eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
469 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
195 ویدیو
32 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
👌😭 👌🏻تقدیم به آنها که به حسین (ع) اقتدا می کنند و نماز را اول وقت برپا میدارند 🙏🏻به پیشگاه (ع) تماشا ........ در بر شبِ آلوده ام قدری بتاب ای ماهْ بالا می روم بالا از آغوش تو... تا شاید بچینم از بلندای نخیلِ چشم هایت، چند با تو نورم بی تو کورم، صد از تو دورم یک راهی ام کن تا ، اماما...! با ، چنان... بی خود شد از خود! وای اگر ، می داد او را از تا ، با تو راهی نیست آقا یک دلِ افتاده می خواهد، کمی و در هر کس برای دلبری یک شیوه دارد من می شوم پر میکشم تا بیکران ها دل به می زنم با دیدن حوض قشنگت دیگران درگیر و من غرق پشت سرم بود و صدایش زیرِ گوشم چشم در چشم تو بود و با «»، دریا با زبان بی زبانی روضه ای خواند از در شبستانِ نگاهت ربّنا شد؛ گفت - از قنوتم می چکد بارانی از ها بسته ام بر ، دل را... ای مثل ناقوسی صدایم کرد و رفتم تا بخوانم رکعتی... بالاسرت را با تمنّا موج عشاقت مرا می برد از یک سو به یک سو دست آوردم بگیرم را چون زلیخا زیر پا افتادم و شد روضه ای بر من مجسم و ها را دیدم و افتادم از پا در دورِ ضریحت در طوافند ، تو را دارند و مَستند از تولیّ از گرفتم را از هم گرفتم را قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini
🖤😭 برای (ع) و زائرانی که در ایشان کیلومترها راه را بر سر و و گونه به می رسند دسته دسته ............... می رسد خورشیدِ گنبد کم کم از پشت کَلات ۱ از ، ... آب دارد نه قنات دسته دسته می رسند از کوه های بی عبور خیل مشتاقان تو از و از ۲ تا برایت مویه و افغان کنند از عمق جان پیرزن ها می رسند از این دهات و آن دهات با هزاران عشق، به سمتت می دوند جاده ها هم راه افتادند از شوق صدات تا گیریم از لب های باران خورده ات می خوانیم و هستیم ای بر این صراط چشم ما در روضه های جدّ تو شده این راهیم و دلخوش بر همین ها از پر بود اما چشم ها... پشت سر ما بود و ما رو به با از و اغنا شدیم ۳ با دل بستیم بر آهِ بیات ۴ شب به شب روشن تر از قبلیم در چشمان تو می گیرد دل ما از تو ای خورشیدِْ ذات روز آخر، بی قراری بود و یک شهر شلوغ تا ببینم روی ماهت را... شدم از دور مات یک خیابان مانده تا زمینگیرم کند آه از آن ساعت که این دیوانه می افتد به پات قم المقدسه .............................. ۱. کلات: یک. نام شهری مرزی در شمال شرقی مشهد به نام کلات دو. قلعه ای به نام کلات نادر یا کاخ خورشید ۲. بامیان و هرات: نام دو شهر افغانستان ۳. قطعه زینب زینب اثر استاد سلیم موذن زاده اردبیلی ۴. اذان معروف استاد رحیم موذن زاده اردبیلی در آواز بیات ترک 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👌😭 👌🏻تقدیم به آنها که به (ع) اقتدا می‌کنند و نماز را اول وقت برپا می‌دارند 🙏🏻به پیشگاه (ع) تماشا ........ در بر شبِ آلوده‌ام قدری بتاب ای ماهْ بالا می‌روم بالا از آغوش تو... تا شاید بچینم از بلندای نخیلِ چشم‌هایت، چند با تو نورم بی تو کورم، صد از تو دورم یک راهی‌ام کن تا ، اماما...! با ، چنان... بی‌خود شد از خود! وای اگر ، می‌داد او را از تا ، با تو راهی نیست آقا یک دلِ افتاده می‌خواهد، کمی و در هر کس برای دلبری یک شیوه دارد من می‌شوم پر می‌کشم تا بیکران‌ها دل به می‌زنم با دیدن حوض قشنگت دیگران درگیر و من غرق پشت سرم بود و صدایش زیرِ گوشم چشم در چشم تو بود و با «»، دریا با زبان بی‌زبانی روضه‌ای خواند از در شبستانِ نگاهت ربّنا شد؛ گفت - از قنوتم می چکد بارانی از بسته‌ام بر ، دل را... ای مثل ناقوسی صدایم کرد و رفتم تا بخوانم رکعتی... بالاسرت را با تمنّا موج عشاقت مرا می‌برد از یک‌سو به یک‌سو دست آوردم بگیرم را چون زلیخا زیر پا افتادم و شد روضه‌ای بر من مجسم و را دیدم و افتادم از پا کربلا در کربلا دورِ ضریحت در طوافند ، تو را دارند و مَستند از تولیّ از گرفتم را از هم گرفتم را قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini
🙏🌷 برای (ع) و پیوند و ............. از آب ، خاکم گشت دریا از پیش چشمم ناگهان بگذشت دریا نام تو آمد بر لبم ای چشمان من مَدّ کرد و گشت کوبنده تر از موج، زد بر قلب صخره هر بار اما خسته تر برگشت آمد بر سر بالین از اشکِ دامنگیرِ او شد دشت دریا او بی خبر بود از خودش در دیدند جا شد در دل یک ، دریا با روضه اش از تا آمد دریا به دریا، چشم من... تا قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👌😭 👌🏻تقدیم به آنها که به حسین (ع) اقتدا می کنند و نماز را اول وقت برپا میدارند 🙏🏻به پیشگاه (ع) تماشا ........ در بر شبِ آلوده ام قدری بتاب ای ماهْ بالا می روم بالا از آغوش تو... تا شاید بچینم از بلندای نخیلِ چشم هایت، چند با تو نورم بی تو کورم، صد از تو دورم یک راهی ام کن تا ، اماما...! با ، چنان... بی خود شد از خود! وای اگر ، می داد او را از تا ، با تو راهی نیست آقا یک دلِ افتاده می خواهد، کمی و در هر کس برای دلبری یک شیوه دارد من می شوم پر میکشم تا بیکران ها دل به می زنم با دیدن حوض قشنگت دیگران درگیر و من غرق پشت سرم بود و صدایش زیرِ گوشم چشم در چشم تو بود و با «»، دریا با زبان بی زبانی روضه ای خواند از در شبستانِ نگاهت ربّنا شد؛ گفت - از قنوتم می چکد بارانی از ها بسته ام بر ، دل را... ای مثل ناقوسی صدایم کرد و رفتم تا بخوانم رکعتی... بالاسرت را با تمنّا موج عشاقت مرا می برد از یک سو به یک سو دست آوردم بگیرم را چون زلیخا زیر پا افتادم و شد روضه ای بر من مجسم و ها را دیدم و افتادم از پا در دورِ ضریحت در طوافند ، تو را دارند و مَستند از تولیّ از گرفتم را از هم گرفتم را قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini
🤦🏻👌🏻 به پیشگاه و ................ را باید که شوند را باید که شوند ، مرام است تا در آغوشِ خدای خود، شوند باید از خود رد شوند تا برای دیدن ، لایق‌تر شوند دست و پا باید زد و از دست و پا باید گذشت تا به تکّه‌هایت بلکه شوند باید را دامن زنند تا از ، فارغ‌تر شوند آمد تا واکند از رگ، گره بلکه یک ذرّه شوند من افق را در دیده‌ام هرچند که در جهان، خیل منافق‌ها شوند ، در ، باید ، تر شوند بعدِ باید که کرد تا خالق‌تر شوند قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👌😭 👌🏻تقدیم به آنها که به (ع) اقتدا می‌کنند و نماز را اول وقت برپا می‌دارند 🙏🏻به پیشگاه (ع) تماشا ........ در بر شبِ آلوده‌ام قدری بتاب ای ماهْ بالا می‌روم بالا از آغوش تو... تا شاید بچینم از بلندای نخیلِ چشم‌هایت، چند با تو نورم بی تو کورم، صد از تو دورم یک راهی‌ام کن تا ، اماما...! با ، چنان... بی‌خود شد از خود! وای اگر ، می‌داد او را از تا ، با تو راهی نیست آقا یک دلِ افتاده می‌خواهد، کمی و در هر کس برای دلبری یک شیوه دارد من می‌شوم پر می‌کشم تا بیکران‌ها دل به می‌زنم با دیدن حوض قشنگت دیگران درگیر و من غرق پشت سرم بود و صدایش زیرِ گوشم چشم در چشم تو بود و با «»، دریا با زبان بی‌زبانی روضه‌ای خواند از در شبستانِ نگاهت ربّنا شد؛ گفت - از قنوتم می چکد بارانی از بسته‌ام بر ، دل را... ای مثل ناقوسی صدایم کرد و رفتم تا بخوانم رکعتی... بالاسرت را با تمنّا موج عشاقت مرا می‌برد از یک‌سو به یک‌سو دست آوردم بگیرم را چون زلیخا زیر پا افتادم و شد روضه‌ای بر من مجسم و را دیدم و افتادم از پا کربلا در کربلا دورِ ضریحت در طوافند ، تو را دارند و مَستند از تولیّ از گرفتم را از هم گرفتم را قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini