نثار #آلعبا و #اباعبداللهالحسین (ع) 🖤
با خواندن این شعر، در هر #قنوت به یاد #حسین (ع) خواهید افتاد و چشمانتان بارانی خواهد شد😭
پنج تن
.....................
دستانم را نگریستم و گریستم
این بار از دستان قلم شده عباس (ع) گذشتم
انگشتانم #پنج_تن_آلعبا بودند 🖐
محمد (ص) را در میانه دیدم و
اهلبیتش را اطرافش
گویا برای #مباهله آمده بود
پلکی زدم...
#رسولالله (ص) بر بار شتران ایستاده بود و
علی (ع)، دوشادوش او
در #غدیرِ_معرفت
خدا را نشان میداد ☝️
اثر انگشتم طوافی بود از کعبهی جان: علی (ع) 👉
انگشتی که حب مولا را امضا زد
و روی ماه علی (ع) را در شب پرستارهی تاریخ نشان داد
انگشت حلقه، زهرا (س) بود 💍
که انگشتری به نام علی (ع) را به تن کرد!
محمد (ص)
دست بالا آورد
از گونههای فاطمه (س)
سیبی چید و
به علی (ع) تعارف کرد
پیوندی که
نبی (ص) و علی (ع) را به کمال رساند
و مثلثی را به نام #عشق، نقش زد
حسن (ع)
لطیفترین و زیباترین و آرامترین است
همان انگشت کوچک
که #صلح و #دلدادگی را فریاد میزند
آنجا که
در انگشت معشوقی گره میخورَد و
به راه ادامه میدهد
و حسین...
آه... حسین...
حسین (ع)
همان «وِترَ المَوتور»
همان دردانهی خدا!
حسابِ #حسین (ع) از همه جداست
او که
#اهلبیت (ع) نیز برایش آغوش باز میکنند و
در بغل میگیرندش ✊
او که #رمز_اتحاد و #پرچمدار_مقاومت است
اگر باور نداری دستت را مشت کن 👍
تا ببینی چگونه پرچمش را بالا میآورد
اما
اگر خواستی چشمانت تر شود
به شَستت نگاه کن و روضهی سر بخوان
و دلت را بند کن به آن بند انگشتی که نیست 😭
آه... نمیدانم بگویم یا نه!
نمیدانم زنده میمانم یا نه!
این بار، شَستت را کمی بهتر ببین
صدای پای اسبها را میشنوی!؟
میبینی اسبها
چگونه پهنش کردهاند! 😭
و اما بعد...
اگر دست روی دست بگذاریم و پا روی پا
دوباره #ماه را #گل_آفتابگردان میکنند و #خورشید را #هزاران_ستاره
این بار نباید از سر حرص و عصبانیت، ناخن جوید و دست را مشت کرد و دندان به هم فشرد
این بار باید با همه وجود
#مشت شد
#موشک شد
#روشن شد
#سرخ شد
و از #دهان_کفر گذشت و به #قلب_باطل رسید
و #انتقام_مادران_باردار را با فریاد #یا_زهرا گرفت!
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
نثار #آلعبا و #اباعبداللهالحسین (ع) 🖤
با خواندن این شعر، در هر #قنوت به یاد #حسین (ع) خواهید افتاد و چشمانتان بارانی خواهد شد😭
پنج تن
.....................
دستانم را نگریستم و گریستم
این بار از دستان قلم شده عباس (ع) گذشتم
انگشتانم #پنج_تن_آلعبا بودند 🖐
محمد (ص) را در میانه دیدم و
اهلبیتش را اطرافش
گویا برای #مباهله آمده بود
پلکی زدم...
#رسولالله (ص) بر بار شتران ایستاده بود و
علی (ع)، دوشادوش او
در #غدیرِ_معرفت
خدا را نشان میداد ☝️
اثر انگشتم طوافی بود از کعبهی جان: علی (ع) 👉
انگشتی که حب مولا را امضا زد
و روی ماه علی (ع) را در شب پرستارهی تاریخ نشان داد
انگشت حلقه، زهرا (س) بود 💍
که انگشتری به نام علی (ع) را به تن کرد!
محمد (ص)
دست بالا آورد
از گونههای فاطمه (س)
سیبی چید و
به علی (ع) تعارف کرد
پیوندی که
نبی (ص) و علی (ع) را به کمال رساند
و مثلثی را به نام #عشق، نقش زد
حسن (ع)
لطیفترین و زیباترین و آرامترین است
همان انگشت کوچک
که #صلح و #دلدادگی را فریاد میزند
آنجا که
در انگشت معشوقی گره میخورَد و
به راه ادامه میدهد
و حسین...
آه... حسین...
حسین (ع)
همان «وِترَ المَوتور»
همان دردانهی خدا!
حسابِ #حسین (ع) از همه جداست
او که
#اهلبیت (ع) نیز برایش آغوش باز میکنند و
در بغل میگیرندش ✊
او که #رمز_اتحاد و #پرچمدار_مقاومت است
اگر باور نداری دستت را مشت کن 👍
تا ببینی چگونه پرچمش را بالا میآورد
اما
اگر خواستی چشمانت تر شود
به شَستت نگاه کن و روضهی سر بخوان
و دلت را بند کن به آن بند انگشتی که نیست 😭
آه... نمیدانم بگویم یا نه!
نمیدانم زنده میمانم یا نه!
این بار، شَستت را کمی بهتر ببین
صدای پای اسبها را میشنوی!؟
میبینی اسبها
چگونه پهنش کردهاند! 😭
و اما بعد...
اگر دست روی دست بگذاریم و پا روی پا
دوباره #ماه را #گل_آفتابگردان میکنند و #خورشید را #هزاران_ستاره
این بار نباید از سر حرص و عصبانیت، ناخن جوید و دست را مشت کرد و دندان به هم فشرد
این بار باید با همه وجود
#مشت شد
#موشک شد
#روشن شد
#سرخ شد
و از #دهان_کفر گذشت و به #قلب_باطل رسید
و #انتقام_مادران_باردار را با فریاد #یا_زهرا گرفت!
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
نثار #آلعبا و #اباعبداللهالحسین (ع) 🖤
با خواندن این شعر، در هر #قنوت به یاد #حسین (ع) خواهید افتاد و چشمانتان بارانی خواهد شد😭
پنج تن
.....................
دستانم را نگریستم و گریستم
این بار از دستان قلم شده عباس (ع) گذشتم
انگشتانم #پنج_تن_آلعبا بودند 🖐
محمد (ص) را در میانه دیدم و
اهلبیتش را اطرافش
گویا برای #مباهله آمده بود
پلکی زدم...
#رسولالله (ص) بر بار شتران ایستاده بود و
علی (ع)، دوشادوش او
در #غدیرِ_معرفت
خدا را نشان میداد ☝️
اثر انگشتم طوافی بود از کعبهی جان: علی (ع) 👉
انگشتی که حب مولا را امضا زد
و روی ماه علی (ع) را در شب پرستارهی تاریخ نشان داد
انگشت حلقه، زهرا (س) بود 💍
که انگشتری به نام علی (ع) را به تن کرد!
محمد (ص)
دست بالا آورد
از گونههای فاطمه (س)
سیبی چید و
به علی (ع) تعارف کرد
پیوندی که
نبی (ص) و علی (ع) را به کمال رساند
و مثلثی را به نام #عشق، نقش زد
حسن (ع)
لطیفترین و زیباترین و آرامترین است
همان انگشت کوچک
که #صلح و #دلدادگی را فریاد میزند
آنجا که
در انگشت معشوقی گره میخورَد و
به راه ادامه میدهد
و حسین...
آه... حسین...
حسین (ع)
همان «وِترَ المَوتور»
همان دردانهی خدا!
حسابِ #حسین (ع) از همه جداست
او که
#اهلبیت (ع) نیز برایش آغوش باز میکنند و
در بغل میگیرندش ✊
او که #رمز_اتحاد و #پرچمدار_مقاومت است
اگر باور نداری دستت را مشت کن 👍
تا ببینی چگونه پرچمش را بالا میآورد
اما
اگر خواستی چشمانت تر شود
به شَستت نگاه کن و روضهی سر بخوان
و دلت را بند کن به آن بند انگشتی که نیست 😭
آه... نمیدانم بگویم یا نه!
نمیدانم زنده میمانم یا نه!
این بار، شَستت را کمی بهتر ببین
صدای پای اسبها را میشنوی!؟
میبینی اسبها
چگونه پهنش کردهاند! 😭
و اما بعد...
اگر دست روی دست بگذاریم و پا روی پا
دوباره #ماه را #گل_آفتابگردان میکنند و #خورشید را #هزاران_ستاره
این بار نباید از سر حرص و عصبانیت، ناخن جوید و دست را مشت کرد و دندان به هم فشرد
این بار باید با همه وجود
#مشت شد
#موشک شد
#روشن شد
#سرخ شد
و از #دهان_کفر گذشت و به #قلب_باطل رسید
و #انتقام_مادران_باردار را با فریاد #یا_زهرا گرفت!
#محمد_عابدی
#مباهله
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭🤦🏻🖤 تقدیم به خون خدا #حسین (ع) و منتقم ثارالله #مهدی (عج)
درک
...............
تا قضا عین قدَر، اقبال او را درک کرد
مادرش آتش گرفت و فال او را درک کرد
از دل قنداقهاش بخشید هر کس را که خواست
#فطرس از راه آمد و او، بال او را درک کرد
#احسنالاحوال ما نام #حسین است و #حسین
با #محرّم میشود هر سال او را درک کرد
#کلُّ_ارضٍ_کربلا یعنی دل ما کربلاست
سینهزن هم آیه زلزال او را درک کرد
کوه بود اما تکان میخورد گاهی شانهاش
هر که دیده داغ و کرده ناله، او را درک کرد
یک #عمود و یک #عمو، ای وای از این دال عجیب
#علقمه یکباره، قد دال او را درک کرد
#کربلا در پرده بود و ذهن ما لکنت گرفت
با چه چشمی میتوان گودال او را درک کرد
شمرِ قاتل، بوده روزی در صف مولای خود
با چه #عقلی میتوان امثال او را درک کرد!؟
غیر #عبدالله که بر سینهی او سرسپرد
نعل تازه، پیکر پامال او را درک کرد
#ذوالجناحِ بیسوار آمد به سمت خیمهها
تا نسیمی پر کشید و یال او را درک کرد
جای آتش سبز بود این بین و... او هم با عطش
حال و روز #زینب و #اطفال او را درک کرد
رفت زیر پای یک دختر همینکه چادرش
دست سنگین کسی، خلخال او را درک کرد
پشت اسب و زیر پا و در تنور و روی نی
خولیِ ملعون چقدر ارسال او را درک کرد
در میان آن همه، مهماننوازان تا به شام
تازیانه، #اهلبیت و #آل او را درک کرد
بعد از آنکه ریخت بر گیسوی او قدری شراب
خیزران آمد جلو، تبخال او را درک کرد
دختری بیتابِ بابا بود و بابا سررسید
در میان آن همه گل، #لاله او را درک کرد -
آبِ پاکی را روی دستان #زینب ریختند
در تمام شهر یک غسّاله او را درک کرد
با #امام_عصر باید خط به خط شد #ناحیه
تا که شاید لحظهای هم، حال او را درک کرد
#جمکران، جمع کران است و #امام، اهل نظر
با #بصیرت میتوان اقوال او را درک کرد
شال سادات #حسینی، شال سبز #مهدوی ست
خوش به حال آنکه یک شب، شال او را درک کرد
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🤦🏻🖤 تقدیم به خون خدا #حسین (ع) و منتقم ثارالله #مهدی (عج)
درک
...............
تا قضا عین قدَر، اقبال او را درک کرد
مادرش آتش گرفت و فال او را درک کرد
از دل قنداقهاش بخشید هر کس را که خواست
#فطرس از راه آمد و او، بال او را درک کرد
#احسنالاحوال ما نام #حسین است و #حسین
با #محرّم میشود هر سال او را درک کرد
#کلُّ_ارضٍ_کربلا یعنی دل ما کربلاست
سینهزن هم آیه زلزال او را درک کرد
کوه بود اما تکان میخورد گاهی شانهاش
هر که دیده داغ و کرده ناله، او را درک کرد
یک #عمود و یک #عمو، ای وای از این دال عجیب
#علقمه یکباره، قد دال او را درک کرد
#کربلا در پرده بود و ذهن ما لکنت گرفت
با چه چشمی میتوان گودال او را درک کرد
شمرِ قاتل، بوده روزی در صف مولای خود
با چه #عقلی میتوان امثال او را درک کرد!؟
غیر #عبدالله که بر سینهی او سرسپرد
نعل تازه، پیکر پامال او را درک کرد
#ذوالجناحِ بیسوار آمد به سمت خیمهها
تا نسیمی پر کشید و یال او را درک کرد
جای آتش سبز بود این بین و... او هم با عطش
حال و روز #زینب و #اطفال او را درک کرد
رفت زیر پای یک دختر همینکه چادرش
دست سنگین کسی، خلخال او را درک کرد
پشت اسب و زیر پا و در تنور و روی نی
خولیِ ملعون چقدر ارسال او را درک کرد
در میان آن همه، مهماننوازان تا به شام
تازیانه، #اهلبیت و #آل او را درک کرد
بعد از آنکه ریخت بر گیسوی او قدری شراب
خیزران آمد جلو، تبخال او را درک کرد
دختری بیتابِ بابا بود و بابا سررسید
در میان آن همه گل، #لاله او را درک کرد -
آبِ پاکی را روی دستان #زینب ریختند
در تمام شهر یک غسّاله او را درک کرد
با #امام_عصر باید خط به خط شد #ناحیه
تا که شاید لحظهای هم، حال او را درک کرد
#جمکران، جمع کران است و #امام، اهل نظر
با #بصیرت میتوان اقوال او را درک کرد
شال سادات #حسینی، شال سبز #مهدوی ست
خوش به حال آنکه یک شب، شال او را درک کرد
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
نثار #آلعبا و #اباعبداللهالحسین (ع) 🖤
با خواندن این شعر، در هر #قنوت به یاد #حسین (ع) خواهید افتاد و چشمانتان بارانی خواهد شد😭
پنج تن
.....................
دستانم را نگریستم و گریستم
این بار از دستان قلم شده عباس (ع) گذشتم
انگشتانم #پنج_تن_آلعبا بودند 🖐
محمد (ص) را در میانه دیدم و
اهلبیتش را اطرافش
گویا برای #مباهله آمده بود
پلکی زدم...
#رسولالله (ص) بر بار شتران ایستاده بود و
علی (ع)، دوشادوش او
در #غدیرِ_معرفت
خدا را نشان میداد ☝️
اثر انگشتم طوافی بود از کعبهی جان: علی (ع) 👉
انگشتی که حب مولا را امضا زد
و روی ماه علی (ع) را در شب پرستارهی تاریخ نشان داد
انگشت حلقه، زهرا (س) بود 💍
که انگشتری به نام علی (ع) را به تن کرد!
محمد (ص)
دست بالا آورد
از گونههای فاطمه (س)
سیبی چید و
به علی (ع) تعارف کرد
پیوندی که
نبی (ص) و علی (ع) را به کمال رساند
و مثلثی را به نام #عشق، نقش زد
حسن (ع)
لطیفترین و زیباترین و آرامترین است
همان انگشت کوچک
که #صلح و #دلدادگی را فریاد میزند
آنجا که
در انگشت معشوقی گره میخورَد و
به راه ادامه میدهد
و حسین...
آه... حسین...
حسین (ع)
همان «وِترَ المَوتور»
همان دردانهی خدا!
حسابِ #حسین (ع) از همه جداست
او که
#اهلبیت (ع) نیز برایش آغوش باز میکنند و
در بغل میگیرندش ✊
او که #رمز_اتحاد و #پرچمدار_مقاومت است
اگر باور نداری دستت را مشت کن 👍
تا ببینی چگونه پرچمش را بالا میآورد
اما
اگر خواستی چشمانت تر شود
به شَستت نگاه کن و روضهی سر بخوان
و دلت را بند کن به آن بند انگشتی که نیست 😭
آه... نمیدانم بگویم یا نه!
نمیدانم زنده میمانم یا نه!
این بار، شَستت را کمی بهتر ببین
صدای پای اسبها را میشنوی!؟
میبینی اسبها
چگونه پهنش کردهاند! 😭
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15