eitaa logo
آدم و حوا 🍎
42.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی چند باری گوشیمو بالا پایین کردم، چشمامو مالوندم. چیزی که میدیدمو نمیتونستم باور کنم،
داستان زندگی بعدم یه ایموجی پوزخند گذاشت. چند تایی عکس دیگم فرستاد، ده دقیقه قبلش یه فیلم در حال رقص از خودم گرفته بودم و توی آینه قر داده بودم حتی اونم داشت، چجوری میتونستم به سهیل ثابت کنم خودم این فیلمو نفرستادم؟ خودم عکس نفرستادم؟ التماسش کردم که تو رو خدا اینکارو با من نکن باشه اصلا هر چی تو بگی بخدا از سهیل جدا میشم فقط عکسارو نفرست. پیام داد بیست و چهار ساعت بهت وقت میدم که طلاقتو بگیری وگرنه این عکسارو برای سهیل و مادرش و خواهرای سهیل میفرستم و به همشون میگم تو با من بودی، خصوصا این فیلم رقصتو با این دامن کوتاه پرچین. گفتم مگه کشکه؟ چجوری تو ۲۴ ساعت طلاق بگیرم؟ مگه شدنیه؟ اصلا دادگاه نمیزاره اصلا فردا جمعه ست. گفت باشه بخاطر تو بخاطر عشق فقط یک هفته. گفتم بازم نشدنیه! گفت لااقل جوری بشه که توی فامیل بپیچه تو قصد جدایی داری، امروز پنجشنبه ست و تو فقط تا پنجشنبه هفته آینده مهلت داری. چند دقیقه بعد دیدم بلاکم کرده، اون لحظه نمیدونستم چیکار کنم. اختلاف سنی من با مادرم ۱۵ سال بود باهاش راحت بودم، بعد از خودمم یه خواهر کوچکتر داشتم. در حالی که هق هق اشک میریختم سریعا به مادرم زنگ زدم که کمکم کن داره زندگیم نابود میشه. مادرم هول برداشته و ترسیده گفت صبر کن تا خودمو برسونم اونجا. تا مادرم بیاد هزار فکر به سرم رسید. مامانم شتابزده اومد داخل خونه و گفت چی شده؟ همه چی رو براش گفتم، گفت مطمئنی بهنامه؟ گفتم آره بخدا صدای خودش بود. مامان من فکرشم نمیکردم که بعد یکسال یادش مونده باشه، الان اونم به اندازه سهیل و حتی بیشتر پیشرفت کرده بود و خودشو بالا کشونده و فکر میکرد حالا که رشد کرده حق داره منو داشته باشه ، اینم که یک هفته بعد از عقد من دست به خودزنی زده بود دلیلش من نبودم اینو شک نداشتم، چون بهنام از اولشم دیوونه بود و چند باری اینکارو قبلا کرده بود، اون فقط سر همین رفتاراش و اینکه آرومش کرده بودم فکر کرده بود عاشقشم. خلاصه که به مادرم پناه آوردم، سیر تا پیاز ماجرا رو گفتم. بزرگترین سوال این بود که این عکسا رو از کجا آورده؟… مامانم گفت لابد هکت کرده و تهش هم به همین نتیجه رسیدیم، مامانم اصرار کرد همه چی رو راستشو به سهیل بگم، گفتم باور نمیکنه بهنام منو هک کرده باشه، فکر میکنه من این عکسا رو چون عاشقش بودم و قبلا باهاش بودم براش فرستادم. گفت خب عیبی نداره بگو قبل از اینکه زن تو بشم اینا رو فرستادم خطا کردم غلط کردم. گفتم بازم نمیشه تمام عکسا توی خونمونه. بازم مامانم گفت بگو فتوشاپه. ولی نمیشد، عکسو میگفتم فتوشاپه فیلمو چه خاکی تو سرم میریختم؟ حتی ممکن بود مکالماتم با دوستام که پشت سر خانواده سهیل یه وقت یه چیزی گفتم خندیدیم داشته باشه. مامانم هیچ جوره نتونست آرومم کنه، میخواست بیشتر بمونه و خودش با سهیل حرف بزنه ولی اجازه ندادم. شب سهیل اومد... ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام دخترم تو جمع داشتن به بابام میگفتن تو و دخترت اخلاق و رفتاراتون خیلی شبیه همه،بابام برگشت گفت من شبیه این خر وحشی نیستم😐😂خیلی بهم ارادت داره •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 من دو سال اول ازدواجم همسرم بیکار بود در حدی که حتی نتونست یک هدیه برای مناسبتهای من تهیه کنه ، گفتنش سادست ولی به سختی سعی کردم اقتدارشو زیر سوال نبرم ! کارت بانکی من همیشه دستش نبود اما میخاستیم بریم بیرون دم در بهش کارتو میدادم ، خونه میومدیم ازش میگرفتم. تا اینکه سر کار رفت حقوقش کم بود بهش میگفتم " اصلا مهم نیست حقوقت چقدره مهم اینه کار میکنی نگران نباش " . باز بخش مهمی از هزینه ها به عهده من بود خودم خرید میرفتم تا هم اقتصادی خرید کنم هم استرس نگیره. الان خدا رو شکر استاد دانشگاهه و بیشتر حقوقشو میریزه به حساب من میگه تو خوب برنامه ریزی میکنی. الانم من باردارم نمیتونم زیاد کار کنم هر چی هم دارم پس انداز میکنم. هیچ وقت نمیپرسه چقدر داری کجاست با پول چیکار میکنی در حالی که اوایل میگفت یه روز بدونم برای خودت جدا پس انداز کردی و خبر ندارم همه چی بین ما تموم میشه . همه اوایل زندگیشون شیرینه ولی زندگی من اولش خیلی با سختی و مشکلات شروع شد خانمها با صبر، حسن نیت و انسانیت میشه تو دل سنگ هم نفوذ کرد خدا رو شکر خدا کمکم کرده همسرم تو این 5 سال هر روز اخلاقش بهتر شده 💞 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
همسرتان را بابت آنچه میگويد تمجید کنید 👈🏻به طور مثال اگر او شوخ طبع است به او بگویید: شوخ طبعی او را دوست دارید و این حالت او باعث احساس نشاط شما میگردد 👈🏻اگر او اهل ریسک و خطر کردن است به او بگویید: شجاعت او را که پای هر چه بدان اعتقاد دارد می‌ایستد، خیلی دوست دارید 👈🏻اگر او کم حرف است به او بگویید: چه شنوندۀ خوبی است و چه نفوذ آرام کننده ای بر شما دارد 👈🏻اگر او پرحرف است به او بگویید که روح بخش و گرم کننده مجالس و مهمانی‌هاست و چقدر دوست دارید که به سخنانش گوش دهید 👈🏻اگر او راستگو و درستکار است به او بگویید: چه خصیصه‌های زیبایی داری و شما این صفات را خیلی دوست دارید 👈🏻اگر باوفاست به او بگویید چقدر عالی است که می‌توان به او اعتماد کرد 🚫هرگز شوهرتان را با مردان دیگر فامیلتان مقایسه نکنید و مثلاً نگویید که علی آقا در خانه به همسرش کمک می‌کند و یا برای زنش خیلی هدیه می‌خرد و خیلی بهتر از تو همسرداری می‌کند با انتقاد کردن و مقایسه ي او با دیگران از میزان صمیمیت و نفوذ خود بر همسرتان می‌کاهید. به یاد داشته باشید که هیچ کس از انتقاد خوشش نمی‌آید حتی شما! •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 من دو سال اول ازدواجم همسرم بیکار بود در حدی که حتی نتونست یک هدیه برای مناسبتهای من تهیه کنه ، گفتنش سادست ولی به سختی سعی کردم اقتدارشو زیر سوال نبرم ! کارت بانکی من همیشه دستش نبود اما میخاستیم بریم بیرون دم در بهش کارتو میدادم ، خونه میومدیم ازش میگرفتم. تا اینکه سر کار رفت حقوقش کم بود بهش میگفتم " اصلا مهم نیست حقوقت چقدره مهم اینه کار میکنی نگران نباش " . باز بخش مهمی از هزینه ها به عهده من بود خودم خرید میرفتم تا هم اقتصادی خرید کنم هم استرس نگیره. الان خدا رو شکر استاد دانشگاهه و بیشتر حقوقشو میریزه به حساب من میگه تو خوب برنامه ریزی میکنی. الانم من باردارم نمیتونم زیاد کار کنم هر چی هم دارم پس انداز میکنم. هیچ وقت نمیپرسه چقدر داری کجاست با پول چیکار میکنی در حالی که اوایل میگفت یه روز بدونم برای خودت جدا پس انداز کردی و خبر ندارم همه چی بین ما تموم میشه . همه اوایل زندگیشون شیرینه ولی زندگی من اولش خیلی با سختی و مشکلات شروع شد خانمها با صبر، حسن نیت و انسانیت میشه تو دل سنگ هم نفوذ کرد خدا رو شکر خدا کمکم کرده همسرم تو این 5 سال هر روز اخلاقش بهتر شده 💞 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
همسرتان را بابت آنچه میگويد تمجید کنید 👈🏻به طور مثال اگر او شوخ طبع است به او بگویید: شوخ طبعی او را دوست دارید و این حالت او باعث احساس نشاط شما میگردد 👈🏻اگر او اهل ریسک و خطر کردن است به او بگویید: شجاعت او را که پای هر چه بدان اعتقاد دارد می‌ایستد، خیلی دوست دارید 👈🏻اگر او کم حرف است به او بگویید: چه شنوندۀ خوبی است و چه نفوذ آرام کننده ای بر شما دارد 👈🏻اگر او پرحرف است به او بگویید که روح بخش و گرم کننده مجالس و مهمانی‌هاست و چقدر دوست دارید که به سخنانش گوش دهید 👈🏻اگر او راستگو و درستکار است به او بگویید: چه خصیصه‌های زیبایی داری و شما این صفات را خیلی دوست دارید 👈🏻اگر باوفاست به او بگویید چقدر عالی است که می‌توان به او اعتماد کرد 🚫هرگز شوهرتان را با مردان دیگر فامیلتان مقایسه نکنید و مثلاً نگویید که علی آقا در خانه به همسرش کمک می‌کند و یا برای زنش خیلی هدیه می‌خرد و خیلی بهتر از تو همسرداری می‌کند با انتقاد کردن و مقایسه ي او با دیگران از میزان صمیمیت و نفوذ خود بر همسرتان می‌کاهید. به یاد داشته باشید که هیچ کس از انتقاد خوشش نمی‌آید حتی شما! •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
᭄🏡 راز برق افتادن هود و گاز شیشه ای •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام روزتون بخیر یاد یک خاطره ای از یکی از فامیل خودمان افتادم که مناسبتش با بحث این روزهای کانال یکی هستش 😅😅😅 این بنده خدا تعریف می کرد که یک روز جهت ماموریت رفتیم یکی از شهرستانهای نزدیک کارمان طول کشید پیش خودمان گفتیم تا اینجا که اومدیم بریم به دوست دوران دانشگاه که خیلی یار غار و گرمابه هم بودیم سری بزنیم زنگ زدیم بنده خدا خیلی خوشحال شد آدرس داد ما رو دعوت کرد ما هم رفتیم جاتون خالی پذیرایی مفصلی هم کرد تو این گرماگرم صحبت و اینا حرف به بچه ها کشید میزبان اصرار و اصرار که پسرم ژیمناستیک میره اگه دوست دارین بیاد چند تا وارو و پشتک بزنه ما هم برای اینکه نزنیم تو ذوق بچه و پدرش قبول کردیم حالا بچه حدودا شش سالش بود یک کمی هم تپل این از در اتاق پذیرایی وارو پشتک هاش را شروع کرد رسید وسط اتاق طفلک ناخودآگاه یک صدایی ازش دررفت یهوو طفلک قرمز شد ولی حرکاتش رو قطع نکرد با همون پشتک وارو از در اصلی رفت تو حیاط 😅😅😅😅 این فامیل ما تعریف میکرد تا نزدیکی های غروب که اونجا بودیم این طفلی بچه از خجالت دیگه خونه نیومد فکر کنم پشتک زنان رفت خونه عموش 😜😜😜😜😜 پسر کوردم از کرمانشاه 💙 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام ممنون از کانال خوبتون من دختری ۲۵ ساله هستم و مجرد میخواستم به مامانای این کانال بگم این سر کوفت نزید به دختراتون چون خواستگار خوب ندارن من مامانم همیشه منو با دوستان و فامیلام مقایسه میکنه ک اونا ازدواج کردن و من مجردم البته به خاطر مشکلی ک تو صورتم هست من صورتم از روی بینیم تا لپام لکه افتاده و پشت لبم هم لکه هست چند بار دکتر رفتم ولی خوب نشدن همیشه بهم میگه هیچ کس با تو ازدواج نمیکنه و منو ناامید کرده از زندگی ✍ واقعا تاسف بار است که هنوز برخی پدر و مادرها به جای کمک به بچه هاشون ، اونهارو تحقیر میکنند ☹️ این تجربه هارو میزاریم تا پدر و مادرهای آینده بدونن که با حرفاشون چقدر رو احساسات بچه هاشون میتونن تاثیرگذار باشن •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آقا یه سوتی از امتحان نهایی براتون بگم من سر یکی از امتحانا صندلیم کنار مراقب بود و مراقبت معلم آمادگی مون بود که خیلیم با من صمیمیه هر روز یه برگه میاوردن و مراقبا امضا میکردن من کنجکاو بودم که این چیه هر روز امضا می‌کنن اینو آوردن مراقب امضا کنه و منم که کنار مراقب بودم سرمو فورا کردم تو برگه ای که امضا میزدن تا ببینم چیه چه چشمتون روز بد نبینه صندلی از زیرم در رفت و شتررررق افتادم روی مراقب :/اون بدبختم له شد.. هیچی دیگه تا آخر امتحان سعی میکردم با کسی چش تو چش نشم چون هرکس منو میدید از خنده نمی تونست خودشو جمع کنه😢 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام الان فصل کم آبیه و منطقه ما به شدت کم آب که مردم بیشتر آب میخرن منم رفتم خونه مادرشوهرم ماشین اومده بود داشت تانکر آب رو براشون پر میکرد خواهر شوهرمم رفته بو خونه داداش دیگش و نبود 😁😁 مادرشوهرمم همش میگفت مواظب بچه ها باش شیر آب رو باز نذارن خودتم کم کم آب مصرف کن😕😕 البته ما خودمون مشکل کم آبی نداشتیم منم ظرفا رو شستم شیر آب ما و خونه مادر شوهرم فرق دارن منم مثل شیر آب خونه خودمون شیر آب رو فشار دادم و رفتم دنبال کارای دیگه توی اتاقای دیگه .... یکی دوساعتی گذشت رفتم توی آشپزخونه دیدم وای شیر اب هنوز بازه😱 مادر شوهرم بیرون بود منم شیر روبستم رفتم بیرون 😁😁که برم خونه هرچقدر مادرشوهرم اصرار کرد نموندم دیگه نمیدونم واسه شام بازم اب خریدن یا نه😜😜🤪 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام:) رفته بودم خوابگاه اخر هفته بود میخواستم برگردم مامانم زنگ زد با حالت ناراحت و صدا گرفته گفت بیا خونه اقاجون اینا منم تعجب کرده بودم گفتم خدایا چیشده هرچی بهش گفتم بگو چیطو شده نگفت😐😐😐خلاصه ما خسته بعد از سه ساعت رسیدیم تا در باز کردم دیدم مامانم انقد گریه کرده ک صورتش قرمز شده اینو که دیدم دیگه پشمام بیشتر ریخت ترسیده بودم چخبر شده دیدم بهله خواستگار برام اومده ، مادر گفته دخترم میخواد درسشو بخونه قصد ازدواج نداره گفتم واسه چی الان گریه میکنی شما ک ردش کردی رفته میگه همش فک میکردم تو اگه شوهر کنی بری من چیکار کنم شوهرت نزاره بیایی پیشم چیکار کنم🥺🥺🥺🥺 اینهمه ظرف ، جارو ، شستشو رو کی انجام بده، الهی دورش بگردم چقدر غصه منو خورده بود:))))🥺❤️😂😂😂 خدایی هدف از خلقت نسل ما چی بودط؟ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام من نزدیک دوسال نامزد و عقد بودم و ۵ ماهی هست ازدواج کردم... ازدواج ما به دلیل اینکه خاله شون رو به موت بود زودتر گرفته شد و برنامه هامون بهم ریخت و اونچه که میخاستیم نشد اوایل ازدواجمون من غر میزدم که هیچ عروسی خوبی نبود ال بود بل بود...و شاکی میشدم با اینکه مهر و محبت شوهرم هم کم نشده بود اما می دیدم خیلی افسرده است اون شادابی رو نداره😔 بعد که دقت کردم دیدم که داره اینجور فکر میکنه که دیگه نمیتونه نیازای منو بر طرف کنه دیدم که من اقتدارشو زیر سوال بردن 😔 ❗️زود به خودم اومدم و یه روز که اقامون سر کار بودن از تمام اون نکات مثبتی که توی جشنمون بود هی بهش پیام میدادم و بعدها هم هی جلوش میگفتم و ازش تشکر میکردم... و میگفتم تو چقدر خوب بودی فلان کار و کردی وااااای چقدر سیاستمدار بودی که اینجوری رفتار کردی و اون لباسایی که برام خریده بود رو میپوشیدم و ذوقشونو میکردم. و میگفتم فدای اقای خوش سلیقه ام بشم چقدر تو خوش سلیقه ای همش میمونم کدوم رو بپوشم از بس که همشون شیک و خوشگلن... تو هر صحبتامون از خوبی هاش از اینکه از بودن باهاش لذت میبرم و خوش بختم صحبت میکنم. احترام خانواده شو دارم و بعضی وقتا هم اگه صحبتی باشه یا تو جمعشون تیکه ای چیزی باشه من جواب نمیدم... اون اوایل شوهرمم جواب نمیداد یا دفاع کنه از من یا از خواسته مون اونم سکوت میکرد 😐 اما بعدش بهش گفتم نمیخام این احترامی که بین من و خانواده شه از بین بره من سکوت میکنم... بعدها اگه چنین چیزی پیش بیاد و خودش تو جمع باشه دفاع میکنه... بعدش با یه پیامک یا بعدا این قدر قربون صدقه اش میرم که کیف میکنه از اینکه چقدر هوامو داره . احترام میذاره بهم جلو خانواده اش ...صحبت میکنم و کلی قربون صدقه اش میرم اون هر دفعه سعی میکنه بیشتر هوامو داشته باشه . و غیر ممکنه که چیزی برام نخره و هرماه سوپرایزم میکنه با اینکه از بعضی خریداش خوشم نمیاد اما جلوش میپوشم یا دست میکنم و استفاده میکنم... و هیچ ایرادی بهشون نمیگیرم که تو ذوقش بخوره که برام نخره دیگه... 😉 اما دارم طوری رفتار میکنم که سلیقه اشم باب میلم باشه وقتی بیرون میریم از یه چی خوشم بیاد رک و راست بدون حاشیه میگم چقدر خوبه و ذوق میکنم اما بعدش یه جوری رفتار میکنم که اون موقع نخردش که بعدها خودش بیاد بخره ... و خدا رو شکر داره باز شادابیش رو به دست میاره و بیشتر از قبل هم برای زندگیمون تلاش میکنه... ❗️و خیلی پشیمونم که داشتم الکی الکی سر چشم و هم چشمی اقتدار شوهرم رو زیر سوال بردم و داشتم زندگیم رو به فنا میکشوندم خدا روشکرکه زود فهمیدم و با کمک شما دوستان تونستم به زندگی قبلمون بر گردم 😊 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥒🥒🥒🥒🥒🥒🥒🥒🥒 📌هر خانومی باید بلد باشه😇♡ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
💕 دعـاۍ بخــت گشایۍ و ازدواج سریـع 💕 ❤️❣ برای ازدواج سریع دختر خانمها، به اذن خداوند تبارک و تعالی دعای ذیل را بر روی کاغذ بدون خط ترجیحا با گلاب و زعفران بنویسد و در جیب خود به همراه داشته باشد. ان شاء الله پس از چهل روز در صورتی که مانعی مثل سحر یا بستگی وجود نداشته باشد ازدواج خواهد نمود. متن دعا👇👇👇❤️ https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 خیلیا ازش حاجت گرفتن👆💯⭕️
⭕️اهل شدن فرزند سرکش⭕️ از حضرت امام صادق (ع) نقل است که اگر فرزندتان سرکش شده اخلاق و رفتارش تغییر کرده و به حرف شما گوش نمیدهد با اعتقاد تام و باور کامل ، این سوره مبارکه را(107) مرتبه با نیت خالص و توجه به خدا بخواند فرزندان وی مطیع و فرمان بردار آنها میشوند👇👇💯 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 کمتر از۲۴ساعت اثرشو میبینید😳👆خیلیا باهاش حاجت گرفتن🤲
40.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آموزش تشک تعویض نوزاد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🌺🌼🌺🌼🌺🌼 ✳️ دوستان عزیز! واسه دانه رازیانه بگیرید. روزی یه قاشق کوچیک دم کنید. هم واسه بیماری های زنانه خوبه و ماهانه رو منظم میکنه. هم از پوست محافظت میکنه. برای استرسم خوبه. ⛔️ ولی واسه آقایون خوب نیست. ✍ رازیانه=راز زیبایی زنان 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام خانما خوبید میتونید این متن زیر برای آقای شوهر بفرستید هم جنبه طنز داره باعث میشه بخنده هم باعث میشه یه ابراز احساسات توپپپپپپ .... اگر مایلید عاشقانه در کنار همسرتون زندگی کنید به نکات زیر توجه کنید😊😊 😂 بیایید پاااااااااااااییییین وااااااااااااااااااای مگه مایلید😊 😁😁😁 قربون آقام برم که انقدر رمانتیکه😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈
سلام عشقا 😍😍 یه روزی با داداشم با موتور رفتیم بیرون و من بجای اینکه پامو بزارم رو جاپایی ، گذاشتم روی اگزوز 🤪 زیر پام داغ شده بود ولی گفتم اگزوزه دیگه داغه بعد یهو دیدم از کفشم داره دود میاد😳 یه ماشینه بهم گفت از کفشت داره دود میاد کفشمم تموم زیرش آب شده بود منم یه لنگ کفشم دیگه کفی نداشت😢 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 یبار راهنمایی بودم امتحانات آخر سال بود بعد آخرین امتحان با دوتا از همکلاسیام یکم تو مدرسه موندیم فقط ما سه تا بودیم و مدیر که تو دفتر بود..داشتیم سالن مدرسه رو دور میزدیم که چشممون خورد به کپسول آتش نشانی. به دوستام گفتم بیایین ببینیم چجوری کار میکنه نیومدن گفتن مدیر بفهمه بد میشه ولی من گوش ندادم ضامنشو کشیدم و اهرمش رو فشار دادم چون جلوی پنجره گذاشته بودنش هرچی پودر بود پاشید طرف من..از سرتا پا سفید شده بودم دوستام تا منو اونجوری دیدن زدن زیر خنده..افتادم به التماس که کمکم کنین تمیزش کنم به هر مکافاتی بود تمیزش کردیم داخل جیبامم پر پودر بود 😢 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🔹مگر قرار نیست یک عمر زن زندگی‌اش باشی...؟!🙏 خب پس بلد باش... 🔹دلبری کردن، قانون بی‌چون‌و‌چرای رابطه است... بلد باش دلربایی کردن را...☺️ 🔹اینکه تا دیروز دختر خانه بوده ای... و میگفتی من از این اداها بلد نیستم... خوب بود،اصلا عالی بود... دستت درد نکند که وارد بازی های دلبری نشدی... اما الان دیگر فقط دختر خانه‌ی پدرت نیستی!👍 🔹الان آرام و قرار دل مَردت شده‌ای...❤️ بلد باش دلبری را. 🔹بلد نیستی؟ به نابلدی ات افتخار هم‌میکنی؟؟ افتخار نکن عزیزم چون عیب است...! 🔹اول خجالت بکش،😏 بعد برو دنبال یاد گرفتنش. کمی لمّ و قلق این مَردت را یاد بگیر، بگذار قلبش برای تو تندتر از بقیه آدمها بزند. 🔹تو اگر نجنبی، چهار روز دیگر درگیر روزمرگی زندگی میشوی... 🔹بعد تا چشم باز کنی، میبینی پیر شده ای و مَردت هم هر روز بی تفاوت تر از قبل! 🔹🔹لطفا بلد باش دلبری را...🙏 🎀🎀🎀🌸🌸🌸🎀🎀🎀 🌸🌸🌸🎀🎀🎀🌸🌸🌸 به همسرتان بگویید "تو بهترین دوست منی"💑 با این جمله شما به او می‌گویید كه چگونه ماوراء و فراسوی مسائل جنـسی می‌اندیشید و به این معنی اسـت كه برای رابطه تان ارزش قائل هستید و مایل‌اید كارهایی را بـه‌هـمراه او انجام دهید كه مردان دیگر ممكن است رغبتی به آن نداشته باشند. همسرتان بعد از شنـیـدن ایـن جمله پیوستگی مقاومت‌ناپذیری با شما پیدا خواهد نمود. این جـملات شـما را در نـظر وی بـه‌جای یـك فرد عادی كه مجبور به گذراندن وقت‌اش با او است، به انسانی معنی‌دار و جذاب تبدیل می‌كند •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام چند سال پیش که توی شهر ما زلزله اومد ، دیر وقت بود و ماهم بیدار بودیم ، فقط پسرم که هفت سالشه خواب بود یه دفعه ای دیدیم زمین میلرزه😳😳 این شوهر منم سریع پاشد وپسرمو بغل کرد و رفت توی چهار چوب در واستاد انگار نه انگار که ماهم هستیم 🤨🤨 فقط به فکر خودشو ادامه نسلش بود 😐 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام آقا یه سال پیش پدر بزرگ من به رحمت خدا رفت ما سر مراسم سوم با عمه هام نشسته بودیم رو صندلی های ردیف اول اواخر مراسم بود که فامیل و همسایه ها میومدن و یکی یکی تسلیت میگفتن و دلداری و این حرفا من کنار عمه بزرگم بودم اونم هی داشت گریه میکرد یهو یکی از اقوام اومد داشت میگفت تسلیت میگفت خدارحمتشون کنه اینم یهو گفت ممنون خدا رحمت کنه خودتونا😂 فامیلمون:😑😳 منا میگی مونده بودم بخندم یا گریه کنم عمه های دیگمم فهمیدن ولی خودش نفهمید چی گفت بعد که رفتیم خونه براش تعریف کردیم غش کرد از خنده گفت خاک به سرم 🤦🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام به همگی امیدوارم حال واحوالتون خوب باشه . ازفراموش کردن بچه ها گفتین" تقریبا۱۵سال پیش مارفته بودیم شهرستان قرار شد همگی بریم کوه باماشین های خودمون رفتیم روستا که خونه عموم اونجا بود ماشینارو گذاشتیم تو خیاط اونا حدود ۴۰‌نفر با تراکتور عموم رفتیم کوه جاده کوهستانی شاید ۳۰کیلومتر راهی که فقط تراکتور میتونه بره البته به تراکتور گاری بسته بودن تا جابشیم صبح زود رفتیم فصل بهار بود تا نزدیک غروب اونجا بودیم موقع آمد مردا گفتن‌ما پیاده میریم زنو بچه ها با تراکتور بیان تا کمتر اذیت بکشن جاده خاکیه خلاصه مردا رفتن‌ماهم بعداز اونا باعموم که راننده بود راه افتادیم خواهرم یه دختر۵ساله داشت که به خیال خودش همراه باباش پیاده رفته شوهرش هم فکرکرده دخترش با مامانش میاد این بچه جا میمونه تو کوهستان هواهم داشت تاریک میشد بعداز ما یه نفر که اونهم تراکتور داشت رفته بود که هیزم بیاره میاد میبینه دختربچه ای داره گریه میکنه و بی هدف میره اینور اونور باخودش میارش ما رسید سرجاده مردا هم سوارشدن دیدیم اون بنده خدا داره بال بال میزنه میگه وایسین آمد نزدیک گفت چیزی جا نذاشتین همگی گفتن نه گفت پس این بچه شما نیست 🙄🙄 وای خواهرم‌میخواست خودشو بکوشه میگفت اگه این‌بنده خدا نمیرسید جک وجانوران میامدن بچه رو میخوردن خدا رحم کرد واقعا عروس مادر فولادزره ام 😍😍😍 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام و عرض ادب به خانوم های مهربون که این متن رو میخونن ❤️🌸 دبیر دینی سال آخر دبیرستانم میگفت اگه شوهری مشکلی داشته باشه این وظیفه خانوم خونه ست که مشکل رو حل کنه .میگفت هر کسی زمان سختی همسرشو ترک کنه که نشد کار...‌ خانوم خونه باید ببینه کجای کارش اشتباه بوده.... معنی این حرف رو اون زمان نتونستم درک کنم تا اینکه رفتم سر زندگی ... من حرف دبیرم رو کردم ملکه ذهنم و کمر همت بستم به خوب کردن زندگیم . همسرم خیلی اخلاق های بدی داشت ... من نمیخواستم ذات همسرمو تغییر بدم فقط کمک ش کردم خودش رو پیدا کنه ، عمق بده به اون مرد مهربون وجودش ،براش شیرین زبونی کردم 🙈 تشویق و تحسین ش کردم تو کارهاش😍 با زیباترین کلمه ها باهاش صحبت کردم😇 توی رابطه جنسی هم کم نزاشتم 🙊 تو دعوا ها همیشه سکوت کردم و ....خیلی کارهای دیگه ... سرتون رو درد نیارم 🤕 من توی چند سالی که از خدا عمر گرفتم فهمیدم که زن و شوهر هیچوقت تفاهم کامل ندارند اونا باید یاد بگیرن که درک درست داشته باشن از تفاوت هاشون و به تفاوت هاشون احترام بزارن .. من یاد گرفتم که هیچکس نمیتونه به گذشته برگرده و همه چیز رو درست کنه ولی اینده رو که میتونیم درست کنیم قدر لحظات با هم بودن رو بدونیم 🕰 و تمومه انرژی مون رو بزاریم برای زیباشدن زندگی مون 🦋 هوای زندگی هامون رو داشته باشیم ❤️ و در کلام اخر 😢 خانوم های گل واسه زندگی تون کم نزارید که خدایی نکرده بعدا حسرت نخورید حکمت و معجزه ی خدا رو هم از خاطر نبرید...❤️🌸🌺 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🔶با توکل به خدا و با نیت صادقانه برای بستن زبان بدگو این دعا را به صورتی که متوجه نشود و از پشت سر به او خوانده و فوت کنید🔸 💠بسمِ الله الرَّحمٰنِ الرَّحیٖمِ💠اُسکُن وَ بِقُدرَةِ اللهِ اُسکُن وَ بِعَظَمَةِ الله وَبِجَلالِ اَلله اُسکُن وَمُحَمَّدرسُل اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ اُسکُن طوم طوم طوم آمَّن آمَّن بَااللهِ المَلِکِ الوَاحِدِ القَهَّارُ💠 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجوری شلوار جینتو خوشگلش کن •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
☘🌸🌺🌼☘ ✳️ رژ لب 💋 سلاااااام يه ایده دارم برای خانومایی که دوس دارن همیشه رژ💄 داشته باشن رو لبشون 💋مث من، امااا بخاطر مواد شیمیایی ای که داره نميتونن 🙁 ميتونين خودتون رژ درست کنین تو خونه و حتی رژ رو بخورين 😃 يه لبوی کوچیک رو بردارين و با غذاساز یا رنده ی ریز قشنگ خورد کنین و از يه صافی عبور بدین تا آبش گرفته بشه آب لبو رو همراه با شکر بزارین رو شعله ی کم گاز و حواستون باشه که ته نگيره، هم بزنين تا شکر قشنگ بخوردش بره و غلیظ شه دقت کنین اگه شکر کم باشه، رژتون رقیق ميشه و اصلا روی لب قشنگ نيست چون اصلا نميمونه وقتی که رژ غلیظ شد، دقیقا مث رژ مایع، اونوقت توی يه ظرف بریزینش و همراه با شت مخصوص به لبتون بزنين حتما این رژو تو یخچال بزارین و به مدت طولانی نگه ندارینش 😊 💫 ایده های خوشبختی 👇 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی بعدم یه ایموجی پوزخند گذاشت. چند تایی عکس دیگم فرستاد، ده دقیقه قبلش یه فیلم در حال
داستان زندگی خاصیت سهیل این بود که سریع میفهمید من یه چیزیم شده ، اون روز شروع کرد به دلقک بازی و بعدم گفت یه چیزیت شده. همه چیز تو سکوت کامل بود من نمیخندیدم و سهیل میگفت زجرآوره که نخندی و دندونای براق خرگوشیتو نبینم ، لپمو کشید و گفت جهان به اعتبار همین خرگوشیاته که زیباست ، ولی فایده ای نداشت ، آخر شب دیدم بهنام یه صدای ۱۰ ثانیه ای ارسال کرده ، هندزفریمو گذاشتم توی گوشم و صدا رو پلی کردم ، توی اون صدا من گفتم دوستت دارم عزیزم ، بهنامم گفته منم همینطور، زیرشم نوشته فقط شیش روز دیگه ، بعدم بلاکم کرده. من داشتم متلاشی می شدم ، دیوونه شده بودم ، اگه فیلما رو یکاریش میکردم اگه میگفتم هک شدم با این صدا چیکار میکردم؟… به خودم خیلی فشار آوردم ولی یادم نمیومد هیچوقت به بهنام گفته باشم دوستت دارم ، واقعا من هیچ وقت قدیم به بهنام اونم توی ویس نگفته بودم که دوسش دارم. همینقدر که سهیل مهربون و آروم بود به همون اندازه غیرتی بود ، یادمه یبار توی نامزدی یه پسره توی خیابون بهم تیکه انداخت کارش به کلانتری کشیده شد مجبور شدیم دیه ی دماغ شکسته پسره رو بدیم. فکرای بد به ذهنم میومد ، توی ذهنم تصور میکردم سهیل همه چیزو فهمیده، و اتفاقایی که قرار بود بیوفته حرفایی که قرار بود بزنه رو تداعی میکردم و اشک میریختم. هر چی بهم میگفت چت شده میگفتم چیزی نیست سرم درد میکنه از سر درد گریه میکنم. سهیل خیلی بد پیله بود گفت خب تو یه چیزیت هست بگو تا ولت کنم. گفتم یه شماره بهم زنگ زد ناراحت نشیاااا ببین سهیل خیلی چشم پشت زندگیمونه، حسودی میکنن، یه شماره ناشناس زنگ زده و گفته یه بلایی سر تو و شوهرت میارم که انقدر پز زندگیتونو ندید، بیا من چند روز برم خونه مامانم تو به همه بگو رفته قهر. سهیل گفت بیخیال بابا ول کن ستاره، این چرت و پرتا چیه؟ چشم پشتمونه و این حرفای خرافاتی چیه؟ گفتم میدونی که من به چشم اعتقاد ندارم، یه وقت یه بلایی سرمون میارن. گفت اون گوشیتو بده ببینم شماره رو، جرات نمیکردم گوشیمو بدم و بعدم بگم کدوم شماره.. گفتم عشقم شماره نداشت زده بود ناشناس. سهیل نفسشو محکم داد بیرون و گفت نه نشدنیه. هیچ جوره قبول نمیکرد، تا اینکه کلی گریه کردم و گفتم حالم خوب نیست سهیل ولم کن بذار برم خونه مامانم، چند روز توی کل فامیلتونم بگو زنم رفته قهر، وگرنه هر روز همینه بساطمون، هر روز گریه میکنم، من خیلی میترسم. اون شب سهیل راضی نشد، تا فردا که دوباره از سرکار برگشت و دید دارم گریه میکنم و می نالم، راضی شد. گفتم حتی بگو زدمش و کارمون به کلانتری کشیده شد. سهیل میگفت ببین کارتو میخوای آبرو نذاری، این چه دیوونه بازی ایه درمیاری؟ ول کن ستاره، دلم برات تنگ میشه. گفتم غروبا از سرکار بیا در خونه بابام شامتم بخور و برو. ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام عزیزم. خسته نباشید میگم کلی. اما چیزی که به ذهنم رسید بگم بلکه کمک حال عزیزان دیگه باشه اینه که : تا میتونید دختر باشید 🙁 من خیلی بلد نبودم و حتی نیستم. این داره اذیتم میکنه. من تو خونواده ای بزرگ شدم که از همون اول مستقل بودن رو بهم یاد دادن و به قول دوستام مردونه بزرگ شدم.ناز کردن درست رو یاد بگیرید تا میتونید برا همسرتون ناز کنید. مردا دوس دارن " چشم " بشنون گاهی. بگید و مثل من نباشید. من نمیتونم 😔 حس میکنم وقتی بگم " چشم " یعنی در تملک یکی دیگه درومدم. خودم میدونم غلطه ولی تو موقعیت نمیتونم از این آگاهیم استفاده کنم و طبق عادت به اصطلاح قُد بازی درمیارم. از مردتون پول بگیرید که لذت ببره. من انقدر عادت ندارم به وابستگی که وقتی میخواد بهم پول بده ممانعت میکنم این خیلی بهم میریزه همسرمو و همه اینا باعث شده که هم خودم احساس بدی داشته باشم هم همسرم احساس خستگی کنه در کنارم. من الان خیلی بهتر شدم و ضعفامو کم کردم و خداروشکر صبر همسرمم بیشتر شده. ولی احساس کردم لازمه اینا رو بگم بلکه به کار بیاد. ممنون که خوندید. شاد باشید همگی. ❤❤ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
کلاس پنجم بودیم معلممون خیلی شاکی بود ازاین میوه فروشایی ک میرن داخل کوچه و بابلندگو حرف میزنن.. میگفت اره اینجور ادما نمیفهمن طرف میخواد استراحت کنه و وقت بی وقت سرشون نمیشه کلی حرف زد بعدیکی از بچه هاگفت خانم اجازه پدر فلانی میوه فروشه... 🥶وااای قیافه معلممون خیلی باحال شد😱😮بعدش اومد هرکاری کرد نتونست جمعش کنه😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• یه بار که دبیرستانی بودم تو کلاس نشسته بودیم، دوستم سمت چپم نشسته بود منم کیفمو سمت راستم گذاشته بودم. مشغول صحبت بودیم که دوستم گفت میشه یه لحظه کتاب شیمیتو بدی؟ من می خواستم بگم یه لحظه وایستا تو کیفمه بجاش گفتم یه لحظه گوشیییی😂😂 حالا همه هم کلاسیامم شنیدن قشنگ پوکیده بودن •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•