هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
✋🏻🌷 برای #محمدبنعبدالله (ص) و برادرش #علیبنابیطالب و دختر و مادرش #فاطمهزهرا_سلاماللهعلیها
بال و وبال نبی
.............
به جای بال نبودیم جز وبال #نبی
#علی و #فاطمه بودند شوق و بال نبی
#نبی به خاطر ما از خودش گذشته و ما
چه کرده ایم بگویید در قبال نبی!؟
#خدیجه مال و منالی برای خود نگذاشت
و اینچنین شد اگر شد خدیجه، مال نبی
چه کرد با دل پیغمبر خدا، این زن
که بسته بود به حال #خدیجه، حال نبی!؟
چه شام ها که سحر کرده بوستان اما
ندیده پنجره سروی به اعتدال نبی
#خدا سروده خودش را در آیه ی چشمش
چه رازها که نهان است در جمال نبی
در انتظار نگاه است و حاجتی دارد
طواف کرده اگر #کعبه، گِرد خال نبی
#حقیقت دو جهان را به چشم من دادند
گذشت روز و شبم بس که با خیال نبی
دلم خوش است صدای گرفته ای دارم
دلم خوش است که باشم دمی #بلال نبی
میان ظلمت قبرم حلول خواهد کرد
به لطف نور #ولایت، شبی هلال نبی
بدان! دهان مسلمان به لطف هر #صلوات
پیاله پر کند از چشمه زلال نبی
#ربیع می رسد و حال دل، بهاری نیست
چرا که #شصتوسه پاییز شد مجال نبی
چه کافران که شدند از سر عناد و حسد
دلیل خستگیِ مفرط و ملال نبی
چه #گرگها که در آن #لیلةالمبیتِ مخوف
کمر به قتلِ #نبی بسته و #غزال نبی
#محمد است و عطوفت، #محمد است و نگاه
همیشه در همه جا بوده این، روال نبی
سخن نگفته مگر آنچه را #خدا گفته
#مباهله ست سرانجامِ هر جدال نبی
مثال اوّلی و دوّمی و سوّمی اَست
سه تپه ی گم در سلسله جبال نبی
بگو برادر سنی، که در میان لحد
چه پاسخی خواهی داد بر سوال نبی!؟
#ولایت_علی و آل او کجاست کجا!؟
مگر نخواهد پرسید از #سلاله، نبی!؟
خدا برای خودش در زمین #خلیفه گذاشت
جهان، چگونه بماند بدون #آل_نبی!؟
رسید میوه #طوبی و #سدره در آن دشت
که داد سر به نهال #علی، نهال #نبی
بهم رسیده و در اصل در #خدا غرقند
#غدیر بود وصال #علی، وصال #نبی
گرفت دست #نبی را و پر کشید #مَلک
به گردنِ #علی افتاد تا مدال #نبی
میان این همه #تکلیف و آن همه #حاجی
#ولایت_علوی می شود #کمال_نبی!
تمام دین، #نبی اَست و امام دین، #علی اَست
که بود عین #علی و چه کس مثال #نبی!؟
چه جنگ ها که نکردند این دو... تا باشد
هرآنچه بوده حلال نبی، حلال نبی
#سقیفه، ننگ خواص است آن اراذل که
تمام عمر نکردند امتثال نبی
کنار بستر او آمدند هذیان ها
بهانه ی بدشان بود سن و سال نبی
چه نقشه ها که کشیدند و روضه ها خواندند
چه بوده آه... در آن دم، زبان حال نبی!
خزان گرفته و هر برگ می چکد بر خاک
چه کرد با دل تقویم، #ارتحال_نبی!؟
بخواه هرچه که می خواهی از دو بال نبی
که #فاطمه ست و #علی، راه اتصال نبی
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
بوی #کربلا میاد😭
بوی #حسین میاد😭
🌹🙏🏻تقدیم به کاروان شور و شعور🌹🙏🏻
#کعبه
..............
بی قرار از خویشتن کرده صدایت کعبه را
بی خیال از آسمان کرده هوایت، کعبه را
کعبه را بار شترها کردی و راهی شدی
در مسیر کربلا، کردی روایت کعبه را
آنچنان بی تاب رفتن بودی ای زمزم ترین
از نفس انداخته، سعی و صفایت کعبه را
ظهر عاشورا، کویرِ طَف اگر سجّاده بود
جای مُهر، ای دشت آورد او برایت کعبه را
خاطراتِ آخرین حجِ نبی را یاد کرد
بر سر دستش گرفت اِبنُ الولایت، «کعبه» را
آینه افتاد و تصویر خدا صد تکه شد
آسمان می دید در خود، بی نهایت کعبه را
سینه ات تا چاک خورد... او هم گریبان چاک داد
تا... نمیرد غم، خدا آورد آیت کعبه را
نیزه ها در صحن چشمت بسته اند احرامِ اشک
در مسیر شام دیدم پا به پایت کعبه را
سنگِ شیطان ها تو را در برگرفت ای آسمان
از کبودی ها... نوشتم جای جایت، کعبه را
در طواف جام می ها، بر لبش لبیک بود
«کعبِ نی» آمد به میدان تا به غایت «کعبه» را...
خطبه های جانگدازِ هاجرِ باران شده -
باخبر باید کند از این جنایت، کعبه را!
زائرانت حاجی اند و حاجیان، قربانی ات
ای که آوردی به عرش کربلایت، کعبه را
سِیر کردم بر مدار چشم هایت، دل نوشت:
ابتدایت کعبه را و... انتهایت کعبه را...!
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🤦🏻😭🖤 برای خانم #امالبنین (س) و #ابوالفضلالعباس (ع)
#امالشفا
...................
تو را از بین صدها گُل برای خود جدا کرده
#علی با دیدنت ای #فاطمه یاد خدا کرده
تویی آن ماهِ پنهان در پس ابرِ حیا، بانو
که خود را در دل #مولا به لطف شرم، جا کرده
عروس خانه مولا، خودش را #خادمه خوانده
ولی او را #علی #بانوی_بانوها صدا کرده
چه بانویی که #مَحرم شد، چه بانویی که #مُحرِم شد
چه بانویی که با #سعی اش در این #کعبه، صفا کرده
تویی، نور و... #علی، نورٌ علیٰ نور و... تبارت، نور
خدا چشم تو را آیینه ی #شمسُالضّحی کرده
شنیدم #مهر و #ماهت را گرفته #کربلا از تو
و آتش، پای ظلمت را به قلب خیمه وا کرده
شنیدم #زینب پردهنشینت رفته در بازار
امان از #شام! در حق عزیزانت جفا کرده
همین که #کاروان از #کربلا برگشته؛ #زینبوار -
شده #امالبنین، امالشّفاء و... کارها کرده
نه تنها #مادر_آب است مثل #فاطمه این زن
خدا عباسِ او را نیز الگوی وفا کرده
#اَبَ الاَنگور، در میخانه ی #امالبنین، شد می
و #ساقی، حق فرزندیِ خود را خوب ادا کرده -
چنانکه آسمان کرده زمین را از #غدیرخم
که حتی ارمنی را با #ولایت آشنا کرده
برو در #کربلا گلدسته هایش را تماشا کن
ببین در #کفالعباسش چه غوغایی بپا کرده
#قنوت دست هایش را به ساق عرش گسترده
قنوت تشنگان را اینچنین #حاجتروا کرده
#ادب یعنی همین که او به پاس کودکی هایش
به یاد #فضّه، ایوانِ بلندش را #طلا کرده
برای آنکه مَشکی را ببخشد بر لب خیمه
سرش را داده و «پیراتنش» را بوریا کرده ۱
برای پیریِ #امالبنین، دستان سبزش را
قلم کرده قلم کرده، عصا کرده عصا کرده
بنازم هیئتش را که... #امامعصر هم آنجاست
عموجانش، جهانِ مرده را #دارالشفا کرده
#محمد_عابدی
قم المقدسه
.............................................
۱. پیراتن: واژه ابداعی شاعر متشکل از پیراهن و تن
البته ریشه این واژه پیرا+تن یعنی پیرامون تن هست که شاعر بعدها متوجه شده است.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
بوی #شام میاد😭
🌹🙏🏻تقدیم به کاروان شور و شعور🌹🙏🏻
#کعبه
..............
بی قرار از خویشتن کرده صدایت کعبه را
بی خیال از آسمان کرده هوایت، کعبه را
کعبه را بار شترها کردی و راهی شدی
در مسیر کربلا، کردی روایت کعبه را
آنچنان بی تاب رفتن بودی ای زمزم ترین
از نفس انداخته، سعی و صفایت کعبه را
#ظهر_عاشورا، کویرِ طَف اگر سجّاده بود
جای مُهر، ای دشت آورد او برایت کعبه را
خاطراتِ آخرین حجِ نبی را یاد کرد
بر سر دستش گرفت اِبنُ الولایت، «کعبه» را
آینه افتاد و تصویر خدا صد تکه شد
آسمان می دید در خود، بی نهایت کعبه را
سینه ات تا چاک خورد... او هم گریبان چاک داد
تا... نمیرد غم، خدا آورد آیت کعبه را
نیزه ها در صحن چشمت بسته اند احرامِ اشک
در مسیر شام دیدم پا به پایت کعبه را
سنگِ شیطان ها تو را در برگرفت ای آسمان
از کبودی ها... نوشتم جای جایت، کعبه را
در طواف جام می ها، بر لبش لبیک بود
«کعبِ نی» آمد به میدان تا به غایت «کعبه» را...
خطبه های جانگدازِ هاجرِ باران شده -
باخبر باید کند از این جنایت، کعبه را!
زائرانت حاجی اند و حاجیان، قربانی ات
ای که آوردی به عرش کربلایت، کعبه را
سِیر کردم بر مدار چشم هایت، دل نوشت:
ابتدایت کعبه را و... انتهایت کعبه را...!
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
حقیقت
...............
#اربعین، بازگشت به خود است!
حجی است که #کعبه ی آن ماییم!
کربلایی ست که #حسین آن ماییم!
ما را ناخواسته به کوفه و شام کشیدند چون #زینب
اصل ما #کربلاست!
ما از آن خاکیم... از آن دیار
هیچ خاکی به ما سازگار نیست جز #تربت
هیچ آبی از گلویمان پایین نمی رود جز #زمزمِ_فرات
گرفتار بازار #شام بودن، ما را دور می کند از #کربلا
#کربلا حقیقت ماست!
بیا برگردیم رفیق
#محمد_عابدی
#اشعار_اربعینی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭 #چهل_بیت در رثای #اربعین
#چهل بیت
..................
من به فکر #اربعینم، گور حرف این و آن
زنده بادا عشق، ماییم و #حسین_آبادمان
مرزها را پشت سربگذار با من پر بکش
باز کن آغوش خود را بر جهانی بیکران
گفت: شاعر این سیاهی چیست!؟ گفتم: نور محض
سرمه ی غم را خدا بیرون کشید از سرمه دان
ساعتم رأس #حسین است و قدم ها عقربه
می روم تا لحظه ی ارباب، تا بعد از زمان
این منم من، با تمام ضعف هایم آمدم
ای که گفتی با خدا: «هَل مِن مُعین!؟»، یا مُستعان!
آفتاب آمد به استقبال من هنگام خواب
یک نفر ابری شد و شد بر سر من سایبان
#موکبت جان می دمد بر سینه ی پژمرده ام
سفره ات رنگین تر است از یک جهان رنگین کمان
آنقدر چای عراقی ها پر و پیمانه بود
بغض های تلخ من حل شد درون استکان
عده ای با چوبدستی، با عصا می آمدند
یاد کردم از لب و دندان و چوب خیزران...
#کربلا نزدیک تر می شد به من از هر جهت
بوی #عباس و #حسین آمد، دلم شد آستان
در بیابان ها به دنبال تو هستم یا خودم!؟
#خودشناسی، اولین گام است در این داستان!
خویش را پیدا نکردم مثل او اما... سلام
پاسخم را کاش می داد آن امام مهربان
در همین #مشایّه خواهد خواند چندین سال بعد
«لشکر صاحب زمان» را #صادق_آهنگران
حس و حال #اربعین را قبل از این هم داشتم
با شهیدانِ شلمچه در مسیرِ #راهیان ۱
در مسیرِ سبز تو روییدم از نو بارها
زردیِ گنبد به چشمم خورد و مُردم ناگهان
مستی انگورِ #مولا از سرم انگار رفت
یک نفر گویا به دستم داد جام شوکران
لب زدم! غم بود، غربت بود، هجران بود آه
سرکشیدم هر سه را... دیگر نبود از من نشان
روح، بالا آمد و بر جسم خسته خیره شد
گرم من بود و نمی رفت از کنارم توامان
خادمی آمد به بالینم صدا زد آب... آب
ریخت از سرداب حضرت بر سرم آبی روان
چشم وا کردم ولی روی زمین بودم هنوز
نیزه ها را دیدم... اما شکل یاس و ارغوان
ساعتی نگذشت #ساقی روبرویم ایستاد
رخصتم داد و به من بخشید جان، آن نیمه جان
راهی صحنت شدم از #باب_قبله با #عطش
#آتشی در #کعبه ام افتاد و رازم شد عیان
موج ها را پس زدم تا غرق دریایت شوم
ساحلِ امنم تویی، من قایقی بی بادبان
«#اُدخلوها» را که دیدم ذکر من شد #اَلعَجل
از #فرج بالاتر آیا هست!؟ پس... او را بخوان
#قتلگاهت از #عقیق_سرخ و #انگشتر پُر است
گوشه ای اما کمین کرده ست مرد #ساربان!
بر ضریحت گوشِ جان دادم دلم از هوش رفت
می رسید از زیر پاهایم، صدای استخوان
با ضریحت کارها دارم نخواهم رفت زود
روضه آوردم برایت، روضه ی #داغ_جوان
با ضریحت کارها دارم نخواهم رفت زود
روضه آوردم برایت، روضه ی #تیر_و_کمان
کاش زیر دست و پای زائرانت گم شوم
چون #سهساله، بی صدا و بی هوا و بی زبان
قبل از این #ناکام بودم، حال هستم در بهشت
حک شود بر برگه ی ترحیم من، #خُلدآشیان
کوچه های #کربلا را گشتم و حیران شدم
هر طرف رفتم تو بودی، از تو دیدم یادمان
هر که از بازار چیزی می خرید و من به اشک
از #امام_صادقِ خود خواستم #صدق_بیان ۲
هر قدم با شوق تعجیل فرج پیش آمدم
روز و شب قلبم تو را می زد صدا، #صاحبْ_زمان!
یک طرف برق فرات و یک طرف رعد عطش
بر لبم بارید ذکر #اَلامان و #اَلامان
#گنبد_سبز تو را دیدم لب #نهر_فرات
#کربلا بودم دلم پر زد به سمت #جمکران
خیل عشاقت به #تاجِ_بیمحلِّ_نی خوشند
آرزوی #کربلا دارند از #شاهِ_جهان
پلک بر هم زد دلم، شد خیمه گاهی سبز و من
پر کشیدم در زمان، #آتش گرفتم از #خزان
در #شریعه، اشکِ چشمِ مشکِ سقا خشک شد
با غروب #کربلا، خون می چکید از آسمان
آه در چشمان آهویی مرا تا ماه برد
آن زمان که دختری جا مانده بود از #کاروان
حالِ #مولا را در آن شب، درک خواهی کرد اگر...
#دخترت را گم کنی در #ازدحام_زائران
#محمد_عابدی
قم المقدسه
..........................................
۱. اردوی راهیان نور
۲. سوق الصادق که منزل امام صادق نیز در آن است
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤😭 🤦🏻 پیشکش به #اربعین_حسینی و #زائران_کربلا
#اربعین
...............
ای پای من دستی بجنبان، #اربعین است
دل را به دریایش بزن، ساحل همین است
رفتم #حرم تا رخصت از #بیبی بگیرم
این عادتم در روزهایی اینچنین است
با #یاعلی راهی شدم از شرق تا غرب
بوی #نجف میآمد و این بهترین است
با رمز «#هو» از مرز دلتنگی گذشتم
دارم هوایش را که آدمآفرین است
#گلدستهاش را دیدم و گفتم به خود که
مولای ما دست خدا در آستین است
گویا #غدیر دیگری برپاست اینجا
این بار هم حق با #امیرالمؤمنین است
این #حاجیانِ_کربلایی با حسینند
موکب به موکب کارشان #ترویج_دین است
قربانیِ ذبح عظیمند این جماعت
از جان گذشتن، منطق اهل یقین است
یاران امروزِ #حسین آمادهاند و
لبیکشان پاسخ به آن «هل مِن معین» است
دیگر جهان بازیچهی #مستکبرین نیست
دیگر جهان سرمایهی #مستضعفین است
ای حاجیان از #کعبه سوی #سهله آیید
#موعود_آلالله در این سرزمین است
دنیا ببین لطف و صفا را بین مردم
این #واقعیتهای_اسلام_مبین است
هر کس که امروز از #حسینبنعلی گفت
فردای محشر با #محمد همنشین است
#شیطان به پای #زائران میریزد آتش
هرچند دلسرد است اما در کمین است
حاجت بخواه از #مادران_کربلایی
اینجا پر از #لیلا، #رباب، #امالبنین است
چشم دلت را خوب واکن تا ببینی
جسم شهیدان همچنان روی زمین است ـ
در برگرفته #اکبرش #کربوبلا را
#آبآورش هم در یسار و در یمین است ـ
هم آبرو دادهست و هم آبی ندادهست
در ماجرای #اصغرش، دلها حزین است ـ
افتاده #عبدالله در آغوش بازش
خود نیز زیر چکمه شمر لعین است ـ
دشت است یک #سجاده و #تسبیح، اجساد
رویش #رکاب و زخم پیشانی، #نگین است
در یک غروب سرخ، #مرد_سبزپوشی
تکیه به اسبی داده و دستش به زین است
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🤦🏻👌🏻 به محضر #حسین_علیهالسلام و #لشکر_اربعینی او
گرد و خاک
..............
خورشید اگرچه زائرت را سخت شاکی کرد
او را #نجف برد و لبش را خوب تاکی کرد
عکس حرم را در نگاهش قاب کرد #ارباب
چشمان او را بینیاز از هر خوراکی کرد
هر #زائری نام #شهیدی را به لب میگفت
دیدم کسی را بوسه از عکس و پلاکی کرد
هر قطرهی خونی که روی خاکِ طَف افتاد
طوفان شد و در #اربعینش گردوخاکی کرد
نصف جهان را جمع کرده در مسیری سبز
این کارها را یک تنه اصلاً چرا، کی کرد!؟
تا نوحهای از او درون موکبی شد پخش
دیدم که زد بر سینه یک #طفل و... تباکی کرد
#دخترشهیدی تا #سر_گنبد نمایان شد
از #لطمه، ناخنهای خود را خوب لاکی کرد
یک #حاجیِ_ششماهه هم دفن است اینجا که
#کعبه برای روضههایش، سینهچاکی کرد
آلودهای کنج #حرم، افتاد روی خاک
#وقت_اذان_ظهر بود اظهار پاکی کرد
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
✋🏻😭 برای #حسین_علیهالسلام و زائرانی که مشتاقانه در #اربعین به #کربلای او میرسند
#مرقدت
.................
میرسد از دور، آهِ سوزناک مرقدت
زندهای و زندگی! هستم هلاک مرقدت
وعدهی دیدار ما باشد کجای این مسیر
در میان موکبی بیپرده یا که مرقدت!؟
زیرورو کردند قبرت را، نفهمیدند که
شد حقیقت برملا با شخم خاک مرقدت
#کعبه، مشکی کرده بر تن در عزای کربلا
#کربلا، شد با فراتش سینهچاک مرقدت
کوچهکوچه آمدم تا خانهی اهل بهشت
«#ٱدخلوها» چیست بر سرْ در!؟ پلاک مرقدت
شاخهشاخه، خوشهخوشه، بادهباده چارهای!
چله دارم #اربعینها زیر تاک مرقدت
آنقدَر گفتم به خادمها: «حبیبی #العطش»!
شد نصیبم جرعهای از آب پاک مرقدت
سَیّدی #تربت بده تا آسمانیتر شوم!
اینچنین شد قسمتم یک ذرّه خاک مرقدت
روزیام کن #ظهر_عاشورا و #عصر_اربعین
له شدن را در فشار و اصطکاک مرقدت
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
حقیقت
...............
#اربعین، بازگشت به خود است!
حجی است که #کعبه ی آن ماییم!
کربلایی ست که #حسین آن ماییم!
ما را ناخواسته به کوفه و شام کشیدند چون #زینب
اصل ما #کربلاست!
ما از آن خاکیم... از آن دیار
هیچ خاکی به ما سازگار نیست جز #تربت
هیچ آبی از گلویمان پایین نمی رود جز #زمزمِ_فرات
گرفتار بازار #شام بودن، ما را دور می کند از #کربلا
#کربلا حقیقت ماست!
بیا برگردیم رفیق
#محمد_عابدی
#اشعار_اربعینی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
✋🏻🌷 برای #محمدبنعبدالله (ص) و برادرش #علیبنابیطالب و دختر و مادرش #فاطمهزهرا_سلاماللهعلیها
بال و وبال نبی
.............
به جای بال نبودیم جز وبال #نبی
#علی و #فاطمه بودند شوق و بال نبی
#نبی به خاطر ما از خودش گذشته و ما
چه کردهایم بگویید در قبال نبی!؟
#خدیجه مال و منالی برای خود نگذاشت
و اینچنین شد اگر شد خدیجه، مال نبی
چه کرد با دل پیغمبر خدا، این زن
که بسته بود به حال #خدیجه، حال نبی!؟
چه شامها که سحر کرده بوستان اما
ندیده پنجره سروی به اعتدال نبی
#خدا سروده خودش را در آیهی چشمش
چه رازها که نهان است در جمال نبی
در انتظار نگاه است و حاجتی دارد
طواف کرده اگر #کعبه، گِرد خال نبی
#حقیقت دو جهان را به چشم من دادند
گذشت روز و شبم بس که با خیال نبی
دلم خوش است صدای گرفته ای دارم
دلم خوش است که باشم دمی #بلال نبی
میان ظلمت قبرم حلول خواهد کرد
به لطف نور #ولایت، شبی هلال نبی
بدان! دهان مسلمان به لطف هر #صلوات
پیاله پر کند از چشمه زلال نبی
#ربیع میرسد و حال دل، بهاری نیست
چرا که #شصتوسه پاییز شد مجال نبی
چه کافران که شدند از سر عناد و حسد
دلیل خستگیِ مفرط و ملال نبی
چه #گرگها که در آن #لیلةالمبیتِ مخوف
کمر به قتلِ #نبی بسته و #غزال نبی
#محمد است و عطوفت، #محمد است و نگاه
همیشه در همه جا بوده این، روال نبی
سخن نگفته مگر آنچه را #خدا گفته
#مباهلهست سرانجامِ هر جدال نبی
مثال اوّلی و دوّمی و سوّمی اَست
سه تپهی گم در سلسله جبال نبی
بگو برادر سنی، که در میان لحد
چه پاسخی خواهی داد بر سوال نبی!؟
#ولایت_علی و آل او کجاست کجا!؟
مگر نخواهد پرسید از #سلاله، نبی!؟
خدا برای خودش در زمین #خلیفه گذاشت
جهان، چگونه بماند بدون #آل_نبی!؟
رسید میوه #طوبی و #سدره در آن دشت
که داد سر به نهال #علی، نهال #نبی
بهم رسیده و در اصل در #خدا غرقند
#غدیر بود وصال #علی، وصال #نبی
گرفت دست #نبی را و پر کشید #مَلک
به گردنِ #علی افتاد تا مدال #نبی
میان این همه #تکلیف و آن همه #حاجی
#ولایت_علوی میشود #کمال_نبی!
تمام دین، #نبی اَست و امام دین، #علی اَست
که بود عین #علی و چه کس مثال #نبی!؟
چه جنگها که نکردند این دو... تا باشد
هرآنچه بوده حلال نبی، حلال نبی
#سقیفه، ننگ خواص است آن اراذل که
تمام عمر نکردند امتثال نبی
کنار بستر او آمدند هذیانها
بهانهی بدشان بود سن و سال نبی
چه نقشهها که کشیدند و روضهها خواندند
چه بوده آه... در آن دم، زبان حال نبی!
خزان گرفته و هر برگ میچکد بر خاک
چه کرد با دل تقویم، #ارتحال_نبی!؟
بخواه هرچه که میخواهی از دو بال نبی
که #فاطمهست و #علی، راه اتصال نبی
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
✋🏻🌷 برای #محمدبنعبدالله (ص) و برادرش #علیبنابیطالب و دختر و مادرش #فاطمهزهرا_سلاماللهعلیها
بال و وبال نبی
.............
به جای بال نبودیم جز وبال #نبی
#علی و #فاطمه بودند شوق و بال نبی
#نبی به خاطر ما از خودش گذشته و ما
چه کردهایم بگویید در قبال نبی!؟
#خدیجه مال و منالی برای خود نگذاشت
و اینچنین شد اگر شد خدیجه، مال نبی
چه کرد با دل پیغمبر خدا، این زن
که بسته بود به حال #خدیجه، حال نبی!؟
چه شامها که سحر کرده بوستان اما
ندیده پنجره سروی به اعتدال نبی
#خدا سروده خودش را در آیهی چشمش
چه رازها که نهان است در جمال نبی
در انتظار نگاه است و حاجتی دارد
طواف کرده اگر #کعبه، گِرد خال نبی
#حقیقت دو جهان را به چشم من دادند
گذشت روز و شبم بس که با خیال نبی
دلم خوش است صدای گرفته ای دارم
دلم خوش است که باشم دمی #بلال نبی
میان ظلمت قبرم حلول خواهد کرد
به لطف نور #ولایت، شبی هلال نبی
بدان! دهان مسلمان به لطف هر #صلوات
پیاله پر کند از چشمه زلال نبی
#ربیع میرسد و حال دل، بهاری نیست
چرا که #شصتوسه پاییز شد مجال نبی
چه کافران که شدند از سر عناد و حسد
دلیل خستگیِ مفرط و ملال نبی
چه #گرگها که در آن #لیلةالمبیتِ مخوف
کمر به قتلِ #نبی بسته و #غزال نبی
#محمد است و عطوفت، #محمد است و نگاه
همیشه در همه جا بوده این، روال نبی
سخن نگفته مگر آنچه را #خدا گفته
#مباهلهست سرانجامِ هر جدال نبی
مثال اوّلی و دوّمی و سوّمی اَست
سه تپهی گم در سلسله جبال نبی
بگو برادر سنی، که در میان لحد
چه پاسخی خواهی داد بر سوال نبی!؟
#ولایت_علی و آل او کجاست کجا!؟
مگر نخواهد پرسید از #سلاله، نبی!؟
خدا برای خودش در زمین #خلیفه گذاشت
جهان، چگونه بماند بدون #آل_نبی!؟
رسید میوه #طوبی و #سدره در آن دشت
که داد سر به نهال #علی، نهال #نبی
بهم رسیده و در اصل در #خدا غرقند
#غدیر بود وصال #علی، وصال #نبی
گرفت دست #نبی را و پر کشید #مَلک
به گردنِ #علی افتاد تا مدال #نبی
میان این همه #تکلیف و آن همه #حاجی
#ولایت_علوی میشود #کمال_نبی!
تمام دین، #نبی اَست و امام دین، #علی اَست
که بود عین #علی و چه کس مثال #نبی!؟
چه جنگها که نکردند این دو... تا باشد
هرآنچه بوده حلال نبی، حلال نبی
#سقیفه، ننگ خواص است آن اراذل که
تمام عمر نکردند امتثال نبی
کنار بستر او آمدند هذیانها
بهانهی بدشان بود سن و سال نبی
چه نقشهها که کشیدند و روضهها خواندند
چه بوده آه... در آن دم، زبان حال نبی!
خزان گرفته و هر برگ میچکد بر خاک
چه کرد با دل تقویم، #ارتحال_نبی!؟
بخواه هرچه که میخواهی از دو بال نبی
که #فاطمهست و #علی، راه اتصال نبی
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15