🖤😭 نثار #حضرت_علی_اکبر (ع)
پراکنده
....................
هر که در راه خدا هست خدابنده شده ست
طالب عشق شده ست، از عطش آکنده شده ست
عطش و آتش عشق است که جان می بخشد
هر که فانی شده در عشق تو پاینده شده ست
ای به قربان تنی که نخ تسبیحت بود
حال اما سرِ سجاده، پراکنده شده ست
می رود تا بزند بوسه به دستان #رسول
در عبای پدر خود چه برازنده شده ست
قفسِ تنگ، مجال #علی و آلش نیست
بی سبب نیست که چون طوطیِ پر کنده شده ست
پسری آب طلب کرد و پدر داد کشید
پدری آب شد و علقمه، شرمنده شده ست
لب دریا شده خشک از لب عطشان #علی (ع)
لب صحرا ولی از فاصله، پُر خنده شده ست
پرده در پرده «حجاز» است و «عراق» است لبش
تار در دست گرفته ست و نوازنده شده ست
هر چه دادند به اهل خِرد از حیرت بود
هر که حیران شده در آینه، تابنده شده ست
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
💔 به روح چاک چاک #اباعبدالله_الحسین (علیه السلام) 😭
سوگواره
...................
او یک غزل نبود! که یک چهارپاره بود
او چهارپاره هم نه... که صد سوگواره بود
روحش نه کهکشان که جهانی دوباره بود
جسمش نه آسمان که شبی پر ستاره بود
از گوشه ی لبش، غزل ناب می چکید
او عشق بود و عشق از او استعاره بود
در قتلگاه، #قرآن می شد ورق ورق
در کوفه...شیخ، منتظر استخاره بود
گودال دید هر چه که #زینب ندید را
نفْسِ #رسول هم... نفسش در شماره بود
هی می بُرید شمر و... کمی دست می کشید
#زینب رسید و باز...! گلو نیمه کاره بود
در حین دست و پا زدن، از خون وضو گرفت
چندی گذشت... نوبت چندین سواره بود
تصویر کن خیام حرم را...! #سکینه را...!
وقتی سپاه منتظر یک اشاره بود
در دشتِ لاله های سفر کرده، باغ دید
دعوا سر کشیدنِ یک گوشواره بود
از چادرِ نسوخته، معجر درست کرد
#زینب برای اهل حرم، راه چاره بود
#باقر اگرچه تشنه... عطش را بهانه کرد
در علقمه، پیِ بدنی پاره پاره بود
#اصغر شبیه #اکبر با نیزه قد کشید
بالاتر از همیشه سر شیرخواره بود
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭 نثار #حضرت_علی_اکبر (ع)
پراکنده
....................
هر که در راه خدا هست خدابنده شده ست
طالب عشق شده ست، از عطش آکنده شده ست
عطش و آتش عشق است که جان می بخشد
هر که فانی شده در عشق تو پاینده شده ست
ای به قربان تنی که نخ تسبیحت بود
حال اما سرِ سجاده، پراکنده شده ست
می رود تا بزند بوسه به دستان #رسول
در عبای پدر خود چه برازنده شده ست
قفسِ تنگ، مجال #علی و آلش نیست
بی سبب نیست که چون طوطیِ پر کنده شده ست
پسری آب طلب کرد و پدر داد کشید
پدری آب شد و علقمه، شرمنده شده ست
لب دریا شده خشک از لب عطشان #علی (ع)
لب صحرا ولی از فاصله، پُر خنده شده ست
پرده در پرده «حجاز» است و «عراق» است لبش
تار در دست گرفته ست و نوازنده شده ست
هر چه دادند به اهل خِرد از حیرت بود
هر که حیران شده در آینه، تابنده شده ست
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15