🙏🏻✋🏻🌷 برای #ماه_شعبان و #میلاد_امام_حسین (ع) و #حضرت_عباس (ع) و #امام_سجاد (ع)
#عید_پشت_عید
............
#ماه_شعبان است و چندین #عید_پشت_عید
#سوم_شعبان، جهان روشن شد از #خورشید
دشتِ شب ترسیده بود از سایه های هرز
#ماه، گل کرد و به داسش، هرزگی را چید
کودکی پا بر زمینِ بوریا بگذاشت
که میان آسمان آوازه اش پیچید
تا بگوید که غلام حلقه بر گوش است
بال خود را #جبرئیل آن شب به در کوبید
بست بر قنداقهاش، #فطرس دخیلِ بال
بعد از آن #حاجت گرفت و بر خودش بالید
لای لایش آیه های #فجر و #کوثر بود
چشم در چشم #حسن باید که می خوابید
کودکی شد رفت در کوچه، پیِ بازی
با همان #شمشیر_چوبی - شاخهای از بید -
آفتاب، او را زیادی دید که #زهرا
گونه و پیشانیاش را بارها بوسید
دست در دست #حسن هر وعده در #مسجد
شبههی خلقِ خدا را از #نبی پرسید
اهل #قرآن بود و پای #منبر مولا
مست شد از جامِ #ساقی بس که مِی نوشید
روزگار، او را همیشه #مبتلا می خواست
#ماجرای_کوچه پیش آمد! به خود لرزید
مادرش #پروانه شد در یک شب پرسوز
شمعِ در، خاکسترش را برد تا ناهید
#صَبّ_مولا باب شد هر صبح و شام، آری
بارها در #مسجد و در #کوچه شد تهدید
تا #یل_امالبنین از غم نجاتش داد
#فاطمه، #بازوی_حیدر را به او بخشید
#ماه_شعبان بود و #مَحرم، #مُحرِم او شد
#کعبه شد عباس و #حاجی دور او چرخید
گاه در #دریای_دستش، غرق بود و غرق
گاه از #دریای_چشمش، #روضه می بارید
#کربلا را دید در #گهوارهی_عباس
خون #اصغر را که از #قنداقه می جوشید
#کربلا را دید در چشمان گریانش
دشمنی را که به او یکریز می خندید
با خودش می گفت #عباسم، تو را دارم
دارم اول بر خدا بعدش به تو #امّید
آن #ابوالفضلی که #سقای_حرم بود و
زور بازویش به صد فرمانده می چربید
آن #علمداری که دادندنش #اماننامه
دیدهاش تر شد، نشد آلودهی تردید
باز #شعبان شد خدا #سجاد را رو کرد
او که #زینالعابدین شد، #مظهر_توحید
عارفی حتی نشد نزدیکِ او در #زهد
هرچه کرد از سجده و اعمال او تقلید
او که در #شام_بلا هم #مهر شد هم #ماه
او در #ویرانه می بارید و می تابید
«کربلا در کربلا می ماند اگر» می رفت
روضهها با #زینب و با #او شده جاوید
این جهان، بی #کربلا اصلا چه لطفی داشت!؟
این جهان، بی #کربلا اصلا نمی ارزید!
کاش با #لطف_امام_عصر، چندین سال
در #کویر_کربلا میشد دلم تبعید
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @pelak15
🖤🤦🏻😭 تقدیم به یادگار کربلا #امام_سجاد (ع)
نگفتهایم از او
..................
نگفتهایم از او غیر #گریه_و_زاری
کشاندهایم #علی را به #ذلّت_و_خواری
که بود آنکه #ابوالفضل، قوّت از او داشت
برای #قافله کرد، آنچنان #علمداری!؟
که بود آنکه به دلهای خسته مرهم بود
همان #پرستوی_زخمیِ_کوچ_اجباری!؟
که بود آنکه زمین خورد بیهوا اما
به کودکانِ زمینخورده داد دلداری!؟
که بود آنکه به #کاخ_ستم زبانه کشید!؟
به هُرم آن #تب_جانسوز و #داغ و #بیماری
که بود آنکه سراب از نگاه خلق گرفت!؟
به خشکسالیِ صحرای کفر شد جاری
نگفتهایم که او یکتنه #سپاهی بود
که زد به #لشکر_دشنام، ضربهای کاری ـ
به #خطبهای دهن #شام و #شامیان را بست
چنانکه شد پدرش روی نیزهها #قاری
چنانکه روی #یزید و #یزیدیان کم شد
#سکوت شد #سخن_شاعران_درباری
#موافقان خودش را به #صبر دعوت کرد
#مخالفان خودش را به #آبروداری
گذشت و... از دل تردیدها #یقین آمد
یقین، صدا شد و فریاد زد: فداکاری!
اگرچه که #خفقان بود بعدِ #عاشورا
#امام بود و #روایات و #پردهبرداری
به لطف #منبر او #کفر و #جهل شد نابود
و ذهن و قلب زمین شد از این و آن عاری ـ
که پای درس #علی، آسمانیان بودند ـ
به شوق مرتبه، درحال نکتهبرداری
#صحیفه شد نفسش در قنوت سجاده
به وقت #نافله میخواست از خدا یاری
ندای #فاطمهجانش به گوش میآمد
به #اضطرار و به هنگام هر #گرفتاری
تمام خاطرهها میچکید از چشمش
همین که #هلهله میشد میان #بازاری
#حماسهای که #علی زد به دست #گریه، رقم
شروعِ #روضه شد و #هیئت و #عزاداری
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15