😭🤦🏻🥺 به #زائران_افغانستانی_اربعین
تنها دلخوشی
......
در میان کوه ها و ابرها
کلبه ای من را در آغوشش گرفت
زادروزم را نمی دانم دقیق
خاطرم هست آسمان آتش گرفت
#کودکیهایم به جنگ و خون گذشت
پوکه ی خمپاره شد گلدانمان
با صدای سوت، مادر می دوید
تا در آغوشش کند پنهانمان
مزرعه در مزرعه تریاک بود
باغ سبزِ #نوجوانیهای من
#جنگ بود و من به دنبال خدا
روی یک مین رفت اما پای من
کشورم #وحدت ندارد با خودش
کشورم کاری ندارد با جهان
#اختلافات_درونی آفت است
خسته از جهلند مردم همچنان
#حاکمان بی خرد، کردند خرد
شیشه ی عمر هزاران باده را
تا توانستند خالی کرده اند
جیب خواب آلودگانی ساده را
#دختران در خانه ها جا مانده اند
درس و دانشگاه، اینجا آرزوست
انتحاری سهم ما از مسجد است
خنجر افراطیون، زیر گلوست
در چنین اوضاع و احوال بدی
#کربلا تنها به ما جان می دهد
#اربعین هرسال با شور خودش
بر #شهیدان اذن میدان می دهد -
ما #شهیدیم و #شهادت می دهیم
عاقبت #اسلام خواهد ماند و بس
#یالثاراتالحسین آواز ماست
#هموطن بودیم و حالا #همنفس -
دم گرفتیم و به #ساحل می رویم
موج در موج است #اشک_زائران
چشم ها #فانوس_دریایی شده
#نور می بخشد به تاریکِ زمان
از #هرات و #بامیان دل می کَنیم
راهیِ او می شویم آیینه وار
انعکاس حضرت خورشیدی اش
می کند چشمان ما را بی قرار
کودکان از ما جلو افتاده اند
هر #علیاصغر، #علیاکبر شده
مرزها از بین رفته با #حسین
پرچم سرخش جهانی تر شده
هر که را دیدم به راه افتاده است
هر که را دیدم میان جاده است
#کربلا، مُهر و #نجف سجاده است
#لشکر_سبز_ظهور آماده است
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
💚 برای #امام_حسن (ع)
خاطرات کوچه 😭
.....
زندگی را می توان با خنده ای از سر گرفت
آه... اما نه در آنجا که عزیزی پر گرفت
خاطراتِ کوچه را می زد قدم با اضطراب
سال ها در خانه ی خود، روضه مادر گرفت
وای از آن روزی که غافلگیر شد با ازدحام
دور تا دورِ جهانش را چهل کافر گرفت
جنگ با دشمن فقط در بین میدانگاه نیست
گاه باید در میان کوچه ها سنگر گرفت
رد شد از روی سرش، دستانِ سنگین کسی
سیلیِ ملعون، تمام کوچه را در بر گرفت
این ولی کافی نبود! آتش به جان دین زدند
هیزم آوردند و از این... کار بالاتر گرفت
با لگد کوبید #زهرا را به دیواری که ریخت
انتقام غزوه ها را از #علی، آخر گرفت
باغبان خسته تا مسجد رسید و شوکه بود
او که یاسی کاشت و یک مشت، خاکستر گرفت
روضه ها را بارها کردم مرور و گفته ام
مزد خدمت کردنش را خوب، #پیغمبر گرفت
تا بماند بعدِ پروازِ پرستو، روی پا
#مجتبی از آسمان، یک فرصت دیگر گرفت
با برادر، انس و الفت داشت و با دیدنش
از عطش لبریز شد! تا... چشم های تر گرفت
#کربلا را گاه می دید و صدا می زد: «#حسین -
قلبم از گودالِ آه و... کُندیِ خنجر گرفت»
تا نباشد حس غربت در دل معصومشان
دست #عبدالله و #قاسم را #علی_اکبر گرفت
آنقدَر فریاد زد صلح و سلوک و عشق را
که صدای بی قرارش روی هر منبر گرفت
سال ها از #صلح گفت و... #جنگ را مغلوبه کرد
درس زیبایی از او... آن روزها خواهر گرفت
آتشش زد جعده با زخم زبان و بعد از آن
جام زهر آورد و جانش را به یک ساغر گرفت
تیر آمد روی تیر و زخم آمد روی زخم
روز تشییع تنش، باران تندی درگرفت
#محمد_عابدی
#اشعار_حسنی_فاطمی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🙏 برای آنها که برای #کربلا به آب و آتش می زنند
دست از طلب ندارم
.................................
دست از طلب ندارم تا نام من درآید
«یا تن رسد به جانان، یا جان ز تن درآید» ۱
در #مرزِ_بیقراری، خورده گره به کارم
دور از وطن...!
تنِ من، کی از #وطن درآید!؟
از لطمه، گُل نشسته بر صورتی شکسته
از لاله های مرده، خون از کفن درآید
هر واژه یک درخت است! آتش به باغ
افتاد...
از داغِ روضه هایش، دادِ سخن درآید
هر روز با مرورِ گودالِ قطعه قطعه
فریادِ #یاحسینِ هیزم شکن درآید ۲
آمد کسی به مقتل! غارت کند خدا را...!
هی کرد زیر و رویش...! تا پیرهن درآید!
#دختر اگر ببیند اینگونه صحنه ها را
از قتلگاهِْ بی جان، یک #پیرزن درآید
مربع
نیلوفرانه غرقم! کو دستی آسمانی -
تا با صدای پایش، ماه از لجن درآید
دل چیست!؟ خاکِ سردی، کز شعله... جان بگیرد
با دست کوزه گر، باز... از سوختن درآید!
با گریه های نم نم، با سینه های محکم
گرد و غبار کینه، از سینه زن درآید
«#هیهات_مِنَّ_الذلّه»، یعنی #سقوط_طاغوت
از نسل او #خمینی، آن #بتشکن درآید!
«از دوست یک اشارت، از ما به سر دویدن» ۳
از لاک خویش، یک روز... این مرد و زن درآید
با چشم های سبزش، با خشم های سبزش
دنیای بدگمانی، از سوءظن درآید
با لطف چشمِ #ساقی، با دستِ انتقامی
از غربت و خرابی، قبر #حسن درآید!
#محمد_عابدی
#اشعار_اربعینی
قم المقدسه
............................................
۱. به استقبال غزلی از خواجه حافظ شیرازی با مطلع:
دست از طلب ندارم تا کامِ من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
۲. هیزم شکن به معنای یک. هیزم شکن/ دو. مرثیه خوان و هر که روضه ی اباعبدالله الحسین (ع) را مرور می کند.
۳. اشاره به بیتی از هُمام تبریزی
موقوفِ التفاتم تا کی رسد اجازت
از دوست یک اشارت از ما به سر دویدن
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤😭 #چهل_بیت در رثای #اربعین
#چهل بیت
..................
من به فکر #اربعینم، گور حرف این و آن
زنده بادا عشق، ماییم و #حسین_آبادمان
مرزها را پشت سربگذار با من پر بکش
باز کن آغوش خود را بر جهانی بیکران
گفت: شاعر این سیاهی چیست!؟ گفتم: نور محض
سرمه ی غم را خدا بیرون کشید از سرمه دان
ساعتم رأس #حسین است و قدم ها عقربه
می روم تا لحظه ی ارباب، تا بعد از زمان
این منم من، با تمام ضعف هایم آمدم
ای که گفتی با خدا: «هَل مِن مُعین!؟»، یا مُستعان!
آفتاب آمد به استقبال من هنگام خواب
یک نفر ابری شد و شد بر سر من سایبان
#موکبت جان می دمد بر سینه ی پژمرده ام
سفره ات رنگین تر است از یک جهان رنگین کمان
آنقدر چای عراقی ها پر و پیمانه بود
بغض های تلخ من حل شد درون استکان
عده ای با چوبدستی، با عصا می آمدند
یاد کردم از لب و دندان و چوب خیزران...
#کربلا نزدیک تر می شد به من از هر جهت
بوی #عباس و #حسین آمد، دلم شد آستان
در بیابان ها به دنبال تو هستم یا خودم!؟
#خودشناسی، اولین گام است در این داستان!
خویش را پیدا نکردم مثل او اما... سلام
پاسخم را کاش می داد آن امام مهربان
در همین #مشایّه خواهد خواند چندین سال بعد
«لشکر صاحب زمان» را #صادق_آهنگران
حس و حال #اربعین را قبل از این هم داشتم
با شهیدانِ شلمچه در مسیرِ #راهیان ۱
در مسیرِ سبز تو روییدم از نو بارها
زردیِ گنبد به چشمم خورد و مُردم ناگهان
مستی انگورِ #مولا از سرم انگار رفت
یک نفر گویا به دستم داد جام شوکران
لب زدم! غم بود، غربت بود، هجران بود آه
سرکشیدم هر سه را... دیگر نبود از من نشان
روح، بالا آمد و بر جسم خسته خیره شد
گرم من بود و نمی رفت از کنارم توامان
خادمی آمد به بالینم صدا زد آب... آب
ریخت از سرداب حضرت بر سرم آبی روان
چشم وا کردم ولی روی زمین بودم هنوز
نیزه ها را دیدم... اما شکل یاس و ارغوان
ساعتی نگذشت #ساقی روبرویم ایستاد
رخصتم داد و به من بخشید جان، آن نیمه جان
راهی صحنت شدم از #باب_قبله با #عطش
#آتشی در #کعبه ام افتاد و رازم شد عیان
موج ها را پس زدم تا غرق دریایت شوم
ساحلِ امنم تویی، من قایقی بی بادبان
«#اُدخلوها» را که دیدم ذکر من شد #اَلعَجل
از #فرج بالاتر آیا هست!؟ پس... او را بخوان
#قتلگاهت از #عقیق_سرخ و #انگشتر پُر است
گوشه ای اما کمین کرده ست مرد #ساربان!
بر ضریحت گوشِ جان دادم دلم از هوش رفت
می رسید از زیر پاهایم، صدای استخوان
با ضریحت کارها دارم نخواهم رفت زود
روضه آوردم برایت، روضه ی #داغ_جوان
با ضریحت کارها دارم نخواهم رفت زود
روضه آوردم برایت، روضه ی #تیر_و_کمان
کاش زیر دست و پای زائرانت گم شوم
چون #سهساله، بی صدا و بی هوا و بی زبان
قبل از این #ناکام بودم، حال هستم در بهشت
حک شود بر برگه ی ترحیم من، #خُلدآشیان
کوچه های #کربلا را گشتم و حیران شدم
هر طرف رفتم تو بودی، از تو دیدم یادمان
هر که از بازار چیزی می خرید و من به اشک
از #امام_صادقِ خود خواستم #صدق_بیان ۲
هر قدم با شوق تعجیل فرج پیش آمدم
روز و شب قلبم تو را می زد صدا، #صاحبْ_زمان!
یک طرف برق فرات و یک طرف رعد عطش
بر لبم بارید ذکر #اَلامان و #اَلامان
#گنبد_سبز تو را دیدم لب #نهر_فرات
#کربلا بودم دلم پر زد به سمت #جمکران
خیل عشاقت به #تاجِ_بیمحلِّ_نی خوشند
آرزوی #کربلا دارند از #شاهِ_جهان
پلک بر هم زد دلم، شد خیمه گاهی سبز و من
پر کشیدم در زمان، #آتش گرفتم از #خزان
در #شریعه، اشکِ چشمِ مشکِ سقا خشک شد
با غروب #کربلا، خون می چکید از آسمان
آه در چشمان آهویی مرا تا ماه برد
آن زمان که دختری جا مانده بود از #کاروان
حالِ #مولا را در آن شب، درک خواهی کرد اگر...
#دخترت را گم کنی در #ازدحام_زائران
#محمد_عابدی
قم المقدسه
..........................................
۱. اردوی راهیان نور
۲. سوق الصادق که منزل امام صادق نیز در آن است
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤😭 برای #بیقراران_محرم_و_اربعین
دلواپس
.................
هر سال #محرمت که آمد از راه
دلواپس #اربعین شدم گفتم آه
رفتم #شب_اول به #مزار_شهدا
تا اذن بگیرم از #تو و #روحالله
#مسلم، شب اول از غریبی جان داد
از ظلمت #کوفه گفت و دل های سیاه
گفتم #شب_دوم از همان قافله که
آمد به زمین #کربلا وقت پگاه
رفتم #شب_سوم به خرابه... پیِ سر
پرپر شدم از سوختنِ #دختر_شاه
با نام و نگاه #حُر، پر از تؤبه شدم
تا گفت #رسول_تُرک، از ترک گناه
قلبم شب پنجم و ششم گفت #حسن
با #قاسمِ بی قرار و با #عبدالله
گفتم #شب_هفتم از #علیاصغر تو
از تیر سه شعبه و وداعی جانکاه
ترسم #شب_هشتم به شهادت برسیم
ما سینه زنان، تا که بخواند مداح
«ای اهل حرم» خواند و به سر زد خورشید
خاموش نشد در #شب_تاسوعا... ماه
ای وای #شب_دهم دلم خالی شد
دیدم سر نیزه ها سری را ناگاه
آتش زدن خیمه به چشمم آمد
غارت شدن #حسین در قربانگاه
باید که کجا بریزم این غم ها را
باید که #حرم بیایم انشاءلله
بگذار #نجف را بکشم در آغوش
بگذار که با #قافله باشم همراه
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی_اربعینی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤 تقدیم به ☀️خورشید اهل بیت و 🌙ماه بنی هاشم
آن
...................
نام او را گفت آدم، صورتِ انسان گرفت
نام او را گفت خاتم، معنیِ یزدان گرفت
ما مسلمانیم اما آنچنان تسلیم نه
درس ها باید که پای مکتب سلمان گرفت
تاک بر پای جهان پیچید و ساقی شد #علی
مرده از این باده خورد و تا همیشه جان گرفت
ای به قربان #حسن، آن سیّد بخشنده که
شهر با دستان پر مِهرش، کمی سامان گرفت
ای به قربان امامی که نشد حجش تمام
از طوافش باد اما... هیئت طوفان گرفت
ای به قربان نگاهی که دل از حر برد و رفت
لشکری آماده را با ابرو و مژگان گرفت
چشم او «آن» است و این آن را نباید ساده دید
باید از این آن، برای این و آن هم، آن گرفت
#عصر_عاشورا، #شب_قدر_حسینبنعلی ست -
آن زمان که روی دست خسته اش #قرآن گرفت
لحظه ی گودال را تصویر کردن مشکل است
با صدای خس خسی، قلب جهان یک آن گرفت
از #علی هر کس که در دل کینه داشت آمد جلو
ابن ملجم شد به محراب، از پسر تاوان گرفت
ای به قربان تنی که شکل آن تغییر کرد
زیر پای اسب ها، امضا شد و پیمان گرفت
ای به قربان سری که شمعِ روی نیزه بود
قطره قطره آب شد تا عمر جاویدان گرفت
ما گدایان را سفارش کرده اند از دیرباز
#کربلا و #اربعین را باید از #سلطان گرفت
هر که جامانده بگوید #یا_رضا و #یا_رضا
#کربلا را غیر از او از هیچکس نتوان گرفت
#کربلا، میخانه ی عشاق آل مصطفاست
باید از این سرزمین، آرامش و ایمان گرفت
ازدحام #کربلا، وحدت در عین کثرت است
با بصیرت می توان از چشم ها عرفان گرفت
ای بنازم آن #علمدار غیوری را که گفت
مرگ را باید شبیه زندگی آسان گرفت
رخصت از #ساقی گرفتم تا که سقایی کنم
او که از دستش زمین و آسمان ها نان گرفت
آه از آن ساعت که دریای حرم را خشک دید
آه از آن ساعت که آمد اذن بر میدان گرفت
آه از آن ساعت که مشکش را پر از امّید کرد
آه از آن ساعت که راهش را به نخلستان، گرفت
آبِْ روی آب بود و آبرویش در خطر
دست هایش پر کشید و مشک بر دندان گرفت
تیرها در چله آمد تا به خاک افتاد ماه
ابر، پیراهن درید و بعد از آن، باران گرفت
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
✋🏻🤦🏻😭 تقدیم به #سیدالشهدا و منتقم خونش #مهدی_صاحبالزمان_عج
#طلبکار
..............
زائر به چشم #ضامن_آهو بدهکار است
بر دست های #مهربان_بانو بدهکار است
بر باد داد آری سرش را بر فراز نی
#پرچم اگر بالاست بر گیسو بدهکار است
تا که مزارم پر شود از #تربت پاکش
خادم به من #هفتاد_و_دو کیلو بدهکار است
بوی تعفن می وزد در آسمان شهر
این شهر بر ما یک #گل_خوشبو بدهکار است
خالی ست دست این جهان از یک #فراانسان
تاریخ، بر ما آه... یک #الگو بدهکار است
دست دعامان از نفس افتاده هر #جمعه
عالَم به ما یک #سید_خوشرو بدهکار است
تا کی فقط خود را به دشت نینوا بردن
دنیا به ما یک #کربلا با #او بدهکار است
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#فرج_نزدیک_است
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭🤦🏻🖤 تقدیم به خون خدا #حسین (ع) و منتقم ثارالله #مهدی (عج)
درک
...............
تا قضا عین قدَر، اقبال او را درک کرد
مادرش آتش گرفت و فال او را درک کرد
از دل قنداقه اش بخشید هر کس را که خواست
#فطرس از راه آمد و او، بال او را درک کرد
#احسنالاحوال ما نام #حسین است و #حسین
با #محرّم می شود هر سال او را درک کرد
#کلُّ_ارضٍ_کربلا یعنی دل ما کربلاست
سینه زن هم آیه زلزال او را درک کرد
کوه بود اما تکان می خورد گاهی شانه اش
هر که دیده داغ و کرده ناله، او را درک کرد
یک #عمود و یک #عمو، ای وای از این دال عجیب
#علقمه یکباره، قد دال او را درک کرد
#کربلا در پرده بود و ذهن ما لکنت گرفت
با چه چشمی می توان گودال او را درک کرد
شمرِ قاتل، بوده روزی در صف مولای خود
با چه #عقلی می توان امثال او را درک کرد!؟
غیر #عبدالله که بر سینه ی او سرسپرد
نعل تازه، پیکر پامال او را درک کرد
#ذوالجناحِ بی سوار آمد به سمت خیمه ها
تا نسیمی پر کشید و یال او را درک کرد
جای آتش سبز بود این بین و... او هم با عطش
حال و روز #زینب و #اطفال او را درک کرد
رفت زیر پای یک دختر همینکه چادرش
دست سنگین کسی، خلخال او را درک کرد
پشت اسب و زیر پا و در تنور و روی نی
خولیِ ملعون چقدر ارسال او را درک کرد
در میان آن همه، مهمان نوازان تا به شام
تازیانه، #اهلبیت و #آل او را درک کرد
بعد از آنکه ریخت بر گیسوی او قدری شراب
خیزران آمد جلو، تبخال او را درک کرد
دختری بی تابِ بابا بود و بابا سررسید
در میان آن همه گل، #لاله او را درک کرد -
آبِ پاکی را روی دستان #زینب ریختند
در تمام شهر یک غسّاله او را درک کرد
با #امام_عصر باید خط به خط شد #ناحیه
تا که شاید لحظه ای هم، حال او را درک کرد
#جمکران، جمع کران است و #امام، اهل نظر
با #بصیرت می توان اقوال او را درک کرد
شال سادات #حسینی، شال سبز #مهدوی ست
خوش به حال آنکه یک شب، شال او را درک کرد
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
✋🏻🙏🏻 به #ارباب_حسین (ع) و #زائران_اربعین او
#باده_سهروزه
.............
انگور ضریحِ نجفم چیده شدم با یک دست
ساقی شدم و جاده ی لب تشنه شد از جامم مست
این باده، #سه_روزه کهنه خواهد شد و از صبح الست...
خوش باد هر آن لب که به پیمانه ی سرخم پیوست
#معنای_صراطمستقیم و #حق، #علی بوده و هست
هر راه به غیر #کربلا نیست مگر یک بن بست
هر کس که گذشت از تو، به او فاتحه ای باید بست
تو زنده ای و نیست در این جاده کسی مرده پرست
#اسلام در این سوی جهان روی دو پا آماده ست
کفر است در آن سوی جهان در پی اجلاس و نشست
آغاز جهانِ با تو، آبادی انسان و دل است
پایان جهانِ بی تو نابودی ایمان و شکست
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
بی تاب
..............
هرچه گفتیم ای #امام_عصر، ما را هم ببر
از دل بی تاب ما اما تو نگْرفتی خبر
#کربلا قسمت نشد در #اربعین؛ پس لااقل
#آخر_ماه_صفر، مهمانمان کن یک #سفر
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#چهارشنبههای_امامرضایی
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
✋🏻🤦🏻👌🏻 پیشکش به مولایم #علی_علیهالسلام
در شگفت!
...................
#قوّه_قهریه دارد #ابروی_پیر_خمینش
در شگفتم از #علی، از #غزوه_بدر و #حُنینش
در #قضاوت سختگیر و در #رفاقت صاف و ساده
کافران و مشرکان در حیرتند از شور و شینش
#مرتضی، موسی و... باشد #ذوالفقارش اژدهایی
یک سرش #صلح_حسن، دیگر سرش #اخم_حسینش
تیغه اش، برق نگاه حضرت #امالبنین و
رعد آن، #زهرا... که باشد آسمان ها زیر دِینش
دسته اش یعنی #ابوالفضل، آن #علمدار رشیدی
که جهانی را شِفا بخشیده، #دست و #نور_عینش
خنجری شد #زینبش در #کربلا، زِین اَبش بود
زینِ اسبِ شامیان شد واژگون با نُطق زِینش
#اربعین، انگوری از #باغ_نجف بود و رسیدند
زائران از #کربلا و #سامرا و #کاظمینش
تا کجا تاریخ را می خواهی ای عالَِم بگردی!؟
قبل تو گشتند خیلی ها... نخواهد آمد عینش!
#ذکر_یاهو را نگیر از ما...! بگیر از ما خدایا
هرچه که دوری می اندازد میان ما و بینش
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
💚 برای #امام_حسن (ع)
خاطرات کوچه 😭
.....
زندگی را می توان با خنده ای از سر گرفت
آه... اما نه در آنجا که عزیزی پر گرفت
خاطراتِ کوچه را می زد قدم با اضطراب
سال ها در خانه ی خود، روضه مادر گرفت
وای از آن روزی که غافلگیر شد با ازدحام
دور تا دورِ جهانش را چهل کافر گرفت
جنگ با دشمن فقط در بین میدانگاه نیست
گاه باید در میان کوچه ها سنگر گرفت
رد شد از روی سرش، دستانِ سنگین کسی
سیلیِ ملعون، تمام کوچه را در بر گرفت
این ولی کافی نبود! آتش به جان دین زدند
هیزم آوردند و از این... کار بالاتر گرفت
با لگد کوبید #زهرا را به دیواری که ریخت
انتقام غزوه ها را از #علی، آخر گرفت
باغبان خسته تا مسجد رسید و شوکه بود
او که یاسی کاشت و یک مشت، خاکستر گرفت
روضه ها را بارها کردم مرور و گفته ام
مزد خدمت کردنش را خوب، #پیغمبر گرفت
تا بماند بعدِ پروازِ پرستو، روی پا
#مجتبی از آسمان، یک فرصت دیگر گرفت
با برادر، انس و الفت داشت و با دیدنش
از عطش لبریز شد! تا... چشم های تر گرفت
#کربلا را گاه می دید و صدا می زد: «#حسین -
قلبم از گودالِ آه و... کُندیِ خنجر گرفت»
تا نباشد حس غربت در دل معصومشان
دست #عبدالله و #قاسم را #علی_اکبر گرفت
آنقدَر فریاد زد صلح و سلوک و عشق را
که صدای بی قرارش روی هر منبر گرفت
سال ها از #صلح گفت و... #جنگ را مغلوبه کرد
درس زیبایی از او... آن روزها خواهر گرفت
آتشش زد جعده با زخم زبان و بعد از آن
جام زهر آورد و جانش را به یک ساغر گرفت
تیر آمد روی تیر و زخم آمد روی زخم
روز تشییع تنش، باران تندی درگرفت
#محمد_عابدی
#اشعار_حسنی_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤😭 برای #شهادت_امام_رضا (ع)
#انگور
.............
انگورها را دانه دانه خورد و پرپر شد
تا آستان در رسید و یک #کبوتر شد
گاهی نشست و گاه از دیوار، یاری خواست
در طول راه از بس به خود پیچید #مادر شد
آنقدر مأمون با زبان، آزار داد او را
مثل #حسن در حجره گفت: ای زهر... بهتر شد!
هر شاخه ی انگور، #تیری بود بر چشمش
#بابالحوائج را به یاد آورد و #ساغر شد
خون می چکید از بین انگشتان بی جانش
چشم خدا از دیدن چشمان او تر شد
در سایه روشن های حجره، دید نوری را
حال و هوای خانه بعد از آن معطر شد
#شمسالشموسِ روی او تا در #محاق افتاد
در آسمان ها، خاطر خواهر مکدر شد
#معصومه، هفده بار افتاد از نفس در #قم
آن روز از آن سرفه ها، خواهر... برادر شد
این برگه، بعد از #کربلا خونین ترین صفحه ست
دل چون #کبوتر بود و از این داغ پرپر شد
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤😭 برای #امام_رضا (ع) و زائرانی که در #شهادت ایشان کیلومترها راه را بر سر و #سینهزنان و #اربعین گونه به #مشهد می رسند
دسته دسته
...............
می رسد خورشیدِ گنبد کم کم از پشت کَلات ۱
از #قدمگاهت، #خراسان... آب دارد نه قنات
دسته دسته می رسند از کوه های بی عبور
خیل مشتاقان تو از #بامیان و از #هرات ۲
تا برایت مویه و افغان کنند از عمق جان
پیرزن ها می رسند از این دهات و آن دهات
با هزاران عشق، #آهوها به سمتت می دوند
جاده ها هم راه افتادند از شوق صدات
تا #شفا گیریم از لب های باران خورده ات
#حمد می خوانیم و هستیم ای #رضا بر این صراط
چشم ما در روضه های جدّ تو #دریا شده
#خضر این راهیم و دلخوش بر همین #آب_حیات
#کاروان ها از #عطش پر بود اما چشم ها...
#کربلا پشت سر ما بود و ما رو به #فرات
با #سلیم از #زینب و #کنز_حیا اغنا شدیم ۳
با #موذن_زاده دل بستیم بر آهِ بیات ۴
شب به شب روشن تر از قبلیم در چشمان تو
#نور می گیرد دل ما از تو ای خورشیدِْ ذات
روز آخر، بی قراری بود و یک شهر شلوغ
تا ببینم روی ماهت را... شدم از دور مات
یک خیابان مانده تا #گنبد زمینگیرم کند
آه از آن ساعت که این دیوانه می افتد به پات
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
..............................
۱. کلات:
یک. نام شهری مرزی در شمال شرقی مشهد به نام کلات
دو. قلعه ای به نام کلات نادر یا کاخ خورشید
۲. بامیان و هرات: نام دو شهر افغانستان
۳. قطعه زینب زینب اثر استاد سلیم موذن زاده اردبیلی
۴. اذان معروف استاد رحیم موذن زاده اردبیلی در آواز بیات ترک
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
👌😭 #چهارشنبه_های_امام_رضایی
👌🏻تقدیم به آنها که به حسین (ع) اقتدا می کنند و نماز را اول وقت برپا میدارند
🙏🏻به پیشگاه #امام_رضا (ع)
تماشا
........
#هشتمین_آیینهای در #آسمانِ_آلطاها
بر شبِ آلوده ام قدری بتاب ای ماهْ بالا
می روم بالا از آغوش تو... تا شاید بچینم
از بلندای نخیلِ چشم هایت، چند #خرما
با تو نورم بی تو کورم، صد #مدینه از تو دورم
یک #خراسان راهی ام کن تا #قدمگاهت، اماما...!
#مولوی با #شمس_تبریزی، چنان... بی خود شد از خود!
وای اگر #شمس_خراسانی، #عبا می داد او را
از #طریقت تا #حقیقت، با تو راهی نیست آقا
یک دلِ افتاده می خواهد، کمی #ایمان و #تقوا
در #حرم هر کس برای دلبری یک شیوه دارد
من #کبوتر می شوم پر میکشم تا بیکران ها
دل به #دریا می زنم با دیدن حوض قشنگت
دیگران درگیر #آدابند و من غرق #تماشا
#زائری پشت سرم بود و صدایش زیرِ گوشم
چشم در چشم تو بود و با «#امین_الله»، دریا
با زبان بی زبانی روضه ای خواند از #جوادت
در شبستانِ نگاهت ربّنا شد؛ گفت #مولا -
از قنوتم می چکد بارانی از #دلمردگی ها
بسته ام بر #پنجره_فولاد، دل را... ای #مسیحا
#زنگِ_ساعت مثل ناقوسی صدایم کرد و رفتم
تا بخوانم رکعتی... بالاسرت را با تمنّا
موج عشاقت مرا می برد از این سو به آن سو
دست آوردم بگیرم #یوسفم را چون زلیخا
زیر پا افتادم و شد روضه ای بر من مجسم
#قتلگاه و #خیمه ها را دیدم و افتادم از پا
#کربلا در #کربلا دورِ ضریحت در طوافند
#اربعینیها، تو را دارند و مَستند از تولیّ
از #نماز_ظهرِ_عاشورا گرفتم #مشهدم را
از #نماز_ظهرِ_مشهد هم گرفتم #کربلا را
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
👌 در #چهارشنبه_های_امام_رضایی تقدیم به مادران #شهدای_مدافع_حرم و #شهید_قاسم_سلیمانی و #همراهانش
#مادرم
....................
دلخوشم تنها به #لبخند و #دعای مادرم
هرچه دارم، دارم از #شبْگریههای مادرم
#فاطمیه آمده، #کوچه... دلش تنگِ عزاست
ابریِ ابری شده، حال و هوای مادرم
من هم ای #ارباب، حساسم به نام #فاطمه
#فاطمه، #شام است و #کوفه! #کربلای مادرم!
#کوچه_کوچه گشتم این شهرِ بدون عشق را
مادرت را دیدم آخر در صدای مادرم
از قنوتش زندگی می گیرم، او هم #فاطمه ست!
گاه می ترسم ولی از ربّنای مادرم
مرگ می خواهد میان روضه های مادرت
#کوچهها پُر می شود از وای وای مادرم
ما نمک گیرِ شماییم و سرِ این سفره ایم
ریخته #زهرا نمک ها... در غذای مادرم
با #مُحرم رنگ و بوی دیگری دارد دلم
دسته ها می آید و من هم عصای مادرم
#کربلا آتش به جانم می زند، #نی می شوم
#نوحه می خوانم برایت - همنوای مادرم
#کربلا را باید از #مشهد گرفت، اما چطور!؟
گفته #سلطان_جهان: من خاک پای مادرم
می روم تا #پنجرهفولاد، امضایم کند
قبل از آن اما #رضایم با #رضای_مادرم
از #حرم، سوغات باید برد، سوغاتم دل است
دل که باشد جایگاه و جانفدای مادرم
در #مُحرم، دیدنِ هر چیز در من #روضه است
می روم بازار و درگیر حنای مادرم
یاد جسم تو می افتم زیر سُمّ اسب ها
#زعفران وقتی که می گیرم برای مادرم
#تربتت، قرصی ست که زیر زبان باید گذاشت
چیست غیر از این دوای من، شفای مادرم
مادرم می ترسد و می لرزد از #بازار_شام
می روم امسال #سوریه به جای مادرم
#محمد_عابدی
#اشعار_دفاع_مقدس
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🙏🌷 برای #عباسبنعلی (ع) و #امام_رضا_علیهالسلام
پیوند #خورشید_خراسان و #ماه_کربلا
#دریا
.............
از آب #سقاخانه، خاکم گشت دریا
از پیش چشمم ناگهان بگذشت دریا
نام تو آمد بر لبم ای #ماه_کامل
چشمان من مَدّ کرد و #ساحل گشت #دریا
کوبنده تر از موج، زد بر قلب صخره
هر بار اما خسته تر برگشت #دریا
آمد #برادر بر سر بالین #سقا
از اشکِ دامنگیرِ او شد دشت دریا
او بی خبر بود از خودش در #مجلس_شام
دیدند جا شد در دل یک #تشت، دریا
با روضه اش از #کربلا تا #مشهد آمد
دریا به دریا، چشم من... تا #هشت_دریا
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭🤦🏻 به پیشگاه #امام_رضا (ع)
#سوغات_سفر_مشهد
#شهریور_۱۴۰۳
#چهارشنبههای_امامرضایی
#داغ_فراق
....................
چشمِ صحراگَردم از #داغ_فراقت شد #فرات
ای #رضایی که دلم را #کربلا کرده نگات
تا لبی از نام زیبای تو دفتر، تر کند
خوشنویسم کن #مسیحارود، خشک است این دوات!
حال ما #مردم به #چشمِ_بینیازت بسته است
#سنگ را #آیینه کن با پرتوی از #نور_ذات
#نور و #باران و #نفس را با تو باید بو کشید
#روحِ ما بی توست مثل خانه های بی حیاط
رنگ و بوی دیگری می گیرد اصلاً #زندگی
#زعفران، حل می شود وقتیکه در #چای_نبات
کاش من هم #کودکی بودم که #نزدیک_حرم
با سلامی می کند هر روز یک گوشه، بساط
کاش من هم #زائری بودم که هر طوری شده
رد شده از #مرز و آورده سلامی از #هرات
کاش من هم حال خوب #آذریها بودم و
#انقلابت را به #آتش می کشیدم با #بیات ۱ و ۲
تا #موذنزاده، با عطر #نماز آمد به صحن
پیرمردی گفت: «مَردم... #الصلوة و #الصلوة»!
روضه ی #جد تو را سربسته خواندم در #حرم
پیش #زهرا می کنم #شبهای_جمعه، احتیاط
هر که #فانی شد در آغوش خدا، با خلق گفت:
دیدن روی تو باشد #باقیاتُالصّالحات
#مقصدی دیگر نمی بینم برای #ماه_عسل
#شاهِ طوسیّ و منِ #سرباز، پیشت #کیش و #مات
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
............................................
۱. صحن انقلاب
۲. آواز بیات که اذان موذن زاده هم در این دستگاه (بیات ترک) اجرا شده
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
✊🏻🇱🇧🇵🇸✊🏻 تقدیم به #جبهه_مقاومت و #شهید_سیدحسن_نصرالله
نیفتاده
................
ازین دست اتفاقاتِ معظَّم، کم نیفتاده
#حسن بر خاک افتاده ولی پرچم نیفتاده
نمی خواهم بگویم آسمان ها بر زمین آمد
نمی خواهم بگویم اتفاقی هم نیفتاده
هنوز از حنجر گلدسته های سبز و نورانی
صدای جاریِ #پیغمبر_اکرم نیفتاده
هنوز #آیات_قرآن می رسد بر گوش دنیایی
که از #نخل_شهادت، قامت #میثم نیفتاده
#حسن، عمری به دنبال #شهادت بود و خندان است
به ابروی #امام_عصر حتی خم نیفتاده
جهان باید بداند که من #ایرانِ_سرافرازم
#درفش_کاویان و #پرچم_رستم نیفتاده
اگر که #زلزله افتاده در جان و دل #ارگم
ولی نام بلندم از دهان #بم نیفتاده
در این #لبنانِ خوش آب و هوا حتی
گذار سیبِ شک بر حضرت #آدم نیفتاده
چه #لبنانی که #شام و #کربلا و #کوفه شد یکجا
اگرچه دیده داغ بی امان و غم، نیفتاده!
رکابِ دل، ترَک خورد از #سلیمانی و #نصرالله
ولی از دستمان #انگشترِ_خاتم نیفتاده
اگرچه خیمه ها #آتش گرفت اما خدا را شکر
که بر #اهل_حرم، چشمان نامحرم نیفتاده
خدا را شکر بعدِ کشتن #مردان_غیرتمند
نگاه هرزه ای بر دامن #مریم نیفتاده
خدا را شکر #مهدی هست و #روزی می رسد از راه
خدا را شکر پرچمدارِ این عالم نیفتاده
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#شهادت_سیدحسن_نصرالله
#ضاحیه_بیروت
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
✊🏻🇱🇧🇵🇸✊🏻 تقدیم به #جبهه_مقاومت و #شهید_سیدحسن_نصرالله
نیفتاده
................
ازین دست اتفاقاتِ معظَّم، کم نیفتاده
#حسن بر خاک افتاده ولی پرچم نیفتاده
نمی خواهم بگویم آسمان ها بر زمین آمد
نمی خواهم بگویم اتفاقی هم نیفتاده
هنوز از حنجر گلدسته های سبز و نورانی
صدای جاریِ #پیغمبر_اکرم نیفتاده
هنوز #آیات_قرآن می رسد بر گوش دنیایی
که از #نخل_شهادت، قامت #میثم نیفتاده
#حسن، عمری به دنبال #شهادت بود و خندان است
به ابروی #امام_عصر حتی خم نیفتاده
جهان باید بداند که من #ایرانِ_سرافرازم
#درفش_کاویان و #پرچم_رستم نیفتاده
اگر که #زلزله افتاده در جان و دل #ارگم
ولی نام بلندم از دهان #بم نیفتاده
در این #لبنانِ خوش آب و هوا حتی
گذار سیبِ شک بر حضرت #آدم نیفتاده
چه #لبنانی که #شام و #کربلا و #کوفه شد یکجا
اگرچه دیده داغ بی امان و غم، نیفتاده!
رکابِ دل، ترَک خورد از #سلیمانی و #نصرالله
ولی از دستمان #انگشترِ_خاتم نیفتاده
اگرچه خیمه ها #آتش گرفت اما خدا را شکر
که بر #اهل_حرم، چشمان نامحرم نیفتاده
خدا را شکر بعدِ کشتن #مردان_غیرتمند
نگاه هرزه ای بر دامن #مریم نیفتاده
خدا را شکر #مهدی هست و #روزی می رسد از راه
خدا را شکر پرچمدارِ این عالم نیفتاده
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#شهادت_سیدحسن_نصرالله
#ضاحیه_بیروت
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
از غزلی برای قمر بنی هاشم
#وحدتش را گریه کردم! #کثرتش را بیشتر!
#کربلا پُر بود از #عباس... آن خیرِ کثیر
دست های او #قلم شد تا که بنویسی از او
ای قلم از بی وفایی در #قلمدانت بمیر!
#خوشنویس آمد که بنویسد شبی، «#عباس» را
بعدِ ساعت ها نوشت او: «#عین» را با چند تیر
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
به پیشگاه #حسین و #علی_هایش
😭🖤 به پیشگاه #زینب و #علمدارش
#دستور_زبان_عشق
..............
از وقتی با تو آشنا شدم
جهان را #کربلا می بینم!
مگر نه اینکه تو #کلمه ای!؟
مگر نه اینکه تو #نقطه ای!؟
مگر ... (سه نقطه)
#علی_اکبر نیست!؟
مگر ، (ویرگول)
#علی_اصغری نیست که از تشنگی به خود پیچیده!؟
من شنیده بودم که #حسین، #علی_اصغر را با سر به خاک سپرد
اگر این صحیح است پس ؛ (نقطه ویرگول) از کجا آمده!؟
نکند #ماجرای_نیزه درست باشد!؟
: (دو نقطه)
#چشمان_قمر_منیر_بنی_هاشم است که خیمه ها را می پاید
آه...
شک ندارم که «» (گیومه) را از روی #دستان_علمدار ساخته اند که هنوز در آسمان علقمه، قنوت گرفته
❓مگر ؟ (علامت سوال)
عصایی نیست که بر سر #حسین خورده!
❗مگر ! (علامت تعجب)
همان نیزه ای نیست که #سری از آن افتاده ؟!
- (خط تیره) همان #راه_کربلا_به_شام است که روزگار #زینب را سیاه کرد
- (خط فاصله) ای که بین نام #حسین و #زینب نشست و چهل سال بینشان جدایی انداخت
همان خطی که حالا #سفید شده و در #جاده_اربعین، پا به پایم می آید
جاده ای که پایانش . (نقطه) است
نقطه ای که کم کم #طلایی می شود و در چشمانم برق می زند
نقطه ای که روز اول تا در #نجف گفتند:
#هر_که_دارد_عطش_کرببلا_بسم_الله
در زیر #باء_بسم_الله خودنمایی می کرد.
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
💚 برای #امام_حسن (ع)
خاطرات کوچه 😭
.....
زندگی را می توان با خنده ای از سر گرفت
آه... اما نه در آنجا که عزیزی پر گرفت
خاطراتِ کوچه را می زد قدم با اضطراب
سال ها در خانه ی خود، روضه مادر گرفت
وای از آن روزی که غافلگیر شد با ازدحام
دور تا دورِ جهانش را چهل کافر گرفت
جنگ با دشمن فقط در بین میدانگاه نیست
گاه باید در میان کوچه ها سنگر گرفت
رد شد از روی سرش، دستانِ سنگین کسی
سیلیِ ملعون، تمام کوچه را در بر گرفت
این ولی کافی نبود! آتش به جان دین زدند
هیزم آوردند و از این... کار بالاتر گرفت
با لگد کوبید #زهرا را به دیواری که ریخت
انتقام غزوه ها را از #علی، آخر گرفت
باغبان خسته تا مسجد رسید و شوکه بود
او که یاسی کاشت و یک مشت، خاکستر گرفت
روضه ها را بارها کردم مرور و گفته ام
مزد خدمت کردنش را خوب، #پیغمبر گرفت
تا بماند بعدِ پروازِ پرستو، روی پا
#مجتبی از آسمان، یک فرصت دیگر گرفت
با برادر، انس و الفت داشت و با دیدنش
از عطش لبریز شد! تا... چشم های تر گرفت
#کربلا را گاه می دید و صدا می زد: «#حسین -
قلبم از گودالِ آه و... کُندیِ خنجر گرفت»
تا نباشد حس غربت در دل معصومشان
دست #عبدالله و #قاسم را #علی_اکبر گرفت
آنقدَر فریاد زد صلح و سلوک و عشق را
که صدای بی قرارش روی هر منبر گرفت
سال ها از #صلح گفت و... #جنگ را مغلوبه کرد
درس زیبایی از او... آن روزها خواهر گرفت
آتشش زد جعده با زخم زبان و بعد از آن
جام زهر آورد و جانش را به یک ساغر گرفت
تیر آمد روی تیر و زخم آمد روی زخم
روز تشییع تنش، باران تندی درگرفت
#محمد_عابدی
#اشعار_حسنی_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
💚 برای #امام_حسن (ع)
خاطرات کوچه 😭
.....
زندگی را می توان با خنده ای از سر گرفت
آه... اما نه در آنجا که عزیزی پر گرفت
خاطراتِ کوچه را می زد قدم با اضطراب
سال ها در خانه ی خود، روضه مادر گرفت
وای از آن روزی که غافلگیر شد با ازدحام
دور تا دورِ جهانش را چهل کافر گرفت
جنگ با دشمن فقط در بین میدانگاه نیست
گاه باید در میان کوچه ها سنگر گرفت
رد شد از روی سرش، دستانِ سنگین کسی
سیلیِ ملعون، تمام کوچه را در بر گرفت
این ولی کافی نبود! آتش به جان دین زدند
هیزم آوردند و از این... کار بالاتر گرفت
با لگد کوبید #زهرا را به دیواری که ریخت
انتقام غزوه ها را از #علی، آخر گرفت
باغبان خسته تا مسجد رسید و شوکه بود
او که یاسی کاشت و یک مشت، خاکستر گرفت
روضه ها را بارها کردم مرور و گفته ام
مزد خدمت کردنش را خوب، #پیغمبر گرفت
تا بماند بعدِ پروازِ پرستو، روی پا
#مجتبی از آسمان، یک فرصت دیگر گرفت
با برادر، انس و الفت داشت و با دیدنش
از عطش لبریز شد! تا... چشم های تر گرفت
#کربلا را گاه می دید و صدا می زد: «#حسین -
قلبم از گودالِ آه و... کُندیِ خنجر گرفت»
تا نباشد حس غربت در دل معصومشان
دست #عبدالله و #قاسم را #علی_اکبر گرفت
آنقدَر فریاد زد صلح و سلوک و عشق را
که صدای بی قرارش روی هر منبر گرفت
سال ها از #صلح گفت و... #جنگ را مغلوبه کرد
درس زیبایی از او... آن روزها خواهر گرفت
آتشش زد جعده با زخم زبان و بعد از آن
جام زهر آورد و جانش را به یک ساغر گرفت
تیر آمد روی تیر و زخم آمد روی زخم
روز تشییع تنش، باران تندی درگرفت
#محمد_عابدی
#اشعار_حسنی_فاطمی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭✋🏻 #سفرنامه_کربلا
#گفتم_حسین
.....................
روز اول #جمکرانی شد دلم، گفتم حسین
روز دوم آسمانی شد دلم، گفتم حسین
#کربلا را گریه کردم روز سوم تا #نجف
روز آخر نهروانی شد دلم، گفتم حسین
تن به دریای #امینالله زد چشمان من
غرق شعر و شعرخوانی شد دلم، گفتم حسین
در وداعم با #علی پر شد قنوتم از #فرج
هرچه که #صاحبْزمانی شد دلم، گفتم حسین
#مرز_مهران، اول دلتنگی دیوانه هاست
با سلامی قدکمانی شد دلم، گفتم حسین
سوختم در سردیِ #میدان_هفتادودوتن
از غمت آتشفشانی شد دلم، گفتم حسین
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#کاروان_شاعران_آیینی_قم
#آذر_۱۴۰۳
#ایام_فاطمیه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
👌 در ستایش مادران امام رضاییِ شهدای مدافع حرم
و آنها که در روزهای ابتدایی سوریه به مبارزه با داعش رفتند
مادرم
...........
دلخوشم تنها به لبخند و دعای مادرم
هرچه دارم، دارم از شبْ گریه های مادرم
#فاطمیه آمده، کوچه... دلش تنگِ عزاست
ابریِ ابری شده، حال و هوای مادرم
من هم ای ارباب، حساسم به نام #فاطمه
#فاطمه، شام است و کوفه، کربلای مادرم
کوچه کوچه گشتم این شهرِ بدون عشق را
مادرت را دیدم آخر در صدای مادرم
از قنوتش زندگی می گیرم، او هم #فاطمه ست!
گاه می ترسم ولی از ربّنای مادرم
مرگ می خواهد میان روضه های مادرت
کوچه ها پُر می شود از وای وای مادرم
ما نمک گیرِ شماییم و سرِ این سفره ایم
ریخته #زهرا نمک ها... در غذای مادرم
با #مُحرم رنگ و بوی دیگری دارد دلم
دسته ها می آید و من هم عصای مادرم
#کربلا آتش به جانم می زند، نی می شوم
نوحه می خوانم برایت - همنوای مادرم
#کربلا را باید از #مشهد گرفت، اما چطور!؟
گفته سلطان جهان: من خاک پای مادرم
می روم تا #پنجره_فولاد، امضایم کند
قبل از آن اما رضایم با #رضای_مادرم
از #حرم سوغات باید برد، سوغاتم دل است
دل که باشد جایگاه و جانفدای مادرم
در #مُحرم، دیدنِ هر چیز در من #روضه است
می روم بازار و درگیر حنای مادرم
یاد جسم تو می افتم زیر سُمّ اسب ها
#زعفران وقتی که می گیرم برای مادرم
#تربتت، قرصی ست که زیر زبان باید گذاشت
چیست غیر از این دوای من، شفای مادرم
مادرم می ترسد و می لرزد از #بازار_شام
می روم امسال #سوریه به جای مادرم
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#اشعار_دفاع_مقدس
#اشعار_رضوی_عاشورایی
#روز_مادران_شهدا
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🤦🏻😭🖤 برای خانم #امالبنین (س) و #ابوالفضلالعباس (ع)
#امالشفا
...................
تو را از بین صدها گُل برای خود جدا کرده
#علی با دیدنت ای #فاطمه یاد خدا کرده
تویی آن ماهِ پنهان در پس ابرِ حیا، بانو
که خود را در دل #مولا به لطف شرم، جا کرده
عروس خانه مولا، خودش را #خادمه خوانده
ولی او را #علی #بانوی_بانوها صدا کرده
چه بانویی که #مَحرم شد، چه بانویی که #مُحرِم شد
چه بانویی که با #سعی اش در این #کعبه، صفا کرده
تویی، نور و... #علی، نورٌ علیٰ نور و... تبارت، نور
خدا چشم تو را آیینه ی #شمسُالضّحی کرده
شنیدم #مهر و #ماهت را گرفته #کربلا از تو
و آتش، پای ظلمت را به قلب خیمه وا کرده
شنیدم #زینب پردهنشینت رفته در بازار
امان از #شام! در حق عزیزانت جفا کرده
همین که #کاروان از #کربلا برگشته؛ #زینبوار -
شده #امالبنین، امالشّفاء و... کارها کرده
نه تنها #مادر_آب است مثل #فاطمه این زن
خدا عباسِ او را نیز الگوی وفا کرده
#اَبَ الاَنگور، در میخانه ی #امالبنین، شد می
و #ساقی، حق فرزندیِ خود را خوب ادا کرده -
چنانکه آسمان کرده زمین را از #غدیرخم
که حتی ارمنی را با #ولایت آشنا کرده
برو در #کربلا گلدسته هایش را تماشا کن
ببین در #کفالعباسش چه غوغایی بپا کرده
#قنوت دست هایش را به ساق عرش گسترده
قنوت تشنگان را اینچنین #حاجتروا کرده
#ادب یعنی همین که او به پاس کودکی هایش
به یاد #فضّه، ایوانِ بلندش را #طلا کرده
برای آنکه مَشکی را ببخشد بر لب خیمه
سرش را داده و «پیراتنش» را بوریا کرده ۱
برای پیریِ #امالبنین، دستان سبزش را
قلم کرده قلم کرده، عصا کرده عصا کرده
بنازم هیئتش را که... #امامعصر هم آنجاست
عموجانش، جهانِ مرده را #دارالشفا کرده
#محمد_عابدی
قم المقدسه
.............................................
۱. پیراتن: واژه ابداعی شاعر متشکل از پیراهن و تن
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🙏🏻 برای #عقیله_بنی_هاشم_زینب_کبری (س)
زنی را...
................
زنی را میشناسم دامنش دریا
زنی را میشناسم سینه اش صحرا
زنی نستوه، همچون کوه، پابرجا
همان دختر که شد همسر به #عبدالله
همان خواهر که شد مادر به #ثارالله
زنی را میشناسم مرتضی سیرت
زنی را میشناسم فاطمه صورت
زنی که عالَمی دارد سرش غیرت
همان خورشیدِ بی سایه، همان ماهی
که هر شب با علی می کرد همراهی
نگو #زینب! بگو #چشمان_پیغمبر
نگو #زینب! بگو شیرخدا... #حیدر
نگو #زینب! بخوانش #سوره_کوثر
«ألَم نَشرح لکَ صَدرک» مرام اوست
«شکیبایی» همان درس قیام اوست
نگو #زینب! بگو سردار و سرلشکر
نگو #زینب! بگو #قاسم، بگو اکبر
نگو #زینب! بگو #عباس آب آور
پناه خیمه ها در #کربلا بوده
همان که خطبه غراء فرموده
خدایا #زینبی کن سینه ی ما را
بیاور با #فرج، آیینه ی ما را
معطر کن از او آدینه ی ما را
که ما شب زنده داران در پی نوریم
اناالحق گوی دارِ صبحِ منصوریم
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#زینب_کبری_س
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🙏🏻🌷 به پیشگاه #امامزاده_سیدمحمد فرزند امام هادی (ع)
#باب_حاجات
....................
تا که در گوشش #ولیالله اذان می داد
در دل گهوارهاش خود را تکان می داد
مایهی دلگرمی اهل #صرایا بود ۱
بر تن بیروحِ شهری سرد، جان می داد
با #حسن (ع)، در نوجوانی پیرمردی شد
دست #هادی بر سلوک او توان می داد
هرکه از مصداق آیات و #ولی می گفت
بیدرنگ آنجا امامش را نشان می داد
هرکه خاک از او طلب می کرد، جای آن
دست او را می گرفت و آسمان می داد
دشمن #عباسیان بود و #علیباور
تا دم آخر ولی شب را امان می داد ـ
شاید از چشمان ظلمت، گُل کند نوری
شاید از دستِ شِفا، بینا شود کوری
اهل تسلیم است و سَلم و سِلم و سلمان است ۲
او به معنای حقیقی یک #مسلمان است
علم خود را از #امامالعارفین دارد
در صف بی منطقی ها، تیغ برهان است
ابروانش، قوّه ی قهریه ی قریه
چشم او بر هرچه دعوا، حرف پایان است
#باب_حاجات است و دستانش #ابوالفضلی
دل به دریا می زند از بس که طوفان است
از کسی ترسی ندارد وقت جنگیدن
هر زمان باید که باشد بین میدان است
ما قسم خوردیم بر #عباس اگر یک عمر
نام او #سوگند_اعراب است و #قرآن است
شاعری بی پرده ام #سیدمحمد جان
تازه کشفت کرده ام #سیدمحمد جان
از کدام اعجاز چشمت، پرده بردارم!؟
سر به زانوی کدام آیینه بگذارم!؟
کاش می شد بیش از این پیش تو می ماندم
در #زیارتهای_دوره، کم تو را دارم
آن شبی که می شوم مهمان لبخندت
قطره قطره می چکم تا صبح بیدارم
از عمو #موسیمبرقع هدیه آوردم ۳
بر ضریحت بوسههای سبز میکارم
کم نخواهم خواست از تو حضرت دریا
بی تو در خود غرق و با تو غرقِ بسیارم
بار آخر، بعدِ #سرداب آمدم پیشت
همچنان اما بِدان، مشتاق دیدارم
#کربلا را از تو میخواهم، #فرج را نیز
#سامرا را از تو می خواهم #فرج را نیز
#محمد_عابدی
قم المقدسه
.......................................
۱. «صرایا» در سه فرسخی مدینه که حضرت امام موسی بن جعفر (ع) آنرا بنیان نهاده بود و محل تولد سیدمحمد است.
۲. سَلْم از واژگان قرآن کریم به معنای كنار بودن از آفات ظاهرى و باطنى و سِلْم به معنای صلح است.
۳. حضرت موسی مبرقع فرزند بلافصل امام جواد (ع) و سمانه مغربیه که ایشان مادر امام هادی (ع) نیز هستند. مزار موسی مبرقع در چهلاختران قم می باشد.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤🥺 برای #شهادت_امام_هادی (ع)
رفت و آمد
.............
نگاه کردم و دیدم فقط خطا رفتم
تمام عمر پی یار بی وفا رفتم
چقدر زندگی ام را به ناکجا بردم!
چقدر بندگی ام را پی هوا رفتم!
تو #هادی دل من بودی و منِ گمراه
به جای ماه، به سمت ستاره ها رفتم
میان طعنه امواج، غرق شد نفَْسم
اگرچه بود #خدا، سمت ناخدا رفتم
تو پل شدی که منِ تکهپاره پا گیرم
تو #سعی کردی و چون رود، باصفا رفتم
در آسمانِ «#غدیریه»، از تو #سبز شدم
و مستِ #خُم شدم و سرخوش از #ولا رفتم
همیشه آمده ام #سامرا و با اذنت
بریده ام سر نفس و به #کربلا رفتم
قسم به جان «#محمد» که خود #ابوالفضلیست ۱
نگفته حاجت خود را، به #نینوا رفتم
تو آشنای من و من غریبه ام با خود
غریب بودم و از پیشت آشنا رفتم
چه انتخاب قشنگی که بعد دیدن تو
برای خویش کسی بودم و... گدا رفتم!
#زیارت تو اگرچه #سریع و خلوت بود
قسم به جد تو که با دلی #رضا رفتم
به حرمت غزلی که نفسنفس زده است
مسیر آمدنت را! چه بیصدا رفتم
تو را به «#خان_صَعالیک» میهمان کردند
شنیدم این جریان را و مبتلا رفتم
به زهری از #متوکل شدی تو #زهرا و
شبیه تو، من از این روضه با عصا رفتم!؟
#محمد_عابدی
قم المقدسه
......................................
ا. امامزاده سید محمد فرزند بلافصل امام هادی (ع) و برادر تنی امام حسن عسکری که مقبرهٔ او در ۵۰ کیلومتری جنوب سامراء، شمال بغداد و نزدیک قریهای به نام بلد واقع شدهاست.
۲. سربازان متوکل، امام هادی (ع) را در «خانِ صَعالیک» (محل استقرار و تجمع گدایان و مستمندان) نگاه داشتند و روز بعد به خانهای که برای اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود، بردند. به نظر صالح بن سعید، این اقدام به قصد تحقیر امام انجام شده است.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15