eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
465 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
196 ویدیو
32 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
(ع) (س) بند سوم ترک عافیت ........... به خانه آمده، ابراز صدها تسلیت کرده شبیه ، او نیز ترک عافیت کرده در پیش بود و او تمام عمر با تدبیر برای یک سفر، خود را کرده از او یک دیگر بنا کرده، که را میان آن برادرها پر از جذابیت کرده کسی جرأت ندارد سمت آن کوچه بیاید باز که هرکس اینچنین کرده، غلط کرده غلط کرده خدا لعنت کند آن را که حرمت را شکست اینجا همان که بعد از آن ، هزاران کرده تا آخر عمر از پرده برمی‌داشت چرا که او، اظهار بر حقانیت کرده از آنکه با ، کرد باید گفت که تکیه بر مقام و جایگاهی عاریت کرده همانی که از او گرفت الگو به همانی که به ، را بی‌جمعیت کرده لگدها قسمت شد در کوچه ی گودال به قربان تنش که شد به نعل اسب ها پامال قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🤦🏻 نتیجه فراموشی بود و شعله‌هایی که در خیمه‌های علیه السلام را سوزاند، تداوم آتشی بود که در پشت در خانه علیه السلام روشن شد. 👌🏻 در واقع ابتدا باید دِین خودمان را نسبت به پیام ادا کنیم…! 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @pelak_15
🖤😭 برای و (ع) آسمانی ................. آسمان کربلا از دود و آتش، مِه شده قصه شام بلا در چشم ها واضح شده باز هم گوساله ای زرین که پر بود از هوا دور از چشمان موسی، کدخدای ده شده در میان کافران با معجزاتی کوهکن گیر افتاده و حضرت صالح شده نشنود گوشی ندای راستی را... تا که هست- لقمه هایی آنچنان و مومنی فربه شده آه... می دیدم خدا را در میان قتلگاه از رضای بنده اش، شوریده و واله شده روزگاری رفت بر نی، پاره ی قرآن و حال زیر پای اسب ها قرآن ناطق، له شده ظاهراً آن روز، آنها جنگ را بردند؛ نه... باید از تاریخ پرسید: آن که را فاتح شده! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
6.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔊ای کاش ما کنارت بودیم و یاریت میکردیم... 😭 ▫️در کسی که نقش (علیه السلام) را بازی می‌کرد آنقدر با حس و از درون ندا سر داد «، آیا کسی هست مرا یاری کند!؟» که مردم منفجر شدند و طاقت نیاوردند و این صحنه زیبا خلق شد...👌🖤😭 یا لَیْتَنا کُنّا مَعَکْ... 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
غزلی از دوست عزیزم عباس همتی که بسیار روان و سوزناکه اشکی ریختید دعاگوی امام زمان (عج) باشید 🙏🏻 🔹آخرین نگاه🔹 پیش از غروب بود، که آب از سرم گذشت آهی کشیدم و نفس آخرم گذشت من التماس ماندن و او شوق وصل بود چون اشک از برابر چشم ترم گذشت پنجاه و چار سال به او چشم دوختم فرصت نشد که خوب به او بنگرم، گذشت... یک آن تمام خاطره‌هایی که داشتیم با آن نگاه آخرش از خاطرم گذشت دلشوره داشتم که پس از او چه می‌شود؟ او رفت و باد از طرف معجرم گذشت آتش گرفت خیمۀ قلبم، چه آتشی! کار از به باد رفتن خاکسترم گذشت دیدم بریدن نفس قتلگاه را دیدم که روی خاک... نشد باورم، گذشت... تا بود، آب در دل خیمه تکان نخورد تا رفت، آب از سر اهل حرم گذشت 📝 🆔 @Pelak15 🆔 @Abedi_Aaeini
و غزلی از دوست نازنینم سید محمدحسین آل مجتبی که بسیار دلنشین است و جگرسوز السلام علی المظلوم بلاناصر😔😭 شرمنده‌ام که دیر رسیدم به قتلگاه و الشمر جالس‌ٌ... چه کند خواهر تو؟... آه او داشت ضربه می‌زد و من ضجه می‌زدم شد قتلگاه سرخ و شب و روز من سیاه ای وای از جدایی سر از بدن ح‌سین ای وای از جدایی من از تو یا اخاه... با خنجری کتاب خدا پاره‌پاره شد در دین کوفیان شده خون خدا مباح آه ای حسین! رأس تو بالای نیزه‌هاست؟ جانا بگو که خواهر تو دیده اشتباه من زینبم که سایه‌ی من را کسی ندید حالا اسیر و غم‌زده‌ام بین یک سپاه رفتی حسین همسفر حرمله شدم رفتی حسین، زینب تو مانده بی‌پناه... 🆔 @Pelak15 🆔 @Abedi_Aaeini
چند تک بیت برای که بر تکیه زده بود👇🏻 😭🔰 یا حسین (ع) رفته ای بر نی، چه را داری تماشا می کنی!؟ نیزه ی غربت برای زینبت کافی نبود!؟ 😭🔰 یا حسین (ع) خیمه ها را بعد تو آتش زدند اما بِدان پیش از آن از نیزه غربت دلم آتش گرفت 😭🔰 یا حسین (ع) نیزه ی سر را چهل منزل تحمل می کنم نیزه غربت، مرا هر بار آتش می زند قم المقدسه اثر جدید 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤🤦🏻😭 تقدیم به یادگار کربلا (ع) نگفته‌ایم از او .................. نگفته‌ایم از او غیر کشانده‌ایم را به که بود آنکه ، قوّت از او داشت برای کرد، آنچنان !؟ که بود آنکه به دل‌های خسته مرهم بود همان !؟ که بود آنکه زمین خورد بی‌هوا اما به کودکانِ زمین‌خورده داد دلداری!؟ که بود آنکه به زبانه کشید!؟ به هُرم آن و و که بود آنکه سراب از نگاه خلق گرفت!؟ به خشکسالیِ صحرای کفر شد جاری نگفته‌ایم که او یکتنه بود که زد به ، ضربه‌ای کاری ـ به دهن و را بست چنانکه شد پدرش روی نیزه‌ها چنانکه روی و کم شد شد خودش را به دعوت کرد خودش را به گذشت و... از دل تردیدها آمد یقین، صدا شد و فریاد زد: فداکاری! اگرچه که بود بعدِ بود و و به لطف او و شد نابود و ذهن و قلب زمین شد از این و آن عاری ـ که پای درس ، آسمانیان بودند ـ به شوق مرتبه، درحال نکته‌برداری شد نفسش در قنوت سجاده به وقت می‌خواست از خدا یاری ندای به گوش می‌آمد به و به هنگام هر تمام خاطره‌ها می‌چکید از چشمش همین که می‌شد میان که زد به دست ، رقم شروعِ شد و و قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤 غزلی در ۴۰ بیت پیشکش به ......................... «اپیزود اول» ای یوسفِ لبخند تو، عیش‌العُرفا آتش زده عشق تو زلیخای مرا تا چلچله‌ی نگاه تو راهی نیست با ، رسیدم به خدا از پنجره‌ای که رو به چشمت باز است با حنجره‌ای که دل سپرده به شما دل‌دل نکن و درِ قفس را وا کن پرپر زده‌ام برایت از آقا تو بگو بیایم این دفعه، چطور!؟ تنهایی...!؟ خانوادگی...!؟ با رفقا...!؟ «اپیزود دوم» راهی شده‌ام باز در این جاده‌ی عشق راهی شده‌ام با علما و صُلَحا پرسید کسی از منِ سرگشته، چطور!؟ گفتم گفتند چه سود از این همه گریه و آه گفتیم بسوزیم و نگوییم چرا...! گفتند میان این همه رنگ... !؟ گفتیم شبیم از غم او... این شب‌ها گفتند که و چیست!؟ گفتیم تلاقی دو رود و دریا گفتند که چه معنا دارد!؟ گفتیم که اربعین پر است از گفتیم که بار عام فرموده (ع) دیدارِ کریمانه‌ی شاه است و گدا انداخته از خون خودش در «اپیزود سوم» رزمنده و شرمنده و دل کَنده، همه... همراه شدند با و از هنوز در مسیر است، ! جانباز عزیزی که نیفتاد از پا شد «، آماده» در سایه‌ی گل کرده به پیشانیِ زائرهایت سربند «»، «» ما در پی هستیم ای بی‌خبر از روضه و داغ مولا سرسبزتر از همیشه ماییم؛ ببین! نزدیک است... چه سنگید شما!؟ ای آینه‌ی هستی و ای آیه‌ی نور با بیا هنگام است در (ع) با مشت بزن بر دهن «اپیزود چهارم» در راه، و دیدم آمد آیا به صدا!؟ این ابرِ سیاهِ در نگاهش باران - باید که ببارد چه زمانی و کجا!؟ بر نیزه نشسته‌ای، سرت گرم خداست ای کاش مرا ببینی از آن بالا تا خستگیِ آه به ما غالب شد آغوش گشودی و دویدی تا ما هر چند که نصفه‌نیمه بودم با تو تحویل گرفتی و خریدی من را با ماه و ستاره گفتم از لب‌هایت از صحبت خیزران و دندان؛ زیبا! یک مرا کشت هزاران دفعه جان دادن دخترِ کبودت جانا! «اپیزود پنجم» در راه توام اگرچه برمی گردم باید چه کنم با غم دوری حالا با اینکه نکرده‌ام وداعی آنطور سنگین شده سینه‌ام دوباره آقا برگشتم و دیدم حرم و گنبد را آرام شود بلکه دلم -این رسوا- تا نمانده چیزی و... آشوبم آشوب‌تر از سراب‌ها در صحرا بگذار بسوزم از غمت چون مجنون بگذار بسوزم از غمت ای لیلا بگذار سلامی بدهم باز به تو بگذار مرورت بکنم ای رؤیا با به خودم آمدم و بر بوسه زدم چون «اپیزود ششم» در هیبت آسمان به رفتم با رخصتی از شاه و خداوند وفا گفتند چه آورده‌ای از سوغاتی من و بود و گفتم که چقدر زائرانِ حرمش از پاک او گرفتند شفا!؟ حالا منم و خاطره‌های سفرش حالا منم و یک دلِ دلتنگ عزا لبریز محرّمم ، چه کنم!؟ یک سال صبوری نتوانم به خدا قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🖤🤦🏻 برای و باران .................. گنبد که می‌تابد... حرم مشتاق زائرهاست گنبد که می‌بارد... حرم رویای شاعرهاست با گفتن یک «» آرام می‌گیرم «»، روزیِ آشفته‌خاطرهاست به عاشورا سر داد! اگر امروز... به لب‌های دنبال یا !؟ آری این است قرآنِ بر نی، حاصلِ کار نصفِ جهان در دور هم جمعند گویا عراقت مقصدِ کل مهاجرهاست وقتی فقیران نذرهایی اینچنین دارند بانی شدن در موکبت، تکلیفِ تاجرهاست ، در مکتب تو، هادیِ راهند این جاده، مدیون مانند ندارد ، مثلی این واقعیت، خارج از فهم مفسرهاست «مهران به تهرانِ منافق‌ها» شده برعکس تهران به مهران می‌رود! در سینه‌اش، سِرهاست فرعونیان! این معجزه باطل نخواهد شد این اژدهای هفت سر، پایان ساحرهاست قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤😭 پیشکش به (ع) داغ انگور ................... خوش به حالت که داری و آقا که بی‌حرم است آه... شبیه آسمان هم به خدا پیش تو کم آورده گنبدت عرش معلیٰ‌ست، حریمت دریا می‌خواست به دیدار تو نائل بشود تنگ در آغوش گرفتت، که کجا!؟ زائران، دور ضریحت لکَ‌لبیک شدند : توست ای پسر خون خدا معتمد، سنگ به آیینه‌ی آهت انداخت سینه‌ات برکه‌ی خون بود و دلت کم از و نبود باده از شیعه گرفته چقدَر ساقی را...! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @pelak_15