eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
410 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
118 ویدیو
23 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
🤦🏻😭 وصف از زبان بصیرت ............... کوفه چه دارد جز دروغ و فتنه ی پیوسته اش!؟ باید که ترسید از عوام الناس و از وارسته اش! جوهر ندارد کوفی و خون می چکد از مُِهر او بوی خیانت می دهد هر نامه ی سربسته اش تسلیم، راه کوفه بوده ست و دورویی، سیرتش بدبخت آنکه بوده با تصمیم خود، دلبسته اش دارالخلافه بدتر از شهر است و از خالی پُر است کِرموتر از این میوه باشد ای مسلمان، هسته اش! - جنت حسین بن علی ست! عزت، حسین بن علی ست غافل شد از کرب و بلا، هر کس که شد وابسته اش - قدری بصیرت بود اگر، آینده می شد «آینه» پیداست از دارالاماره گنبد و گلدسته اش دست مرا بستند و در کوچه کشیدندم به خاک یاد عمو افتادم و آن دست های بسته اش پهلوی من آزرده شد با چکمه ی سرخِ بُکَیر ۱ یاد حسین افتادم و آن مادر دلخسته اش قم المقدسه ......................................... ۱. بُکَیر بن حمران احمری: قاتل مسلم بن عقیل 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🖤 برای که در خون می تپد و هنوز زندگی می کند آتش گرفته❤️‍🔥 ................... شب شده چون روز روشن، نیست دیگر ماه آسمان آتش گرفته، بومِ خون است... آه بر تخت، خوابِ مرگ می دیدند موشکی آمد به استقبال درمانگاه خودخوری خوب است اما شعر باید گفت هر که با هر آنچه دارد می شود همراه! انتظاری نیست از و بلکه با این زخم، شوند مرگ بر هر کس که نان در خون مردم زد مرگ بر هر کس که شد همسفره با اشباح ماهند و شب، موهای یلداشان مرگ بر هر کس که زندان کَردشان در چاه دفترم شد یک کبوتر، نامه شد شعرم نامه ای از جنس آه و آه و آه و آه... را دیدم که حین راهیِ و بودند و و است ، این شب ها «» شد و... جهان، مداح ، سیراب از خونِ خودند اینجا... می شود آیا بخوانم روضه ای کوتاه!؟ دست و پا زد کودکی در خون و... یک نفر با حضرتِ دریا نشد همراه! ساحران، این بار از قوم خودت هستند کو عصا و اژدهایت ای کلیم الله!؟ امتحان تو یهودا بود و در اسلام بود مثل او، جهانگیری چنین بدخواه او که غاصب بود و حق آسمان را خورد او که پیشِ دشت مولا بود کوهی کاه ای یهودی های افراطی کجا هستید!؟ موش ها...! رفتید در سوراخ و مخفیگاه!؟ انگلستان است وقتی که پدرخوانده می شود فرزند او از بیخ و بن، گمراه گربه ی ایران شده شیری تنومند و... پوزه ات را می کِشد بر خاک، ای روباه دست از دیوانگی بردار اسرائیل می شوی لِه زیر پای قدس و حزب الله! تا سقوطت آنچنان چیزی نمانده ست و صاحب ما می رسد با ذوالفقار از راه می رسد با ذوالفقار و با تو خواهد کرد آنچه که با هند، روزی کرد نادرشاه قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤😭 برای دلواپس ................. هر سال که آمد از راه دلواپس شدم گفتم آه رفتم به تا اذن بگیرم از و ، شب اول از غریبی جان داد از ظلمت گفت و دل های سیاه گفتم از همان قافله که آمد به زمین وقت پگاه رفتم به خرابه... پیِ سر پرپر شدم از سوختنِ با نام و نگاه ، پر از تؤبه شدم تا گفت ، از ترک گناه قلبم شب پنجم و ششم گفت با بی قرار و با گفتم از تو از تیر سه شعبه و وداعی جانکاه ترسم به شهادت برسیم ما سینه زنان، تا که بخواند مداح «ای اهل حرم» خواند و به سر زد خورشید خاموش نشد در ... ماه ای وای دلم خالی شد دیدم سر نیزه ها سری را ناگاه آتش زدن خیمه به چشمم آمد غارت شدن در قربانگاه باید که کجا بریزم این غم ها را باید که بیایم انشاءلله بگذار را بکشم در آغوش بگذار که با باشم همراه قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👌 در تقدیم به مادران و و .................... دلخوشم تنها به و مادرم هرچه دارم، دارم از مادرم آمده، ... دلش تنگِ عزاست ابریِ ابری شده، حال و هوای مادرم من هم ای ، حساسم به نام ، است و ! مادرم! گشتم این شهرِ بدون عشق را مادرت را دیدم آخر در صدای مادرم از قنوتش زندگی می گیرم، او هم ست! گاه می ترسم ولی از ربّنای مادرم مرگ می خواهد میان روضه های مادرت پُر می شود از وای وای مادرم ما نمک گیرِ شماییم و سرِ این سفره ایم ریخته نمک ها... در غذای مادرم با رنگ و بوی دیگری دارد دلم دسته ها می آید و من هم عصای مادرم آتش به جانم می زند، می شوم می خوانم برایت - همنوای مادرم را باید از گرفت، اما چطور!؟ گفته : من خاک پای مادرم می روم تا ، امضایم کند قبل از آن اما با از ، سوغات باید برد، سوغاتم دل است دل که باشد جایگاه و جانفدای مادرم در ، دیدنِ هر چیز در من است می روم بازار و درگیر حنای مادرم یاد جسم تو می افتم زیر سُمّ اسب ها وقتی که می گیرم برای مادرم ، قرصی ست که زیر زبان باید گذاشت چیست غیر از این دوای من، شفای مادرم مادرم می ترسد و می لرزد از می روم امسال به جای مادرم قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🌺🤦🏻 به پیشگاه (عج) در روز ایشان رد می شود ........... خورشید در شب می دمد، از خواب ها رد می شود لبخند بر لب دارد و از قاب ها رد می شود از پله ها بالا می آید می رود بر پشت بام خلوت نشینِ خانه از ها رد می شود تا خنده هایش گُل کند در ی باران شده از ی تنهایی و محراب ها رد می شود یوسف ترین ها دستشان را می بُرند از دیدنش وقتی که از بین همه جذاب ها رد می شود چون پیچکی بر شانه ی دیوارها گُل می کند از خانه های گرمِ دقّ الباب ها رد می شود پا می گذارد از نگاهِ پنجره در کوچه و از سایه ی طولانی مهتاب ها رد می شود ، خبر دارد که شب را دور می اندازد و خورشید من، از روی اسطرلاب ها رد می شود می شود بر آسمانِ شبزده چون کشتی نوح از دل گرداب ها رد می شود دریا به چشم خویش خواهد دید در روز یک شاه ماهی از دل قلاب ها رد می شود دل، کودک است و تا کند کوتاه، راه درس را به لب می خواند و از آب ها رد می شود قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✊🏻🇱🇧🇵🇸✊🏻 تقدیم به و نیفتاده ................ ازین دست اتفاقاتِ معظَّم، کم نیفتاده بر خاک افتاده ولی پرچم نیفتاده نمی خواهم بگویم آسمان ها بر زمین آمد نمی خواهم بگویم اتفاقی هم نیفتاده هنوز از حنجر گلدسته های سبز و نورانی صدای جاریِ نیفتاده هنوز می رسد بر گوش دنیایی که از ، قامت نیفتاده ، عمری به دنبال بود و خندان است به ابروی حتی خم نیفتاده جهان باید بداند که من و نیفتاده اگر که افتاده در جان و دل ولی نام بلندم از دهان نیفتاده در این خوش آب و هوا حتی گذار سیبِ شک بر حضرت نیفتاده چه که و و شد یکجا اگرچه دیده داغ بی امان و غم، نیفتاده! رکابِ دل، ترَک خورد از و ولی از دستمان نیفتاده اگرچه خیمه ها گرفت اما خدا را شکر که بر ، چشمان نامحرم نیفتاده خدا را شکر بعدِ کشتن نگاه هرزه ای بر دامن نیفتاده خدا را شکر هست و می رسد از راه خدا را شکر پرچمدارِ این عالم نیفتاده قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✊🏻🇱🇧🇵🇸✊🏻 تقدیم به و نیفتاده ................ ازین دست اتفاقاتِ معظَّم، کم نیفتاده بر خاک افتاده ولی پرچم نیفتاده نمی خواهم بگویم آسمان ها بر زمین آمد نمی خواهم بگویم اتفاقی هم نیفتاده هنوز از حنجر گلدسته های سبز و نورانی صدای جاریِ نیفتاده هنوز می رسد بر گوش دنیایی که از ، قامت نیفتاده ، عمری به دنبال بود و خندان است به ابروی حتی خم نیفتاده جهان باید بداند که من و نیفتاده اگر که افتاده در جان و دل ولی نام بلندم از دهان نیفتاده در این خوش آب و هوا حتی گذار سیبِ شک بر حضرت نیفتاده چه که و و شد یکجا اگرچه دیده داغ بی امان و غم، نیفتاده! رکابِ دل، ترَک خورد از و ولی از دستمان نیفتاده اگرچه خیمه ها گرفت اما خدا را شکر که بر ، چشمان نامحرم نیفتاده خدا را شکر بعدِ کشتن نگاه هرزه ای بر دامن نیفتاده خدا را شکر هست و می رسد از راه خدا را شکر پرچمدارِ این عالم نیفتاده قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15