایا اگر آنچه را كه محمد درباره على مى گوید از طرف تو است و به امر توست، سنگى از آسمانى بر من فرود آید و مرا عذاب كند" هنوز سخنانش به پایان نرسیده بود كه از آسمان سنگى بر او فرود آمد و او را به هلاكت رساند كه آیات 1 و 2 سوره معراج نازل شد. 📚تذكره الخواص ص 19: ابن جوزى حنفى و تفسیر المنارج ج 6 ص 464 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲 إلهی عظم البلاء... ❤️‍🩹 این خون‌ها و اشک‌ها سندی خواهد شد برای مظلومیتت و هر روز دنیا بیدارتر می‌شود و متوجه خواهد شد که صهیونیست جماعت چه وحوشی هستند... ان‌شاءالله با آمدن آخرین فرزند امیرالمومنین زمین از لوث وجود نحس این موجودات وحشی پاک خواهد شد... و مرهمی برلی دل‌های داغدیده‌یمان خواهد شد... 🔅 ان‌شاءالله آن روز خیلی نزدیک هست... 🚩🚩🚩🚩🚩
🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🔅 ✍️ وقتی خدا همیشه در دسترس ماست پس چه نیاز به بنده خدا؟ 🔹پسر کوچولو به مادر خود گفت: مادر داری به کجا می‌روی؟ 🔸مادر گفت: عزیزم بازیگری معروف که از محبوبیت زیادی برخوردار است به شهر ما آمده است. این طلایی‌ترین فرصتی است که می‌توانم او را ببینم و با او حرف بزنم. خیلی زود برمی‌گردم. اگر او وقت آن را داشته باشد که با من حرف بزند چه محشری می‌شود. 🔹و در حالی که لبخندی حاکی از شادی به لب داشت با فرزندش خداحافظی کرد. 🔸حدود نیم ساعت بعد مادرش با عصبانیت به خانه برگشت. 🔹پسر به مادرش گفت: مادر چرا چهره پریشانی داری؟ آیا بازیگر محبوبت را ملاقات کردی؟ 🔸مادر با لحنی از خستگی و عصبانیت گفت: من و جمعیت زیادی از مردم بسیار منتظر ماندیم اما به ما خبر رساندند که او نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است. ای کاش خدا شهرت و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود. 🔹کودک پس از شنیدن حرف‌های مادر به اتاق خود رفت و لباس‌های خود را بر تن کرد و گفت: مادر آماده شو باهم به جایی برویم. من می‌توانم این آرزوی تو را برآورده کنم. 🔸اما مادر اعتنایی نکرد و گفت: این شوخی‌ها چیست؟ او بیش از نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است. حرف‌های تو چه معنی‌ای می‌دهد؟ 🔹پسر ملتمسانه گفت: مادرم خواهش می‌کنم به من اعتماد کن. فقط با من بیا. 🔸مادر نیز علی‌رغم میل باطنی خود درخواست فرزندش را پذیرفت زیرا او را بسیار دوست می‌داشت. بنابراین آن دو به بیرون از خانه رفتند. 🔹پس از چندی قدم‌زدن پسر به مادرش گفت: رسیدیم. 🔸در حالی که به مسجد اشاره می‌کرد. 🔹مادر که از این کار فرزندش بسیار دلخور شده بود با صدایی پر از خشم گفت: من به تو گفتم که الان وقت شوخی نیست. این رفتار تو اصلا زیبا نبود. 🔸کودک جواب داد: مادر تو در سخنان خود دقیقا این جمله را گفتی که ای کاش خدا شهرتی و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود. 🔹پس آیا افتخاری از این بزرگ‌تر است که با کسی که این شهرت و محبوبیت را داده است نه آن کسی که آن را دریافت کرده است، حرف بزنی؟ 🔸آیا سخن‌گفتن با خدا لذت‌بخش‌تر از آن نیست که با آن بازیگر محبوب حرف بزنی؟ وقتی خدا همیشه در دسترس ماست پس چه نیاز به بنده خدا؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
💫✨💫✨💫 🌹پریشان و مضطر واقعی امام زمان(عج) است ♦️در تفسیراین آیه:أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْض (سوره نمل، آیه۶۲) ♦️(آیا بت ها بهترند) یا آن کسی که وقتی درمانده او را می خواند، اجابتش می کند و بدی و گرفتاریش را بر طرف می سازد و شما را در زمین، جانشین (گذشتگان) قرار می دهد؟ 🌹امام صادق(علیه السلام): ♦️این آیه درباره قائم از آل محمد علیهم السلام نازل شده است. سوگند به خدا، و درمانده (واقعی) اوست، زمانی که در مقام ابراهیم دو رکعت نماز گزارد، خدا را با تضرع می خواند، خدا او را اجابت می کند و گرفتاری(غیبت) او را از بین می برد و او را در زمین خلیفه قرار می دهد. 📚ترجمه منتخب الأثر، جلد۴، صفحه۱۳ 💫✨💫✨💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تا جوونید شهید نشید کارتون داریم، ولی مثل شهدا زندگی کنید! 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
✨﷽✨ 🔴«اَسْرَقَ النّاس» چه کسی است؟ ✍آیت الله مجتهدی تهرانی (ره):دزدترین مردم «اَسْرَقَ النّاس» چه کسی است؟ دزدترین مردم آن کسی است که از نمازش می دزدد. وقتی می خواهد به سجده برود، «سینِ» «سُبْحانَ رَبِّیَ الْأَعْلی وَ بِحَمْدِهِ» را قبل از رفتن به سجده، «حانَ رَبِّیَ الْأَعْلی» را در سجده، «وَ بِحَمْدِهِ» را هنگام بلند شدن از سجده می گوید. این نماز باطل است؛ زیرا به صورت عمدی طمأنینه در آن رعایت نشده است. ولی اگر عمدی نباشد، و اشتباهاً ذکر را زودتر گفته باشد، نمازش باطل نیست، می تواند ذکر را دوباره تکرار کند؛ زیرا طمأنینه رکن است. کسی که از نمازش می دزدد و نمازش بدون طمأنینه است، نه رکوع صحیح دارد، نه سجده صحیح، نه بعد از نماز دعا دارد، نه تعقیب دارد، در واقع نمازش را مُچاله کرده و به گوشه ای پرتاب کرده است، مَثَل او مَثَل کسی است که لباس کهنه اش را در آورده و آن را مُچاله کرده و به گوشه ای پرت کرده است. بعضی ها هستند که تا نمازشان تمام می شود و سلام می دهند، سریع بلند می شوند و می روند، دستشان را بلند نمی کنند که از خداوند حاجتی بگیرند. شما همگیتان بعد از نماز یک دعا محل دارید که مستجاب می شود پس دستهایتان را بلند کنید و حاجت بگیرید. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 ❇️ توصیه حاج شیخ حسنعلی نخودکی (اصفهانی) به توسّل در مسجد جمکران‌ برای رفع مشکل خدمت وظیفه در زمان رضاشاه 🔰 مرحوم آیه اللّه حائری مرقوم داشته‌اند: ▫️ جناب آقای حاج شیخ عبد اللّه مهرجردی، از وعاظ مشهور خراسان بوده و متجاوز از چهل سال است که ایشان را به خوبی می‌شناسم و آدم فاضل و درست و با محبتی است؛ ایشان در اواخر سلطنت رضا پهلوی- که بر اهل علم خیلی سخت گرفته بود- به مرحوم حاج شیخ حسنعلی مراجعه می‌کند تا از راهنمایی‌های معنوی او بهره‌مند گردد و راه حلی برای مشکلی که داشته بیابد -مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی، معروف به دستگیری معنوی بود- حاج شیخ حسنعلی ظاهرا پس از إعمال قدرت خاصی می‌گویند: 🔸 حل مشکل شما برای اینکه به نظام وظیفه نروی و معاف شوی، مشروط به این است که به قم بروی و در مسجد جمکران قم، به حضرت صاحب الامر (علیه آلاف التحیه و الثناء) متوسّل شوی. ▫️ ایشان به قم می‌آیند و به مسجد جمکران می‌روند و به حضرت متوسّل می‌شوند. در نتیجه، خواب می‌بینند که در مسجد یا حیاط آن هستند و ظاهرا خادمه‌ای به ایشان می‌گوید: 🔹 حضرت حجت (سلام اللّه علیه) در مجاورت مسجد تشریف دارند؛ ▫️ و حاج شیخ را خدمت امام علیه السّلام راهنمایی می‌کند.. . آقای مهرجردی می‌گفت: ▪️ یادم نیست که خود آقا یا من، صحبت معافیت از نظام وظیفه را پیش کشیدم، فرمود: 🔶 «ما آن را درست کردیم». ▪️ از خواب بیدار شدم و از سابق یک معافیت یک ساله، به‌ عنوان مرض یا عذر دیگر- یادم نیست- داشتم. هر موقع که نیاز به نشان دادن می‌شد، همان برگ موقت را- که مدت‌ها بود وقت آن تمام شده بود- نشان می‌دادم و رفع گرفتاری می‌شد؛ تا چند سال به این گونه بود تا آنکه مشمول بخشودگی گردیدم. (۱) ⬅️ آیینه اسرار، صفحه ۳۴ (۱). سرّ دلبران، صفحه ۲۴۴ با اندکی تصرف در عبارات. 🏷 علیه السلام 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌱🌱🌱🌱🌱 🔆نمونه ای از حلم امام علی علیه السلام روزى حضرت على (علیه السلام ) چند بار غلام خود را صدا زد، ولى جوابى نشنيد، ناگهان ديد غلام دم در ايستاده ، به او فرمود: چرا جوابم را نمى دهى غلام عرض كرد: لثقتى بحلمك ، وامنى من عقوبتك : زيرا به حلم و بردبارى تو، اطمينان دارم ، و خود را از مجازات تو ايمن مى دانم . حضرت على (ع ) پاسخ غلام را نيكو شمرد، و او را به همين خاطر آزاد نمود. اين روش ، يكى از شيوه هاى مهرآميز امامان معصوم (ع ) با بردگان بود، و آنها با روش پرمهر خود، درس مهربانى نسبت به زيردستان را به جهانيان آموختند. 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى 🌱🌱🌱🌱🌱🌱