🙏🏻✋🏻🌷 برای #ماه_شعبان و #میلاد_امام_حسین (ع) و #حضرت_عباس (ع) و #امام_سجاد (ع)
#عید_پشت_عید
............
#ماه_شعبان است و چندین #عید_پشت_عید
#سوم_شعبان، جهان روشن شد از #خورشید
دشتِ شب ترسیده بود از سایه های هرز
#ماه، گل کرد و به داسش، هرزگی را چید
کودکی پا بر زمینِ بوریا بگذاشت
که میان آسمان آوازه اش پیچید
تا بگوید که غلام حلقه بر گوش است
بال خود را #جبرئیل آن شب به در کوبید
بست بر قنداقهاش، #فطرس دخیلِ بال
بعد از آن #حاجت گرفت و بر خودش بالید
لای لایش آیه های #فجر و #کوثر بود
چشم در چشم #حسن باید که می خوابید
کودکی شد رفت در کوچه، پیِ بازی
با همان #شمشیر_چوبی - شاخهای از بید -
آفتاب، او را زیادی دید که #زهرا
گونه و پیشانیاش را بارها بوسید
دست در دست #حسن هر وعده در #مسجد
شبههی خلقِ خدا را از #نبی پرسید
اهل #قرآن بود و پای #منبر مولا
مست شد از جامِ #ساقی بس که مِی نوشید
روزگار، او را همیشه #مبتلا می خواست
#ماجرای_کوچه پیش آمد! به خود لرزید
مادرش #پروانه شد در یک شب پرسوز
شمعِ در، خاکسترش را برد تا ناهید
#صَبّ_مولا باب شد هر صبح و شام، آری
بارها در #مسجد و در #کوچه شد تهدید
تا #یل_امالبنین از غم نجاتش داد
#فاطمه، #بازوی_حیدر را به او بخشید
#ماه_شعبان بود و #مَحرم، #مُحرِم او شد
#کعبه شد عباس و #حاجی دور او چرخید
گاه در #دریای_دستش، غرق بود و غرق
گاه از #دریای_چشمش، #روضه می بارید
#کربلا را دید در #گهوارهی_عباس
خون #اصغر را که از #قنداقه می جوشید
#کربلا را دید در چشمان گریانش
دشمنی را که به او یکریز می خندید
با خودش می گفت #عباسم، تو را دارم
دارم اول بر خدا بعدش به تو #امّید
آن #ابوالفضلی که #سقای_حرم بود و
زور بازویش به صد فرمانده می چربید
آن #علمداری که دادندنش #اماننامه
دیدهاش تر شد، نشد آلودهی تردید
باز #شعبان شد خدا #سجاد را رو کرد
او که #زینالعابدین شد، #مظهر_توحید
عارفی حتی نشد نزدیکِ او در #زهد
هرچه کرد از سجده و اعمال او تقلید
او که در #شام_بلا هم #مهر شد هم #ماه
او در #ویرانه می بارید و می تابید
«کربلا در کربلا می ماند اگر» می رفت
روضهها با #زینب و با #او شده جاوید
این جهان، بی #کربلا اصلا چه لطفی داشت!؟
این جهان، بی #کربلا اصلا نمی ارزید!
کاش با #لطف_امام_عصر، چندین سال
در #کویر_کربلا میشد دلم تبعید
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🖤 برای #امام_رضا (ع) و #زائران_روحانی_شهید که با #زبان_روزه در آغوش او جان دادند
#جنینِ_جنون
......................
#شوق یعنی یاکریمان دور #گنبد در طواف
#ذوق یعنی #شاعری در «#روضه» های اعتکاف
آمدم با هر چه دارم- با ندارم های خویش-
#عشق یعنی ماجرای آن زن پیر و کلاف
از سر من هم زیاد است اینکه می بینی مرا
گاه گاهی یک #نگاهی می دهد ما را کفاف
آنچه ما را می رساند تا تو...! #شور و #معرفت
آنچه ما را می کشاند تا تو...! #عین و #شین و #قاف
تا بشویم دور تا دور ضریحت را به اشک
بارها از #حج_واجب داده ام من انصراف
غرقِ امواج توام در بیکرانِ #مرقدت
از #زیارتنامه خواندن، آه... ما را کن معاف
در #حرم وا می شود نطق تمام زائران
پیش تو نرم است #مولاجان، زبان اعتراف
مادرم دیشب به خوابم آمد و آرام گفت:
قالیِ اشکی برای مادرش #زهرا (س) بباف
من همان #آهوترین_زندانی ام در بند خویش
#ضامنم ای کاش باشی، #توبه کردم از خلاف!
در مسیر کوی تو، یک #اربعین باران شدم
-داستان عشق #سی_مرغ و وصال #کوه_قاف-
#زائرانت، آسمانِ آبیِ باریدنند
#خادمانت اسوه ی سبز #حجابند و #عفاف
#سیزده_نور_زلال از ربّنایت جاری اند
خوش به حال من...! که من هم مستم از این #ائتلاف
#صبح_صادق می دمد هر روز از لبخند تو
سر برون می آورد خورشیدِ چشمت از شکاف
کیستم من بعد هر بار آمدن در این #حرم!؟
آن جنینی که جدایش کرده اند از بند ناف
عاشقم... یک عاشقِ از خویشتن خالی شده
هیچکس اندازه ی #عاشق ندارد انعطاف!
تا ابد زیر عبای دست تو میخانه شد
#دعبلانه هر که زد از عشق والای تو لاف
یا #سریع و یا #انیس و یا #حسیب و یا #رفیق
شد حسابم با تو بعد از این زیارت، صاف صاف
#کثرتِ_وحدت نمایان است از آیینه ها
ای کسانی که به سر دارید ننگ اختلاف!
#شیعه و #سنی یکی هستند در این آستان
راه حق دور است از هرگونه مکر و انحراف
با #زبان_صلح باید در دل مردم نشست
#تیغ_غیرت، هر کجا بیرون نیاید از غلاف!
می توان چون او #رضا (ع) بود و رضا بود از جهان
می توان چون او #علی (ع) بود و به وقتش در مصاف!
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🖤 پیشکش به #زهرای_مرضیه_سلاماللهعلیها
#دلیل
..................
از #کوچه گفتیم و نگفتیم از #صراط او
هی #روضه خواندیم و نگفتیم از #حیات او
ای کاش جای روضه های فاش می گفتیم
قدری از #ایمان و #مقامات و #صفات او
او، هم #دلیل_خلقت است و هم #دلیل_راه
ظلمت نمی ماند به لطف التفات او
آبی تر از #زهرا ندیدم در زمین، کس را
باید که دُر برداشت از دریای ذات او
عمری پی حذف #علی بودند بی دینان
اما کم آوردند آخر از ثبات او
افسوس از آنهایی که با کوهی سند، هر بار
جای #شهادت می نویسند از وفات او
شکی اگر در مرگ او داری بپرس از #میخ
میخی که نی شد، خورد در خون دوات او
#زهرا تمامش را به دین بخشید و آیینه
پیدا نخواهد کرد آهی در بساط او
بی تاب #زینب بود و #عباس و #حسینش که
یک چشم او شد #دجله و چشمی #فرات او
قلب زمان هم ایستاده در بنیهاشم
مانده #حسن در خشت ها همواره، مات او
هر نعمتی، با خود زکاتی دارد و باشد
#گریه_برای_غربت_مولا، زکات او
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🖤 برای #امام_رضا (ع) و #زائران_روحانی_شهید که با #زبان_روزه در آغوش او جان دادند
#جنینِ_جنون
......................
#شوق یعنی یاکریمان دور #گنبد در طواف
#ذوق یعنی #شاعری در «#روضه» های اعتکاف
آمدم با هر چه دارم- با ندارم های خویش-
#عشق یعنی ماجرای آن زن پیر و کلاف
از سر من هم زیاد است اینکه می بینی مرا
گاه گاهی یک #نگاهی می دهد ما را کفاف
آنچه ما را می رساند تا تو...! #شور و #معرفت
آنچه ما را می کشاند تا تو...! #عین و #شین و #قاف
تا بشویم دور تا دور ضریحت را به اشک
بارها از #حج_واجب داده ام من انصراف
غرقِ امواج توام در بیکرانِ #مرقدت
از #زیارتنامه خواندن، آه... ما را کن معاف
در #حرم وا می شود نطق تمام زائران
پیش تو نرم است #مولاجان، زبان اعتراف
مادرم دیشب به خوابم آمد و آرام گفت:
قالیِ اشکی برای مادرش #زهرا (س) بباف
من همان #آهوترین_زندانی ام در بند خویش
#ضامنم ای کاش باشی، #توبه کردم از خلاف!
در مسیر کوی تو، یک #اربعین باران شدم
-داستان عشق #سی_مرغ و وصال #کوه_قاف-
#زائرانت، آسمانِ آبیِ باریدنند
#خادمانت اسوه ی سبز #حجابند و #عفاف
#سیزده_نور_زلال از ربّنایت جاری اند
خوش به حال من...! که من هم مستم از این #ائتلاف
#صبح_صادق می دمد هر روز از لبخند تو
سر برون می آورد خورشیدِ چشمت از شکاف
کیستم من بعد هر بار آمدن در این #حرم!؟
آن جنینی که جدایش کرده اند از بند ناف
عاشقم... یک عاشقِ از خویشتن خالی شده
هیچکس اندازه ی #عاشق ندارد انعطاف!
تا ابد زیر عبای دست تو میخانه شد
#دعبلانه هر که زد از عشق والای تو لاف
یا #سریع و یا #انیس و یا #حسیب و یا #رفیق
شد حسابم با تو بعد از این زیارت، صاف صاف
#کثرتِ_وحدت نمایان است از آیینه ها
ای کسانی که به سر دارید ننگ اختلاف!
#شیعه و #سنی یکی هستند در این آستان
راه حق دور است از هرگونه مکر و انحراف
با #زبان_صلح باید در دل مردم نشست
#تیغ_غیرت، هر کجا بیرون نیاید از غلاف!
می توان چون او #رضا (ع) بود و رضا بود از جهان
می توان چون او #علی (ع) بود و به وقتش در مصاف!
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🔥🖤😭 پیشکش به #دلسوخته_کربلا_و_شام #امام_سجاد (ع)
این آقا
................
مردم! چه کشید در #سفر این آقا
از هرچه #خبر داشت خبر این آقا
در #خیمه، هزار بار دستانش رفت
بر #پهلو و بر #سر و #کمر این آقا
میرفت و میآمد نفسش با سختی
آری شده بود #محتضر این آقا
#آتش که به جان #خیمه افتاد نسوخت
آنقدر که داشت #چشم_تر این آقا
در #بند_اسارت به دل #مقتل رفت
کرد از وسط #روضه، گذر این آقا
شد #قافلهسالار و شنید از سر #نی
هرآنچه که باید از #پدر این آقا
هم دلنگران خواهرش #فاطمه بود
هم دلنگران یک #پسر این آقا
#دروازهی_ساعت چه به روزش آورد
دید از همه #داغ بیشتر این آقا
باید که میان #مَحرمانت باشی
تا درک کنی چه رفت بر این آقا
شد آب، میان #شاپرکها چون #شمع
شد قطره به قطره #مختصر این آقا
مثل عمویش #حسن جگرسوخته بود
از بس که جگر داشت جگر این آقا
با #خطبهی_غرّاء_و_عمیقش در #شام
بر #سنگدلان داشت #اثر این آقا
در ظاهرِ امر، شاخهای بود اما
بر #ریشهی_ظلم شد #تبر این آقا
امروز نبود روزیِ #روضه و #اشک
در #شامِ_بلا نبود اگر این آقا
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭🤦🏻 به یاد #امام_زمان (عج) که برای ما #زیارت_ناحیهمقدسه را هدیه دادند
#ناحیه
..................
#ناحیه میخوانْد
بانویی که چادرش #زینبی بود و کلامش #سکینه داشت
او میخواست #اوج بگیرد
اما در برخی #فرازها، #فرود میآمد
تا #رود شود بر آن #خاکی که ترک خورد
«السلام علی الخدّ التّریب»
دلم برای #گلهای_فرش سوخت که با چنگزدن من #پرپر شدند
کاش آنجا #خاکی بود تا بر سر بریزم
#روضه تمام شد اما #من شروع شدم
روضه تمام شد
همه رفتند و من ماندم
اما #آنی که ماند دیگر #من نبود
#محمد_عابدی
#رها_علینیا
قم المقدسه
#روضه_خانگی
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
#غزل_هفته_سیزدهم_چله_مهدوی
🙏🏻با اجازه امام زمان (عج) به #نیت_فرج و #گشایش_امور
#محرم_محرّم
.......................
#محرمِ خود کن مرا در این #محرّم
تا بگردم دور تو ای #کعبهی_غم
#سعی کردم #باصفا باشد نگاهم
چشمهایم شد به لطف #روضه، #زمزم
راه افتادم به دنبال تو از #حج
در کنار #کاروان_شور_و_ماتم
مثل #مولا از #فرج خواندم کماکان
دم زدم از تو به هر منزل دمادم
#کوفه را هرگز نمیبخشم اگرچه
گاه خود #کوفیترین_یار_تو بودم
#مُسلمت دلخوش به دعوت کردن ما
ما ولی دلبستهی #دینار و #درهم
#اربعین، خود را رساندم تا به #جنّت
تا #هوا را سر ببُرّم، باشم #آدم
راهی دریا شدم، تا بیکرانها
غرق در امواجِ رودارود پرچم
تا گرفتم در بغل، #ششگوشهاش را
تا شدم بارانتر از دریا و شبنم
ای که باریدی شب و روز از غروبش
ای که دیدی روضههایش را مجسّم
میرسد روزی که #پرچمهای_زخمی
با #قیامی_سبز، پیشت سر کند خم
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🔥🖤😭 پیشکش به #دلسوخته_کربلا_و_شام #امام_سجاد (ع)
این آقا
................
مردم! چه کشید در #سفر این آقا
از هرچه #خبر داشت خبر این آقا
در #خیمه، هزار بار دستانش رفت
بر #پهلو و بر #سر و #کمر این آقا
میرفت و میآمد نفسش با سختی
آری شده بود #محتضر این آقا
#آتش که به جان #خیمه افتاد نسوخت
آنقدر که داشت #چشم_تر این آقا
در #بند_اسارت به دل #مقتل رفت
کرد از وسط #روضه، گذر این آقا
شد #قافلهسالار و شنید از سر #نی
هرآنچه که باید از #پدر این آقا
هم دلنگران خواهرش #فاطمه بود
هم دلنگران یک #پسر این آقا
#دروازهی_ساعت چه به روزش آورد
دید از همه #داغ بیشتر این آقا
باید که میان #مَحرمانت باشی
تا درک کنی چه رفت بر این آقا
شد آب، میان #شاپرکها چون #شمع
شد قطره به قطره #مختصر این آقا
مثل عمویش #حسن جگرسوخته بود
از بس که جگر داشت جگر این آقا
با #خطبهی_غرّاء_و_عمیقش در #شام
بر #سنگدلان داشت #اثر این آقا
در ظاهرِ امر، شاخهای بود اما
بر #ریشهی_ظلم شد #تبر این آقا
امروز نبود روزیِ #روضه و #اشک
در #شامِ_بلا نبود اگر این آقا
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤🤦🏻😭 تقدیم به یادگار کربلا #امام_سجاد (ع)
نگفتهایم از او
..................
نگفتهایم از او غیر #گریه_و_زاری
کشاندهایم #علی را به #ذلّت_و_خواری
که بود آنکه #ابوالفضل، قوّت از او داشت
برای #قافله کرد، آنچنان #علمداری!؟
که بود آنکه به دلهای خسته مرهم بود
همان #پرستوی_زخمیِ_کوچ_اجباری!؟
که بود آنکه زمین خورد بیهوا اما
به کودکانِ زمینخورده داد دلداری!؟
که بود آنکه به #کاخ_ستم زبانه کشید!؟
به هُرم آن #تب_جانسوز و #داغ و #بیماری
که بود آنکه سراب از نگاه خلق گرفت!؟
به خشکسالیِ صحرای کفر شد جاری
نگفتهایم که او یکتنه #سپاهی بود
که زد به #لشکر_دشنام، ضربهای کاری ـ
به #خطبهای دهن #شام و #شامیان را بست
چنانکه شد پدرش روی نیزهها #قاری
چنانکه روی #یزید و #یزیدیان کم شد
#سکوت شد #سخن_شاعران_درباری
#موافقان خودش را به #صبر دعوت کرد
#مخالفان خودش را به #آبروداری
گذشت و... از دل تردیدها #یقین آمد
یقین، صدا شد و فریاد زد: فداکاری!
اگرچه که #خفقان بود بعدِ #عاشورا
#امام بود و #روایات و #پردهبرداری
به لطف #منبر او #کفر و #جهل شد نابود
و ذهن و قلب زمین شد از این و آن عاری ـ
که پای درس #علی، آسمانیان بودند ـ
به شوق مرتبه، درحال نکتهبرداری
#صحیفه شد نفسش در قنوت سجاده
به وقت #نافله میخواست از خدا یاری
ندای #فاطمهجانش به گوش میآمد
به #اضطرار و به هنگام هر #گرفتاری
تمام خاطرهها میچکید از چشمش
همین که #هلهله میشد میان #بازاری
#حماسهای که #علی زد به دست #گریه، رقم
شروعِ #روضه شد و #هیئت و #عزاداری
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤 غزلی در ۴۰ بیت پیشکش به #زائرین_اربعین_حسینی
#چلهی_عاشقی
.........................
«اپیزود اول»
ای یوسفِ لبخند تو، عیشالعُرفا
آتش زده عشق تو زلیخای مرا
تا چلچلهی نگاه تو راهی نیست
با #چلهی_عاشقی، رسیدم به خدا
از پنجرهای که رو به چشمت باز است
با حنجرهای که دل سپرده به شما
دلدل نکن و درِ قفس را وا کن
پرپر زدهام برایت از #عاشورا
آقا تو بگو بیایم این دفعه، چطور!؟
تنهایی...!؟ خانوادگی...!؟ با رفقا...!؟
«اپیزود دوم»
راهی شدهام باز در این جادهی عشق
راهی شدهام با علما و صُلَحا
پرسید کسی از منِ سرگشته، چطور!؟
گفتم #نفسِ_پنجرهفولاد_رضا
گفتند چه سود از این همه گریه و آه
گفتیم بسوزیم و نگوییم چرا...!
گفتند میان این همه رنگ... #سیاه!؟
گفتیم شبیم از غم او... این شبها
گفتند که #روضه و #عزاداری چیست!؟
گفتیم تلاقی دو رود و دریا
گفتند که #اربعین چه معنا دارد!؟
گفتیم که اربعین پر است از #معنا
گفتیم که بار عام فرموده #حسین (ع)
دیدارِ کریمانهی شاه است و گدا
انداخته #فرش_قرمزی_گسترده
از خون خودش #حسین در #کربوبلا
«اپیزود سوم»
رزمنده و شرمنده و دل کَنده، همه...
همراه شدند با #امام و #شهدا
از #جبهه هنوز در مسیر است، #حسین!
جانباز عزیزی که نیفتاد از پا
شد «#لشکر_صاحبالزمان، آماده»
در سایهی #فرماندهی_کل_قوا
گل کرده به پیشانیِ زائرهایت
سربند «#شهید_کربلا»، «#یا_زهرا»
ما در پی #انتقام_سیلی هستیم
ای بیخبر از روضه و داغ مولا
سرسبزتر از همیشه ماییم؛ ببین!
نزدیک #ظهور است... چه سنگید شما!؟
ای آینهی هستی و ای آیهی نور
با #پرچم_سرخ_یالثارات بیا
هنگام #برائت است در #حج_حسین (ع)
با مشت بزن بر دهن #امریکا
«اپیزود چهارم»
در راه، #مسیحی و #کلیمی دیدم
#ناقوس_حسین آمد آیا به صدا!؟
این ابرِ سیاهِ در نگاهش باران -
باید که ببارد چه زمانی و کجا!؟
بر نیزه نشستهای، سرت گرم خداست
ای کاش مرا ببینی از آن بالا
تا خستگیِ آه به ما غالب شد
آغوش گشودی و دویدی تا ما
هر چند که نصفهنیمه بودم با تو
تحویل گرفتی و خریدی من را
با ماه و ستاره گفتم از لبهایت
از صحبت خیزران و دندان؛ زیبا!
یک #روضه مرا کشت هزاران دفعه
جان دادن دخترِ کبودت جانا!
«اپیزود پنجم»
در راه توام اگرچه برمی گردم
باید چه کنم با غم دوری حالا
با اینکه نکردهام وداعی آنطور
سنگین شده سینهام دوباره آقا
برگشتم و دیدم حرم و گنبد را
آرام شود بلکه دلم -این رسوا-
تا #مرز نمانده چیزی و... آشوبم
آشوبتر از سرابها در صحرا
بگذار بسوزم از غمت چون مجنون
بگذار بسوزم از غمت ای لیلا
بگذار سلامی بدهم باز به تو
بگذار مرورت بکنم ای رؤیا
با #پرچم_ایران به خودم آمدم و
بر #خاک_وطن بوسه زدم چون #اُسرا
«اپیزود ششم»
در هیبت آسمان به #هیئت رفتم
با رخصتی از شاه و خداوند وفا
گفتند چه آوردهای از #کربوبلا
سوغاتی من #اشک و #عطش بود و #صفا
گفتم که چقدر زائرانِ حرمش
از #تربت پاک او گرفتند شفا!؟
حالا منم و خاطرههای سفرش
حالا منم و یک دلِ دلتنگ عزا
لبریز محرّمم #شهیدان، چه کنم!؟
یک سال صبوری نتوانم به خدا
#محمد_عابدی
#اشعار_اربعینی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🖤 برای #امام_رضا (ع) و #زائران_روحانی_شهید که با #زبان_روزه در آغوش او جان دادند
#جنینِ_جنون
......................
#شوق یعنی یاکریمان دور #گنبد در طواف
#ذوق یعنی #شاعری در «#روضه»های اعتکاف
آمدم با هر چه دارم- با ندارمهای خویش-
#عشق یعنی ماجرای آن زن پیر و کلاف
از سر من هم زیاد است اینکه میبینی مرا
گاه گاهی یک #نگاهی میدهد ما را کفاف
آنچه ما را میرساند تا تو...! #شور و #معرفت
آنچه ما را میکشاند تا تو...! #عین و #شین و #قاف
تا بشویم دور تا دور ضریحت را به اشک
بارها از #حج_واجب دادهام من انصراف
غرقِ امواج توام در بیکرانِ #مرقدت
از #زیارتنامه خواندن، آه... ما را کن معاف
در #حرم وا میشود نطق تمام زائران
پیش تو نرم است #مولاجان، زبان اعتراف
مادرم دیشب به خوابم آمد و آرام گفت:
قالیِ اشکی برای مادرش #زهرا (س) بباف
من همان #آهوترین_زندانیام در بند خویش
#ضامنم ای کاش باشی، #تؤبه کردم از خلاف!
در مسیر کوی تو، یک #اربعین باران شدم
-داستان عشق #سی_مرغ و وصال #کوه_قاف-
#زائرانت، آسمانِ آبیِ باریدنند
#خادمانت اسوهی سبز #حجابند و #عفاف
#سیزده_نور_زلال از ربّنایت جاریاند
خوش به حال من...! که من هم مستم از این #ائتلاف
#صبح_صادق میدمد هر روز از لبخند تو
سر برون میآورد خورشیدِ چشمت از شکاف
کیستم من بعد هر بار آمدن در این #حرم!؟
آن جنینی که جدایش کردهاند از بند ناف
عاشقم... یک عاشقِ از خویشتن خالی شده
هیچکس اندازهی #عاشق ندارد انعطاف!
تا ابد زیر عبای دست تو میخانه شد
#دعبلانه هر که زد از عشق والای تو لاف
یا #سریع و یا #انیس و یا #حسیب و یا #رفیق
شد حسابم با تو بعد از این زیارت، صاف صاف
#کثرتِ_وحدت نمایان است از آیینهها
ای کسانی که به سر دارید ننگ اختلاف!
#شیعه و #سنی یکی هستند در این آستان
راه حق دور است از هرگونه مکر و انحراف
با #زبان_صلح باید در دل مردم نشست
#تیغ_غیرت، هر کجا بیرون نیاید از غلاف!
میتوان چون او #رضا (ع) بود و رضا بود از جهان
میتوان چون او #علی (ع) بود و به وقتش در مصاف!
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
✋🏻😭 به آقاجانم #امام_رضا (ع)
#سوغات_سفر_مشهد
#شهریور_۱۴۰۳
#غرق_دریا
..........
#زائری بود شبیهِ همه اما غمگین
#غم_نان داشت و رزقش همهْشب، #باران بود
منتظر بود که #مادر بشود همسفرش
او که ده سال کم و بیش، پی درمان بود
جمعیت، موجزنان دور #حرم میچرخید
غرق دریا شده بود از تبِ بارانِ عطش
صفشکن شد همه را با هیجان پس میزد
تا #دخیلی بشود روی #ضریح_سلطان
زیر لب گفت روا نیست بسوزد عشقم
#روضه خواند از #در و #دیوار و... هوا ابری شد
گفت از غربت #شیری که به دست #کفتار
تازیانه به سرش خورد و تنش #ببری شد
جمعیت گریهکنِ #روضه او بودند و
ذکر #یا_فاطمه تا #صحن_گوهرشاد رسید
ضامن این بار خودش آمده بود از #کوچه
#آهویی، ماتِ #رضا بود و به #صیاد رسید
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15