هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🤦🏻✋🏻 برای #حضرت_معصومه (س)
#باده
...................
باید بشویی از #ریا، سجاده ها را
بیرون بیاور از عبایت #باده ها را
باید بریزد #آبرویت ای مسلمان
تا که بفهمی حال ما افتاده ها را
اینجا #قم است و #ساقی این شهر، بانوست
حوضش همان #جام است و ما دلداده ها را...
#تسبیح ما بر گردن است و دست بی بی
وا می کند با #ذکر، این قلاده ها را
ما آسمان آبیِ بی ادعاییم
تحویل می گیرد #خدا، ما ساده ها را!
#ریحانه بودن را نمی فهمد زمستان!
طاقت ندارد برگ گُل، سمباده ها را
دست خزان بر صورت #معصومه گُل کرد
بر آینه گویا دهانی داده... ها را
او که #انار_ساوه بود و دید در باغ
داغ برادرها، برادرزاده ها را
ای #زینب_ثانی به دنبال که بودی
که اینچنین دیوانه کردی جاده ها را
با #باده ی آباد خود کردی خرابم
بر هم زدی بازارِ ما آباده ها را
سروی بلندی... در کویرِ شوره زارم
#گلدسته ات جان می دهد آزاده ها را
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#سالروز_ورود_حضرت_معصومه_س
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
✋🏻🌷 برای #محمدبنعبدالله (ص) و برادرش #علیبنابیطالب و دختر و مادرش #فاطمهزهرا_سلاماللهعلیها
بال و وبال نبی
.............
به جای بال نبودیم جز وبال #نبی
#علی و #فاطمه بودند شوق و بال نبی
#نبی به خاطر ما از خودش گذشته و ما
چه کرده ایم بگویید در قبال نبی!؟
#خدیجه مال و منالی برای خود نگذاشت
و اینچنین شد اگر شد خدیجه، مال نبی
چه کرد با دل پیغمبر خدا، این زن
که بسته بود به حال #خدیجه، حال نبی!؟
چه شام ها که سحر کرده بوستان اما
ندیده پنجره سروی به اعتدال نبی
#خدا سروده خودش را در آیه ی چشمش
چه رازها که نهان است در جمال نبی
در انتظار نگاه است و حاجتی دارد
طواف کرده اگر #کعبه، گِرد خال نبی
#حقیقت دو جهان را به چشم من دادند
گذشت روز و شبم بس که با خیال نبی
دلم خوش است صدای گرفته ای دارم
دلم خوش است که باشم دمی #بلال نبی
میان ظلمت قبرم حلول خواهد کرد
به لطف نور #ولایت، شبی هلال نبی
بدان! دهان مسلمان به لطف هر #صلوات
پیاله پر کند از چشمه زلال نبی
#ربیع می رسد و حال دل، بهاری نیست
چرا که #شصتوسه پاییز شد مجال نبی
چه کافران که شدند از سر عناد و حسد
دلیل خستگیِ مفرط و ملال نبی
چه #گرگها که در آن #لیلةالمبیتِ مخوف
کمر به قتلِ #نبی بسته و #غزال نبی
#محمد است و عطوفت، #محمد است و نگاه
همیشه در همه جا بوده این، روال نبی
سخن نگفته مگر آنچه را #خدا گفته
#مباهله ست سرانجامِ هر جدال نبی
مثال اوّلی و دوّمی و سوّمی اَست
سه تپه ی گم در سلسله جبال نبی
بگو برادر سنی، که در میان لحد
چه پاسخی خواهی داد بر سوال نبی!؟
#ولایت_علی و آل او کجاست کجا!؟
مگر نخواهد پرسید از #سلاله، نبی!؟
خدا برای خودش در زمین #خلیفه گذاشت
جهان، چگونه بماند بدون #آل_نبی!؟
رسید میوه #طوبی و #سدره در آن دشت
که داد سر به نهال #علی، نهال #نبی
بهم رسیده و در اصل در #خدا غرقند
#غدیر بود وصال #علی، وصال #نبی
گرفت دست #نبی را و پر کشید #مَلک
به گردنِ #علی افتاد تا مدال #نبی
میان این همه #تکلیف و آن همه #حاجی
#ولایت_علوی می شود #کمال_نبی!
تمام دین، #نبی اَست و امام دین، #علی اَست
که بود عین #علی و چه کس مثال #نبی!؟
چه جنگ ها که نکردند این دو... تا باشد
هرآنچه بوده حلال نبی، حلال نبی
#سقیفه، ننگ خواص است آن اراذل که
تمام عمر نکردند امتثال نبی
کنار بستر او آمدند هذیان ها
بهانه ی بدشان بود سن و سال نبی
چه نقشه ها که کشیدند و روضه ها خواندند
چه بوده آه... در آن دم، زبان حال نبی!
خزان گرفته و هر برگ می چکد بر خاک
چه کرد با دل تقویم، #ارتحال_نبی!؟
بخواه هرچه که می خواهی از دو بال نبی
که #فاطمه ست و #علی، راه اتصال نبی
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🤦🏻🌹 پیشکش به #حضرت_سلطانعلیبنمحمدباقر_علیهالسلام (#مشهد_اردهال) و #مراسم_قالیشویان
#سلطانعلی
...............
رفته بودم تا که با #سهراب بنشینم کمی
شاید از دلتنگی ام کمتر شود اما نشد
بوسه بر آن #چینی_نازک زدم تا نشکند
اشک سردم بر زمین افتاد و از جا پا نشد
#مرگ، پایان جهانم می شود یا مثل او
#شعرهایم می کِشد بیرون، مرا از خاطرات!؟
یک نفر #آبی به دستم داد و گفت: آرام باش!
تا #خدا هست احتیاجی نیست بر #آب_حیات
یا #سپهری باش و شعری #آسمانیتر بکش
یا #زمینی باش و از #عشق_مجازی دم بزن
تا که #تصویر_حقیقت، جلوه گر باشد به شعر
#واژه و #معنا و #مضمون را دمادم هم بزن
فی المثل از #فرش_ایرانی بگیر الهام و عشق
یا بگیر از #گنبد_سلطانعلی وام و دوام
این دو یعنی #نقشه ای از #تاروپود_آسمان
#شاعری یعنی #کبوتر بودن و رفتن به #بام
#قالی دل را بشوی و #چوب بر قلبت بزن
تا #خدا از شانه های ناگهانت گل کند
یک #سماور می تواند غصه ات را بشنود
بر سر ذوق آید و با شعر تو #قلقل کند
#شعر یعنی گوش دادن بر #اذان پنجره
#شعر یعنی #نیّت و #تکبیرةالاحرامِ نور
#شعر یعنی دیدن #تسبیح انگوری سیاه
#شعر یعنی #سجده بر تنهایی خاکی نمور
حرف های پیرمرد از عمق جانش می رسید
رفت تا بنشیند آن سوتر کمی بر صندلی
#نور_خورشیدی که پشتش بود چشمم را زد و
گفتم اسمت چیست آقا!؟ گفت: من!؟ #سلطانعلی
#محمد_عابدی
قم المقدسه
............................................
۱. آیین سنتی و مذهبی قالیشویان فین کاشان و روستای خاوه اردهال که همه ساله در دومین جمعه مهرماه در مشهد اردهال در ۴۲ کیلومتری غرب کاشان برگزار میشود، تنها آیین مذهبی اسلامی است که به تقویم خورشیدی برپا میشود. در این مراسم نمادین، شرکتکنندگان که از منطقه فین برای برگزاری این مراسم آمدهاند، در حالی که چوبهایی به دست دارند که نشان مبارزه با دشمنان دین است، قالی را به عنوان پیکر نمادین علی بن محمد باقر در چشمهای میشویند.
۲. مزار سهراب سپهری در صحن حضرت سلطانعلی در مشهد اردهال می باشد.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤🥺 برای #شهادت_امام_هادی (ع)
رفت و آمد
.............
نگاه کردم و دیدم فقط خطا رفتم
تمام عمر پی یار بیوفا رفتم
چقدر زندگیام را به ناکجا بردم!
چقدر بندگیام را پی هوا رفتم!
تو #هادی دل من بودی و منِ گمراه
به جای ماه، به سمت ستارهها رفتم
میان طعنه امواج، غرق شد نفَْسم
اگرچه بود #خدا، سمت ناخدا رفتم
تو پل شدی که منِ تکهپاره پا گیرم
تو #سعی کردی و چون رود، باصفا رفتم
در آسمانِ «#غدیریه»، از تو #سبز شدم
و مستِ #خُم شدم و سرخوش از #ولا رفتم
همیشه آمدهام #سامرا و با اذنت
بریدهام سر نفس و به #کربلا رفتم
قسم به جان «#محمد» که خود #ابوالفضلیست ۱
نگفته حاجت خود را، به #نینوا رفتم
تو آشنای من و من غریبهام با خود
غریب بودم و از پیشت آشنا رفتم
چه انتخاب قشنگی که بعد دیدن تو
برای خویش کسی بودم و... گدا رفتم!
#زیارت تو اگرچه #سریع و خلوت بود
قسم به جدّ تو که با دلی #رضا رفتم
به حرمت غزلی که نفسنفس زده است
مسیر آمدنت را! چه بیصدا رفتم
تو را به «#خان_صَعالیک» میهمان کردند ۲
شنیدم این جریان را و مبتلا رفتم
به زهری از #متوکل شدی تو #زهرا و
شبیه تو، من از این روضه با عصا رفتم!؟
#محمد_عابدی
قم المقدسه
......................................
ا. امامزاده سیدمحمد فرزند بلافصل امام هادی (ع) و برادر تنی امام حسن عسکری که مقبرهٔ او در ۵۰ کیلومتری جنوب سامراء، شمال بغداد و نزدیک قریهای به نام بلد واقع شدهاست.
۲. سربازان متوکل، امام هادی (ع) را در «خانِ صَعالیک» (محل استقرار و تجمع گدایان و مستمندان) نگاه داشتند و روز بعد به خانهای که برای اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود بردند. به نظر صالح بن سعید، این اقدام به قصد تحقیر امام انجام شده است.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
درود و شادباش ایام 🎁🌺
👌🏻۲۱ اردیبهشتماه زادروز 🧕🏻 #همسرم و ۲۵ اردیبهشتماه زادروز 👶🏻 #فرزندم #ایلیاست که مثل 🧔🏻♀️📖#فردوسی_بزرگ، ۱۰۰۰ ساله خواهد شد و در تاریخ این سرزمین، ماندگار
آنها بعد از #خدا و #اهلبیت_علیهمالسلام و #پدر و #مادرم، تنها دلخوشی و همه ثروت من هستند
🤦🏻✍🏻 برای #خودم
بیشتر
.............
همسرم را دوست دارم مادرم را بیشتر
مادرم را دوست دارم همسرم را بیشتر
(هرچند هنوز دختری ندارم اما...)
هم پسرها مادری، هم دختران باباییاند
ایلیا را دوست دارم دخترم را بیشتر
دوستانم آنچنان من را نفهمیدند، کاش...
درک میکردند گاهی محضرم را بیشتر
از میان آشنایانی که با من همدمند
میستایم دشمنان محترم را بیشتر
گاه جزء ضالّینم گاه جزء مؤمنین
باورم کن ای خدا و... باورم را بیشتر
این تو بودی که بزرگم کردی و پیش همه
از سر لطفت خریدی کمترم را بیشتر
شاعران، رو سوی معبد میکنند و میکده
من ولی در خود سفر کردم حرم را بیشتر
شعرهایم را نوشتم هرکجا میشد نوشت
گوشیام را دوست دارم دفترم را بیشتر
جبههی فرهنگیِ اهل قلم، پیشانی اَست
خانهام را دوست دارم سنگرم را بیشتر
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
در ادامه اشعاری رو به این دو عزیز تقدیم میکنم 👇🏻
🪴 برای_امام_هادی (ع)
رفت و آمد
.............
نگاه کردم و دیدم فقط خطا رفتم
تمام عمر پی یار بیوفا رفتم
چقدر زندگیام را به ناکجا بردم!
چقدر بندگیام را پی هوا رفتم!
تو #هادی دل من بودی و منِ گمراه
به جای ماه، به سمت ستارهها رفتم
میان طعنه امواج، غرق شد نفَْسم
اگرچه بود #خدا، سمت ناخدا رفتم
تو پل شدی که منِ تکهپاره پا گیرم
تو #سعی کردی و چون رود، باصفا رفتم
در آسمانِ «#غدیریه»، از تو #سبز شدم
و مستِ #خُم شدم و سرخوش از #ولا رفتم
همیشه آمدهام #سامرا و با اذنت
بریدهام سر نفس و به #کربلا رفتم
قسم به جان «#محمد» که خود #ابوالفضلیست ۱
نگفته حاجت خود را، به #نینوا رفتم
تو آشنای من و من غریبهام با خود
غریب بودم و از پیشت آشنا رفتم
چه انتخاب قشنگی که بعد دیدن تو
برای خویش کسی بودم و... گدا رفتم!
#زیارت تو اگرچه #سریع و خلوت بود
قسم به جدّ تو که با دلی #رضا رفتم
به حرمت غزلی که نفسنفس زده است
مسیر آمدنت را! چه بیصدا رفتم
تو را به «#خان_صَعالیک» میهمان کردند ۲
شنیدم این جریان را و مبتلا رفتم
به زهری از #متوکل شدی تو #زهرا و
شبیه تو، من از این روضه با عصا رفتم!؟
#محمد_عابدی
قم المقدسه
......................................
ا. امامزاده سیدمحمد فرزند بلافصل امام هادی (ع) و برادر تنی امام حسن عسکری که مقبرهٔ او در ۵۰ کیلومتری جنوب سامراء، شمال بغداد و نزدیک قریهای به نام بلد واقع شدهاست.
۲. سربازان متوکل، امام هادی (ع) را در «خانِ صَعالیک» (محل استقرار و تجمع گدایان و مستمندان) نگاه داشتند و روز بعد به خانهای که برای اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود بردند. به نظر صالح بن سعید، این اقدام به قصد تحقیر امام انجام شده است.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
✋🏻🌷 برای #محمدبنعبدالله (ص) و برادرش #علیبنابیطالب و دختر و مادرش #فاطمهزهرا_سلاماللهعلیها
بال و وبال نبی
.............
به جای بال نبودیم جز وبال #نبی
#علی و #فاطمه بودند شوق و بال نبی
#نبی به خاطر ما از خودش گذشته و ما
چه کرده ایم بگویید در قبال نبی!؟
#خدیجه مال و منالی برای خود نگذاشت
و اینچنین شد اگر شد خدیجه، مال نبی
چه کرد با دل پیغمبر خدا، این زن
که بسته بود به حال #خدیجه، حال نبی!؟
چه شام ها که سحر کرده بوستان اما
ندیده پنجره سروی به اعتدال نبی
#خدا سروده خودش را در آیه ی چشمش
چه رازها که نهان است در جمال نبی
در انتظار نگاه است و حاجتی دارد
طواف کرده اگر #کعبه، گِرد خال نبی
#حقیقت دو جهان را به چشم من دادند
گذشت روز و شبم بس که با خیال نبی
دلم خوش است صدای گرفته ای دارم
دلم خوش است که باشم دمی #بلال نبی
میان ظلمت قبرم حلول خواهد کرد
به لطف نور #ولایت، شبی هلال نبی
بدان! دهان مسلمان به لطف هر #صلوات
پیاله پر کند از چشمه زلال نبی
#ربیع می رسد و حال دل، بهاری نیست
چرا که #شصتوسه پاییز شد مجال نبی
چه کافران که شدند از سر عناد و حسد
دلیل خستگیِ مفرط و ملال نبی
چه #گرگها که در آن #لیلةالمبیتِ مخوف
کمر به قتلِ #نبی بسته و #غزال نبی
#محمد است و عطوفت، #محمد است و نگاه
همیشه در همه جا بوده این، روال نبی
سخن نگفته مگر آنچه را #خدا گفته
#مباهله ست سرانجامِ هر جدال نبی
مثال اوّلی و دوّمی و سوّمی اَست
سه تپه ی گم در سلسله جبال نبی
بگو برادر سنی، که در میان لحد
چه پاسخی خواهی داد بر سوال نبی!؟
#ولایت_علی و آل او کجاست کجا!؟
مگر نخواهد پرسید از #سلاله، نبی!؟
خدا برای خودش در زمین #خلیفه گذاشت
جهان، چگونه بماند بدون #آل_نبی!؟
رسید میوه #طوبی و #سدره در آن دشت
که داد سر به نهال #علی، نهال #نبی
بهم رسیده و در اصل در #خدا غرقند
#غدیر بود وصال #علی، وصال #نبی
گرفت دست #نبی را و پر کشید #مَلک
به گردنِ #علی افتاد تا مدال #نبی
میان این همه #تکلیف و آن همه #حاجی
#ولایت_علوی می شود #کمال_نبی!
تمام دین، #نبی اَست و امام دین، #علی اَست
که بود عین #علی و چه کس مثال #نبی!؟
چه جنگ ها که نکردند این دو... تا باشد
هرآنچه بوده حلال نبی، حلال نبی
#سقیفه، ننگ خواص است آن اراذل که
تمام عمر نکردند امتثال نبی
کنار بستر او آمدند هذیان ها
بهانه ی بدشان بود سن و سال نبی
چه نقشه ها که کشیدند و روضه ها خواندند
چه بوده آه... در آن دم، زبان حال نبی!
خزان گرفته و هر برگ می چکد بر خاک
چه کرد با دل تقویم، #ارتحال_نبی!؟
بخواه هرچه که می خواهی از دو بال نبی
که #فاطمه ست و #علی، راه اتصال نبی
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
✋🏻🌷 برای #محمدبنعبدالله (ص) و برادرش #علیبنابیطالب و دختر و مادرش #فاطمهزهرا_سلاماللهعلیها
بال و وبال نبی
.............
به جای بال نبودیم جز وبال #نبی
#علی و #فاطمه بودند شوق و بال نبی
#نبی به خاطر ما از خودش گذشته و ما
چه کرده ایم بگویید در قبال نبی!؟
#خدیجه مال و منالی برای خود نگذاشت
و اینچنین شد اگر شد خدیجه، مال نبی
چه کرد با دل پیغمبر خدا، این زن
که بسته بود به حال #خدیجه، حال نبی!؟
چه شام ها که سحر کرده بوستان اما
ندیده پنجره سروی به اعتدال نبی
#خدا سروده خودش را در آیه ی چشمش
چه رازها که نهان است در جمال نبی
در انتظار نگاه است و حاجتی دارد
طواف کرده اگر #کعبه، گِرد خال نبی
#حقیقت دو جهان را به چشم من دادند
گذشت روز و شبم بس که با خیال نبی
دلم خوش است صدای گرفته ای دارم
دلم خوش است که باشم دمی #بلال نبی
میان ظلمت قبرم حلول خواهد کرد
به لطف نور #ولایت، شبی هلال نبی
بدان! دهان مسلمان به لطف هر #صلوات
پیاله پر کند از چشمه زلال نبی
#ربیع می رسد و حال دل، بهاری نیست
چرا که #شصتوسه پاییز شد مجال نبی
چه کافران که شدند از سر عناد و حسد
دلیل خستگیِ مفرط و ملال نبی
چه #گرگها که در آن #لیلةالمبیتِ مخوف
کمر به قتلِ #نبی بسته و #غزال نبی
#محمد است و عطوفت، #محمد است و نگاه
همیشه در همه جا بوده این، روال نبی
سخن نگفته مگر آنچه را #خدا گفته
#مباهله ست سرانجامِ هر جدال نبی
مثال اوّلی و دوّمی و سوّمی اَست
سه تپه ی گم در سلسله جبال نبی
بگو برادر سنی، که در میان لحد
چه پاسخی خواهی داد بر سوال نبی!؟
#ولایت_علی و آل او کجاست کجا!؟
مگر نخواهد پرسید از #سلاله، نبی!؟
خدا برای خودش در زمین #خلیفه گذاشت
جهان، چگونه بماند بدون #آل_نبی!؟
رسید میوه #طوبی و #سدره در آن دشت
که داد سر به نهال #علی، نهال #نبی
بهم رسیده و در اصل در #خدا غرقند
#غدیر بود وصال #علی، وصال #نبی
گرفت دست #نبی را و پر کشید #مَلک
به گردنِ #علی افتاد تا مدال #نبی
میان این همه #تکلیف و آن همه #حاجی
#ولایت_علوی می شود #کمال_نبی!
تمام دین، #نبی اَست و امام دین، #علی اَست
که بود عین #علی و چه کس مثال #نبی!؟
چه جنگ ها که نکردند این دو... تا باشد
هرآنچه بوده حلال نبی، حلال نبی
#سقیفه، ننگ خواص است آن اراذل که
تمام عمر نکردند امتثال نبی
کنار بستر او آمدند هذیان ها
بهانه ی بدشان بود سن و سال نبی
چه نقشه ها که کشیدند و روضه ها خواندند
چه بوده آه... در آن دم، زبان حال نبی!
خزان گرفته و هر برگ می چکد بر خاک
چه کرد با دل تقویم، #ارتحال_نبی!؟
بخواه هرچه که می خواهی از دو بال نبی
که #فاطمه ست و #علی، راه اتصال نبی
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭 به #کربلا_و_کربلاییان
سرِ خط
.............
«#کربلا را تو مپندار که شهری ست فقط» ۱
#کربلا را تو مپندار عطش در لب شطّ
#کربلا را تو مپندار فقط روضه و اشک
#کربلا را تو مپندار شکست و ذلّت
#کربلا نقطه ی آغاز مسلمانی بود
بنویسید سرِ نیزه نشین را سر خط!
#کربلا نقطه ی پایان دورویی ها بود
#کربلا نورِ خدا بود میان ظلمت
این #حسین است که اسلام به او تکیه زده
#پرچم اوست که بالاست هنوز از #غیرت
او همان #احمدِ_مختار، همان #قرآن بود
که سر نیزه نمی گفت مگر از #رحمت
او #علی بود و به دنبال #عدالت می رفت
#کربلا: #اشکِ_غدیر است! امان از #غفلت؟!
او #حسن بود و پی #صلح_برادر آمد
بارها داد به صد شکل به دشمن مهلت
بر سر دست گرفت #آیه_والفجرش را
تا نگویند نیاورد برامان آیت!
#اکبرش را که امامِ پس از او بود شکست
#وحدتی بود در آنجا که نگو... از #کثرت
#مرگ، شیرین تر از این...! «هم بخوری» با نیزه
کِش بیایی چو #عسل در بغل مولایت!؟
سپرِ جان عمو شد پسر شیر #حسن
او گرفت از همه ی مدعیانش سبقت
ساقی اش #درس_وفا داد به عالَم آن روز
آب را دید و گذشت از لب دریا راحت
تا بگیرد سر خود را بشریّت بالا
از سر اسب، زمین خورد چنان... با صورت
دل #سجاد هزار آینه شد در خیمه
سجده اش نور شد و نور، سرآغازِ لغت
#باقر افتاد به خاک و سفری داشت به عرش
تا به روی همه در وا بکند از #حکمت
آتش افتاد به دامان سه ساله، اما
خورد سیلی و نشد ثانیه ای بی عفت
#زینب آمد که بگوید همهْ زیبایی بود
#کربلا، قصه ی عشق است! ندارد غایت
#کربلا قطعه ای از باغِ بهشتِ ابدی ست
که به اندازه ی قلبِ همه دارد وسعت
از #علی دور شدیم و به خدا مشکوکیم
از #بصیرت تُهی و پُر شده ایم از #شهوت
کشته شد #خون_خدا تا که نمیرد #ایمان
جنگ ما بود ولی بر سر #پست_و_قدرت!؟
#درد_اصحاب، فقط #دین_خدا بود و #خدا
ما عطش داشته ایم آه... به #مسئولیّت
می توان بود #حسینی و #شهادت طلبید
می توان بود #یزیدی و شد از #ننگ، سقط
می توان بود #حبیب، آینه ی کبر شکست
می توان بود عُمَر، با همه گفت از بیعت
من #حسینی_نسبم از هیجان لبریزم
خانه ی اول من بوده و باشد #هیئت
تا به لب داشته باشم #بِحسینٍ_بِحسینْ
سر قبرم بگذارید به کامم، #تربت
این #حسین است که خونش به رگ ما جاری ست
این #حسین است که سر داد ولی با عزت
نشد ای دل، سر خود را ببُریم! وای به ما
هر چه گفتیم از اندیشه ی او... بود غلط
«#کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» ۲
غافل از قافله ایم! آه و دریغ از حسرت!
#حُر که بود و چه شد آزادترین شد به جهان!؟
هیچ...! تنها به خودش داد فقط #یک_فرصت
وقت، تنگ است! کمی مانده که #زینب برسد
آه... این بار بیا جان بگذاریم وسط
#محمد_عابدی
قم المقدسه
...................................................
۱. از نوشته های معروف شهید مرتضی آوینی
۲. از نوحه های معروف حاج صادق آهنگران در هشت سال دفاع مقدس
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭 نثار حضرت #زینب_کبری_س
ماندنی
............
اول شعر بگویم که #خدا می ماند
بعد از آن، آدمی و نور و صدا می ماند
آدمی بود #حسین، آنکه به ما گفت به نی
هرچه تقدیر شود، حُکمِ قضا می ماند
نور، چشمان #ابوالفضل و صدا، #زینب اوست
اینچنین است اگر خون خدا می ماند
گشتم و گشتم و گشتم همه ی دنیا را
به خدا کرب و بلا، #کرب_و_بلا می ماند
جای هر بی سر و پا نیست در این میخانه
هر که دارد به دلش، #مُِهر_رضا می ماند
جای هر بی سر و پا نیست در این میخانه
هر که دارد به سرش #شور_و_نوا می ماند
ای برادر که وجودم به تو بسته ست #حسین
بعد سعیِ تو در این دشت، صفا می ماند
خوش به حال من و هفتاد و دو تن یا هرکه
در دل معرکه با #آل_عبا می ماند
پسرانم به فدای تو که تنها ماندی
چه خیالی ست که اندیشه ی ما می ماند!
من دعا می کنم از جان و دلم تا محشر
هر که را پای تو بی چون و چرا می ماند
می روی تا به #شهادت بدهی دست ولی
آسمان، پشت سرت گرمِ دعا می ماند
خاطرت جمع، پریشان نکند مویش را
کوهِ صبر است عقیله، سرِپا می ماند
آن یزیدی که تو را کُشت در آن روز سیاه
بی خبر بود که #یاد_شهدا می ماند
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭✊ در حمایت از #فلسطین_مظلوم
یهودا
.................
جهان فهمیده پیش از این یهودا را
چنان که کشت با کارش مسیحا را
مسیحا چیست جز انسانیت، جز عشق
یهود، آگاه کرده از خودش ما را
همان قومی که با هر بمب و هر موشک
میان گور، لرزانده ست موسی را
همان قومی که با افکارِ ماسونی
به خاک و خون کشیده کل دنیا را
عروسک ها نمی دانند این شب ها
که می بینند آیا صبح فردا را...!
چه ساراها که زیر خاک خوابیدند
که این کودک کُشِ جانی شود دارا
تویی آنکه خیانت کرد و رسوا شد
دریده... جامه ی یوسف، زلیخا را!
از این نامردمی ها، هتک حرمت ها
بزن عیسی، بزن زنگ کلیسا را
مسلمانان لب ساحل نشستید و
نمی گیرید در آغوش، دریا را!؟
شنیدم آب را بستند بر #غزه
بخوانم روضه ی جانسوز #سقا را...
همان آب آوری که تشنه بود و رفت
همانکه محو خود کرده تماشا را
همان #ساقی که با مشک پر از سوراخ -
وُ اشک چشم... داده آب، صحرا را
کجایی ای #علمدار... ای #ابومهدی
که پرچم را برافرازی و حیفا را...
دلم از شعله ها آتش گرفت آتش
میان دود دیدم باز #زهرا را
#حسن می گفت #مادر پاشو... می میرم
یکی فریاد زد از ترس، #مولا را
سری از تن جدا افتاده بود ای وای
دوباره #کربلا شد...! #عصر_عاشورا
#حسین است و #حسین است و #حسین اینجا
ببین که می گذاری بر کجا پا را!
#حسینی که #یکی شد با #خدا، با #خویش
ولی با #کثرتش پر کرد هرجا را
به دل «#هیهات_مِن_الذّله» می گفتند
دواتِ خون او جان داد نی ها را
همان نی ها که شد موشک، فرود آمد
به هم زد خوابِ لاد و یِبنه، عکّا را
ستاره نیست اینها...! برقِ امّید است
ببیند آسمان، #طوفان_الاقصی را
نمی شد باورم حمله به زخمی ها
یکی انگار کشته تک تکِ ما را
به دوش دولت و شهرک نشینان است
نمی فهمیم این دیوار حاشا را...!
چرا نطق و بیانیه!؟ یکی باید
بخواباند غبار جنگ و دعوا را
خدا صبرش دهد هر کس که زخمی شد
یکی باید کند آرام، صبرا را
هنوز اما #فلسطین روی پایش هست
هنوز اسلام دارد دستِ بالا را
بیا ای اصل و فرع دین، که می خواهم
ببینم ذوالفقارِ در تبرّی را
زمین، حالش خراب است و پر از ابهام
بیا #مهدی، بیا و این معما را...!
#محمد_عابدی
#قم_المقدسه
#القدس_لنا
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🤦🏻👌🏻 تقدیم به #بزرگترین_درامنویس_عالَم، #خدا
و #سوپراستار او، #حسین (ع)
جلوهی ویژه
.....................
چه داستان درامی! چه جوّ سنگینی!
بدون جلوهی ویژهست هر چه میبینی
اگر سری به هوا پرت میشود یعنی
پریده از قفس سینه، مرغ آمینی
تمام خوبان را جمع کردهای یکجا
آهای مزرعهی آخرت، چه گلچینی!
تو را بخوانم خورشید یا که ماه، #حسین
که روز و شب پیدایی، هم آن و هم اینی
برای ما که سیاهیم و غرق تاریکی
تو ای ستارهی روشن، چقدر پروینی
اگر که نور بخواهم تویی که میباری
اگر که طور بخواهم تویی که تضمینی
اگر حضور بخواهم تویی که فرهادی
اگر که شور بخواهم تویی که شیرینی
منم طنین میان دو کوه، این دو حرم
برس به فریادم! «یا حسین أغیثینی»
وجودِ مغتنمت، سرنوشتِ ایمان است
#نماز اگر که ستون است، تو خودِ دینی
#حسین! قلبِ ج«ه»انی و چشم ما بر توست
جهان ما جان دارد ازین جهانبینی!
طلوع روشنِ تو روی نیزه، ای خورشید
چه ظرفیتها داده به شعر آیینی
به #ظهر_عاشورا، #اربعین اضافه شود
هزار سال... گذشته، چه طرح و تدوینی!
#حسین رفت به جنگِ ریا و کفر و نفاق
بدون هیچ معینی، بدون تأمینی
اگر چه مقتل کافیست، یک نفر باید...
چقدر اینجا خالیست جای آوینی
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15