✅مرارتهای مالی آکادمیسین علوم انسانی [۲]
🔸«کالا» و «خدمات»؛ این دو قابل فروشاند. انسانها به طور تاریخی برای رفع نیاز، از آنچه دارند هزینه میکنند، بخشی از دارایی خود را اعطا و در مقابل، آنچه بدان نیازمندند را دریافت مینمایند. در گذشته این مبادله، کالا به کالا بوده، پس از گذشت اعصاری، یک کالای میانجی پدید آمده که مردمان با تبدیل اموال خود به آن، مبادله را به وسیله ی #کالای_پولی انجام میدادند مثل طلا.
🔸در دوران مدرن طی تطوراتی که شرح تکامل آن بسی دراز است، آن کالای پولی تبدیل به «یک شیء فاقد ارزش مصرفی و صرفا میانجی مبادله» میشود که امروز آن را #پول مینامیم. پول در طی زمان به چنان درجهای از اهمیت میرسد که خود نیز سرشت کالایی مییابد: پول تبدیل به اعتبار میشود، پول تبدیل به قدرت مطلق رفع نیاز میشود، مردمان حتی خودِ پول را خرید و فروش میکنند تا از قِبَل آن سود برند، پول تبدیل به #فِتیش میشود و تا جایی پیش میرود که کارت اعتباری جایگزین کارت شناسایی میشود.
🔸امروز سوژهای با هویت ملی مشخص و کارت ملی، شناسنامه و پاسپورت، -یعنی انسانی که هم وجود (شخصیت) حقیقی دارد هم شخصیت اعتباریِ حقوقی- اگر پول نداشتهباشد، گویی هیچ شخصیتی ندارد: نه جایی برای خواب دارد، نه غذایی برای خوردن، نه پولی برای خرید کتاب دارد و نه اعتباری برای پرداخت هزینههای آکادمیک؛ او محکوم به فناست، گویی که هرگز نبودهاست.
🔸برخی گونه دولتها شخصیت ملی و حقوقی و به عبارت بهتر شهروندان خود را حمایت میکنند اما این حمایت در اندازهای است که فرآیند فنای تدریجی شهروند را کُند نماید و هرگز او را به استغنا نمیرساند. در چنین جهانی، ما ناگزیر برای رفع نیازهایمان به #پول محتاجیم. برای دریافت پول باید به صاحبان پول چیزی ارائه کنیم که نیازی را از آنان برطرف کند. یا باید کالایی تولید کنیم و یا باید خدماتی ارائه دهیم (هر چند که در تعبیر دقیقتر، خدمات نیز خود از انواع کالا هستند ولیک اکنون به غرض رسایی مطلب، معنای عرفی از کالا و خدمات را لحاظ کردم).
🔹اکنون مسألهی ما این است:
در چنین جهانی چگونه یک آکادمیسین علوم انسانی میتواند روزگار بگذراند؟
#یادداشت_فاخر
🔅تمد🔅
🆔@Temod_uni