eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
469 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
195 ویدیو
32 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
✋🏻😭 برای حال و هوای کربلایی این روزهای و نزدیک ..................... مرز میان دوست و دشمن چه باریک است وقتی باشد آنجا مرگِ تشکیک است یخ بسته فریاد پرستوهای آزاده دنیا شبیه جنگلی بی روح و تاریک است به جان مردمِ سرگشته افتاده گویا جهان یک است و در خون خود غلتید «فردا»، اسیر گفتگوی دیپلماتیک است تا مثل به میدان پای نگذارند دنیا به دست عده ای جنتلمن و شیک است «ما از نژاد برتریم! اصلاً خداوندیم!» این منطق ارباب های کفر و لائیک است ، بسته ربنای دست هامان را آیینه ای که سر به سر، است حلقِ زمین از تسلیت خالی ست وقتی که دنیای غرق ، لبریز تبریک است ، بازیِ هاست از مرگِ انسان ها مهمتر هم، است هر ماه در ، برج می سازند این سو ولی ، نواری تنگ و باریک است در منطق این منطقه، پاسخ نباید داد ! این خودش یک جور تکنیک است تصویرِ مرگِ عاطفه از پنجره پیداست ای کاش می گفتند این جلوه، گرافیک است از مطبخِ غم می رود در مسلخ خون، موسیقیِ جنگ جهانی تا کلاسیک است! آهِ در دل آیینه ها مانده وقتی زمین، گلدانی از مرگ رمانتیک است تاریخ را بستند بر تیرِ شب اعدام جای گلوله در دلِ فرش پازیریک است دارد خبر از افکار و رویایی که پخشِ بر موزائیک است ای پس کجایی!؟ سوژه آماده ست! این قصه به اندازه ی کافی تراژیک است! یخ کرده یک کودک میان آتش جنگ و پهپادِ لامذهب فقط، سرگرم شلیک است حس می کنم بوی تو را وقتی مسیر سردخانه، پر ترافیک است این ، چشمان همه در می گردد این روزها آقا به ما بسیار است قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻🤦🏻😭 تقدیم به و منتقم خونش .............. زائر به چشم بدهکار است بر دست های بدهکار است بر باد داد آری سرش را بر فراز نی اگر بالاست بر گیسو بدهکار است تا که مزارم پر شود از پاکش خادم به من کیلو بدهکار است بوی تعفن می وزد در آسمان شهر این شهر بر ما یک بدهکار است خالی ست دست این جهان از یک تاریخ، بر ما آه... یک بدهکار است دست دعامان از نفس افتاده هر عالَم به ما یک بدهکار است تا کی فقط خود را به دشت نینوا بردن دنیا به ما یک با بدهکار است قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻 به پیشگاه او که همه اوست👆🏻 نور ........... چشم هایت را نوشتم آیه های سبز «نور» دست هایت را نوشتم سوره «طه» و «طور» ای حدیث بی بدیل هستی، ای قرآن ترین چیست در فحوای لبخند تو جز و ای جمالت آسمان و ای نگاهت آفتاب دور باد از تو بلا، چشم حسودان تو کور از صدایت دلنشین تر هست آیا!؟ نیست نه گفته از لحن خوشت داود در گوش زبور «می نشینم تا بیایی» را به آتش می کشم پا به پایت می دوم تا نفخه ی بانگ خوش است از مستی ما را دوچندان کن... دوچندان از غرور! با خودم می گویم آیا هستم آن روزی که تو...!؟ می روم وقتی به دیدار همه... ها با از می خوانم تو را های بی تو هر دم می شود در من مرور انتظارت، شاعرم کرد و نگاهت، مشعرم ای به قربان صبوری هایت، ای ! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🙏🌷 برای و (ع) ........................ ای ! شب شده... با شب بنشین که دلم لک زده لبخند تو را... ماه‌ترین! غافل از نور تو بودم همه‌ی سال اما رو زدم تا به تو...! هر آینه دیدم تسکین ما که بودیم!؟ همان قومِ به حج‌رفته‌ی خواب آن خوارج که نبودند شبی در رکاب از جنگ جمل سیر شدیم با معاویه نشستیم سر سفره‌ی دین بزنم آه گریزی به در خانه‌ی وحی آن دری که... شد از آغوش عطرآگین آتش آمد که به غارت ببرد باغی را آتشی سخت که پشت تبری کرد کمین به هوا رفت صدای از ضربه‌ی کین افتاد زمین و افتاد زمین بگذریم از دل این کوچه‌ی بی‌رحم، روز تشییع تنت را کمی از دور ببین تیرها زوزه‌کشان سمت تو می‌آیند... آه زخم هر تیر شده روی رکاب تو، نگین هر که آمد به تو شد و گفت که فضای حَرمت بود عمیقاً سنگین کاش این ، ظهور پسرت باشد و کاش از طرح جدیدی بزند ۱ از تو بگویند غزل پشتِ غزل بیت‌بیتش بشود بر سر ایوان، آذین شدی و باید که بر ضریحت بزند نقش، چنین: ۲ «رشته‌ی تاک چنان بر پر و پایم پیچید که جهان، سبز شد و آدمیان، حورالعین» ما گدایان توایم، از همگان دل کندیم دلخوشیم ای ... تنها به همین ! ذکر، مگر هست از این بالاتر؟ ما دعا کرده و او گفت به جامان آمین قم المقدسه ............................................. ۱. نقاش معاصر استاد حسن روح الامین ۲. نقاش معاصر استاد محمود فرشچیان 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤😭 برای ✋🏻 تقدیم به دایی ام که در حال انتقال زخمی ها در این روز، خود نیز به درجه رفیع رسید .................. ابرها آن بارانی تر از هر روز بود مرگ بر که مثل ، پرسوز بود کشتن مردم به دست حافظان آسمان لکه ی ننگی به دامان بود ، تن به داده بود و سال ها پیش چشم مردمش، بود هیبتی باقی نماند از و وطن ما، دست یک مرتیکه ی پفیوز بود بود ایرانمان از هجمه ی شلاق ها شاه می پنداشت اما کشور ما، بود آمد و افتاد روی خواب شهر اما همچنان و بود خم شدیم از بعدِ و در آن میان قوز بالا قوز بود زیادی رفت زیر دست و پا! ، قربانیِ یک غولِ جنگ افروز بود آمد با تمام نفرتش روز نحسی که نگاهش، بود گرچه شد با این خاطراتش در دل ایرانیان، جانسوز بود مرگ بر که طبق آن حق هر کس غیر در آن، محفوظ بود با چنین و ها که جان ها را گرفت ، تبی مفروض بود آتشی انداخت آری در دل مردی که یک دلسوز بود ها و ها را با خودش همراه کرد او که هر برای خلق، درس آموز بود عاقبت می گوید به آنکه را درهم و آنکه را بود! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🔰 زیارت در روز 🔵 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ اَوْلِيآئِكَ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ، َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلايَ فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلايَ كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ. 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
این هم تفألی به جناب شیخ در روز ۲۰ مهرماه ۱۴۰۳ فکر می کنم بهترین غزلی که می تونست برای حال این روزهای جهان به ما هدیه داده بشه همین غزل زیباست 🤦🏻😭🤦🏻😭🤦🏻😭🤦🏻🙏🤦🏻😭 و و ، جمله مهیاست ولی مهیا نشود کجاست!؟ از در مرنج فکر معقول بفرما، کجاست!؟ 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻😭 برای حال و هوای کربلایی این روزهای و نزدیک ..................... مرز میان دوست و دشمن چه باریک است وقتی باشد آنجا مرگِ تشکیک است یخ بسته فریاد پرستوهای آزاده دنیا شبیه جنگلی بی روح و تاریک است به جان مردمِ سرگشته افتاده گویا جهان یک است و در خون خود غلتید «فردا»، اسیر گفتگوی دیپلماتیک است تا مثل به میدان پای نگذارند دنیا به دست عده ای جنتلمن و شیک است «ما از نژاد برتریم! اصلاً خداوندیم!» این منطق ارباب های کفر و لائیک است ، بسته ربنای دست هامان را آیینه ای که سر به سر، است حلقِ زمین از تسلیت خالی ست وقتی که دنیای غرق ، لبریز تبریک است ، بازیِ هاست از مرگِ انسان ها مهمتر هم، است هر ماه در ، برج می سازند این سو ولی ، نواری تنگ و باریک است در منطق این منطقه، پاسخ نباید داد ! این خودش یک جور تکنیک است تصویرِ مرگِ عاطفه از پنجره پیداست ای کاش می گفتند این جلوه، گرافیک است از مطبخِ غم می رود در مسلخ خون، موسیقیِ جنگ جهانی تا کلاسیک است! آهِ در دل آیینه ها مانده وقتی زمین، گلدانی از مرگ رمانتیک است تاریخ را بستند بر تیرِ شب اعدام جای گلوله در دلِ فرش پازیریک است دارد خبر از افکار و رویایی که پخشِ بر موزائیک است ای پس کجایی!؟ سوژه آماده ست! این قصه به اندازه ی کافی تراژیک است! یخ کرده یک کودک میان آتش جنگ و پهپادِ لامذهب فقط، سرگرم شلیک است حس می کنم بوی تو را وقتی مسیر سردخانه، پر ترافیک است این ، چشمان همه در می گردد این روزها آقا به ما بسیار است قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🙏🏻با اجازه امام زمان (عج) به و ....................... چراغ ظلمتیان، چرا که راه نجات بشر، بگیر دست دلم را که من پی رها شدن از فتنه‌های شیطانی‌ست نگاه کردن من، با همراه است نگاه کردن تو که آسمانِ نگاهت همیشه چنانکه بغض شدم، از زمین کبودترم کن و ، که این جهان فانی‌ست همینکه می‌رسی از جاده، کار نفس‌نفس زدن است و سکوت و حیرانی‌ست چه می‌شود که ببینم که که منم درون خیمه‌ات آماده‌ی دلم به خوش است و دعا برای اگرچه سهم من از پریشانی‌ست قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🙏🏻با اجازه امام زمان (عج) به و ................... بیا که هفته‌ی خاکستری سفید شود بیا که و ، همیشه شود بیا که پنجره‌ها گل کند به لبخندت بیا که حنجره‌ها مملو از امید شود ، گشایش هستی‌ست می‌رسد روزی! اگرچه آمدنت مدتی مدید شود دعا کن این پسرِ رو به راه در هر جمع اگر مُبلّغ دینِ تو شد «» شود دعا کن این پسرِ سر به زیرِ خاطرخواه اگر «» نشد لااقل مفید شود دعا کن این پسرِ سر به راه، آخر عمر برای و ، شود ببین که گرفتار گرگ‌ها شده است چگونه می‌شود آدم چنین پلید شود!؟ به لطف چشم تو، خط و خطوط به زودی از دل هر ناپدید شود قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🙏🌷 برای و (ع) ........................ ای ! شب شده... با شب بنشین که دلم لک زده لبخند تو را... ماه‌ترین! غافل از نور تو بودم همه ی سال اما رو زدم تا به تو...! هر آینه دیدم تسکین ما که بودیم!؟ همان قومِ به حج رفته‌ی خواب آن خوارج که نبودند شبی در رکاب از جنگ جمل سیر شدیم با معاویه نشستیم سر سفره‌ی دین بزنم آه گریزی به در خانه‌ی وحی آن دری که... شد از آغوش عطرآگین آتش آمد که به غارت ببرد باغی را آتشی سخت که پشت تبری کرد کمین به هوا رفت صدای از ضربه‌ی کین افتاد زمین و افتاد زمین بگذریم از دل این کوچه‌ی بی‌رحم، روز تشییع تنت را کمی از دور ببین تیرها زوزه‌کشان سمت تو می‌آیند... آه زخم هر تیر شده روی رکاب تو، نگین هر که آمد به تو شد و گفت که فضای حَرمت بود عمیقاً سنگین کاش این ، ظهور پسرت باشد و کاش از طرح جدیدی بزند ۱ از تو بگویند غزل پشتِ غزل بیت‌بیتش بشود بر سر ایوان، آذین شدی و باید که بر ضریحت بزند نقش، چنین: ۲ «رشته‌ی تاک چنان بر پر و پایم پیچید که جهان، سبز شد و آدمیان، حورالعین» ما گدایان توایم، از همگان دل کندیم دلخوشیم ای ... تنها به همین ! ذکر، مگر هست از این بالاتر؟ ما دعا کرده و او گفت به جامان آمین قم المقدسه ............................................. ۱. نقاش معاصر استاد حسن روح الامین ۲. نقاش معاصر استاد محمود فرشچیان 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🙏🌷 برای و (ع) ........................ ای ! شب شده... با شب بنشین که دلم لک زده لبخند تو را... ماه‌ترین! غافل از نور تو بودم همه‌ی سال اما رو زدم تا به تو...! هر آینه دیدم تسکین ما که بودیم!؟ همان قومِ به حج‌رفته‌ی خواب آن خوارج که نبودند شبی در رکاب از جنگ جمل سیر شدیم با معاویه نشستیم سر سفره‌ی دین بزنم آه گریزی به در خانه‌ی وحی آن دری که... شد از آغوش عطرآگین آتش آمد که به غارت ببرد باغی را آتشی سخت که پشت تبری کرد کمین به هوا رفت صدای از ضربه‌ی کین افتاد زمین و افتاد زمین بگذریم از دل این کوچه‌ی بی‌رحم، روز تشییع تنت را کمی از دور ببین تیرها زوزه‌کشان سمت تو می‌آیند... آه زخم هر تیر شده روی رکاب تو، نگین هر که آمد به تو شد و گفت که فضای حَرمت بود عمیقاً سنگین کاش این ، ظهور پسرت باشد و کاش از طرح جدیدی بزند ۱ از تو بگویند غزل پشتِ غزل بیت‌بیتش بشود بر سر ایوان، آذین شدی و باید که بر ضریحت بزند نقش، چنین: ۲ «رشته‌ی تاک چنان بر پر و پایم پیچید که جهان، سبز شد و آدمیان، حورالعین» ما گدایان توایم، از همگان دل کندیم دلخوشیم ای ... تنها به همین ! ذکر، مگر هست از این بالاتر؟ ما دعا کرده و او گفت به جامان آمین قم المقدسه ............................................. ۱. نقاش معاصر استاد حسن روح الامین ۲. نقاش معاصر استاد محمود فرشچیان 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15