داستان زندگی فردا یک ساعت بعد از اینکه حمید از خونه زد بیرون، امیرو گذاشتم خونه زری و گفتم اگه شوهرت اومد و دید بگو مریض شدم که بهت گیر نده.. باهاش هماهنگ کردم، رفتم ترمینال سوار مینی بوس شدم و قبل از ورودی شهر همونجایی که زری بهم آدرس داده بود پیاده شدم. من خیلی دختر بی دست و پایی بودم اما زندگی با عشرت و سروکله زدن با اوستای قالی و مشتری ترشی و سبزی قویم کرده بود و از من یه آدم دیگه ساخته بود.. اسم و فامیلی حمیدو دم ورودی اون شهرک در حال ساخت دادم، گفتن الان صداش میکنیم ولی من تا قبل از اینکه بیاد خودمو پشت یه مشت سیمان قایم کردم بعد سایه به سایه اش رفتم تا ببینم تو کدوم ساختمونه، راه و چاهو از چند تا کارگر پرسیدم، اینکه از کدوم در خارج میشن؟ شیفتا چجوریه؟ شیفت بعدازظهر کی تموم میشه؟ شیفت دوم کی شروع میشه؟ و... خلاصه فهمیدم که شیفت بعدازظهرشون ۴ تموم میشه و شیفت بعدی ۵ شروع میشه تا ۱۱ شب... یکم ترسیدم نکنه تا ۱۱ اینجا اسیر بشم و نیمه شب چجوری برگردم؟ اما تو دلم گفتم هرچه بادا باد از این بدتر نداریم و نمیشه، نصفه شب از ترس سگ لرز بزنم بهتر از اینه که به بی خبری زندگیمو بگذرونم.. خداروشکر کردم که لااقل یه لقمه نون پنیر برا خودم اوردم، خلاصه ساعت ۴ شد.. اگه حمید از این در خارج نمیشد یعنی من بهش فقط گمان بد برده بودم یعنی هرچی که میگفته راست بوده.. گفتم اگه از این در نیومد نیم ساعتی می ایستم و بعد تا هوا تاریک نشده برمیگردم خونم. ساعت ۴ شد کارگرا یکی یکی از ساختمون میزدن بیرون، خوشحال شدم که حمید بین هیچکدوم نبود، یعنی برای شیفت دوم ایستاده بود، گفتم خدایا بابت این همه تهمتی که زدم منو ببخش.. توی همین فکرا بودم و فکر اینکه حالا چجوری از این جا برگردم خونه که دیدم حمید اومد بیرون و سوار مینی بوس کارگرا شد که برگرده شهرستان..! توی دلم ریخت، اینکه امیدوار شی بعد یدفعه ناامیدت کنن خیلی بده تا اینکه از اول ناامید باشی.. چند دقیقه بعدم مینی بوس راه افتاد و رفت سمت شهرمون... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

ترفند خوب میخوای؟ یکم اب لیمو و مقداری سرکه مقداری اب کمی جوش شیرین وکمی هم نمک البته چند قطره هم مایع ظرفشویی 👇👇 همه موادرو باهم مخلوط کن و هرجا ک دیدی چربی داره بپاش و با دستمال پاک کن بعد خودت میگی چه ترفند خوبی!! من کابینت، یخچال، ماشین ظرفشویی، لباسشویی و اطراف گاز رو که همش چربی بوده پاک کردم، عالیه 👌 حتما امتحانش کن •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام خانم گلا! معجزه ای بود تو زندگیم اشنا یی بااین کانال😌 من و عزیز جانم هفت ساله باهم زندگی میکنیم. 😍 ما خیلی سختی کشیدیم تا خونه خریدیم و بعد 3 سال #مستقل شدیم.😌 من اوایل به حرف مادر شوهرم با شوهرم #بحث میکردم. میگف این جوری کن، فلان کن. در حالی که خودش نه #اقتدار شوهرش رو حفظ میکرد نه واسش ارزش میذاشت! 😏 اونقدر مثل اون با شوهرم رفتار کردم که بعد چند وقت گفت: تو هم مثل مامانمی! میخوای مرد خونه شی و منو له کنی!😔 بخاطر همین هرچی میگفتم لج میکرد!😢 تا جایی که باخودم گفتم من این زندگی رو نمیخواستم! تا با کانالتون اشنا شدم. ایده #نامه جواب داد. 😉 به خودم میرسم و زنونه رفتار میکنم. ناز دارم. #پیام عاشقانه میفرستم. شوهرمم همینجور شده. 😍 من ذاتا شیطونم و بلا ولی دهن بینیم باعث شد زندگیم تلخ شه! 😔 خانوما! به کسی اجازه ندید دیکته کنه براتون چیزایی رو که خودش انجام داده تو زندگی🙃 با توکل به خدا، اطلاعات خوتون رو بالا ببرین. 😘👌 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹 🤩سلام دوستان🤩 من، شوهرم خیلی از ازدواجمون راضیه که دلایلی هم داره. 😇 1⃣☘ روی وزنم کنترل دارم و پرخوری نمیکنم. همیشه لباس تنگ میپوشم و اندامم رو به نمایش میذارم براش. 👗 2⃣☘ همیشه یه آرایش ملایم روی صورتم هست. 💄 3⃣☘ سعی میکنم #شوخی کنم باهاش و بخندونمش. مثل دوست باهاش رفتار کنم که بهم #اعتماد کنه. من دوران عقدم خیلی بد بود چون همسرم همه چی رو به مادرش میگفت. منم با #سیاست رفتار کردم و اعتمادش رو جلب کردم. الان هرکاری کنه اولین نفر باخبرم. 💁🏻‍♀ 4⃣☘ اگه #بحث شد و مقصر شما بودید، نازشو بکشید. ببوسینش مثل بچه ها و اگه اون #مقصر بود یکم قیافتونو مظلوم کنید و بگید از چی ناراحت هستید. چون مردا واقعا نمیدونن چرا ناراحت شدیم! حتما باید بگیم. ❤️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹 من 15سالم بود که ازدواج کردم البته به اصرار مادرم. بعد ازدواج هرکی ما رو باهم میدید، پچ پچ میکرد که شوهرم به من نمیخوره. منم خیلی ناراحت میشدم. از طرفی همسرم خیلی دوستم داشت. البته قیافش خیلی بد نبود ولی اطرافیان میگفتن تو سر تری و میتونستی موقعیت بهتری داشته باشی! چهار پنج ماه گذشت تا اینکه من خسته شدم. همسرم منو تامین میکرد. خانوادش خوب بودن. خودش از نظر مادی برام کم نذاشت ولی حرف مردم دیونه م کرد و گفتم میخوام جدا بشم! خیلی گریه و التماس کرد. ولی من رفت امد رو قطع کردم. الان سه سال میگذره و همسرم راضی به طلاق نمیشه. پیام میده و اصرار میکنه که برگرد. دوستان! اگه اشنایی دارید که ازدواج کرده با کسی که ازش سرتره یا پایین تره ب روش نیارید😔 پاشیدن یک زندگی کار درستی نیست. ✍ در اینطور موارد شما باید خودتان را نسبت به حرف مردم بی توجه نشان دهید و قاطعانه بگویید که دوستش دارم و مرد خوبی است. جلوی دهان مردم را نمیشود گرفت. عاقلانه رفتار کنید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه سلام عرض میکنم خدمت خانومایی که انقد به فکر خوشبختی هم دیگه هستن ❤️ خانومایی که تو دوران عقدن سعی کنید شوهراتونو به چیزایی که خودتون دوست دارید #عادت بدید، مثلا من دوس ندارم هیچوقت جلوی کسی با شوهرم #بحث کنم. هروقت تو جمع از دستش ناراحت میشم صبر میکنم تا وقتی تنها شدیم بهش میگم که اون حرف یا کارت اشتباه بود تا اونم از من یاد بگیره. چند روز پیش خونه یکی از آشناها بودیم اون یه صحبتی کرد که من خیلی بدم اومد و همونجا صحبتشو رد کردم، خودمم زودپشیمون شدم. هیچی نگفت، تا اومدیم خونه. گفت: من میگم آره، تو میگی نه؟ اونم توی جمع؟؟؟ منم بجای این که جبهه بگیرم با قیافه ی مظلوم گفتم: من اشتباه کردم ولی کاش توام اونجور نمیگفتی.😢 اونم فهمید که اشتباه کرده و دیگه کش نداد. ❤️💛💚💙 ✍ پذیرش اشتباه و دنبال مقصر نگشتن نشانه سلامتی عقل و بزرگی دل است. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

❣☘❣☘❣☘❣ #سیاست_زنانه #ارسالی_یکی_از_شما_عزیزان 😍 سلام خدمت دوستان عزیز😊❤️ ممنون از کانال خوبتون 🌹 یکی از تجربه های من اینکه : اگه به آقا بگی فلان کارو بکن لج میکنه باهوش باش ✅ بگو میدونم تو اینجوری فکر میکنی ، ولی میشه تو این مورد اینطوری عمل کنی 💎 دست خودش نیست طبق حرف تو عمل خواهد کرد 👌😉 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

👩🏻خانم خونه! روش انتقاد از همسر ❗️ وقتی می خواین از شوهرتون انتقاد کنید قهر و داد و هوار و گریه راه نندازین بهتره از اسلوب انحرافی وارد شید مثلا این جمله رو بگید :  "من ازشوهرم فلان انتظار رو دارم" 😉آقایون کلا برای برآورده کردن انتظارات شما جون هم میدن چون حس الگو بودن رو در وجود خودشون احساس میکنن اما اگر سر همسرتون داد بزنید اون فکر میکنه میخواین برش مسلط بشین اونم سرتون داد میزنه. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف بابام با ماشین به دلیل سرعت جریمه شده داداشم میگه بابا چشمت روشن جریمه شدی، میگه آره تازه امروزم یه پلیس ایست داد براش بای بای کردم فرار کردم طبق گفته های خودش اگه میگرفتش به دلیل سرعت، ماشین الان پارکینگ بود😂😂😂 یعنی پدرم الگو دوستت دارم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه اولش خواستم از کانال خوب که نه، عالیتون تشکر کنم. بعدشم یه تجربه از خودم و یه استفاده از کانالتون در زندگیم رو بگم. شوهرجان قبل ازدواجمون خیلی #قلیون میکشیدن ولی بعد ازدواج، چون من بشدت مخالف بودم بهم گف سعی میکنم دیگه نکشم. چند بار متوجه شدم که توی جمع دوستانشون میکشن. ازش شاکی شدم وخیلی هم گریه کردم. بازم گف: دیگه نمیکشم. اما من خیلی حساس شدم. لباساشو بو میکردم، سین جیمش میکردم. یعنی بحساب خودم‌ خیلی محدودش کردم. ولی غافل ازینکه هرچی #حساس تر شدم ازم دورتر میشد و بهم #دروغ میگف🙄 تا اینک تو کانالتون خوندم ک مرد رو نباید #کنترل کرد. تصمیم گرفتم باهاش حرف بزنم. گفتم دیگه برام‌ مهم نیس بکشی یا نه. فقط بهم دروغ نگو. یه تکنیک #‌هنر_بیان هم از کانال شما یاد گرفتم استفاده کردم.😜 بهش گفتم اگه تا الانم مخالف بودم بخاطر اینک تو اینقد آقایی ک قلیون در شان تو نیس. کلی تو خودش ذوق مرگ شد ک‌اینو بهش گفتم😂😝 ✍ کنترل کردن مرد نتیجه ای جز پنهان کاری و دروغ نداره. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف بعد از هشت سال زندگی مشترک با همسرم، بهش گفتم من دیگه زندگی با تو رو نیستم، دیگه به اینجام رسیده، یا برو بانکی چیزی بزن یا بگو من خودم رو از دست تو خلاص کنم، شوهرم خیلی عادی بلند شد، یکدونه چاقو از ست آشپزخونه برداشت، گذاشت کف دستم، گفت یا خودت الان خودت رو خلاص می‌کنی یا من خلاصت می‌کنم، تمام این کارها رو کاملاً جدی انجام داد، من از ترس خودم رو خیس کرده بودم، چرا مردا اعصاب ندارن😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

راستش من خیلی تو زندگیم اشتباه کردم و تمام اشتباهاتم هم سر دلسوزی و احساسی بودنم بوده و هست.. اگر زمان به عقب برکرده، من با همسرم ازدواج نمیکردم، اگر هم ازدواج میکردم اینقدر بهش اعتماد نمیکردم..و تا این حد باورش نمیکردم، که منو با فریب 18 سال تو یه زندگی هیچی ندار با وعده و وعید بدون کوچکترین اعتراضی کنم، نگه داره، و فریب بده..بعدش متوجه بشم زندگی و رفاهی که قولشو به من داده،جای دیگه واسه یکی دیگه درست کرده😪 الآن که فکرش را میکنم از سادگی خودم بدم میاد.. آدم نباید اینقدر خوش باور و صادق باشه..باید ببینی طرفت چقدر لیاقت داره، همون قدر بهش بها بدی😔 #سوتی_بفرست 😁🖐 🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•