هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
👌🌷 تقدیم به مولا علی (ع) و کتاب ارزشمندش
#نهج_البلاغه
...............
خوشم هر بار با #نهج_البلاغه!
که #قرآن ریشه هست و اوست ساقه
نشسته در دل هر برگ سبزش
مهماتِ کلامش، زاغه زاغه
#علی وقتی سخن می گفت از حق
فرو می رفت در گِل، پای ناقه
همان که با سکوتش فتح کرده
هرات و بلخ و ری را تا مراغه
خدا را دیده در هفت آسمانش
خدا گفته... اگر گفته، به واقع
در او، شور و شعور و شعر جاری ست
به هر دلداده ای کرده افاقه
از این دریای نور و عشق بردار -
برای خود به قدر یک ملاقه
برادرجان! #ولایت، حرف حق است
ندارد ارتباطی با علاقه
بقیعِ سینه ات را... ماه، باید!
به یاد آن مزارِ بی چراغِ ...
#محمد_عابدی
#اشعار_علوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭 به #کربلا_و_کربلاییان
سرِ خط
.............
«#کربلا را تو مپندار که شهری ست فقط» ۱
#کربلا را تو مپندار عطش در لب شطّ
#کربلا را تو مپندار فقط روضه و اشک
#کربلا را تو مپندار شکست و ذلّت
#کربلا نقطه ی آغاز مسلمانی بود
بنویسید سرِ نیزه نشین را سر خط!
#کربلا نقطه ی پایان دورویی ها بود
#کربلا نورِ خدا بود میان ظلمت
این #حسین است که اسلام به او تکیه زده
#پرچم اوست که بالاست هنوز از #غیرت
او همان #احمدِ_مختار، همان #قرآن بود
که سر نیزه نمی گفت مگر از #رحمت
او #علی بود و به دنبال #عدالت می رفت
#کربلا: #اشکِ_غدیر است! امان از #غفلت؟!
او #حسن بود و پی #صلح_برادر آمد
بارها داد به صد شکل به دشمن مهلت
بر سر دست گرفت #آیه_والفجرش را
تا نگویند نیاورد برامان آیت!
#اکبرش را که امامِ پس از او بود شکست
#وحدتی بود در آنجا که نگو... از #کثرت
#مرگ، شیرین تر از این...! «هم بخوری» با نیزه
کِش بیایی چو #عسل در بغل مولایت!؟
سپرِ جان عمو شد پسر شیر #حسن
او گرفت از همه ی مدعیانش سبقت
ساقی اش #درس_وفا داد به عالَم آن روز
آب را دید و گذشت از لب دریا راحت
تا بگیرد سر خود را بشریّت بالا
از سر اسب، زمین خورد چنان... با صورت
دل #سجاد هزار آینه شد در خیمه
سجده اش نور شد و نور، سرآغازِ لغت
#باقر افتاد به خاک و سفری داشت به عرش
تا به روی همه در وا بکند از #حکمت
آتش افتاد به دامان سه ساله، اما
خورد سیلی و نشد ثانیه ای بی عفت
#زینب آمد که بگوید همهْ زیبایی بود
#کربلا، قصه ی عشق است! ندارد غایت
#کربلا قطعه ای از باغِ بهشتِ ابدی ست
که به اندازه ی قلبِ همه دارد وسعت
از #علی دور شدیم و به خدا مشکوکیم
از #بصیرت تُهی و پُر شده ایم از #شهوت
کشته شد #خون_خدا تا که نمیرد #ایمان
جنگ ما بود ولی بر سر #پست_و_قدرت!؟
#درد_اصحاب، فقط #دین_خدا بود و #خدا
ما عطش داشته ایم آه... به #مسئولیّت
می توان بود #حسینی و #شهادت طلبید
می توان بود #یزیدی و شد از #ننگ، سقط
می توان بود #حبیب، آینه ی کبر شکست
می توان بود عُمَر، با همه گفت از بیعت
من #حسینی_نسبم از هیجان لبریزم
خانه ی اول من بوده و باشد #هیئت
تا به لب داشته باشم #بِحسینٍ_بِحسینْ
سر قبرم بگذارید به کامم، #تربت
این #حسین است که خونش به رگ ما جاری ست
این #حسین است که سر داد ولی با عزت
نشد ای دل، سر خود را ببُریم! وای به ما
هر چه گفتیم از اندیشه ی او... بود غلط
«#کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» ۲
غافل از قافله ایم! آه و دریغ از حسرت!
#حُر که بود و چه شد آزادترین شد به جهان!؟
هیچ...! تنها به خودش داد فقط #یک_فرصت
وقت، تنگ است! کمی مانده که #زینب برسد
آه... این بار بیا جان بگذاریم وسط
#محمد_عابدی
قم المقدسه
...................................................
۱. از نوشته های معروف شهید مرتضی آوینی
۲. از نوحه های معروف حاج صادق آهنگران در هشت سال دفاع مقدس
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
ترکیب بند مادر حضرت عباس (ع)
حضرت امالبنین (س)
بند چهارم
بوریای خون
...............
تنَش #قرآن و هر برگی به نعل تازه... تا خورده
میان #بوریای_خون، شده چون فرش پا خورده
تحمل کردنِ بی حرمتی ها سخت دشوار است
چه دیده خواهرش بر #نیزه که اینطور جا خورده
چرا نفرین نکردی آه ای #موسی به #ساحرها!؟
شنیدم که دهان نیلی ات خیلی #عصا خورده
شنیدم در #تنور_خولی آتش را بغل کردی
تنم سرخ است از داغت، غمت روح مرا خورده
شنیدم دخترت تا آمدی در مجمر شامی -
زبان وا کرده و یک لقمه هم با تو غذا خورده
اگر چه او میان راه، سیلی نوشِ جان کرده
اگر چه مثل #زهرا ضربه های بی هوا خورده
گرفته دست بر پهلو، هوا را تار می بیند
از اینها می شود فهمید ضربه از کجا خورده!
نپرس از من چرا اینقدر می ریزم به هم با تو
دلم #قالوا_بلیٰ گفته ست و مُهر #مبتلا خورده
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#حضرت_ام_البنین_س
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤 تقدیم به ☀️خورشید اهل بیت و 🌙ماه بنی هاشم
آن
...................
نام او را گفت آدم، صورتِ انسان گرفت
نام او را گفت خاتم، معنیِ یزدان گرفت
ما مسلمانیم اما آنچنان تسلیم نه
درس ها باید که پای مکتب سلمان گرفت
تاک بر پای جهان پیچید و ساقی شد #علی
مرده از این باده خورد و تا همیشه جان گرفت
ای به قربان #حسن، آن سیّد بخشنده که
شهر با دستان پر مِهرش، کمی سامان گرفت
ای به قربان امامی که نشد حجش تمام
از طوافش باد اما... هیئت طوفان گرفت
ای به قربان نگاهی که دل از حر برد و رفت
لشکری آماده را با ابرو و مژگان گرفت
چشم او «آن» است و این آن را نباید ساده دید
باید از این آن، برای این و آن هم، آن گرفت
#عصر_عاشورا، #شب_قدر_حسین_بن_علی ست -
آن زمان که روی دست خسته اش #قرآن گرفت
لحظه ی گودال را تصویر کردن مشکل است
با صدای خس خسی، قلب جهان یک آن گرفت
داشت هرکس کینه از مولا #علی، آمد جلو
ابنملجم شد به گودال، از پسر تاوان گرفت
ای به قربان تنی که شکل آن تغییر کرد
زیر پای اسب ها، امضا شد و پیمان گرفت
ای به قربان سری که شمعِ روی نیزه بود
قطره قطره آب شد تا عمر جاویدان گرفت
ما گدایان را سفارش کرده اند از دیرباز
#کربلا و #اربعین را باید از #سلطان گرفت
هر که جامانده بگوید #یا_رضا و #یا_رضا
#کربلا را غیر از او از هیچکس نتوان گرفت
#کربلا، میخانه ی عشاق آل مصطفاست
باید از این سرزمین، آرامش و ایمان گرفت
ازدحام #کربلا، وحدت در عین کثرت است
با بصیرت می توان از چشم ها عرفان گرفت
ای بنازم آن #علمدار غیوری را که گفت
مرگ را باید شبیه زندگی آسان گرفت
رخصت از #ساقی گرفتم تا که سقایی کنم
او که از دستش زمین و آسمان ها نان گرفت
آه از آن ساعت که دریای حرم را خشک دید
آه از آن ساعت که آمد اذن بر میدان گرفت
آه از آن ساعت که مشکش را پر از امّید کرد
آه از آن ساعت که راهش را به نخلستان، گرفت
آبِْ روی آب بود و آبرویش در خطر
دست هایش پر کشید و مشک بر دندان گرفت
تیرها در چله آمد تا به خاک افتاد ماه
ابر، پیراهن درید و بعد از آن، باران گرفت
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🖤 به #کربلا و #کربلاییان
سرِ خط
.............
«#کربلا را تو مپندار که شهری ست فقط» ۱
#کربلا را تو مپندار عطش در لب شطّ
#کربلا را تو مپندار فقط روضه و اشک
#کربلا را تو مپندار شکست و ذلّت
#کربلا، نقطه ی آغاز مسلمانی بود
بنویسید سرِ نیزه نشین را سر خط!
#کربلا، نقطه ی پایان دورویی ها بود
#کربلا، نورِ خدا بود میان ظلمت
این #حسین است که اسلام به او تکیه زده
پرچم اوست که بالاست هنوز از غیرت
او همان #احمدِ_مختار، همان #قرآن بود
که سر نیزه نمی گفت مگر از رحمت
او #علی بود و به دنبال عدالت می رفت
#کربلا: #اشکِ_غدیر است! امان از غفلت؟!
او #حسن بود و پی #صلح_برادر آمد
بارها داد به صد شکل به دشمن مهلت
بر سر دست گرفت #آیه_ی_والفجرش را
تا نگویند نیاورد برامان آیت!
#اکبرش را که امامِ پس از او بود شکست
#وحدتی بود در آنجا که نگو... از #کثرت
#مرگ، شیرین تر از این...! «هم بخوری» با نیزه
کِش بیایی چو #عسل در بغل مولایت!؟
سپرِ جان عمو شد پسر شیر #حسن
او گرفت از همه ی مدعیانش سبقت
#ساقی_اش درس وفا داد به عالَم آن روز
آب را دید و گذشت از لب دریا راحت
تا بگیرد سر خود را بشریّت بالا
از سر اسب، زمین خورد چنان... با صورت
دل #سجاد هزار آینه شد در خیمه
سجده اش نور شد و نور، #سرآغازِ_لغت
#باقر افتاد به خاک و سفری داشت به عرش
تا به روی همه در وا بکند از #حکمت
آتش افتاد به دامان سه ساله، اما
خورد سیلی و نشد ثانیه ای بی عفت
#زینب آمد که بگوید همهْ زیبایی بود
#کربلا، قصه ی عشق است! ندارد غایت
#کربلا قطعه ای از باغِ بهشتِ ابدی ست
که به اندازه ی قلبِ همه دارد وسعت
از #علی دور شدیم و به خدا مشکوکیم
از #بصیرت تُهی و پُر شده ایم از #شهوت
کشته شد خون خدا تا که نمیرد ایمان
جنگ ما بود ولی بر سر پست و قدرت!؟
درد اصحاب، فقط دین خدا بود و خدا
ما عطش داشته ایم آه... به مسئولیّت
می توان بود #حسینی و شهادت طلبید
می توان بود #یزیدی و شد از ننگ، سقط
می توان بود #حبیب، آینه ی کبر شکست
می توان بود عُمَر، با همه گفت از بیعت
من #حسینی نسبم از هیجان لبریزم
خانه ی اول من بوده و باشد #هیئت
تا به لب داشته باشم #بِحسینٍ #بِحسینْ
سر قبرم بگذارید به کامم، #تربت
این #حسین است که خونش به رگ ما جاری ست
این #حسین است که سر داد ولی با عزت
نشد ای دل، سر خود را ببُریم! وای به ما
هر چه گفتیم از اندیشه ی او... بود غلط
«#کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» ۲
غافل از قافله ایم! آه و دریغ از حسرت!
حُر که بود و چه شد آزادترین شد به جهان!؟
هیچ...! تنها به خودش داد فقط یک فرصت
وقت، تنگ است! کمی مانده که #زینب برسد
آه... این بار بیا جان بگذاریم وسط
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
...................................................
۱. از نوشته های معروف شهید مرتضی آوینی
۲. از نوحه های معروف حاج صادق آهنگران در هشت سال دفاع مقدس
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
برای #اصحابامامحسین_علیهالسلام و #حبیببنمظاهر در #شب_عاشورا
#حبیب
................
برای ما معنا کن #حبیب بودن را
نمی از آن دریای غریب بودن را
عجب شبی بود آن شب، #شبِ_دهُم که #حسین
نشانتان داد #انگور و #سیب بودن را
#شهادت اینجا #شیرینتر_از_عسل باشد
کسی نمیخواهد بینصیب بودن را
کجاست آنکه بفهمد میان این مردان
برای #میدان رفتن #رقیب بودن را
کجاست آنکه بپرسد برای #سر دادن
دلیلِ این میزان #ناشکیب بودن را
کجاست آنکه ببوسد #رگ_گلویت را
همینکه دم میگیری #خطیب بودن را
کجاست آنکه ببیند به زانوان #امام
سرِ رضا دادن را، نجیب بودن را
(چقدر دلتنگیم ای خدا! به حق #رضا
نگیری از ما #یٱبنَشبیب بودن را)
بگو #حبیب که از روی نیزههای غروب
«چگونه» دیدی #شیبالخضیب بودن را!؟
#مسیحِ تو #قرآن خوانده روی #منبرِ_نی
بگو دمی با ما بر #صلیب بودن را
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
👌🏻🤦🏻 به ساحت #ثارالله _حسین_بن_علی (ع)
#هیهات
.........
شاعران، پیدا کنید #انگیزه_هیهات را
شاعران رسوا کنید اندیشه_افراط را
#مصلحت_اندیشی و #تردید و #تقلید و #سکوت
بر زمین خواهد زد آخر، #مردم_محتاط را
دین اگر باقیست زیر دِین امثالِ #علی ست
او که #قرآن بود و گفت انجیل را... تورات را
از قلم خون می چکد تا می نویسد یا #حسین!
دم به دم می بارد و دق می دهد خطاط را
سوزنی بالا و پایین می رود در چشمشان
پاره پاره کرده روضه، قلب هر خیاط را
#کربلا، #ذبح_غدیر است و #حسینش خونبها
تا ولایت، جان ببخشد مرگ استنباط را
خسته از گودال، بیرون آمد اما بس نبود
حمله ور شد شمر و آتش زد دل فسطاط را ۱
سوره های پرپرش را باد با خود می بَرد
شرحه شرحه شرح باید داد این آیات را
تا جهان خالی شود از ظلم و ظلمت ها، خدا -
تا چهل منزل به نی ها برد این مشکات را ۲
نور حق را منعکس می کرد بر دل ها #حسین
سنگ ها طاقت نیاوردند این مرآت را ۳
خیزران آمد! خدایا... واکن و قدری ببند
دست های بسته را و چشم های مات را
#کربلا رفتید... با خود چشمه ی اشک آورید
هر #شب_جمعه، به یاد آرید این سوغات را
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
............................
۱. فسطاط: خیمه
بخشی از مقتل لهوف
ثُمَّ إِنَّ شمر بنَ ذِی الْجَوْشنِ حَمَلَ عَلى فُسطَاطِ الْحُسَینِ فَطعَنَهُ بِالرُّمْحِ ثُمَّ قالَ عَلَیَّ بِالنَّارِ أُحْرِقُهُ عَلى مَنْ فِیه فَقالَ لهُ الْحسَین (ع) یَا ابنَ ذِی الْجوْشنِ أَنتَ الدَّاعی بِالنَّار لِتُحرقَ عَلى أَهلی أَحْرَقکَ اللَّهُ بِالنَّار
۲. مشکات: چراغدان
۳. مرآت: آیینه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤 تقدیم به ☀️خورشید اهل بیت و 🌙ماه بنی هاشم
آن
...................
نام او را گفت آدم، صورتِ انسان گرفت
نام او را گفت خاتم، معنیِ یزدان گرفت
ما مسلمانیم اما آنچنان تسلیم نه
درس ها باید که پای مکتب سلمان گرفت
تاک بر پای جهان پیچید و ساقی شد #علی
مرده از این باده خورد و تا همیشه جان گرفت
ای به قربان #حسن، آن سیّد بخشنده که
شهر با دستان پر مِهرش، کمی سامان گرفت
ای به قربان امامی که نشد حجش تمام
از طوافش باد اما... هیئت طوفان گرفت
ای به قربان نگاهی که دل از حر برد و رفت
لشکری آماده را با ابرو و مژگان گرفت
چشم او «آن» است و این آن را نباید ساده دید
باید از این آن، برای این و آن هم، آن گرفت
#عصر_عاشورا، #شب_قدر_حسینبنعلی ست -
آن زمان که روی دست خسته اش #قرآن گرفت
لحظه ی گودال را تصویر کردن مشکل است
با صدای خس خسی، قلب جهان یک آن گرفت
داشت هرکس کینه از مولا #علی، آمد جلو
ابنملجم شد به گودال، از پسر تاوان گرفت
ای به قربان تنی که شکل آن تغییر کرد
زیر پای اسب ها، امضا شد و پیمان گرفت
ای به قربان سری که شمعِ روی نیزه بود
قطره قطره آب شد تا عمر جاویدان گرفت
ما گدایان را سفارش کرده اند از دیرباز
#کربلا و #اربعین را باید از #سلطان گرفت
هر که جامانده بگوید #یا_رضا و #یا_رضا
#کربلا را غیر از او از هیچکس نتوان گرفت
#کربلا، میخانه ی عشاق آل مصطفاست
باید از این سرزمین، آرامش و ایمان گرفت
ازدحام #کربلا، وحدت در عین کثرت است
با بصیرت می توان از چشم ها عرفان گرفت
ای بنازم آن #علمدار غیوری را که گفت
مرگ را باید شبیه زندگی آسان گرفت
رخصت از #ساقی گرفتم تا که سقایی کنم
او که از دستش زمین و آسمان ها نان گرفت
آه از آن ساعت که دریای حرم را خشک دید
آه از آن ساعت که آمد اذن بر میدان گرفت
آه از آن ساعت که مشکش را پر از امّید کرد
آه از آن ساعت که راهش را به نخلستان، گرفت
آبِْ روی آب بود و آبرویش در خطر
دست هایش پر کشید و مشک بر دندان گرفت
تیرها در چله آمد تا به خاک افتاد ماه
ابر، پیراهن درید و بعد از آن، باران گرفت
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭 قصیده ای به ساحت #زینالعابدین #امام_سجاد (ع)
#شب_قدر
.................
چشمان تو رنگینکمانِ نور و باران است
سهم دلِ دریاییات، امواج طوفان است
#سجادی و در سجدههایت آسمان پیداست
اما شب قدری #علی، قدر تو پنهان است!
ما با شما یک جورِ دیگر راحتیم آقا
چون #شهربانو مادرت، فرزند ایران است
ما... شاعرانی که گرفتیم از کلامت وام
تو... آنکه چشمش چشمهچشمه، شعر جوشان است
دیروز خواندم از کتابت چند برگ سبز
باغِ #صحیفه، ترجمانِ نور #قرآن است
آنچه «#ابوحمزه»، سحر با اشک میخوانَد
بابِ «#مناجات_امیرالمومنین» جان است
تا سیب طوبی میرسد از آسمانِ دست
معراج، با چشمانِ لبریز تو آسان است
با خطبههای آتشین گفتی به دنیا که
گاهی #زبان، گاهی #قلم، شمشیر میدان است
فتحالفتوحت را به شام، آسودگان دیدند
حالا برای حال تو، شهری پریشان است
نیمی از آن مجلس، به حال خویش گرییدند
نیمی از آن قومِ خطا کرده، پشیمان است
#امربهمعروف، آن زمان، #معیار_ایمان بود
#امربهمعروف، این زمان، #معیار_ایمان است
دعوای جدّت بر سر #عدل_و_عدالت بود
دعوای امروز تو هم بر #عهد_و_پیمان است
دلسنگها با تو چه کردند ای تماشایی!؟
آیینه از آیین چشمت، مات و حیران است
با گریههای بیامان، روشنگری کردی
این قطرهها شعرند و هر شعری پر از «آن» است
پیمانه ی اشک تو را کشتند عاقل ها
وقتی که فهمیدند چشمان تو میخانهست
دنیا اگر روزی بفهمد روضههایت را
باور نخواهد کرد این کارِ مسلمان است
راه تو را یک مشت، گرگ تشنه سد کردند
بر پیکر آهو، هزاران جای دندان است -
(دندان... خدایا وای! دستت بشکند نامرد
یک لحظه هم با خود نگفت: «ارباب، مهمان است»!)
چشمان تو یادآور تاریخ عاشوراست
ذبح عظیمی که همانا #عید_قربان است
یک گوشه از آنچه شما در #کربلا کردید
برپایی سبزِ قیام #سربداران است ۱
#هیهات_مِنَّ_الذِّله یعنی ظلم خواهد رفت
آنچه بجا میماند آزادیست، ایمان است
#آزادی و #آزادگی رسم بزرگان است
دنیا بداند هرکه اینسان است #انسان است
#کربوبلا، جنگ میان حق و باطل بود
آنجا که انسان روبروی هرچه شیطان است -
یک سو جهنم بود و یک سو جنتُالمأوی
هرچند در ظاهر، سراپایش بیابان است
#آتش به #دامان_خلیل افتاد اگر آن روز
یک #خیمه، #سبز است و جهان با او #گلستان است
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#شهادت_سیدالساجدین_ع
............................
۱. سربداران نام جنبشی مردمی در روستای باشتین و سبزوار خراسان در سده هشتم هجری خورشیدی بود که علیه ستم و تعدی فرمانروایان مغول و عاملان آنان با شعار «سر به دار میدهیم تن به ذلت نمیدهیم» ایجاد شد و به یکصد و بیست سال چیرگی مغولها بر ایران پایان داد. تلاش و پیگیری رهبران این قیام به تشکیل یک حکومت مستقل ملی و شیعهمذهب ایرانی در خراسان انجامید. مهمترین ویژگیهای این حکومت تنفر و انزجار از عناصر مغولی و تثبیت ایدئولوژی تشیع دوازدهامامی بود. رهبر مذهبی سلسله سربداران شیخ حسن جوری و مهم ترین رهبر سیاسی این سلسله سلطان وجیه الدین مسعود بود.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤🙏 برای #غربت_محمدبنعبدالله (ص)
خدا بخیر کند...
...................
#دوشنبه بود امان از #دوشنبههای_مدینه!
از آتشی که دویده به پنبههای #مدینه
یکی به فکر #کفن بود و دیگری پی #جامه
یکی سقیفهنشین شد به راه داد ادامه
#وصیت از لب او میچکید و... بارانی بود
و رنگ و بوی کلامش دوباره #قرآنی بود
دو یادگار خودش را سفارشی دیگر کرد
برای #عترت و #قرآن دوباره لب را تر کرد
نگاه کرد به #زهرا، نگاه کرد به #مولا
کشید آهِ بلندی و پر کشید از دنیا
#محمد، او که شرابِ همیشه بود چگونه
به زهرِ انگوری شد از آسمان، وارونه!؟
دسیسهها کردند آن سه نابکار، سه ملعون
#غدیر_خم را دیدند و ریختند از او خون
خدا بخیر کند قصههای بعدِ #نبی را
خدا بخیر کند این تب ابولهبی را
#محمد_عابدی
#اشعار_نبوی
#شهادت_آقارسولالله
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭 برای #پیامبر_مهربانی_محمد (ص)
آفتاب
....................
او آفتابِ محضِ خدا بود و سایه داشت
آن سایه یا #علی گفت! آن سایه، مایه داشت
دیگر ندید #آمنه را آینه ولی
شکر خدا #حلیمه پذیرفت و دایه داشت
تا عالَمی نمکگیر از سفرهاش شوند
خرما و نان و آب، به قدر کفایه داشت
با مردمش سخن میگفت از امید و عشق
او ساده بود ساده... ولی چند لایه داشت
لنگِ #فدک نبود که از عدل بگذرد
#احمد، بهشت رضوان را در کرایه داشت
#نهجالبلاغه، خاطرهی اوست با #علی
#قرآن برای این دو برادر، صد #آیه داشت
در #لیلةالمبیتش، همزاد مرگ شد
در این مسیر، همسفری سخت، پایه داشت
روز #مباهله، دَمِ اهل کساء رسید
تا بهتر از خدا گوید چارپایه داشت!
او را هزار مرتبه کشتند اگر چه او
از جن و انس در صف محشر، طلایه داشت
با اینکه شکوهها از #دارالخلافه کرد
در خانهی بصیرت، #دارالولایه داشت
هرگز به روی خویش نیاورد، اگرچه که
یک سینهی پر آه از طعن و کنایه داشت
بعد از #سقیفه، سقف جهان را ترک گرفت
از آنچه رفت بر سر مکتب، گلایه داشت
#محمد_عابدی
#اشعار_نبوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😢 #دلتنگ_زیارت_امام_رضا (ع)
#دوباره
..............
در راه برگشتم ولی #دلتنگ دیدارم دوباره
گفتم خداحافظ ولی #شوق_حرم دارم دوباره
ای کاش می شد دردها و خستگی های سفر را
قبل از همه، دست #امانات تو بسپارم دوباره
ای #ضامنِ هرچه خدا یکجا به من بخشیده، مولا...!
این بار هم بخشیدی و خیلی بدهکارم دوباره
انگار الان بود در آغوش تو خوابیده بودم -
مابینِ #دارالحجه...! خوابم یا که بیدارم دوباره!؟
اصلا نفهمیدم چطوری #روز_آخر آمد از راه
بی تاب #قرآن و #نماز و #شعر و #اذکارم دوباره
مجبورم آهسته قدم بردارم و در خود ببارم
وقتی نمی آید دلم... چشم از تو بردارم دوباره
راهم بده حتی همین حالا که دستم از تو دور است
بر #پنجرهفولاد، سر باید که بگذارم دوباره
باید که برگردم #حرم، مثل کبوترها بگردم
در بیکران صحن تو ای آسمان پرستاره
#محمد_عابدی
#مشهدالرضا
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15