eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
400 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
103 ویدیو
16 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
😭🖤🤦🏻 برای و (س) آنگونه ............. دنبال تو می دوید مست آنگونه ای وای که راه بر تو بست آنگونه طوفان شد و چادری به پایت پیچید آمد طرف تو چند دست آنگونه سیلی نزنید بر رخ من آیینه ی شبنم و گل است آن گونه پشت درِ خانه هیزم آورد خزان زد آتش و شد مِهرپرست آنگونه این طایفه از قدیم هستند غریب و که از الست، آنگونه ای کاش تنت شبانه می شد تشییع تا حُرمت تو نمی شکست آنگونه قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🙏🏻💚 پیشکش به سبز است! ..................... به لطف چشم او، دشت و دمن سبز است چنانکه شال ساداتِ وطن سبز است تمام شهر از چشمش گذر کردند چراغ چارراهش دائماً سبز است تفاوت می کند سبزیِ او اما...! وگرنه مثل خیلی ها لجن، سبز است یقین دارم به اینکه دوستش دارم چنانکه مطمئن هستم چمن سبز است نخیلِ اشک از من، ربّنا از او که پایان دخیل او شدن سبز است به خاکِ افتاده بذرِ دل تمام واژه ها در شعر من سبز است ... جان است و ... قلب و ... تن ، آه و مثل سخن، سبز است از روز اول پرچمش سرخ و عَلَم در دست و ، سبز است آنکه به خون غلتید و غارت شد اگرچه تا ابد... آن پیرهن سبز است! ، آیینه ی درد است چون ولی آهی که دارد در دهن، سبز است بلندای نگاهش، است که چشم اندازِ یک سرو کهن، سبز است خیانت می کند یک شاخه در این باغ تبر بر شانه ی هیزم شکن سبز است خدا...! بنویس بر تختهْ سیاهِ دل دروغ است اینکه می گویند زن سبز است چنان کرده اثر زهرِ جفا در او که وقتِ دفن او دیدم کفن، سبز است قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🖤 به پیشگاه بوریای خون ............... تنَش قرآن و هر برگی به نعل تازه... تا خورده میان بوریای خون، شده چون فرش پا خورده تحمل کردنِ بی حرمتی ها سخت دشوار است چه دیده خواهرش بر نیزه که اینطور جا خورده چرا نفرین نکردی آه ای موسی به ساحرها!؟ شنیدم که دهان نیلی ات خیلی عصا خورده شنیدم در تنور خولی آتش را بغل کردی تنم سرخ است از داغت، غمت روح مرا خورده شنیدم دخترت تا آمدی در مجمر شامی - زبان وا کرده و یک لقمه هم با تو غذا خورده اگر چه او میان راه، سیلی نوشِ جان کرده اگر چه مثل ضربه های بی هوا خورده گرفته دست بر پهلو، هوا را تار می بیند از اینها می شود فهمید ضربه از کجا خورده! نپرس از من چرا اینقدر می ریزم به هم با تو دلم قالوا بلیٰ گفته ست و مُهر مبتلا خورده قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻🤦🏻👌🏻 پیشکش به مولایم در شگفت! ................... دارد در شگفتم از ، از و در سختگیر و در صاف و ساده کافران و مشرکان در حیرتند از شور و شینش ، موسی و... باشد اژدهایی یک سرش ، دیگر سرش تیغه اش، برق نگاه حضرت و رعد آن، ... که باشد آسمان ها زیر دِینش دسته اش یعنی ، آن رشیدی که جهانی را شِفا بخشیده، و خنجری شد در ، زِین اَبش بود زینِ اسبِ شامیان شد واژگون با نُطق زِینش ، انگوری از بود و رسیدند زائران از و و تا کجا تاریخ را می خواهی ای عالَِم بگردی!؟ قبل تو گشتند خیلی ها... نخواهد آمد عینش! را نگیر از ما...! بگیر از ما خدایا هرچه که دوری می اندازد میان ما و بینش قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤🙏 برای (ص) خدا بخیر کند... ................... بود امان از ! از آتشی که دویده به پنبه های یکی به فکر بود و دیگری پی یکی سقیفه نشین شد به راه داد ادامه از لب او می چکید و... بارانی بود و رنگ و بوی کلامش دوباره بود دو یادگار خودش را سفارشی دیگر کرد برای و دوباره لب را تر کرد نگاه کرد به ، نگاه کرد به کشید آهِ بلندی و پر کشید از دنیا ، او که شرابِ همیشه بود چگونه به زهرِ انگوری شد از آسمان، وارونه!؟ دسیسه ها کردند آن سه نابکار، سه ملعون را دیدند و ریختند از او خون خدا بخیر کند قصه های بعدِ را خدا بخیر کند این تب ابولهبی را قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
💚 برای (ع) خاطرات کوچه 😭 ...... زندگی را می توان با خنده ای از سر گرفت آه... اما نه در آنجا که عزیزی پر گرفت خاطراتِ کوچه را می زد قدم با اضطراب سال ها در خانه ی خود، روضه مادر گرفت وای از آن روزی که غافلگیر شد با ازدحام دور تا دورِ جهانش را چهل کافر گرفت جنگ با دشمن فقط در بین میدانگاه نیست گاه باید در میان کوچه ها سنگر گرفت رد شد از روی سرش، دستانِ سنگین کسی سیلیِ ملعون، تمام کوچه را در بر گرفت این ولی کافی نبود! آتش به جان دین زدند هیزم آوردند و از این... کار بالاتر گرفت با لگد کوبید را به دیواری که ریخت انتقام غزوه ها را از ، آخر گرفت باغبانی خسته از مسجد رسید و شوکه شد او که یاسی کاشت و یک مشت، خاکستر گرفت روضه ها را بارها کردم مرور و گفته ام مزد خدمت کردنش را خوب، گرفت تا بماند بعدِ پروازِ پرستو، روی پا از آسمان، یک فرصت دیگر گرفت با برادر، انس و الفت داشت و با دیدنش از عطش لبریز شد! تا... چشم های تر گرفت را گاه می دید و صدا می زد: « - قلبم از گودالِ آه و... کُندیِ خنجر گرفت» تا نباشد حس غربت در دل معصومشان دست و را گرفت آنقدَر فریاد زد صلح و سلوک و عشق را که صدای بی قرارش روی هر منبر گرفت سال ها از گفت و... جنگ را مغلوبه کرد درس زیبایی از او... آن روزها خواهر گرفت آتشش زد جعده با زخم زبان و بعد از آن جام زهر آورد و جانش را به یک ساغر گرفت تیر آمد روی تیر و زخم آمد روی زخم روز تشییع تنش، باران تندی درگرفت قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤😭 برای (ع) و (س) آنگونه ............. دنبال تو می دوید مست آنگونه ای وای که راه بر تو بست آنگونه شد و به پایت پیچید آمد طرف تو چند دست آنگونه نزنید بر رخ من آیینه ی شبنم و گل است آن پشت درِ خانه آورد خزان زد و شد مِهرپرست آنگونه این طایفه از قدیم هستند غریب و که از الست، آنگونه ای کاش تنت می شد تشییع تا حُرمت تو نمی شکست آنگونه قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🙏🌷 به پیشگاه (ص) ................... عزتت انداخت روی خاک، عُزّیٰ را طاق شد از اتفاقت طاقت کسریٰ از سراب جهل، دنیا مست بود و در توهّم تا که رد شد از ، ! کهکشانِ راه شیری را تماشا می‌کند ماه در شب چشمِ شبان کوچک صحرا: «»! اول و آخر ، ظاهر و باطن صورت و سیرت ، واژه و معنا روی او ، خنده هایش قبله ی ، سوره اِسرا آیه ی در آیینه ی چشمش نشست و را دید در آن عالَم بالا را کرد او زنده به گور و تا می آمد ، می شد بلند از جا کوچه ها عطر سلامت را به خاطر دارد اما کوچه ها با تو چه کردند و گلت ... !؟ در روشنگری کردی، به گفتی گاه در ظلمت، جهانی می شود پیدا در حیاتش کم ندارد، در مماتش غم ندارد هر که باشد با و... هر که باشد با در تبسم های تو و و دیدند و اگر گفتند از تو «» تو در به پا کرد پل زدی دیروز را با حال و با فردا ظلم و ظلمت می رود از بین با پرچمت گل می کند بر ، تا اشارت های ابرویت چراغ سبز باشد دل کبوتر می شود بر گنبد خضرا دل به «» می رود از نام زیبایت، به ویژه این اواخر تا به گوشم می خورد «»! بر تو و بر والدین خود درودی می فرستم هر زمانی که صدایم می زنند: قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🤦🏻😭 دلتنگ (س) و (ع) دست قنوت ................. دست قنوتم خشکِ خشک و غرق پینه حال دلم شب های سنگین دلتنگ می شوم، دست خودم نیست! از کودکی بیماری ام دارد زمینه نوبت گرفتم از مطب؛ ! بلکه بگیرد سینه ام قدری دکتر به جای نسخه، کرد تجویز هر ساعت یک «» از عمق سینه از چشم هایش می ریخت؛ گفتم: ای جان! مگر هست از ، بهتر گزینه!؟ بیمار بعدی داخل آمد، پا شدم من گفتم که دکترجان: «چقدری شد هزینه!؟» لبخند زد گفت: «ای پسر من رو همین بس که مادرم ، قنوتم رو ببینه!» قم المقدسه 🔰 لینک اشعار آیینی محمد عابدی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🖤 برای (ع) و که با در آغوش او جان دادند ...................... یعنی یاکریمان دور در طواف یعنی در «» های اعتکاف آمدم با هر چه دارم- با ندارم های خویش- یعنی ماجرای آن زن پیر و کلاف از سر من هم زیاد است اینکه می بینی مرا گاه گاهی یک می دهد ما را کفاف آنچه ما را می رساند تا تو...! و آنچه ما را می کشاند تا تو...! و و تا بشویم دور تا دور ضریحت را به اشک بارها از داده ام من انصراف غرقِ امواج توام در بیکرانِ از خواندن، آه... ما را کن معاف در وا می شود نطق تمام زائران پیش تو نرم است ، زبان اعتراف مادرم دیشب به خوابم آمد و آرام گفت: قالیِ اشکی برای مادرش (س) بباف من همان ام در بند خویش ای کاش باشی، کردم از خلاف! در مسیر کوی تو، یک باران شدم -داستان عشق و وصال - ، آسمانِ آبیِ باریدنند اسوه ی سبز و از ربّنایت جاری اند خوش به حال من...! که من هم مستم از این می دمد هر روز از لبخند تو سر برون می آورد خورشیدِ چشمت از شکاف کیستم من بعد هر بار آمدن در این !؟ آن جنینی که جدایش کرده اند از بند ناف عاشقم... یک عاشقِ از خویشتن خالی شده هیچکس اندازه ی ندارد انعطاف! تا ابد زیر عبای دست تو میخانه شد هر که زد از عشق والای تو لاف یا و یا و یا و یا شد حسابم با تو بعد از این زیارت، صاف صاف نمایان است از آیینه ها ای کسانی که به سر دارید ننگ اختلاف! و یکی هستند در این آستان راه حق دور است از هرگونه مکر و انحراف با باید در دل مردم نشست ، هر کجا بیرون نیاید از غلاف! می توان چون او (ع) بود و رضا بود از جهان می توان چون او (ع) بود و به وقتش در مصاف! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👌 در تقدیم به مادران و و .................... دلخوشم تنها به و مادرم هرچه دارم، دارم از مادرم آمده، ... دلش تنگِ عزاست ابریِ ابری شده، حال و هوای مادرم من هم ای ، حساسم به نام ، است و ! مادرم! گشتم این شهرِ بدون عشق را مادرت را دیدم آخر در صدای مادرم از قنوتش زندگی می گیرم، او هم ست! گاه می ترسم ولی از ربّنای مادرم مرگ می خواهد میان روضه های مادرت پُر می شود از وای وای مادرم ما نمک گیرِ شماییم و سرِ این سفره ایم ریخته نمک ها... در غذای مادرم با رنگ و بوی دیگری دارد دلم دسته ها می آید و من هم عصای مادرم آتش به جانم می زند، می شوم می خوانم برایت - همنوای مادرم را باید از گرفت، اما چطور!؟ گفته : من خاک پای مادرم می روم تا ، امضایم کند قبل از آن اما با از ، سوغات باید برد، سوغاتم دل است دل که باشد جایگاه و جانفدای مادرم در ، دیدنِ هر چیز در من است می روم بازار و درگیر حنای مادرم یاد جسم تو می افتم زیر سُمّ اسب ها وقتی که می گیرم برای مادرم ، قرصی ست که زیر زبان باید گذاشت چیست غیر از این دوای من، شفای مادرم مادرم می ترسد و می لرزد از می روم امسال به جای مادرم قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🌷🙏🏻 به ساحت (ع) ................... بوده و شده ، حالا شده صورتش خیس از است و را کشته است در خودش دارد لبش شده رد شده از آسمانِ ربنایش، «یا علی» ات وقتی که از جا پا شده ، از سر کلاهِ خلق را انداخته پیرمردی دیده تو را و... تا شده تو از بر سینه ما خورده است تو از در سینه ما جا شده کنار دست بر مادرت شده جیغی کشید و روی پایش راه رفت بین زائرها سر دعوا شده خوش به حال که چشم او هر سحر رو به تو و وا شده خوش به حال هر کسی که در شلوغی های صحن با ی پُر معنی ات، تنها شده ذکر «» ت، را دیوانه کرد آنکه داشت، با نام تو شده تَقْ تَتَق تَقْ می زنم در، تا صدایی بشنوم در اگر وا شد به رویم، از سرِ شده می بارد...! چراغانی ست قلب زائران هرکه شده در این ، بینا شده! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤😭 پیشکش به (ع) داغ انگور ................... خوش به حالت که داری و آقا که بی حرم است آه... شبیه آسمان هم به خدا پیش تو کم آورده گنبدت عرش معلی ست، حریمت دریا می خواست به دیدار تو نائل بشود تنگ در آغوش گرفتت، که نیا زائران، دور ضریحت لکَ لبیک شدند : ی توست ای پسر خون خدا معتمد، سنگ به آیینه ی آهت انداخت سینه ات برکه ی خون بود و دلت کم از و نبود باده از شیعه گرفته چقدَر ساقی را...! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @pelak_15
😭🤦🏻 به پیشگاه (ع) .................... چشمِ صحراگَردم از شد ای که دلم را کرده نگات تا لبی از نام زیبای تو دفتر، تر کند خوشنویسم کن ، خشک است این دوات! حال ما به بسته است را کن با پرتوی از و و را با تو باید بو کشید ما بی توست مثل خانه های بی حیاط رنگ و بوی دیگری می گیرد اصلاً ، حل می شود وقتیکه در کاش من هم بودم که با سلامی می کند هر روز یک گوشه، بساط کاش من هم بودم که هر طوری شده رد شده از و آورده سلامی از کاش من هم حال خوب بودم و را به می کشیدم با ۱ و ۲ تا ، با عطر آمد به صحن پیرمردی گفت: «مَردم... و »! روضه ی تو را سربسته خواندم در پیش می کنم ، احتیاط هر که شد در آغوش خدا، با خلق گفت: دیدن روی تو باشد دیگر نمی بینم برای طوسیّ و منِ ، پیشت و قم المقدسه ............................................ ۱. صحن انقلاب ۲. آواز بیات که اذان موذن زاده هم در این دستگاه (بیات ترک) اجرا شده 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🙏🏻 تقدیم به (عج) 🪷‌ برای از قبل ................ گم بودی و با او شدی پیداتر از قبل اینجا کنیزی هستی و داراتر از قبل در محضر معصوم، تاریکت ندیدم! آن زهره ی زهرا که شد از قبل با بودن، صراط مستقیم است صورت به صورت، چیدن و معناتر از قبل قسمت نشد ببوسد دست او را از قبله هم والاتری، والاتر از قبل! بخت بلندت را چه باید گفت بانو چادر به سر داری! شدی یلداتر از قبل تو ریشه در آبی ترین ها داری ای گل با نرگسی ها دیدمت طوبی تر از قبل تو کیستی!؟ آیینه ی پاک و زلالی که با نگاهِ آه شد، گویاتر از قبل ، زلیخا بوده و از شوق یوسف در مصرِ بند و بندگی، رسواتر از قبل از صخره های ناگزیری سخت رد شد رودی که حالا می رود دریاتر از قبل عمر شریفت مثل بود کوتاه مرگ آمد و بردت ولی، بالاتر از قبل آتش گرفته مرقدت در طول تاریخ اما تو ققنوس منی، زیباتر از قبل! مریم، مسیح آورد و تو، به دنیا دارم هوای آدمی حوّاتر از قبل از حال او قطعا خبر داری! بمیرم... فرزند تو حالا شده تنهاتر از قبل قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👑 برای (عج) .................. همه را یاد کنیم و دلمان را کمتر می کند ابر، چرا گریه به صحرا کمتر!؟ از تب عشق و شب هجر و غم دوریِ یار هر چه یوسف به خدا گفت، زلیخا کمتر مست امروزم و حالم به همین حال، خوش است گفتم از آمدنت ای همه... فردا، کمتر از سرِ قبرم اگر بگذری ای میخانه آنقدر اشک بریزم که شود خاکم تر شب عید است و دلم ماهیِ تنگی کوچک دل زدم آه... چرا با تو به دریا کمتر!؟ چقدَر به سرت می آید نیست از ، این شبِ عُظمی کمتر مادرت در به در کوچه ی تنهاییِ توست غم تو نیست ولی از غم کمتر تو پایان عدم خواهد بود نیست آغاز تو از آدم و حوا کمتر قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤😭 به ساحت (ع) ............. دل بود و شد در سامرایت بر لب شعرم نشست از حُسن نامت «» هر کجا نام آمد به رو زدیم اینچنین عرض ادب کردن، روال است از قدیم کاش سرباز تو بودیم ای گوشه ای از پادگانت، در همان و و ، پرچم داعش شده یک نگاه چپ اگر کرده کسی بر این حریم اش، است چون ، «» باشد صراط المستقیم از این خانواده در امان بودند امان از آنها ولیکن داشته همواره، بیم او نشد محدود با تهدیدِ پادشاهی بود قدرتمند در دارِ گلیم ساحران در خانه اش بودند و... - اژدهایی بود در دستان سبز این تا کلامت را اجابت کرده باشیم ای امام سر به می گذاریم می شویم ، لبی را لمس کرد و غصه خورد شد از ، حالش وخیم عمه اش آمد ؛ حال او را دید و گفت: کاری از من برنمی آید، بیاید یک حکیم پر کشید از لانه ی به بام خانه اش رد شد از گیسوی دست هایش چون نسیم باقیِ عمرِ گرانش را به ما بخشید و رفت بغض کرد و گفت در دل، «» شیعیانت داغدار این غمِ پیوسته اند ای امامِ کیسه بر دوش، ای بر سرت آمده ، ولی همچنان در سوگ ، بدان ما را سهیم قم المقدسه ✋🏻 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🥰✋🏻 به قربان که مولود این عشق بود از این پیوند عرفانی، «» آمد همان که بست بر دیدارش احرام قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🌺🙏 به مناسبت (ص) و (س) 🌷 برای (س) 🤔 بهتر است یا !؟ ................. بهتر است یا !؟ وقتی علم به ثروتی چون داشته باشی ثروت را به پای این علم خواهی ریخت کاری که کرد! ، ثروتی به نام داشت و ، ثروتی برای گسترش این آگاهی! بودن یا نبودن، مسئله این است! نه تنها بودن و نبودن مسئله است بلکه کی بودن و نبودن هم مسئله است ، بود! و زمانی بود که کسی نبود! پررنگ هم بود! اگر ، کوه بود ، خورشیدی بود که از پس آن بیرون آمد و به جاهلیت تابید اگر ، دریا بود ، ساحل امن بود و و را نجات داد دخترانی که اگر می شدند هیچگاه و را حس نمی کردند اگر جهان، بیابان برهوت بود و ، واحه ای امیدبخش بودند برای آنها که یک عمر سراب می نوشیدند و در تمام این مدت، آسمان بود و ماه! ، چاه بود و آه! اگر ، است هم است! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🙏🏻🌷 به پیشگاه نگاه ماه ............ نگاه ماه وقتی که گذر کرد از سر بام زمین، روشن شد از لبخند ، مادام میان کوچه ها داشت در دست حضورش را چنین بر کرد اعلام بگویید او حیاتی بود بر جانِ جهانی بگویید ای اسیران شبِ تاریکِ اعدام! ، نور عالم بود و ، عالمِ نور دو تا شد با ذکر در هم ادغام از این پیوند عرفانی، «» آمد همان که بست بر دیدارش احرام همان که اشکی شد به چشمِ خشکِ صحرا همان که جان بخشید بر آیینه ی جام را غیر آشنایی در جهان نیست نگو بگو دلخواه و دلدار و دلارام چه داری جان، نوش جانت! موقّر، محترم، مشهور، ثروتمند، خوشنام چه ! ندیده هرگز او در طول جنگی کند جنگاوری پیش نگاهش، عرض اندام اگر را درک می کرد نمیگفت از شراب و مستی و پیمانه، در کنار هم شُدید و دست هاتان مرا گاهی می اندازد به یاد مصر و اهرام ۱ ، واژه آورد و ، معنا... تو، تویی که گرفت از چشمت الهام به قربانِ دل «»ی تو که در غزل ها دوپهلو بودن رویَش، زده پهلو به ایهام نمانَد راه حق با حرف و حرف و حرف، زنده که می ارزد به حرف عالَم و آدم، خدا را هدیه دادی چون به دنیا شروع این هدایت بود از خویشان و اقوام و خواندی، گفتی از عشق و محبت چه سختی ها کشیدی تا نمانَد در ابهام چه مردان و زنانی که پس از شما را بدرقه کردند با توهین و دشنام کثافت ریختند از بام بر روی شماها همان ها که خدا در وصفشان گفته «» ۲ نه تنها که را... یتیمان را پناهی! تویی اول زنی که زد به دنیا تو... ، ... بود! ، بود، آن تام ۳ تو آن آغاز سبزی که ندید اما... چه بِشکوه رسالت بر در شد اتمام اگر امثال ، ای بودند از خیر تو بودی در نگاه مکه، گذشتی روز اول از و و شدی ای روح اکرام ۴ همیشه گفته ایم از اما نگفتیم تو خود نهان بودی که کرد اسلام تو ای ، امشب دعا کن که باشم با همدل و همراه و همگام شنیدم که کردی همسرت را چه پیغامی ست در کارَت بگو مادر... چه پیغام!؟ قم المقدسه ................................................ ۱. روزی پیامبر(ص) حضرت خدیجه(س) را در کنار خود فراخواند و فرمود این جبرئیل امین است که بر من نازل شده و کمال ایمان را در تصدیق من و ایمان به ولایت امیرالمومنین علی(ع) می‌داند. در این جلسه حضرت محمد(ص) دست خود را در دست حضرت علی (ع) گذاشتند و حضرت خدیجه نیز دست خود را روی دست پیامبر اسلام گذاشتند و با امیرالمومنین به عنوان ولی امر مسلمین بیعت کردند. بعد از آن حضرت تمام احکام دینی را برای حضرت خدیجه بیان کرد و ایشان همه را تصدیق کرد ۲. آیه ۱۷۹ سوره اعراف ۳. از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمودند: «إِنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله و سلم کَانَ أَمِینَ‏ اللَّهِ‏ فِی‏ أَرْضِهِ فَلَمَّا قَبَضَهُ اللَّهُ کُنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَرَثَتَهُ فَنَحْنُ أُمَنَاءُ اللَّهِ فِی أَرْضِه» ۴. حضرت خدیجه(س) اولین روزی که پا به خانه پیامبر اسلام(ص) گذاشتند صندوقچه ای داشت که حاوی کلیدهای اموالشان بود را در اختیار پیامبر اسلام(ص) قرار داد و عرض کرد یا رسول الله این تمام اموال من در اختیار شما و من هم کنیزی در محضر شما هستم. از قول مفسّرین و مورّخین حضرت خدیجه (س) مصداق بارز آیه ۱۱ سوره توبه است که می‌فرماید: "إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ". "در حقیقت ‏خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاى] اینکه بهشت براى آنان باشد خریده است". 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👌🏻🌺 تقدیم به (ص) و (ع) و (س) سه گانه عشق ........... ، موسیٖ و طور است ، نور و منشور است هر اندازه هست شیرین ولی دریایی از شور است میان خواستگارانِ عجولش فقط با یک نفر جور است ، آیینه هست و نور، ببین! نورٌ علیٰ نور است اگر ما، باغِ عشق است ، گل هست و زنبور است ، ساقیِ جام آفرین و ، تاک است و انگور است هر اندازه در افلاک است شهره میان شهر، مهجور است پس از مرگ در مدینه پر از اشک است و دلشوره ست برای جنگ با اهل سقیفه ، تیغ است و شیپور است ندارد از در رزم، کمتر مسلمانی سلحشور است برای حفظ اسلامِ میان کوچه مأمور است نباید پشت در می آمد آن روز ولی مأمور و معذور است نترس! آنجا که باشد، اصلاً بلا از جان تو دور است سپر شد آن پسر، مادر بماند! پس از چه رنجور است فقط از او گذشته چرا پایش لب گور است !؟ 😭 قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🌷🙏🏻 به پیشگاه ششمین اختر تابناک امامت و ولایت ............. او بود که بدون زره و خوُد زد شعله به دامان گلستانیِ نمرود ما که با از گرفتیم خدا را، نه که از یک عده به دنبال زمین خوردن ماهند نانِ ست در این آبِ گل آلود در بین احادیث بلندی که شنیدیم قربان امامی که را هبه فرمود ۱ در می گذرم از سر سوُقش ۲ تا بیشتر از پیش کنم از نظرش سود هر کس که مریدش شده از خویش گذشته گفته ست به دنیای پر از حاشیه، بدرود شش بار به طواف گل رویش زده گفته که: و آنقدر ستایش شده ای از طرف حق باید که بگوییم تو را: تو را بگیریم به صد شوق تا ست مُزیّن به ما گمشدگان را به اشارات تو بخشید صد شکر خدا را به چنین آنقدر که بخشیده ای از خویش به مردم در نسل تو معروف شده یک بر در ظلمت شب های پریشان سرزده از چشم تو مشهود روشنگری ات، به جهان داد بی آینه ی نور تو، نمی بود تاثیر تو در عمر شریفت چه گران بود یکبار نکردی گله از فرصت محدود ما شیعه خویشیم نه دنباله روی تو اینقدر که ماندیم در هرچند که پای سخنان تو نشستیم در درس تو هربار شدیم حیف که مردود از ی او خاک به افلاک رسیده از منبر او گشته عدم، آیه ی موجود خورده ست هر آن دود چراغ، آه کشیده ست افتاده به یاد نفسی گمشده در دود یک عمر برای من و تو سوخته شده بین در و دیوار و دلش، عود با روضه ی دلمان شد از شش ماهه رسیدیم به قم المقدسه .................................... ۱. امام صادق (ع): آن كه به ما ايمان آورَد و سخن ما را تصديق كند و منتظر امر [فرج] ما باشد، همچون كسى است كه زير پرچم قائم به شهادت برسد ۲. سوق الصادق: بازار صادق در کربلا که در انتهای آن منزل امام جعفر صادق علیه السلام قرار دارد. 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
💚🌺 به پیشگاه (س) نسیم .................. مثل پدرت، هستی بانو هرآینه هستی بانو یک نیمه، و نیم دیگر، ای سیب ترین، دو نیم هستی بانو تو و بمیرد آنکه گفته ست که تو عقیم هستی بانو امروز نیامدی به دستم ای تو خاطره ی قدیم هستی بانو تو در همه ی حُسنِ ارادت هایم مثل سهیم هستی بانو بین من و تو رابط مستقیم هستی بانو یاد تو درون من وزیدن دارد من و تو هستی بانو قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👌🌹 تقدیم به بانوی مدینه نشان (س) گنجینه ........‌‌‌‌................... چیست بانو!؟ صبح آدینه چیست بانو!؟ شام بی کینه به دنبال تواَند ای نور ولی با احتیاط و با طمأنینه شکوهِ ، جنت الاعلی ، آسمانی غرق گنجینه تو را باید بخوانم از دل و جانم تو را ای آهِ عالَم سوز، از تو هم چون مادرت زمین خوردی در آن شب های تاریکِ قرنطینه مربع به چشمانی که می بارید از مردم به دستانی که از زد پینه - به خوشه خوشهْ اشکِ حسرتِ به آهی که كشید از عشق، تو را می خواهم ای تو را می خواهم ای مرا در میان خاک بگذارید درون حجره ای از ۱ قم المقدسه ............................................. ۱. این بیت وصیت شاعر است و امید است که این آرزو محقق شود 🙏 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
💐👌 به پیشگاه _سلام_الله_علیه () ملقب به و مشهور به یکی از صحابه و پسر عموی پیامبر اسلام محمد (ص) و همچنین برادر بزرگتر بود ساقی ............... رد شدیم آسان ما، از جمادی الاولی موته آمد و بردت، با دو بالْ تا بالا ۱ با نماز تو مأنوس، از خودت ولی غافل آنچنان نفهمیدیم، آیه های سبزت را شعری و سراسر «آن»، واژگان تو باران مدحت به لب حَسّان، ذکرت به لب مولا ۲ تو خلاصه ای بودی از و از فاتح هزاران دل، شیرمرد میدان ها اولین بود و دومین مسلمان، تو ۳ ای مطیع امر حق، ای قیامتِ دنیا تا ، حال آسمان خوب است ۴ خانه ی فقیران شد با تو جنت الاعلی با نگاه گیرایت، آینه به حرف آمد لا اله الا الله، در غبار شد گویا جان گرفت کاشی ها، در کاخ نجاشی ها تا نور بپاشی، ها...! ای مسیح دم، عیسی! بَهجتِ رسول الله، اشک شوق بود لحظه ای که رودی شد، در نگاهت ای دریا با هجوم وهابی، شد مزار تو ویران ۵ دشمن تو حالا کو!؟ ای شکوهِ پابرجا آیه آیه احزابی، بهترینِ اصحابی ۶ ذوالفقارِ بی تابی، در جهنمِ هَیجا وارث ، در کلام و معنا تو خصلت در نهانِ تو پیدا ، خون جگر شد تا نیزه ی سراب آمد کاروانِ آه تو، تشنه ماند در صحرا تا بنوشی از ساغر، در طلیعه ی آخر دست ساقی کوثر، زد به قلب تو امضا زینِ اسب شد منبر، هر رجز شدی گفتی از سر باور، یا دخیل، مولانا...! در قفس زدی پرپر، مرغِ حق شدی ای بلندبالا سر، سر زدی از آن بالا آسمان شدی... رفتی، تا نبینی آن ملعون بذر کینه می پاشد، در زمینِ بی تقوا این طرف نبی جان داد، آن طرف جان داد شکست آن روز، از خیانت شورا بعد مرگ ، جای تو چه خالی بود آن زمان که شد بین کوچه ها تنها روزگار سختی بود، از مدینه خون می ریخت پشت در خبرها بود، آتشی پر از قبله ی یقین افتاد، روی کعبه... چین افتاد آسمان زمین افتاد، پیش که ، انتخاب کرد او را که عاشق بود، عاشق اما که جان می شد، تا برادرش باشد که در گودال، جان سپرد واویلا ای که خَلقاً و خُلقاً، شِبه احمدی ! الگوی ، در جهاد با اعدا ماهِ کربلا بودی! پیش بچه ها بودی! معنی سخا بودی، که شد سقا از شهادتت پیداست، از عطش شدی سیراب با مرور تو گفتم، یا مُقطّع الاعضا بر زمین که افتادی، از دلم رد شد تو همواره ست، جلوه ای از قم المقدسه ............................................. ۱. موته: نام جنگی که جعفر بن ابی طالب (ع) در آن به شهادت رسید ۲. حَسّان بن ثابت: شاعر مشهور عرب ۳. جعفر دومین مردی بود که بلافاصله پس از برادرش علی(ع) به پیامبر(ص) ایمان آورد و مسلمان شد. ۴. ابوالمساکین یکی از کنیه های جعفر طیار ۵. مدفن جعفر و دیگر شهدای موته در منطقه‌ای به نام مزار در نزدیکی موته (اردن) و مورد احترام همگان است. جعفر بن ابی طالب، عبدالله بن رواحه و زید بن حارثه در یک قبر دفن شدند و قبر پنهان داشته شد. این مقبره در سالیان اخیر توسط وهابیان تندرو به آتش کشیده شد ۶. مفسران جعفر بن ابی طالب را مصداق برخی از آیات قرآن از جمله آیه ۲۳ سوره احزاب «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَیهِ...» دانسته‌اند. هیجا: جنگ 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15