🔆 زنگ عبرت
🔴علی دایی و امثال او اگر برای مبارزه با جمهوری اسلامی سه روز مغازه هایشان را تعطیل کرده اند، چرا از اینکه جمهوری اسلامی مغازه هایشان را پلمپ می کند، ناراحت می شوند؟
♦️مرد باشید و تا روز سقوط جمهوری اسلامی کاسبی نکنید!
♦️اگر واقعا اینقدر سقوط جمهوری اسلامی نزدیک است، هزینه بدهید. اگر هم نزدیک نیست، بیشتر از این خودتان را مسخره نکنید!
♦️نمیشود در سایه امنیتی که این نظام درست کرده، مغازه بزنید و کاسبی کنید بعد در اعتراض به همان نظام، مغازه را تعطیل کنید و وقتی هم که مغازه تان پلمپ شد فریادتان بلند شود. اگر مرد مبارزه هستید چرا سه روز؟
♦️تا روزی که جمهوری اسلامی وجود دارد اعتصاب کنید تا مشخص شود چه کسی ضرر می کند.
امیرحسین ثابتی
💢به دستور میرزا آتش میزنند!💢
۱۰۱ سال از شهادت میرزا کوچکخان گذشت. یک قهرمان ملی که سالها علیه استعمار انگلیس مبارزه کرد و غریبانه به شهادت رسید، اما مظلومیت او از شهادتش بزرگتر بود.
در عهد میرزاکوچکخان عملههای ظلم جای شهید و جلاد را عوض کردند.
🔻میرزا قربانی دسیسه روس و انگلیس شد، در سرما یخ زد، وقتی سرش را بریدند خون فوران نکرد، بدن در سرما کاملا یخ زده بود، پیش از اینکه سرش را جدا کنند او از این جهان رخت بسته بود، درد کشیده بود، کیلومترها گائوک را به دوش کشید، از این دهات به آن دهات، در جنگل، بدون غذا راه میرفت.
🔻هرجا که به او پناه میدادند اگر قزاقها و قشون رضاخان میفهمیدند، آنجا را آتش میزدند تا کسی جرات نداشته باشد به کوچک خان یاری برساند. آن اوایل برای تخریب میرزا، انگلیسی ها "گروهی راه انداختند تا روستاییان را شبانه غارت کنند، انبار برنج را بسوزانند، بعد که رعیت بی پناه معترض و عصبانی میشد، میگفتند بدستور میرزا آتش میزنند! چیزی شبیه به همان جمله: "کار خودشونه؟" عجب سلاح بُرنده ایست این جنگ روانی!
میتواند قهرمان را خائن
میتواند وطن دوست را وطن فروش
میتواند مقتول را قاتل
میتواند انسان شریف را بی شرف
میتواند مظلوم را ظالم
معرفی کند،
عجب سلاح پر دردی است این جنگ روانی!
#کانال_جهاد_تبیین
#ثامن
🖤🖤🖤🖤🖤
💠 ریشه های چادر حضرت فاطمه صلوات الله علیها💠
🌟 حضرت محمد صلی الله علیه و آله:
◻️پس هنگامی که حضرت زهرا (صلوات الله علیها) وارد بهشت می گردد؛
❌چادر ایشان بر روی صراط کشیده می شود و بر صراط پَهن می شود که یک طرف چادر به دست حضرت فاطمه هست و حال این که حضرت در جایگاه خویش در بهشت است و یک طرف چادر نیز در عرصات قیامت است.
❌در این هنگام منادی از طرف پروردگار ندا می دهد :
◻️که ای دوستداران فاطمه سرور زنان
جهانیان به رشته های چادر فاطمه آویزان شوید و باقی نمی ماند از محبین حضرت زهرا مگر این که هر کدام به رشته ای از رشته های چادر آن حضرت آویزان می گردد
◻️تا این که بیشتر از هزار فئام و هزار فئام به چادر حضرت آویزان می شوند.
◻️گفتند یا رسول الله، یک فئام چند نفر است؟
☑️پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
هزار هزار [یک میلیون] و همۀ ایشان به سبب چادر حضرت زهرا (صلوات الله علیها) از آتش جهنم نجات پیدا میکنند.
🔘 التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص: 434
🔘بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج8، ص: 68
🔘عوالم العلوم ، ج11-قسم-2-فاطمة، ص: 1155
🖤🖤🖤🖤🖤
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
👈 در بازار یوسففروشی
گفتهاند؛ وقتی یوسف را به بازار برده فروشان بردند، بیشتر مردم و بزرگان مصر برای خرید و یا دیدن ازبردگان جمع شدند.
در بین جمعیت پیرزنی آمده بود با کلافی ازنخ!! وقتی از او پرسیدند: برای چه آمدی؟
گفت: برای خریدن یوسف!
پرسیدند: او را به چه قیمتی میخواهی بخری؟
گفت: چیزی ندارم مگر همین کلاف نخ!
پرسیدند: کلاف نخ؟ مگر با کلاف نخی میتوان یوسف را خرید؟
پیرزن اشک در چشمانش جمع شد و گفت:
میدانم نمیتوانم یوسف را بخرم، اما میخواهم نامم در میان خریدارانش نوشته شود!
🌺برای خریدن دل یوسف فاطمه هر کس متاعی دارد بسم الله!
💠دارایی شما چیست؟
دعایی! سلامی! صلواتی! کار نیکی! تبلیغی!
مهم این است که ناممان را در میان خریدارانش بنویسی.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#داستان_آموزنده
✳️قارون رفيق شيطان
✨پسرخالة موسي(ع) شخص پولداري بنام قارون بوده است.بهحضرت موسي(ع)خطاب شد كه نزد قارون برو و او را پند واندرز داده و بگو حقوق الهي ثروت و مالت را بده. قارون مردي بسيار ثروتمند بود.حضرت موسي(ع) به قارون دستور خدا را رساند.
🌟قارون گفت چقدر بايد بدهم؟
🔆حضرت موسي(ع) گفت چهل به يك.قارون گفت به خدا بگو كه گنجهاي من آنقدر زياد است كه كسي نميتواند حساب آنها را بكند.كمي بمن تخفيف بده!.
✨وقتي حضرت موسي(ع)به كوه طور رفتعرض كرد خدايا كمي به قارونتخفيف بده!خطاب شد:هزار به يكبدهد.حضرت موسي(ع)پيام الهي را به قارونرساند.
🌟قارون گفت كميبمن مهلت بده. حضرت موسي(ع)به قارون مهلت داد.وقتي قارون بهمنزل رفت، شيطان بصورت پيري نزد او آمد وگفت چرا مالت رابدهي؟
🔆مگر غصب كردهاي؟خلاصه شيطان وادارش كرد تا براي فرار اززكات، نسبت زنا به حضرت موسي(ع)بدهد. قارون هم زن فاسدي راخواست ويك كيسه طلا به او داد وگفت فردا در حضور جمع ادعا كنحضرت موسي(ع)با من عمل نامشروع نموده است.
✨روز بعد قارون و زنكذائي با عدهاي در مجلس حضرتموسي(ع)حاضرشدند.
🌟حضرتموسي(ع) سر منبر بود كه زن گفت اي موسي!تو با من زناكردهاي!حضرت موسي(ع) تورات را حاضر كرد وفرمود اي زن!تورا بهاين تورات قسم!آيا من با تو زنا كردهام؟
🔆زن گفت خير بلكه قارون كيسهايطلا بمن داده تا اين نسبت را بتو بدهم.حضرت موسي(ع) در حق قاروننفرين كرد ناگاه قارون با همة ثروتش به زمين فرو رفت!
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
💠نمرود مطيع شيطان
✨از طرف خدا ندا رسيد كهاي ابراهيم!به بابل برو و نمرود را بهخداپرستي دعوت نما. حضرت به بابل كه كوفه امروزي است، نزد نمرودرفت واورا به خداپرستي دعوت نمود.
🌳نمرود گفت اي ابراهيم!مرابخداي تو احتياجي نيست. من ميخواهم پادشاهي را از خداي توبگيرم واورا هلاك نمايم!!اين بود كه دستور داد تا اطاقكي به تعليمشيطان ساختند وخود درون آن قرار گرفت وچهار كركس اورا بلند كردندوبالابردند.
🌴 چون بالا رفت تيري بطرف آسمان انداخت. جبرئيل آن تير رابه خون ماهي آغشته كرد. ماهي ناليد خدايا تيغ دشمن را به خون منآغشته كردي. ندا رسيد كه تيغ را تا قيامت بر شما حرام كردم.
🌳بعد نمرود تير خون آلود را كه ديد ، گفت كار خداي ابراهيم را ساختم. ابراهيم (ع)گفت از اين حرف برگرد كه مردن براي خدا نيست.
🌳 نمرود گفت اگرخداي تو زنده است، من لشكر جمع آوري ميكنم به خدايت بگو كهلشكر جمع كندتا با يكديگر جنگ كنيم!پس نمرود از اطراف عالم لشكربزرگي جمع كرد. ابراهيم (ع) دعا كرد كه خدايا اين ملعون را هلاككن.
🌳خداوند به عدد لشكر نمرود پشه فرستاد كه بر سر هر يك پشهاينشست و در اندك زماني اورا هلاك نمود. رئيس پشهها، پشهاي بود كه يك چشم ويك پا و يك دست و نيمه بدني داشت. آمد وروي زانوينمرود نشست. نمرود به زنش گفت اين پشهها لشكر مرا هلاك كردند. دست برد تا پشه را بكشد كه پشه بلند شد ولب بالا و لب پايين نمرود رانيش زدهآورد دماغ نمرود شد وبه داخل مغز نمرود نفوذ كرده ومشغولنيش زدن شد!صداي فرياد نمرود بلند شد و از شدت درد خوابوخوراك از او سلب گرديد غلامانش مرتب بر سرش ميزدند تا پشه ازحركت بايستد. همانجور او را اذيت نمود تا به درك واصل شد. بقيهلشكر او به ابراهيم (ع) ايمان آوردند.
#حکایت
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
#تلنگر_و_تفکر
❓چرا خدا به زنها زیبایی داده ولی از اونها خواسته زیبایی شون رو بپوشونن؟
1⃣اولا خدایی که به زن ها زیبایی بیشتری عنایت کرده از اونها نخواسته همیشه و همه جا زیبایی هاشون رو بپوشونن بلکه فقط زمانی که در معرض دید نامحرم هستن باید زیبایی شون رو مخفی نگه دارن
2⃣دوماً آیا از نعمت های دیگه ای که خداوند به ما عطا کرده همیشه استفاده می کنیم یا در وقت و مکان مناسب از اونها استفاده می کنیم؟
اگر خداوند زن ها رو زیبا نمی آفرید آیا مشکل حل می شد و سراغ عمل های جراحی زیبایی و لوازم آرایشی نمی رفتن؟
⚜موهبتی مثل زیبای برای خانم ها نه تنها نباید به اشتراک گذاشته بشه بلکه باید در جایی که نامحرم حضور داره پوشیده بشه تا باعث لغزش افراد سست ایمان نشه و دلسردی نسبت به همسر برای افرادی که همسرشون خیلی زیبا نیست رو به ارمغان نیاره
💠امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند:«زکات جمال و زیبایى، عفاف و پاکدامنى است.»(۱)
❌نعمت های خداوند همگی با هم یکسان نیستند مثلا زکات علم نشر اون هست تا همه بهره مند بشن ولی زیبایی یک زن مختص به همسرش هست و نباید سایر مردها از اون بهره مند بشن
💰خیلی ها اموالشون رو از دیگران مخفی می کنند تا کسی در اونها طمع نکنه زیبایی زن هم از اون دسته نعمت هاست که اگر در معرض دید همگان قرار بگیره افراد زیادی در اون طمع می کنند مثلا برای فروش محصولات و کالاها و یا برطرف کردن لذت شخصی از اون استفاده می کنند با این استدلال که زیبایی زن نعمتی هست که باید از آن بهره مند شد
📚(۱)غررالحکم: ج۴، ص۱۰۵۸۷
#حجاب_ارزش #حجاب_آزادی #حجاب_احترام #حجاب_شخصیت #حجاب_عزت #حجاب_وقار #حجاب_آبرو #حجاب_آرامش #حجاب_آسایش #حجاب_اصالت #حجاب_شرافت #حجاب_امنیت #حجاب_مصونیت #غیرت_علوی #حجاب_فاطمی
•┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•
🌹از فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها
نور افشانی هنگام نماز🌹
از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند چرا فاطمه (سلام الله علیها) زهرا نامیده شد فرمود:
برای آن که وقتی فاطمه سلام الله علیها در محراب عبادت
به نماز می ایستاد همان گونه که نور ستارگان برای اهل زمین می درخشد نور چهره اش برای افلاکیان می درخشید.
📕بحارالانوار، ج 43
•┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•
🔥🔥#آخرالزمان
♻️ فضیل بن یسار می گوید: از حضرت امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمودند:
هنگامی که حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه) قیام میکند با جهلی بدتر از جهل مردم جاهلیت زمان بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله مواجه میشود.
عرض کردم: این چگونه ممکن است؟
آن حضرت علیه السلام فرمودند: زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله مبعوث شد در حالی که مردم سنگ و کلوخ و چوبهای تراشیافته و مجسمهها را پرستش میکردند، در حالی که قائم ما زمانی به سوی مردم میآید که همه مردم علیه او قرآن تاویل میکنند و در مقابل ایشان از قرآن دلیل میآورند و احتجاج میکنند. سپس فرمودند: بدانید به خدا سوگند که موج دادگستری او بدان گونه که گرما و سرما نفوذ میکند، تا درون خانههای آنان راه خواهد یافت.
📖الغیبة نعمانی،ب۱۷ ،ح۱ ،ص۲۹۶-۲۹۷
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔴 ماجرای ارسال هشدار جعلی زلزله به تلفنهای همراه چه بود؟
🔻حدود ساعت ۱۲:۱۵ امروز ۱۶ آذر ۱۴۰۱ تعداد قابل توجهی از مردم که گوشیهای اندرویدی داشتند هشداری مبنی بر وقوع زلزله دریافت کردند و این پیام موجب نگرانی آنها شد.
🔻برخی با تصور اینکه واقعاً زلزلهای در کار است به بیرون از منازل خود آمدند.
🔻بررسیها تا اینجا حاکی از آن است که نه زلزله واقعیت دارد و نه هکی اتفاق افتاده است.
🔻در گوشیهای اندرویدی قابلیتی به نام هشدار اضطراری وجود دارد که معمولا فعال است. این قابلیت بر مبنای محل استقرار فرد و همچنان سایتهایی که از آنها داده دریافت میکند، مانند شیکاَلِرتس Shake Alerts، هشدارهایی مبنی بر وقوع زلزله ارسال میکند.
🔻درواقع در ماجرای امروز برای آنها که این قابلیت روی گوشیشان فعال بوده، برخی احتمالا با سویه هکری اطلاعات سایتهایی که گوگل از آنها داده دریافت میکند را تغییر داده و سپس باعث صدور هشدار جعلی زلزله شدهاند.
✍ با شکست طراحی دشمن برای به خیابان آوردن مردم در ۱۶ روز آذر، برخی دولتها با تحرکات فانتزی این چنینی در پی جبران شکست خود برآمدهاند.
🔴
🔻برخی از اغتشاشگران برای اینکه ترسِ جوانان حاضر در #اغتشاشات را کاهش دهند و انرژی آنها را برای ادامهی اغتشاشات زیاد نمایند ، جنبش خود را با انقلاب سال ۵۷ مقایسه میکنند و قصد الگو گیری از انقلاب را دارند و از جوانان میخواهند همچون مردمِ آن سالها دست از مبارزه نکشند!!
♨️بیاییم به طور اجمالی تفاوت های اغتشاشات ۱۴۰۱ را با انقلاب ۱۳۵۷ بررسی کنیم :
⭕️1⃣⭕️: در سال ۵۷ ، رهبری مقتدر و دارای محبوبیت همچون حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) جلودار انقلاب بود ، اما در اغتشاشات ۴۰۱ ما نه تنها رهبری واحد نمیبینیم ، بلکه افرادی که به عنوان لیدرهایِ این جریان محسوب میشوند ، یکی مفت خوریست که هنوز دستش در جیب مادرش است [رضا پهلوی] ، یکی حقوق بگیر آمریکاست که در دوران مجردی باردار شده [مسیح علینژاد] ، یکی فاحشهای هالیوودی [گلشیفته فراهانی] و دیگری فوتبالیستی دیپلمه [علی کریمی] است!
⭕️2⃣⭕️: حضرت امام در سال ۵۷ در حالی انقلاب را به پیروزی رسانیدند که از رسانههای نوین همچون رادیو و تلویزیون بی بهره بودند ، اما جریان برانداز در سال ۴۰۱ با اینکه سوارِ بر رسانههای نوین هستند ولی سعی میکنند با فراخوانها ، دروغ های فراوان ، شایعه پراکنیها و انتشار اخبار #کشته_سازی ها از خاموشیِ نهضت خود جلوگیری کنند!
⭕️3⃣⭕️: حضرت امام قلب مردم را فتح کرد و مردم از اعماق قلبشان پای انقلابشان بودند و ایشان حتی مجاهدین خلق [منافقین] را از مبارزهی مسلحانه منع فرمودند ، اما براندازان ۴۰۱ مسلح هستند و گمان میکنند میتوانند با ایجاد رعب و وحشت انقلاب کنند!
⭕️4⃣⭕️: ایمان و عقیدهی الهیِ انقلابیون سال ۵۷ و قبل تر از آن ، چنان بالا بود که حاضر بودند زیر شکنجههای ساواکِ خونریز جان بدهند اما لب به اسرار محرمانه نگشایند ، ولی براندازان ۴۰۱ به محض دستگیری به کرده و نکردهی خود اعتراف میکنند و بعضا خود را خیس مینمایند!
⭕️5⃣⭕️: انقلاب سال ۵۷ هدف و برنامه داشت و متفکرانی همچون شهید بهشتی و شهید مطهری در اتاق فکر آن حضور داشتند ، اما نهضت ۴۰۱ با شعار #زن_زندگی_آزادی هدفی جز فحشا و برهنگی و تجزیهی ایران ندارد و رهبران این جنبش برای فردای براندازی هیچ فکری نکردهاند!
😏موارد دیگری هم از این تفاوت های فاحش بین این دو حرکت اعتراضی موجود است ، اما همین ۵ مورد به خوبی گویای این است که براندازان ۴۰۱ هیج ربطی به انقلابیون ۵۷ ندارند و وقتی به شیوهی کشتهشدن افرادی همچون شهید آرمان علی وردی و شهید روح الله عجمیان توسط این آشوب گران نگاه میکنیم ، اتفاقا این براندازان را بیشتر شبیه به ساواکی هایِ سال ۵۷ مییابیم تا انقلابی های سال ۵۷!!!
✍ میلاد خورسندی
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
😭😭😭😭😭😭
🏴غسل فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و وداع حسنین (علیهما السلام) با مادر
▪️فَقَالَ عَلِيٌّ علیه السلام وَ اللَّهِ لَقَدْ أَخَذْتُ فِي أَمْرِهَا وَ غَسَّلْتُهَا فِي قَمِيصِهَا وَ لَمْ أَكْشِفْهُ عَنْهَا فَوَ اللَّهِ لَقَدْ كَانَتْ مَيْمُونَةً طَاهِرَةً مُطَهَّرَةً ثُمَّ حَنَّطْتُهَا مِنْ فَضْلَةِ حَنُوطِ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَفَّنْتُهَا وَ أَدْرَجْتُهَا فِي أَكْفَانِهَا فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ نَادَيْتُ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ يَا زَيْنَبُ يَا سُكَينَةُ يَا فِضَّةُ يَا حَسَنُ يَا حُسَيْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِي الْجَنَّةِ فَأَقْبَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ هُمَا يُنَادِيَانِ وَا حَسْرَتَا لَا تَنْطَفِئُ أَبَداً مِنْ فَقْدِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ أُمِّنَا فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ يَا أُمَّ الْحُسَيْنِ إِذَا لَقِيتِ جَدَّنَا مُحَمَّداً الْمُصْطَفَى فَأَقْرِئِيهِ مِنَّا السَّلَامَ وَ قُولِي لَهُ إِنَّا قَدْ بَقِينَا بَعْدَكَ يَتِيمَيْنِ فِي دَارِ الدُّنْيَا فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا قَدْ حَنَّتْ وَ أَنَّتْ وَ مَدَّتْ يَدَيْهَا وَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِيّاً وَ إِذَا بِهَاتِفٍ مِنَ السَّمَاءِ يُنَادِي يَا أَبَا الْحَسَنِ ارْفَعْهُمَا عَنْهَا فَلَقَدْ أَبْكَيَا وَ اللَّهِ مَلَائِكَةَ السَّمَاوَاتِ فَقَدِ اشْتَاقَ الْحَبِيبُ إِلَى الْمَحْبُوب. قَالَ فَرَفَعْتُهُمَا عَنْ صَدْرِهَا وَ جَعَلْتُ أَعْقِدُ الرِّدَاءَ وَ أَنَا أُنْشِدُ بِهَذِهِ الْأَبْيَات
فِرَاقُكِ أَعْظَمُ الْأَشْيَاءِ عِنْدِي وَ فَقْدُكِ فَاطِمُ أَدْهَى الثُّكُولِ
سَأَبْكِي حَسْرَةً وَ أَنُوحُ شَجْواً عَلَى خَلٍّ مَضَى أَسْنَى سَبِيلٍ
أَلَا يَا عَيْنُ جُودِي وَ أَسْعِدِينِي فَحُزْنِي دَائِمٌ أَبْكِي خَلِيلِي
▪️حضرت امير المؤمنین عليه السّلام مىفرمايد: من متصدى امر غسل آن بانو شدم و بدن وى را از زير پيراهن غسل دادم، به خداوند سوگند كه بدن فاطمه زهرا سلام الله علیها پاك و مطهّر بود، آنگاه بدن مقدّس او را از باقيمانده حنوط پيامبر اسلام صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم حنوط كردم، سپس پيكر مباركش را در ميان كفنهايش جاى دادم و چون تصميم گرفتم كفن او را گره بزنم، صدا زدم: اى امّ كلثوم، زينب، سكينه، فضّه، حسن و حسين! بياييد و مادر خود را براى آخرين بار ببينيد، روز فراق آمد و ملاقات شما در بهشت خواهد بود.حسن و حسين عليهما السّلام در حالى آمدند كه فرياد مىزدند: آه از اين حسرتى كه هيچ وقت به علّت از دست دادن جدّمان، پيامبر خدا و مادرمان، فاطمه زهرا از بين نخواهد رفت. اى مادر حسن و حسين! هنگامى كه جدّ ما حضرت محمّد مصطفى صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را ملاقات نمودى سلام ما را به آن حضرت برسان و به آن بزرگوار بگو: ما بعد از تو در دار دنيا يتيم مانديم! حضرت على علیه السلام مىفرمايد: من خداوند را شاهد مىگيرم كه فاطمه زهرا آه و ناله كرد، دستهاى خود را دراز نمود و حسنين را چند لحظهاى به سينه خود چسبانيد. ناگاه هاتفى از آسمان ندا در داد: اى ابو الحسن! حسن و حسين را از روى سينه فاطمه بردار، به خداوند سوگند كه ملائكه آسمانها را گريان كردند، زيرا دوست مشتاق لقاى دوست است.
حضرت امير عليه السّلام مىفرمايد: من حسنين را از روى سينه زهرا برداشتم و در حال بستن بندهاى كفن اين اشعار را سرودم: مفارقت تو برايم بزرگترين امور است، و از دست دادن تو سختترين مصيبت. من براى حسرت و غم آن كسى گريه و ناله مىكنم كه بهترين راه را براى مرگ پيمود. اى چشم من! با من مساعدت و همراهى كن كه محزون دائمى هستم و براى دوست خودم گريانم.
📚بحار الأنوار ، علامه مجلسی، ج43، ص: 179
😭😭😭😭😭😭
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🏴حال امیرالمومنین علیه السلام هنگام دفن حضرت زهرا(سلام الله علیها)😭😭😭😭😭😭
◾️ثقهالاسلام "کلینی" از محدثان بزرگ شیعه آورده است که:
▪️چون حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) از دنیا رفت، امیرالمؤمنین وی را پنهان به خاک سپرد و آثار قبر را از میان برد.
▪️ آنگاه که دفن پایان یافت و دستها را از خاک قبر تکان داد، اندوه چون سیلی بر او هجوم آورد و اشکها بر صورت مبارک فرو ریخت.
ناچار به قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله) روی کرده، همه دردی که بر دلش میگذاشت را با ایشان در میان نهاد و گفت:
یا رسولالله! سلام من و سلام دخترت فاطمه بر تو باد؛ همان دخترت که حبیبه و نور خوابیده است و خداوند خواست که به سرعت به تو ملحق شود.
یا رسولالله ! از فراق دختر برگزیده تو صبر و شکیبایی بر مصیبت، سنت بازمانده از خود شماست.
🔘من تو را به دست خود به قبرنهاده و به خاک سپردم، در حالی که سر شما بر روی سینه من بود، جان سپردی.
در قرآن بهترین سخن آمده:
«انالله و انا الیه راجعون»
▪️یا رسولالله! آن امانتی که به من سپرده شده بود، باز پس گرفته شد و زهرا از دست من رفت و نزد تو آرمید.
یا رسولالله! چقدر این آسمان نیلگون و زمین تیره در نظر من زشت شده است.غم و اندوه من، ابدی و ماندگار شده است و شب من با بیخوابی میگذرد.
▪️این غم از قلب من خارج نمیشود تا زمانی که خداوند مرا در آن خانهای که تو در آن هستی، وارد نماید.
چه زود بود که بین ما جدایی افتد. از این فراق تنها به خدا شکایت میبرم.
▪️دخترت به زودی تو را از اینکه امت تو پشت به پشت هم دادند تا حق او را پایمال نمایند، آگاه خواهد کرد!
▪️سرگذشت او را با اصرار جویا شو و گزارش حال را از وی بخواه! زیرا چه بسیار غم وغصههایی که در دل او جمع شده بودند و او در دنیا راهی برای گفتن آن نیافت. اما او آنها را برای تو خواهد گفت و خداوند که بهترین حکمکنندگان است، داوری خواهد کرد.
🌹یا رسولالله! صلوات خدا بر تو و سلام و خشنودی خدا بر فاطمه اطهر باد.😭😭😭😭😭😭
📚کافی، کلینی، محمدبن یعقوب، ج 1، ص 58، امالی مفید
(برگرفته از کتاب دختر پیامبر، نوشته محمد علی جاودان)
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🌾صلوات حضرت زهرا سلام الله علیها
▪️اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ
▪️حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ
▪️وَاُمِّ اَحِبّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ
▪️الَّتِى انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها
▪️عَلى نِسآءِ الْعالَمینَ
▪️اللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها
▪️وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها
▪️وَکُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها
▪️اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى
▪️وَحَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلى
▪️فَصَلِّ عَلَیْها وَعَلى اُمِّها
▪️صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ
▪️صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
▪️وَتُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها
▪️وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ
▪️اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ
( اللَّهُمَ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِيِّكَ وَ ابْنَ وَلِيِّكَ وَ اجْعَلْ فَرَجَنَا مَعَ فَرَجِهِمْ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ )🤲
#ایام_فاطمیه🥀
#شهادت_حضرت_زهرا_س🥀
#تسلیت_باد🥀
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•
⚫️الإمام الحسن(ع): رَأَیتُ اُمّی فاطِمَةَ(ع) قامَت فی مِحرابِها لَیلَةَ جُمعَتِها، فَلَم تَزَل راکعَةً ساجِدَةً حَتَّی اتَّضَحَ عَمودُ الصُّبحِ، وسَمِعتُها تَدعو لِلمُؤمِنینَ والمُؤمِناتِ وتُسَمّیهِم وتُکثِرُ الدُّعاءَ لَهُم ولا تَدعو لِنَفسِها بِشَیءٍ، فَقُلتُ لَها: یا اُمّاه، لِمَ لا تَدعینَ لِنَفسِک کما تَدعینَ لِغَیرِک؟ فَقالَت: یا بُنَی، الجارَ ثُمَّ الدّارَ.
▪️امام حسن(ع): مادرم فاطمه(ع) را در شب جمعه در محراب دیدم که به عبادت ایستاده بود. او همچنان در رکوع بود تا روشنی بامداد بر آمد. شنیدم که او به مردان و زنان مؤمن دعا می کرد و آنها را نام می بُرد و برای آنها فراوان دعا می کرد، در حالی که برای خود دعایی نمی کرد. به ایشان گفتم: مادر! چرا همان گونه که برای دیگران دعا می کنی، برای خود دعا نمی کنی؟
فرمود: «فرزندم! نخست همسایه و سپس [ اهل] خانه».
منبع :دانشنامه قرآن و حدیث، ج 10، ص 170
•┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
✍قابل توجه ‼️‼️
💢 توی حدیث کساء وقتی جبرئیل میپرسه اینها چه کسانی هستند که تمام هستی رو بخاطرشون آفریدی ؟؟
خدا نمیگه علی، محمد، حسن یا حسین
خدا میگه «فاطمه»
پدرش، شوهرش، پسراش…
یعنی از یک زن برای معرفی بهترین مخلوقاتش استفاده میکنه
من ارزش زن در اسلام رو اینجوری شناختم
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
🕋💔🕯🕋💔🕯🕋💔🕯🕋💔🕯🕋
🏴 وصيت نامه حضرت زهرا سلام الله عليها
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند بخشنده مهربان
این وصیت نامه دختر رسول خداست در حالى وصیت مى كند كه شهادت می دهد خدایى جز خداى یگانه نیست و محمد (ص) بنده و رسول اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و روز قیامت كه هیچ شكى در آن نیست فرا خواهد رسید و ذات الهى جمیع مردگان را از قبور برانگیزاند و زنده گرداندو همه را وارد محشر فرماید.
اى على من فاطمه دختر حضرت محمد هستم خدا مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت براى تو باشم و تو از دیگران بر من سزاوارترى. على جان حنوط و غسل و كفن كردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگذار وشب مرا دفن كن و هیچ كس را اطلاع نده. اینك با شما وداع می كنم و بر فرزندانم تا روز قیامت سلام و درود می فرستم.
📕 بحارالانوار، جلد ۴۳، ص ۲۱۴
🕋💔🕯🕋💔🕯🕋💔🕯🕋💔🕯🕋
▫️ رهبرانقلاب: فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) یک زن اسلامی است، زنِ در بالاترین طراز زن اسلامی، یعنی در حدّ یک رهبر، امّا همین زنی که از لحاظ فضایل و مناقب و حدّ وجودی میتوانست پیغمبر باشد، همین زن مادری میکند، همسری میکند، خانهداری میکند؛ ببینید اینها را باید فهمید. این فریفتگان غافلِ -انسان چه بگوید؟- حرفهای پوچ غربیها، اینقدر خانهداری را تحقیر نکنند. معنای خانهداری زن تربیت انسان است، معنایش تولید والاترین و بالاترین محصول و متاع عالم وجود است؛ یعنی بشر...
👈امام خامنهای:
♥️از بُعد #مجاهدت و حضور در صحنهی تصمیمگیریهای عظیم #اجتماعی، #فاطمه زهرا س در قلّه قرار دارد،
یعنی بعد از رحلت پیغمبر، در قضیه #خلافت، زهرای اطهر سلاماللهعلیها،
با همهی وجود
با سخنش
با علمش
با تلاشش
با همهی جسمش
وارد میدان شد. ۱۳۷۲/۰۹/۱۷
🔆زندگی #جهادی فاطمه زهرا س بسیار عظیم، بینظیر و یک نقطه درخشان و استثنایی است. ۱۳۶۸/۱۰/۲۶
#فاطمیه
•┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•
🌿🌺﷽🌿🌺
چقدر خدا داری؟
✅مرد و زنی نزد بزرگی آمدند و از او خواستند برای بدرفتاری فرزندانشان توجیهی بیاورد.
🍃مرد گفت: “من همیشه سعی کردهام در زندگی به خداوند معتقد باشم. همسرم هم همین طور، اما چهار فرزندم نسبت به رعایت مسایل اخلاقی بیاعتنا هستند و آبروی ما را در دهکده بردهاند. چرا با وجودی که هم من و هم همسرم به خدا ایمان داریم، دچار این مشکل شدهایم؟”
🌻آن بزرگ به آنها گفت: “ساختمان خانه خود را برایم تشریح کنید.”
✨مرد با تعجب جواب داد: “این چه ربطی به موضوع دارد؟ حیاط بزرگ است و دیوارهای کوتاهی دارد. یک ساختمان بزرگ وسط آن قرار گرفته که داخل آن اتاقهای بزرگ با پنجرههای بزرگ، اثاثیه درون ساختمان هم بسیار کامل است. در گوشه حیاط هم انبار بزرگی داریم، آن سوی حیاط هم آشپزخانه و حمام و توالت قرار گرفته است.”
🍃بزرگ پرسید : “درون این خانه بزرگ چه قدر خدا دارید؟”
زن با تعجب پرسید :”منظورتان چیست! مگر میتوان درون خانه خدا داشت؟”
گفت: “بله ! فقط اعتقاد داشتن کافی نیست! باید خدا را در کل زندگی پخش کرد و در هر بخش از زندگی و فکر و کارمان سهم خدا را هم در نظر بگیریم.
🍃 برایم بگویید در هر اتاق چه قدر جا برای کارهای خدایی کنار گذاشتهاید؟
🍃 آیا تا به حال در آن منزل برای فقیران مراسمی برگزار کردهاید؟
🍃 آیا از آن آشپزخانه برای پختن غذا برای در راه ماندهها و تهیدستان استفادهای شدهاست؟
🍃 آیا پردهای که به پنجرهها آویختهاید نقشی خدایی بر آنها وجود دارد؟
🌻 بروید و ببینید چه قدر در زندگی خودتان خدا را پخش کردهاید و رد پای خدا را در کجاهای منزلتان میتوانید پیدا کنید.
🌻 اگر چهار فرزند شما به بیراهه کشانده شدهاند، این نشان آن است که در آن منزل، حضور خدا را کم دارید. اعتقادی را که مدعی آن هستید به صورت عملی در زندگیتان پخش کنید، خواهید دید که نه تنها فرزندانتان بلکه بسیاری از جوانان و پیروان اطراف شما هم به راه راست کشانده خواهند شد.”
🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌺
هدایت شده از محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
✨﷽✨
🌼داستان توبه علی گندابی
✍️علی نامی که در محله فعلی که مصلای همدان نام دارد و در گذشته به آن گنداب میگفتند زندگی میکرد! به همین دلیل او را علی گندابی صدا میکردند. علی گندابی چهرهای زیبا به همراه چشمهای زاغ و موهای بور داشت که یک کلاه پشمی خیلی زیبایی هم سرش میکرد. لات بود اما یک جور مرام و معرفت ته دلش بود، برای مثال یک روز که تو قهوهخانه نشسته بود و یک تازه عروس به او نگاه میکرد، به خودش گفت علی پس غیرت کجا رفته که زن مردم به تو نگاه میکنه؟ بعد کلاهش را درآورد و بعد از ژولیده کردن موهاش از قهوهخونه بیرون رفت. یک روز آقای شیخ حسنی که از روضهخوانهای همدان بود، برای روضه خوانی به یک روستا رفته بود. او تعریف کرده که: رفتم روضه را خواندم آمدم بیام که دیر وقت بود و دروازههای شهر رو بسته بودند و هنگامی که خواستم به روستا برگردم، یادم افتاد که فردا در نماز جمعه سخنرانی دارم و گفتم اگر بمونم از دست حیوانهای درنده در امان نخواهم ماند. زمانی که خواستم در بزنم، دیدم علی گندابی با رفقاش عرق خورده و داره اربدهکشی میکنه. دیگه گفتم خدایا توکل به تو و در زدم که دیدم علی گندابی درو باز کرد، اربده میکشید و قمه دست داشت. گوشه عبای منو گرفت و کشون کشون برد و گفت: آق شیخ حسن این موقع شب اینجا چیکار میکنی؟
گفتم: رفته بودم یه چند شبی یه جایی روضه بخونم که گفت: بابا شما هم نوبرشو آوردید، هر 12 ماه سال هی روضه هی روضه. گفتم: علی فرق میکنه و امشب، شب اول محرمه اما تا این رو بهش گفتم علی عرق خورده قمه به دست جا خورد، به طوری که سرش را به دروازه میزد با خودش میگفت: علی این همه گناه توی ماه محرمم گناه. به شیخ حسن گفت شیخ به خدا تیکه تیکت میکنم اگه برام همینجا روضه نخونی که شیخ میگه: آخه حسن روضه منبر میخواد. روضه چایی میخواد، مستمع میخواد. گفت: من این حرفا حالیم نیست منبر میخوای باشه من خودم میشم منبرت. چهار دست و پا نشست تو خاکها بشین رو شونه من روضه بخون، اومدم نشستم رو شونههای علی شروع کردم به روضه خوندن که علی گفت: آهای شیخ این تجهیزات رو بزار زمین منو معطل نکن صاف منو ببر سر خونه آقا ابولفضل عباس و بهش بگو آقا علیت اومده. من هم روضه رو شروع کردم: "ای اهل حرم پیر علمدار نیامد/ سقای حسین نیامد" دیدم یک دفعه دارم بالا و پایین میرم و دیدم علی گندابی از شدت گریه یک گوشه صورتش را گذاشته رو زمین و اشک میریزه. روضه که تموم شد، علی گندابی گفت: شیخ ازت ممنونم میشم یک کار دیگه هم برام انجام بدی؟
رویت رو بکنی به سمت نجف امیرالمومنین به آقا بگی علی قول میده دیگه عرق نخوره. گفتم باشه و رفتیم خونه. فردا که در مسجد بالای منبر رفتم، گفتم: آهای مردم به گوش باشید که علی گندابی توبه کرده. روضه که تموم شد مستقیم به در خونه علی گندابی رفتیم، در که زدیم زنش در رو باز کرد، گفتیم با علی گندابی کار داریم که زنش گفت علی گندابی رفت، دیشب که اومد خونه حال عجیبی داشت گفت باید برم، جایی جز کربلا ندارم یا علی آدم میشه بر میگرده یا دیگه بر نمیگرده. علی گندابی رفت مدتی مقیم کربلا شد و کم کم که دیگه خالی شده بود رفت نجف اشرف. میرزای شیرازی که به مسجد میومد تا علی رو نمیدید نماز نمیخوند، تا علی هم خودش رو برسونه. یک روز که با هم تو مسجد نشسته بودن و علی داشته نماز میخونده به میرزای شیرازی خبر میدن که فلان عالم در نجف به رحمت خدا رفته، گفت: باشه همینجا یه قبری بکنید نمازشو میخونم بعد خاکش میکنیم. خبر اومد که قبر حاضره اما مرده زنده شد و قلبش به کار افتاده که میرزا گفت: قبر رو نپوشونید که حتما حکمتی در کاره. نماز دوم شروع کردن تموم که شد گفتن میرزا هر کاری میکنیم علی از سجده بلند نمیشه، اومدن دیدن علی رفته، علی تموم کرده بود. میرزا گفت: میدونید علی تو سجده چی گفته؟ خدا رو به حق امام علی قسم داد و گفت: خدایا یک قبر زیر قدم زائرای امام علی(ع) خالیه میزاری برم اونجا؟
https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
#درمحضراهل_بیت
روزي امام حسين علیه السلام از جائي عبور ميكردند که ديدند جواني به سگي غذا مي دهد.
امام خوشحال شدند و فرمودند: چرا اين گونه به سگ مهرباني مي كني ؟ جوان عرض كرد: غمگين هستم، مي خواهم با خشنود كردن اين حيوان، غم و اندوه من مبدل به خشنودي گردد.
اندوه من از اين است كه غلام يك نفر يهودي هستم و مي خواهم از او جدا شوم.
امام حسين علیه السلام با آن غلام نزد صاحب او كه يهودي بود آمدند. امام حسين علیه السلام دويست دينار به يهودي داد ، تا غلام را خريداري كرده و آزاد سازد.
يهودي گفت: اين غلام را به خاطر قدم مبارك شما كه به خانه ما آمدي به شما بخشيدم و اين بوستان را نيز به شما بخشيدم. امام حسين علیه السلام هماندم غلام را آزاد كرد و همه آن بوستان و دویست دینار را به او بخشيد. سرانجام آن مرد یهودی و همسرش که تحت تاثیر محبت امام حسین علیه السلام قرار گرفته بودند ، مسلمان شدند.
📚مناقب آل ابی طالب ج۴ - ص۱۵
═✧❁🌸❁✧═
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#سنگری_بهنام_پیشانی!
🌷دی ۱۳۶۵ قلاویزان مهران، این یکی از تلخترین عکسهایم از جنگ است. با چه ترس و لرزی توانستم با دوربین سادهام این عکس را بگیرم. در ۳ سنگر روبرو، ۳ تکتیرانداز عراقی مستقر بودند و با قناصه پیشانی تعدادی از بچه بسیجیها را شکافتند! هنوز که هنوز است، وقتی به این عکس نگاه میکنم، تنم میلرزد، دستم را بر پیشانی میگیرم و برای شهدا فاتحه میفرستم. در منتهیالیه کانال، سنگری بود بهنام «پیشانی». این اسم از دو لحاظ برای آن سنگر مناسب بود: اول اینکه....
🌷اول اینکه این سنگر در نوک کانالی قرار داشت که هیچ سنگر و خطی جلوتر از آن در برابر عراقیها وجود نداشت و بهعنوان پیشانی خط مقدم محسوب میشد. دوم اینکه تکتیراندازان عراقی توجه شدیدی به این سنگر داشتند و چون یکی از بهترین سنگرهای دیدهبانی ما بود، تکتیراندازان عراقی بیشترین تمرکز را روی آن داشتند و پیشانی تعداد زیادی از بچهها در آنجا مورد اصابت گلوله قنّاصه قرار گرفته بود. باید گفت که آن سنگر از خونینترین سنگرهای مهران بود.
🌷یک تیربار عراقی بود که شبها خیلی اذیت میکرد. تصمیم گرفتیم به هرصورت که هست، ترتیبش را بدهیم. یک قبضه اسلحه ژ.۳ تحویل دسته ۳ بود که از آن برای شلیک نارنجک تفنگی استفاده میکردیم. شلیک نارنجک تفنگی با کلاشینکوف تقریباً غیر ممکن بود، چرا که احتیاج به لوله رابط داشت و اگر هم پیدا میشد، با هر اسلحه کلاشی نمیشد نارنجک را پرتاب کرد. فشار زیاد گاز باروت، اسلحههای معمولی را داغان میکرد. فشنگ گازی در خط پیدا نمیشد به همین خاطر مرمی فشنگهای ژ.۳ را برمیداشتیم و بهجای....
🌷و بهجای آن با مقداری کاغذ روزنامه مچاله شده دهانه پوکه را میبستیم و پس از کار گذاشتن نارنجک تفنگی بر روی اسلحه، آن را شلیک میکردیم. بهترین نوع نارنجک تفنگی که کاربرد بیشتری هم داشت، ضدتانک بود، آنهم از نوع روسی که به «نارنجک تفنگی کلاش» معروف بود. سنگر تیربار مزاحم در مقابلمان قرار داشت و بیشترین تلاش ما برای از بین بردن آن بود. دست کم هر شب ۱۵ تا ۲۰ نارنجک تفنگی و تعدادی آر.پی.جی به طرفش شلیک میکردیم، اما او همچنان روی کانالها و سنگرهای دیدهبانی ما آتش میبارید.
🌷سرانجام پس از پرتاب چند نارنجک بر یک هدف، توانستم محل دقیق سنگر را تشخیص بدهم. پنجمین نارنجک تفنگی را که پرتاب کردم، به خواست خدا روی سنگر تیربار فرود آمد. تیربار که درحال شلیک بود، یکباره خاموش شد و در پی آن صدای داد و فریاد نیروهای مستقر در خط مقدم عراق، نشان میداد که سنگر منهدم شده است و این نتیجه صلواتهایی بود که نذر کرده بودم.
راوی: رزمنده دلاور حمید داودآبادی که در شانزده سالگی به جبهه رفت. (یکی از نویسندگان فعال در عرصه خاطره نگاری و تاریخ نگاری دفاع مقدس.)
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️ اللهم عجل لولیک الفرج
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
🖤🖤🖤🖤🖤
◼️فاطمه عليهاسلام حوراء انسیه‼️
⚜سدیر صیرفی از امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل میکند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
▪️نور فاطمه عليها السلام پیش از آنکه زمین و آسمان را خلق شود، آفریده شد.
▪️بعضی از اصحاب عرضه داشتند: ای پیامبر خدا پس فاطمه عليها سلام از سنخ انسان ها نیست؟
پیامبر خدا فرمودند: فاطمه علیهاسلام حوریهای است که به صورت انسان در آمده.
▪️گفتند: ای پیامبر خدا چگونه حوراء و انسیه است؟
پیامبر خدا فرمودند: خدای عزوجل او را از نور خود پیش از آنکه آدم را بیافریند، زمانی که ارواح وجود داشتهاند خلق نمود. پس هنگامیکه آدم را آفرید، او بر آدم عرضه داشته شد.
▪️گفته شد: ای پیغمبر خدا در آن وقت فاطمه علیهاسلام در کجا بود؟
پیامبر خدا فرمودند: درحقّهای در زیر ساق عرش.
▪️گفتند: ای پیغمبر خدا طعام او چه بود؟
پیامبر خدا فرمودند : طعام او تسبیح و تقدیس و تهلیل و تحمید بود.
📚بحار الانوار، جلد ۴۳، صفحه ۴
🤲خدایا بحق حضرت زهرا و پدر بزرگوارشون و همسر والامقام و فرزندان پاک و معصومشون (که درود و سلام بر آنها باد) فرج و ظهور منتقمشون امام مهدی مهربان عجل اللّه فرجه رو الان و الساعه برسان🤲
🖤🖤🖤🖤🖤
🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🔆داستان بهرام گور و باغبان
✨نقل کرده اند که بهرام گور(1) وقتی در هوای گرم به در باغی رسید، پیری که باغبانی کردی، آن جا حاضر بود.
🌟گفت: ای پیر! در این باغ انارهست ؟ گفت: آری. بهرام فرمود که: قدحی آب انار بیار. پیر رفت و فی الحال قدحی پر آب انار کرده، بیرون آورد و بهرام بیاشامید و گفت: ای پیر! سالی از این باغ چند حاصل می کنی ؟
💫گفت: سیصد دینار. گفت: به دیوان چه خراج می دهی ؟ گفت: پادشاه ما از جهت درخت مال نمی ستاند و از زراعت عشر(2) می گیرد.
🔆بهرام با خود اندیشه کرد که در مملکت من باغ بسیار است و در هر باغ درخت بی شمار است، اگر از حاصل باغ نیز ده یک به دیوان دهند، مبلغی حاصل می شود، رعیت را نیز چندان زیانی نمی رسد. بعد از این بفرمایم تا خراج از محصول باغات نیز بگیرند.
🌟پس باغبان را گفت: قدحی دیگر آب انار بیار. باغبان رفت و پس از مدت مدید، قدحی آب بیاورد. بهرام گفت: ای پیر! نوبت اول رفتی و زود آمدی و این نوبت انتظار بسیار دادی و برابر آن آب انار نیاوردی! پیر ندانست که آن سوار بهرام است،
🔆گفت: ای جوان! گناه از من نبود، گناه از پادشاه بود که در این وقت نیت خود را تغییر داده و اندیشه ی #ظلم فرموده، لاجرم #برکت از میوه بیرون رفته. من نوبت اول از یک انار آن همه آب گرفتم و در این کرّت، از ده انار آن آب حاصل نشد. بهرام از این سخن متأثّر شد و آن اندیشه را از دل بیرون برد و
💫گفت: ای پیر! یک بار دیگر مقداری آب انار بیار. پیر به باغ رفت و به زودی بیرون آمد خندان، و قدحی مالامال از آب انار آورده به دست بهرام داد و
🌟گفت: ای سوار! عجیب حالتی است که پادشاه ما آن نیت ظلم را تغییر داد و فی الحال اثر برکت ظاهر گشت، از یک انار این همه آب حاصل شد.
✨👈بهرام صورت حال را با پیر در میان نهاد و قصّه ی نیت خود و تغییر آن را باز گفت و این سخن از آن ملک دولتمند(1) بر صفحه ی روزگار یادگار ماند: تا سلاطین از این سخن پندپذیر شوند و نیت بر صلاح حال رعیت مقصور(2) دارند. شعر:
✨هر شاه که او #نیت خود راست کند یابد ز خدا هر آن چه درخواست کند
📚اخلاق محسنی.كمال الدین حسین بن علی واعظ كاشفی سبزواری بیهقی
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾