eitaa logo
درمحضرحضرت دوست
670 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
70 فایل
لینک کانال : @Abbasse_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ثواب نشر کانال هدیه برسلامتی اقامون امام زمان(عج) وشادی روح شهید عباس کردانی ادمین کانال @labike_yasahide
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5785196385070481623.mp3
3.35M
حجت الاسلام مؤمنی 📌چقدر به یاد مهدی فاطمه (سلام الله علیها)
برگرد ... که جُمعه ها تو را کم دارند ... علیه السلام تعجیل در ظهور صلوات اللهم عجل لولیک الفرج
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 توی کله ام بین دوتا نیروی خیر وشر جنگی شده بود اساسی منم اون دوتارو به حال خودشون گذاشته بودم وداشتم فایلا و فولدرای ارشیا رو زیر و رو میکردم. سراغ اولین چیزی که رفتم عکسای شخصیش بود. دلم می خواست بیشتر سر از کارش دربیارم. چون چیز زیادی ازش نمی دونستم.عکسا همش جمعای دوستانه بود که توی خیلی هاش ماکانم بود. تو بعضی هاشونم دخترم دیده میشد. ولی کاملا مشخص بود ارشیا دور ترین فاصله تا اونا رو انتخاب کرده. از یه طرف خوشحال بودم که کسی تو فکرش نیست از یه طرفی هم ناراحت که معلوم نیست با این اخلاقش منو تو ذهنش راه بده یا نه. رفتم سراغ پوشه های طراحیش. طرحای مختلفی که زده بود و تماشا کردم از کارت ویزیت بود تا بیل بورد. فکر نمی کردم در عرض یک سال یک سال و نیم کارشون اینقدر گرفته باشه که تا این حد مشتری داشته باشن.طرف موذی مغزم داشت پیروز می شد. انگار دستم تحت اختیار خودم نبود. روی پوشه راست کلیک کردم. شیفت و با دست چپم گرفتم و موس وآوردم رو دلیت.طرف خوب داشت می گفت:حتما بک آپ داره.شایدم نداشته باشه. خوب در هر صورت حرص می خوره.این بار یاد حرف آنی افتادم که گفته بود باید ببینی از چی خوشش میاد همون کارو بکنی. خوب اگه من همه زحمتشو به باد بدم که ازم متنفر میشه.لبم و گاز گرفتم و شیفت و ول کردم. فولدرم بستم و به بک گراندش زل زدم عکس یه ساختمون بود شکل کره. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 باز یه فکر موذی اومد تو سرم. البته موذی نبود. حالا که اون اصلا به من نزدیک نمیشه من کاری میکنم من و حتما ببینه.ورد باز کردم و تایپ کردم: _بابت حرفی که زدم معذرت می خوام می خواستم حرص مامان و در بیارم و الا شما هیچ مزاحمتی برای من ندارین. اینقدر استرس داشتم که همین یه خط و چند بار غلط تایپ کردم.زیرشم فقط یه دونه ت نوشتم. فونتشم درشت کردم و با اسم نامه ای از یک دوست سیوش کردم تو فولدر طراحیاش.ناخم و جویدم: _اگه نبینش؟ نه بابا اینقدر تابلوه. نکنه آتنا زودتر ببینش. برای اینکه پشیمون نشم و پاکش نکنم لپ تاپ وخاموش کردم و گذاشتم رو میز آتنا و مثل یه بچه خوب و مؤدب رفتم سراغ کتابخونه آتنا. علاوه بر کتابای درسی یه تعداد رمانم داشت. زیاد حوصله کتاب خوندن نداشتم. حوصله ام نمی ذاشت که پشت سر هم بشینم و این همه صفحه رو بخونم آخرشم معلوم نبود چی غمگین یا خوب. دوستام ولی خوره رمان بودن بعضی هاشون تا یه هفته افسردگی می گرفتن بابت کتابه اگه آخرش بد تمام میشد. برای همین من زیاد راغب نبودم کتاب بخونم. یکی از کتابایی که قطرشم زیاد نبود برداشتم و شروع کردم به خوندن بد نبود. نشستم رو تخت و داشتم صفحه پنجمم می خوندم که آتنا اومد تو. _ببخشید ترنج جان دیر شد. مامان یه کار کوچیک بم گفت یه کم طول کشید. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 -خواهش می کنم. ظرف شیرینی و آب میوه رو گذاشت روی میز و گفت: --رمان قشنگیه خوندیش؟ کتابو بستم و به جلدش نگاه کردم: -نه من تا حالا رمان نخوندم. حوصله ضر حال ندارم. خندید و گفت: _همشونم ضد حال نیستن. بعضیاش واقعا قشنگن. -خوب آدم نمی دونه که آخرش چی میشه که بدونه بخونه یا نه. -خوب از اونایی که خوندن بپرس. شونه هامو انداختم بالا و کتاب و گذاشتم سر جاش.حالا هر وقت حسش بود.بلند شد و ظرف شیرینی رو گذاشت جلوم: -بفرما. تشکر کردم و یه دونه برداشتم. و نگاش کردم خیلی دلم می خواست بپرسم برای چی شال و انداخته رو موهاش. ده بار سوالم و بالا و پائین کردم و بالاخره پرسیدم: -فکر نکنی فضولما ولی با این شاله احساس خفگی نمی کنی؟ آتنا لبخند زد و گفت: -نه چکار به من داره. یه فکری کردم و گفتم: _آخه دفعات قبل که دیده بودمت نمی پوشیدی. آتنا پر شالش و تکون تکون داد و گفت: -بخاطر ارشیاس. باهام صحبت کرد و منم بخاطر اون می پوشم.یعنی اگه اون نباشه نمی پوشی؟ یه لحظه نگام کرد.:_حرفاش منظقیه ولی خوب من اینجوری عادت کردم یه کم سختمه. ولی ارشیا میگه آدم عادت میکنه. لجم گرفته بود به اون چه. وقتی باباش ومامانش براش مهم نیست اون چی میگه این وسط 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
شبتون مهدوی دعای فرج🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷🍃 ﷽❣ ❣﷽ آقــاے خــوبم هرجا کہ هسٺـے باهـزاران عشـق ســـلام ... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَقِيَّةَ اللهِ اَلاعظم اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ عمرتون مهدوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور 📝اگر مهدویت و آخرالزمان شناسیت صحیح باشد لاجرم ضدیت با صهیونیزم قدم برمیداری 🎤سخنرانی مهدویت و جوانان
⭕️ کلید رمزآلود ظهور 🇯🇴 نمی‌دانم چه رازی در عظمت و تقدس بیت المقدس نهفته است که خداوند سرنوشت انبیاء اولوالعزمش را با آن پیوند زده و آن‌ها را به حقیقتِ آن رهنمون شده است. 🌻اما می‌دانم ظهور جز با پاک شدنِ ارض مقدس از وجود دشمنان مهدی فاطمه کامل نمی‌شود. 🌴 آری! فلسطین، کلید رمزآلود ظهور و ارض موعود مؤمنان است. کسی چه می‌داند، شاید قبله‌گاهِ اول مسلمین، آخرین خرمشهر ما باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آمریکا حامی امام خمینی بود❗️😳 آمریکا هواپیما امام رو اسکورت میکرد⁉️ آیا امام خمینی تحت حمایت آمریکا بود⁉️ آیا آمریکا انقلاب را به پیروزی رساند⁉️ آیا آمریکا خودش امام رو برگردوند⁉️ پاسخ کامل در کلیپ⇧
‼️ از عالِم بزرگی پرسیدند:👳🏻‍♂ چگونه بفهمیم در خواب غِفلَتیم یا نه؟🤔 گفت: اگر برای کاری میکنی🍃 و به ظهور آن حضــرت کمک میکنی؛💚 بدان که بیداری...☝️😊 و اِلا اگر مجتهد هم باشی در خواب غفلتی‼️😔
🌻شهید مدافع حرم مهدی ثامنی راد چند خواهش دارم: 🌱۱- نماز اول وقت بخوانید که گشایش از مشکلات است. 🌱۲- صبر و تحمل 🌱۳- به یاد امام زمان (عج) باشید☝️
•°~🖇♥️ رو خودتون جوࢪی کاࢪکنید که اگࢪ یه گنـــاهم کࢪدید ، گࢪیتون بگیره... -🦋
🌻آیت الله تهرانے(ره): 🌸پدرم‌از عبدالکریم‌کفاش پرسیده بود چرا امام زمان(عج) به دیدن تو مےآید؟ 🌱سیدعبدالکریم گفت: حضرت به من فرمود: چون تو را کنارزده‌ای من‌به دیدارت‌ مےآیم.
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 آتنا گفت: _اولش سختم بود ولی دیگه دارم عادت میکنم. -اگه نپوشی دعوات میکنه؟ -نه بابا. گذاشته به عهده خودم. برای همین روم نمیشه نپوشم. سوال بعدی داشت تو ذهنم بالا پائین می پرید هر چی داشتم هلش می دادم بره عقب و نیاد سر زبونم نمیشد آخرش پیروز شد و پرسیدم: -چرا ارشیا اینقدر با شما فرق داره؟ آتنا همینجور که با شالش بازی می کرد گفت: -واسه اینکه ارشیارو بابا بزرگم تربیت کرده. با تعجب گفتم: _بابا بزرگت؟ آتنا سر تکون داد و گفت: _همه وقتی خوانواده مارو می بینن از رفتار ارشیا تعجب میکنن. برای مامان اینام سخت بود اون اوایل کلی با ارشیا جر و بحث داشتن. ولی خوب آخرش ارشیا که دید نمی تونه اونارو قانع کنه کوتاه اومد. _خوب این چه ربطی داره به بابابزرگت؟ _ارشیا اولین نوه و اولین نوه پسری بابابزرگمه. وقتی ده سالش بود مامان بزرگم فوت کرد و بابا اینا برای اینکه بابا بزرگم تنها نباشه اونو می فرستادن پیشش. کم کم ارشیا خودشم مشتاق شد اونجا بمونه من خیلی کوچیک بودم ولی یادمه ارشیا هیچ شبا خونه نمی اومد. روزام گه گاه. تاوقتی شونزده سالش شد با اون زندگی می کرد بعد بابا بزرگم فوت کرد . ارشیا برگشت خونه. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 آتنا آه کشید و گفت: -واقعا اون موقع نمی فهمیدم ارشیا چشه. ولی فوت بابا بزرگ خیلی روش اثر گذاشته بود. رفتارش زمین تا آسمون با ماها فرق داشت. بابا بزرگم خیلی ناراحت بود که بچه هاش به مسائل دینی اهمیت نمی دن ولی کاری هم نتونست بکنه. تنها کاری که کرد تغییر فکر ارشیا بود. همش بابا مامان و بابا سر این موضوعات بحث داشت ولی خوب اونام نمی تونستن خودشون و تغییر بدن بعد از این همه سال. از چیزایی که میشنیدم تعجب کرده بودم. چه فکرایی درباره ارشیا کرده بودم. بدبخت نمی خواسته قیافه بگیره تربیتش اینجوری بوده. حالا علت این همه تناقض و می فهمیدم. که چرا خودش و خونواده اش اینقدر فرق دارن.آتنا با خنده گفت: _وای ببخشید اینقدر حرف زدم شربتت گرم شد. بده ببرم عوض کنم. _نه نه خوبه همین جوری می خورم. آتنا همین جور که شربتشو می خورد گفت: _برای تابستونت چه برنامه ای داری؟ _فعلا که کلاس زبان تو الویته مثل هر سال از کلاس پنجم دارم می رم. دوسش دارم. _برعکس من ازش متنفرم. همیشه کمترین نمره رو از زبان می گرفتم. _ولی استاد ما تو آموزشگاه می گفت زبان بلد باشی تو رشته دانشگاهیتم موفق تری. آتنا با حرص سر تکون داد وگفت: _راست میگه الان دوستای من که زبانشون خوبه راحت همه جور مقاله ای رو برای تحقیق می تونن از اینترنت بگیرن. ولی من مجبورم یا دست به دامن اونا بشم یا برم بدم بیرون برام ترجمه کنن 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 هخوب چرا نمی ری کلاس؟ -شایدم رفتم. ولی فکر نکنم یه تابستون به دردم بخوره. _خوب همون جا ادامه اش بده. تهران که آموزشگاهای بهتری باید داشته باشه. _نمی دونم باید ببینم با برنامه کلاسام جور در میاد یا نه. لیوان و گذاشتم روی میز که آتنا گفت: _اگه بخوای می تونی چند تا از کتابای منو ببری بخونی. مونده بودم چی بگم. بگم حال ندارم کتاب بخونم. دیدم بد میشه. اومدم بهونه بد بودن آخرشو بیارم دیدم خوب همه رو خونده می دونه چی به چیه.بدون اینکه من موافقت کنم رفت سراغ کتابخونه اش و سه تا کتاب کشید بیرون وگذاشت جلوم. _اینا هم قشنگن هم آخرشون خوب تمام میشه. سعی کردم از زیرش شونه خالی کنم. _ولی من که معلوم نیست کی ببینمت می مونه خونه مون. _عیب نداره من همه اینا رو سه چهار بار خوندم. دارن اینجا خاک می خورن. اوف چه گیر داده بابا نمی خوام کتاب بخونم اه.حالا من هی می خواستم بهونه بیارم اونم فکر میکرد من دارم تعارف میکنم. آخرشم مجبور شدم قبول کنم. داشت کتابارو برام می گذاشت تو یه پاک که در زدن.آتنا بلند گفت: _بفرمائید. در باز شد و ارشیا اومد تو _مامان میگه بیاین شام 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻 🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊 اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ لینک کانال : @Abbasse_kardani
شبتون مهدوی دعای فرج🙏
♥ دلمان تنگ است و جانمان بیقرار ... دلخوشیم به اینکه شما از حجم تنهایی ما آگاهید ... روزگار فراق به درازا کشیده ... به اندازه ی یک عمر ... یک عمر چشم براهی ، ای کاش می آمدید، ای کاش خدا فرج شما را برساند ... 🌤ألـلَّـهُـمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌤
السلام علیک یا صاحب الزمان عج مولاےمن میدانم گوش هایم عادت کرده اند به شنیدن گناه میدانم گناه کارم ولی نا امیدےهم گناه بزرگے است شما وعده خدا هستید امید دارم در یکے از همین روزها نداے ⚘الا یا اهل عالم اناالامام القائم⚘را با گوش ها ے خودم بشنوم. چه شور و شعفے دارد شنیدن صداےمهدےفاطمه(س) چه تماشایے میشود ظهورتان از کنار کعبه.... مولاے‌ من مهدے‌جان هر روز؛ وعده ے‌امدنت را در گوش روز هاے‌ هفته نجوا میکنم سپرده ام ؛ حواسشان باشد صداے‌قدمهای امدنت که در زمان پیچید خبرم کنند ... آنها هم چشم دوخته اند به عقربه هاے‌ساعتے‌ که به سوے‌جمعه در حرکتند... ♡یا مولا اباصالح جلوه کُن تازنگِ غم از سینه ها زائل شود با ظُهورت معنی "اکمالِ دین" کامل شود در افق آرزوهایم تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
💢🌾💢🌾💢🌾💢🌾💢🌾💢🌾💢 دعای روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً وعَیْبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعِ السّامعین. خدایا، کوششم را در این ماه مورد سپاس و گناهم را آمرزیده و عملم را پذیرفته و عیبم را پوشیده قرار ده، ای شنواترین شنوایان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور 📝وجود ناظر بر اعمال ما خدا و امام زمان عج حاضر بر اعمال ما
⭕️ پست ویژه 🔰 نقش ایرانیان به این شرح است... 🌐 آن‌چه در زمین از گذشته تا کنون روی داده و در آینده روی خواهد داد، همچون زنجیره‌ای به‌هم متصل است که بر حکمت خدا متکی است و حساب و کتاب دارد؛ 🧩 هر جزء، نقشی دارد که باید به آن عمل کند. هیچ قومی رها شده در میان طوفان نیست به همین دلیل بر دوش ایرانیان نیز ماموریتی گذاشته شده که باید برای اجرای آن آماده شوند و منتظر رسیدن روز موعود باشند. 🔺 در این سلسله پیام‌ها ابتدا نگاهی به سرزمین‌های نشان‌شده در واقعهٔ ظهور می‌کنیم، در ادامه به بیان ویژگی‌های ممتاز ایرانیان (با جستجو در تاریخ و روایات) می‌پردازیم و نقش آنان در زمینه‌سازی ظهور، همراهی و وصل شدن آن‌ها به منجی عالم را بررسی می‌کنیم. در نهایت وضع موجود ایران اسلامی و این‌که اکنون کجای نقشهٔ ظهور ایستاده‌ایم را بیان می‌کنیم تا ببینیم به عنوان یک ایرانیِ مسلمان چه وظایفی داریم و چه کارهایی می‌توانیم انجام دهیم؟ (🇮🇷 نقش ایرانیان درظهور ۱)
🔵 چهار نشانه آسمانی که در ماه رمضان قبل از ظهور اتفاق می افتد 1⃣ خسوف غیر طبیعی 2⃣ کسوف غیر طبیعی 3⃣ صیحه آسمانی 4⃣ فریاد شیطان در آسمان 🌕 18 نکته از این چهار نشانه آسمانی: 🔹1- خسوف غیر طبیعی یک ماه گرفتگی در آخرین ماه رمضان قبل از ظهور است که در اوایل یا اواخر ماه رخ میدهد. 🔹2-ماه گرفتگی در حالت طبیعی در نیمه ماه قمری رخ میدهد یعنی وقتی که قرص ماه کامل است سایه زمین بر روی ماه می افتد نه اینکه وقتی ماه در حالت هلال نازک قرار دارد. 🔹3-بر اساس روایات این ماه گرفتگی غیر طبیعی در پنجم یا بیست و پنجم ماه رمضان رخ میدهد. 🔹4-در بعضی از روایات تاریخ شب اول ماه رمضان یا شب آخر ماه برای این ماه گرفتگی غیر طبیعی ذکر شده. 🔹5-در نیمه همان ماه رمضان کسوف غیر طبیعی یا خورشید گرفتگی رخ میدهد. 🔹6- بنا بر روایت این چنین ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی غیر طبیعی از زمان هبوط آدم به زمین تا اون موقع رخ نداده است. 🔹7-بعد از این خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی غیر طبیعی تمامی محاسبات منجمین یا به تعبیر بهتر علم نجوم باطل میشود. 🔹8-زمانی که امام باقر (ع) این دو حادثه غیر طبیعی را فرمودند شخصی به امام گفت کسوف و خسوف را برعکس گفتی و امام در پاسخ فرمود : من به سخن خویش آگاه ترم و میدانم چه می گویم این دو حادثه از زمان هبوط آدم به زمین بی سابقه می باشد. 🔹9- در شب 23 ماه رمضان همان سال که مصادف با شب جمعه هست جبرائیل در ندای آسمانی حضرت مهدی (عج) را به کل مردم دنیا معرفی میکند. 🔹10-تمام مردم دنیا با زبان خودشان این صیحه را می شنوند و می فهمند. 🔹11-از زمان حضرت آدم تا زمان صیحه علی رغم اینکه معجزات مختلفی از ناحیه خداوند و غالبا توسط پیامبر هر قوم انجام شده است اما این معجزات برای مردم همان منطقه رخ داده و برای اولین بار در تاریخ بشریت یک معجزه واحد و در زمان واحد و با زبان قابل فهم برای همه مردم دنیا رخ میدهد. 🔹12-معجزه صیحه آسمانی در کل تاریخ یعنی از زمان حضرت آدم تا برپایی قیامت بی سابقه و تکرار نشدنی است. 🔹13-در پایان همان روزی که صیحه آسمانی توسط جبرائیل زده میشود ابلیس که همه چیز را تمام شده می بیند با فریادی بلند در آسمان مردم را به سوی سفیانی فرا می خواند. 🔹14-در بعضی روایات نقل شده شیطان در ندای خود عنوان میکند که فلانی مظلوم کشته شد. 🔹15-با ندای شیطان گروه قابل توجهی از مردم فریب این فریاد را می خورند و از پیوستن به اهل حق اجتناب می کنند. 🔹16- از میان 4 نشانه ذکر شده فقط صیحه آسمانی در شب 23 رمضان جزو نشانه های حتمی ظهور هست و 3 نشانه دیگر غیر حتمی است. 🔹17-بعد از صیحه آسمانی که امام قائم به کل مردم دنیا معرفی میشه از همان لحظه به بعد نام امام قائم بر دل و زبان مردم دنیا می افته و تمامی مردم صحبت از مهدی و امام قائم میکنند. 🔹18-به همین دلیل است که امام زمان در صبح روز ظهور (عاشورا ) در حالیکه به کعبه تکیه زده اند و می خواهند خطبه جهانی خود را که توسط تمام مردم شنیده و دیده میشود را آغاز کنند کلام خود را با این جمله تاریخی شروع میکنند: الا یا اهل العالم انا الامام القائم. .... آگاه باشید ای اهل دنیا من امام قائم هستم.
با عرض سلام و قبولی طاعات و عبادات شما همراهان و خیرین گرامی ان شاءالله در روز پایانی ماه مبارک رمضان قصد داریم برای چند تا خانواده نیازمند بسته معیشتی تهیه کنیم . ان شاءالله هر چقدر میتونید در این کار خیر شریک بشید🌹 اجرتون با حضرت زهرا س
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا