به وقت #خاطرات عروسی آقا سلام! اومدم بگم اصلا سمت دسته گل عروس نرید 🌚😂 سه سال پیش عروسی دخترعموم بود و لحظه‌ی پرتاب دسته گل رسید. همه جمع شدیم پشت عروس و دخترعموم گل رو پرت کرد. با اینکه گل خورد به لوستر و موقع فرود اومدن یکم به مشکل برخورد ولی من با پرویی تمام گرفتمش😂 همونطور که گفتم سه سال از اون قضیه میگذره و خاستگار و شوهر که هیچی؛ دریغ از حتی یدونه مجرد که. اشتباهی زنگ در خونه رو بزنه🫠😂💔 خلاصه که نگیرید اینا همش توطعه‌ست شوهر گیرتون نمیاد😂💔 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف: سلام اعتراف میکنم یبار تو دوران نامزدی با نامزدم دعوام شد ، هرچی تو دلم بود رو براش پیام کردم. فاصله مون هم یه اتاق بود بعد اون متوجه نشده بود نخونده بود اومد منت کشی کرد بعد آشتی کردیم رفت سر گوشیش پیامو خوند دوباره دعوا کردیم🤣🤣🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام ممنون از کانااال عالی تون من اخلاق و رفتارم شبیه مامانم بود ... یعنی هر وقت اقااییم از سر کار میومد پیشم با یه ظرف میوه و شربت میرفتم #پیشواز اقااایی ... با این که خیلی خسته بود همین که لیوان شربت و بشقاب تزیین شده میوه رو میدید اخلاقش از این رو به اون رو میشد ... تجربه ای که من میخام در اختیار دوستان بذارم اینه که هیچ وقت با مردتون #لج_نکنین مثلا من عضو تیم کاراتم بعد چندین سال اسمم برا اردوی تیم ملی دراومده بود ... وقتی با آقایی درمیون گذاشتم ... گفت نه ! من اجازه نمیدم ... این حرف آقایی واسم عین مرگ بود ... ولی طبق اموزه هایی که تو کانالتون یاد گرفتم هیچی نگفتم با اینکه داشتم دق میکردم #حرفی_نزدم ... باز اقایی که شبش اومد با یه بشقاب خوشکل میوه تزیین شده رفتم مثل همیشه #تمیز و #مرتب بودم باهاش بگو بخند کردم انگار که نه انگار چیزی شده ... همین کار من رو اقاییم تاثیر گذاشت صبحش که پاشدم پیام داده بود عشقم ببخشید دلتو شکوندم ... فهمیدم تو چقد #زندگیمون برات #مهمه با اینکه من از مهم ترین اتفاق زندگیت محرومت کردم ولی تو هیچی نگفتی و مثل همیشه بودی ... عزیزم در تدارک رفتن باااش .... همین رفتار ساده من باعث شد به اردو برم خااانوماای گل هیچ وقت با اقاتون لج نکنین اونا بنده محبتن ... با #محبت و رسیدن به شکم عزیز اقایون ... زنددددگیتوننن بهشت میشه ... لطفا لج باز نباشین😄😚 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف    تابستون ۸۵ عروسیم بود آرایشگر تاج عروسی رو اونقدر محکم بسته بود ک کارش وسط عروسی خراب نشه مراسم ک تموم شد بعد از حدود ۸ ساعت ی دردی تو سرم حس کردم با کمک عمه تاج و تور رو باز کردیم متوجه شدم تاج ب قدری محکم بسته شده بود ک سر تاج تو سرم فرو رفته بود خون اومده بود و خون خشک شده بود ولی من با استرس عروسی اصلا متوجه نشده بودم😅😅😅 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام به همه خانم های گل که حالا مثل خواهر میمونین برام و سخاوتمندانه تجربه و ایده میدین ؛ سلام مخصوص به مدیر و ادمین دلسوز و متفکر این گروه. خاستم یه تجربه مهم رو در میون بذارم. من 29 وهمسرم 35 و دخترم 10 سالشه. من با همسرم تو یه فروشگاه کار میکنیم اقام رئیسمه و من مدیر . قبلنا خیلی گیر میدادم بهش چپ میری 😡 راست برو 😒 چه میدونم از این گیرهای الکی که خانمها میدونن. اقام صبور بود ولی حس میکردم ناراحت میشه. مدام میگفتم چرا این کارو نمیکنی تو اصلا به حرفم گوش نمیدی وچون همه میگفتن تو بهترین مدیری و راحت اینجا رو میچرخونی منم میگفتم راست میگن تو مثل من نیستی و من بهتر اینجا رو اداره میکنم اقام حتی کم کم خودش رو از ریاست هم کنار کشید و گفت تو راست میگی ... ولی به لطف خدا و این کانال فهمیدم هر چی بگیم همون میشه. باورتون نمیشه حالا میگم من نمیتونم مثل تو باشم و تنهایی اینجا رو بچرخونم تو #مرد_قوی منی ؛ تو یه چیز دیگه ای ؛ من بهت #افتخار میکنم حتی گفتم دلم میخواد واسه تو کار کنم چون بی منت یادم میدی حتی تو زندگی هم آنقدر گفتم تو محشری تو هر زمینه ای و تکی که همش داره خودش رو بیشتر به من #نشون میده. مردها عین بچه هان فقط در ابعاد بزرگتر کافیه بهشون برسی روحی و عاطفی و... ؛ ببین چیکار میکنن برات. شوهر من که حالا همونی شد که میخواستم. شاید کمی وکاستی باشه ولی واسه همه هست تو یه قدم بردار شوهرت صد قدم برمیداره ؛ غرور هم آب و نون نمیشه ؛ کمی هم دندون رو جیگر بذار حله. بازم براتون از تجربه هام میگم به جاهای خوبشم می‌رسیم دوستتون دارم فعلا 😘😘😘 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

ترفندهای تمیز و براق کردن ظروف برنجی، نقره، مسی و شیشه ای👌 با این ترفندا همه ظرف و ظروفا رو برای سال جدید برق بندازید :)) ‌‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 تاثیر #نامه نوشتن سلام خدمت خانما و مدیر گل ک این کانال و درست کردن و چه فکر خوبی هم کردن... بهترین ایده بود بنظرم😊😊... من قبلا یه تجربه گفته بودم ک بیشتر جنبه ی تذکر داشت. اینبار میخوام تجربه ی خیلی شیرینی و بگم ک از تجربه یکی از اعضای کانال ک گفته بودن انجام دادم.. توصیه میکنم حتما امتحان کنین😉😉 من واقامون عقدیم. نزدیک یک ساله... در هفته دو شب میان خونه ما . ی شب ک قرار بود بیاد با دوستش رفته بود بیرون و بمن گفت ک دیر میاد.. منم خوابم نمیومد از فرصت استفاده کردم و براش یه #نامه کوچولو نوشتم. ازش بابت اینکه برا تشکیل خونه و زندگیمون تلاش میکنه تشکر کردم... ازینکه چقدر دوسش دارم و.... و گذاشتم روی بالشتش☺️ و خودمو با گوشی سرگرم کردم و تا اومد خودمو زدم بخواب😂 و متوجه شدم نامه رو خونده و پشتش برام جواب نوشته... فرداش ک بیدار شدیم از همیشه مهربونتر بود.... معلوم بود ک خیلی خوشش اومده☺️☺️ بعد ک رفت پشتشو خوندم اونم یه عالمه قربون صدقم رفته بود ..ک تو همه دنیای منی و همه وجود منی و...😜🙈🙈... بعدم تو حرفاش گفت ک خیلی خوشش میاد ازین نامه ها براش میزارم😌....مردا مثل بچه میمونن.. باید بهشون خیلی محبت کنی... حالا ب هر طریقی... شاد باشید😊 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

تجربه ازدواج : سلام قشنگا یه داستان از پدر مادرم میگم براتون که خالی از لطف نیس. مامانم و بابام که ازدواج کردن اول خونه پدربزرگ مادربزگم زندگی میکردن . وقتی مادرم باردار میشه تصمیم میگیرن خودشون خونه بخرن. مامان و بابام تمام تمام دار و ندارشون میزارن رو هم تا یه خونه بخرن..حتی تمام جهازیع مامانمو میفروشن و در واقع از صفر صفر باهم شروع میکنن.الان خداروشکر همه چی خوبه ولی قشنگترین قسمتش اینه که اصلا چیزی ب اسم پول من پول تو وجود نداره.اینک چیزی ب نام هر کدومشون باشه اصلا انگار فرقی نداره و یه اعتماد خیلییی زیاد بهم دارن تو همه مسائل میتونم بگم...الانم که من قراره ازدواج کنم حتی یبار ندیدم از خواستگارام بپرسن خونه داری یا نه.بابام فقط واسش مهمه طرف عرضه کار کردن داشته باشه و مامانمم فقط واسش مهمه که طرف واقعا دوسم داشته باشه و خوش اخلاق باشه.من هنوز اول زندگی مشترکم و شاید بگید بعدا میفهمی اشتباه کردی و این حرفا. ولی از روی زندگی پدر مادرم میتونم مطمعن باشم که پول همه چیز نیست. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

🍔#دیپ_بیکن_پنیر ✍موادلازم؛ 🥢 دوتا پیاز متوسط 🥢 هفت ورق بیکن 🥢 ۳۰۰ گرم پنیر خامه‌ای 🥢یک چهارم پیمونه گردو 🥢 کمی نمک و فلفل •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف این اعتراف مربوط به روز عقدمه😂 جلو در محضر از ماشین پیاده شدم بریم تو محضر شوهرم کنار جوب پارک کرده بود از این جوب بزرگاااااا🤦‍♀منم باید از جوب رد میشدم لباسمم بلند بود و فک کردم اگر پامو باز کنم لباسه ب اندازه عرض پام کش میاد تو همین افکار بودم که به پامو از اینور جوب برداشتم بذارم اونور جوب ، ک متاسفانه پام ب اونور نرسید و با اون سر و وضع افتادم تو جوب شوهرم و مادر پدرم ک خشکشون زده بود یه لحظه فک کردن من دست و پاهام خورد شد منم شوکه شده بودم و نمیدونستم سالمم يا ن تكون نمیخوردم و تو اون لحظه پدرشوهرم اومد بالاسرمو مثل سوپر من دستشو دراز کرد و منو کشید بالا😅🤌🏼جونم براتون بگه با پای لنگون و گل پر پر شده و لباس كثيف وارد محضر شدم و همه هل هل کنان ن اومدن استقبال عروس چلاق🤣🤣تنها شانسی که آوردم این بود ک جوبه فقط کَفِش آب داشت و زیاد خیس نشدم😅 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

⛔️دعای پایبند کردن شوهر به زن وزندگی اگر زنی شوهرش به زن دیگر تمایل پیدا کرده یا از زنش سرد شده و مالش را جای دیگری خرج میکند این دعا را بنویسد و در لباس خود نگه دارد شوهرش میل به زن دیگری نمیکند و از غریبه سرد میشود و محبتش به همسرش چند برابر میشود..👇👇🔮 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 عالیه این دعا 😳👆

#اعتراف امروز تو اتوبوس بودم کناریم قاب گوشیش و مدلش مثل من بود ۵ دقیقه بعد ایستگاه بعدی پیاده شد منم کرم درونم فعال شده بود به محض پیاده شدنش رفتم کنار شیشه اتوبوس ،گوشی خودمو درآوردم و با هاش بای بای میکردم 😂طفلکی مثل چی دنبال اتوبوس میدوید😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام سارا هستم تجربه من از زندگی من و همسری شش ساله عروسی کردیم من فقط ١٧سالم بود که عروس خونواده ای شدم که پدرشون رو از دست داده بودن و همسرم که بیست و دو سال داشت سرپرست مادر و سه خواهرش بود. خونه ما کوچیک بود طوری که ما فقط اتاق خوابمون از بقیه جدا بود. خیلی شرایط سختی داشتم غذامون یکی بود سفرامون باهم بود مهمونیامون باهم بود و در کنار این شرایط سخت ناسازگاری خواهرشوهرام بودکه خیلی آزارم میداد ولی همسرم عاشقانه دوسم داشت و همیشه حمایتم میکرد... ومن درکش میکردم چون شرایط مالی خوبی نداشتیم و نمیتونست یه زندگی مستقل برام بسازه. من همه اون روزها رو با سختی هاش پشت سرگذاشتم و هیچوقت هیچوقت سرآقایی غرنزدم و حتی یه بارم به عنوان قهرخونه پدرم نرفتم وهمیشه ازخوبیاشون پیش همه گفتم این رفتارم باعث شد همسرم روزبه روز عاشق تر و عاشق تر بشه الان دو تا ازخواهرشوهرام ازدواج کردن و سومی هم درآستانه ازدواجه. مادرشوهرم شیفته من شده و منو میپرسته , چون کمتر کسی حاضر بود شرایطشون رو بپذیره و من با عشق با همشون سازش کردم. الان باوجود شش سال انقدر زندگیم خوبه که شوهرم مثل روز اول زندگی عاشقمه حتی میگه با #سکوت و #سازش منو مادرمو دیونه خودت کردی . برام یه #بهشت ساخته ، البته توی همون خونه خیلی #کوچیک. خانومای گل من #بذر صبر و محبت رو تو زندگیم کاشتم و حالا از #ثمرش لذت میبرم❤️❤️ ❤️هر آنچه بکاری ، همان را درو خواهی کرد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

داستان زندگی 🍀🌸 هاشم با عصبانیت به طرفم اومد و سیلی محکمی بهم زد و گفت به چه حقی تو خونه من خواهرمو ناراحت کردی؟.. من که شوکه بودم و باورم نمی شد هاشم دست به چنین کاری زده شروع کردم به جیغ وداد کردن و از خودم دفاع کردم هاشم وقتی دید که من کوتاه نمیام و جیغ و داد می کنم عصبانی تر شد و به سمت شلوارش رفت و کمربندشو کشید بیرون و بدون اینکه لحظه ای درنگ کنه افتاد به جونم و به شدت کتکم زد و بهم بدو بیراه میگفت وقتی حسابی کتکم زد وخسته شد تو همون حال رهام کرد و رفت تو اتاق دلم آتیش گرفته بود هنوز شش ماه از عروسیمون نگذشته بود دلم دریای خون بود از ته قلبم آرزو کردم همه این اتفاقات خوابی بیش نباشه احساس می کردم همه امیدهام دود شده بود همه آرزوهایم نابود شده بود گریه امانمو بریده بود دلم بدجور شکسته بود از فریبا و هاشم بیزار بودم از این زندگی یاد حرف اقاجون افتادم که می گفت مردی که دست روی زن بلند کنه مرد نیس تا صبح همونجا خوابیدم تمام بدنم از شدت کتک های شب گذشته درد می کرد هاشم از خواب بیدارشد بی توجه به من رفت به سمت آشپزخونه صبحانه اشو خورد و زد بیرون توقع داشتم پشیمون شده باشه و از دلم دربیاره باوجود اینکه بی فایده بود و ازش دلخور بودم اما این رفتارهاش بیشتر داغونم می کرد باحالی زار بلند شدم به سمت آینه رفتم و خودمو نگاه کردم جای ضربات کمربند روی صورت و بدنم بدجور خودنمایی می کرد حس کردم وجودم متلاشی شد دوباره گریستم به حال بخت بدم لباس هامو پوشیدم و یه ساک جمع کردم و به سمت خونه اقاجون راهی شدم نمی تونستم اون خونه رو تحمل کنم حتی تحمل هاشم هم که انقدر دوستش داشتم برام غیر ممکن بود حس می کردم اونجا جایی برای من نیست و این خیلی دردناک بود.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف داداشم تعریف میکرد که وقتی دانشجو بود ،یه همکلاسی داشتن که خیلی سرتق بود و البته خوابش سنگیییین... یعنی شبا که می‌خوابید ،کامل خاموش میشد😂 گفت یبار تو خوابگاه بودیم و اونم خواب بود. ملحفه رو کشیدن رو سرشو دورتادور ملحفه رو دوختن به تشکش😂😂😂 بیدار که شد تند تند دستو پا میزد😂 حالا اونم شب بعدش خواسته انتقام بگیره ، نصف شب ی سطل ماست دو کیلویی رو محکم کوبید رو صورت داداشم 😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#عکس_شما من عاشق رنگ آبیم دسته گلمو آبی گرفتم حیف ک لباسامو نمیتونستم آبی بگیرم😅 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 باسلام خدمت همه ی عزیزان دلم امروز ی تجربه و ایده ی خوب دارم ک دوست دارم بهتون بگم😘 اول اینو بگم ک ب یاری خدا دارم مادر میشم 😭☺️😍تازه همون دیروز هم متوجه شدیم بچه فقط 1 ماهشه .. خیلی خوشحال بودیم دیشب آقایم از خستگی خوابیده بود منم یهو از ذوقش ازش درحال خواب #عکس گرفتم و گذاشتم تو ایتا و زیرش نوشته وای چ آقایی خوشگل و نازی دارم اونقدر ذوقت دارم ک میخوام تمام وجودت در آرامش باشه و یه عالمه حرفای قشنگ و پایین متنم هم نوشتم بچه مون میگه بابا مصطفی شب بخیر😍🙈🙈 واااای وقتی بیدار شده بود و پیامم رو دیده بود از خوشحالی زیادش صبح ک من خواب بودم ازم عکس گرفته بود و عین کار من حرفای عاشقانه زده بود و نوشته مامان کوچولوی خوشگل من 😘 اینم بگم ک واقعا شوهرم خیلی اقای باوقار و سنگینی هستن اصلا این حرکت ی #شوک ب من بود 😳😳 که نه ایشونم میتونه ذوقشونو نشون بده. خانما واقعا #فقط شوهراهامون #بدردمون میخورن و اینکه میشه از ی مرد سرد و رسمی ی مرد مهربون و خوش ذوق بسازیم 😍 ب امید خوشبختی همه مون •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

به وقت #خاطرات عروسی سلام این خاطره عروسی مادربزرگم تعریف میکرد دوازده سالش بوده تو کوچه بازی میکرده یهو صداش میزنن بیا چادر سفید بپوش عقدته میره میشینه کناردوماد تا چشمش به دوماد میفته میگه این چقد سیاهه من نمیخوامش پسر اقدس خانوم خوب سفید اونو بیارینش بشینه کنارم ک باباش یه اخمی میکنه ک مادربزرگم طفلی از ترس بله رو میگه وقتی پدر بزرگم فوت میشه با پسر اقدس خانوم ک اونم زنش فوت شده بوده ازدواج کردن خلاصه مامان بزرگم به سفید برفیش رسید 😁 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#ایده_تزیین_باکس_هدیه🎁🛍 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 وااااای چ #معجزه ای میکنه این کلمات باورم نمیشه!!! 23 سالمه🙃 همسرجون❤️ 25 سال کاکل زریه زندگیمون😚 4 سالشه همسرم مدافع حرم حضرت زینب س بودن پول لازم بودم و با موقعیتی ک همسرم داشتن مونده بودم چطور ازش بخوام ک نیازمو براورده کنه(همش نگران این بودم ک با خودش درموردم اینطور فک میکنه ک:موقعیتمو درک نمیکنه و ...البته خودش تاکیید کرد ک هر وقت چیزی لازم داشتم بهش بگم حتی الامکان حلش میکنه و واقعا هم همینطور بوده اما چون بار اوله تو همچین موقعیتی گیر کرده بودم نمیدونستم چی بگم و چطور بگم) خلاصه با #حالت_نیاز و خواهش بهش گفتم ک فلان روز نوبت دکتر دارم خواستم ببینم اگه ممکنه این مبلغ رو بهم بدی اگه شرایطشو نداری کنسل میکنم میذارم واسه ی فرصت دیگه... در کمال ناباوری گف ب هیچ عنوان کنسل نکن من ب مادرم میگم برات واریز کنه حتما دکترت رو برو... اینجا ب حرفاتون ایمان اوردم اخه میگف زن هیچوقت نباید از نیازش چشم پوشی کنه باید نیازاشو ب مردش بگه اما برای براورده کردن نیازاش زمان تعیین نکنه و #حالت_دستوری بیانش نکنه... همسرم واقعا مرد بردبار و مسئولیه واقعا مهربونه گهگاهی تلخ میشه اما تلخیشم خوشمزه اس😋 البته #نگرشم بعد از عضو شدن توی کانال آدم و حوا اینقدر مثبت و عالی شده چون همین تلخیاش قبلنا برام مثه مرررگ بود... از همه ی خانمایی ک تجربه هاشونو ب اشتراک میذارن و خیلی خیلی کاربردیه و نتیجه ی خیلی مطلوبی داره ممنونم پیروز باشین🌹 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

به وقت #خاطرات عروسی سلام دخترم ۷.۸ سالم بود که یه عروسی رفتیم تو سالن بود منه خنگ از اول عروسی یکسره پیش عروس دوماد نشسته بودم😂😂😂😂😂😂 وسطای مراسم یکی هی میگفت بیا بشین سرجات بسه😂😂 خلاصه دیدم از اونور مجلس هعی ی زنه میگفت بچه بیا بسه ، ی بخودم مربوطه ی بلند گفتم ب کارم تا آخر مجلس ادامه دادم 😂😂 بعدش اومدیم خونه از دست مامانم ی فس کتک حسابی خوردم 😂😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

به وقت #خاطرات بله برون من تو بله برون دختر عموم خیلی کوچولو بودم شاید ۵سال بعد رفته بودم سر وقت شیرینیا که باید برای مهمونا میاوردن تا تونستم خوردم در حد مرگ😂😂 میخواستم بترکممم چون شیرینی خیییلی دوست داشتم و چون شیرینی برای بچه ضرر داره کلا محدود بودم وقتی شیرینی هارو دیدم هیچ کس اونجا نبود بالای پله ها مثلا قایم کرده بودن من تا تونستم خوردم بقیه رو هم پودر وله کردم. وای خدا یادم میاد خندم میگیره بعد عموم منو دید از پایین پله ها ی کفش پاشنه بلند زنونه که مال مهمونا بود محکم پرت کرد سمت بالا که منو پیشته کنه منم جاخالی دادم پاشنه کفش شکست😂😂😂 الان ۲۲سالمه اما تا ۴،۵ سال پیش شیرینی میدیدم حالم بد میشد بخدا الان تازه ۴،۵ ساله شروع کردم به خوردن شیرینی من خودم دخترم همه‌ی پسر بچه ها و همون داداش عروس رفته بودن تو کوچه منم در حیاط رو روی اینا بستم همه تو خونه سر گرم جشن بودن این طفلیام اون بیرون دستشونم به زنگ در نمیرسید وقتی رفتن آوردنشون همه گریه میکردن شب بود ترسیده بودن😂 چه دورانی داشتیم ای •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 بازم سلام به همه خانم های گل ی مطلبی رو دوست داشتم با شما دوستای خوبم در میون بذارم من و همسر نزدیک به ده ماه میشه که عقد کردیم...مثل همه اول همه چیز گل و بلبل بود تا اینکه کم کمک اصطکاک های ما هم پیدا شد... من چون آدم کمال گرایی هستم سر کوچکترین ایرادی که از همسرم میدیدم کلی شلوغش میکردم😩 اصلا هم با توضیحات و عذرخواهی های همسرم کوتاه نمیومدم... تا مدتها به خودم میگفتم اشتباه کردم که جواب مثبت دادم... اما هر بار همسر صبورانه غر غرای منو تحمل میکردن... تا اینکه ی بار که ازش ایراد گرفتم , خیلی #دلش_شکست بهم گفت : " تو اصلا بخشش نداری" دیدم راست میگه من اصلا نمیتونم اشتباه های همسرم رو نادیده بگیرم و در مورد تک تکشون باید اظهار ناراحتی کنم. در حالی که منم ایرادات خیلی زیادی دارم که بارها و بارها حتی همسرم به رومم نیاورده... تا اینکه ی صحبت زیبایی رو جایی خوندم که : " خوشبختی یافتنی نیست ، ساختنیه " یعنی من با تمام تلاشم باید سعی کنم با ابزار لطیف و زنانه خودم😜 رفتارهای همسرم رو به سمتی که دوست دارم هدایت کنم حالا توی اینراه ممکنه بارها احساس شکست کنم , خسته بشم , فکر کنم که فایده نداره... اما نباید ناامید شد چون خدای مهربونم بدهکار بنده هاش نمیمونه...نه اینکه الان کاملا ی آدم دیگه شده باشم نه ، اما سعی میکنم ی رفتارهایی رو نادیده بگیرم , ی جاهایی به روی همسرم نیارم غر زدن و ایرادگیری سریعترین راهه اما لزوما بهترین راه نیست بهترین راه و با دوام ترین راه و شیرین ترین و صد البته سخت ترین راه محبت کردن ایشالا همیشه حال دلتون خوب باشه🌸 ✍ امام علی (ع) چه خوب میفرماید : گاهی خودتان را به تغافل ( ندیدن ، نشنیدن ) بزنید •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

4 استکان در یک نلبکی 🤓 یه ترفند برا اونایی که ظرف و ظروف زیاد دارن و فضای کم👌 ‌‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف دخترم ۲۱ یبار با جاریم داشتیم غیبت خواهر شوهرمونو میکردیم، که برداشته بود یکی از عکسای داغونشو گذاشته بود پروفایلش که داشت پیتزا می‌خورده تو عکس🚶‍♀😂ماهم داشتیم در مورد اون عکس حرف میزدیم بعد من رفتم نگا کردم پروفلشو واسه جاریم نوشتم: 🤣عین ... غذاشم گذاشته جلوش داره میخوره تو پروفایل شبیه ...😂 نگو واسه خودش فرستادم💔 بدبخت گوشیش صدا داد بلند شد رفت سمت گوشیش عکس و برداشت چیزیم نگفت🚶‍♀🚶‍♀🚶‍♀ای کاش منو میزد ولی لال نمیشد 😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام به ادمین عزیز ممنون از کانال خوبتون من تازه با این کانال اشنا شدم واقعا عالیه من ۲۲ و همسرم ۲۷ سالشونه یه پسر کوچولوی ۱ساله ام داریم😊 من خیلی دوست داشتم وقتی همسرم میره سرکار یا از هم دوریم ایشون بهم زنگ بزنه و باهم حرف بزنیم ولی هیچ وقت اینکارو نمیکرد. یه روز که سرکار بود بهم زنگ زد منم کلی #ذوق زدم و خوشحال شدم و قربون صدقش رفتم😅 بهش گفتم صدات خیلی بهم #انرژی میده وقتی صداتو شنیدم همه خستگیم از تنم بیرون رفت. حالا از اون روز همیشه وقتی پیشم نیست بهم زنگ میزنه و باهم کلی گپ میزنیم😉 بنظره من مردها تشنه محبتن و دوست دارن همیشه ازشون #قدردانی بشه اینجوری همه کار واسه خانومشون انجام میدن😊 ✍ ببینید چطور با یه جمله ، زندگی تغییر میکند 👆 #احساس خودتون رو همراه با #قدردانی به همسرتان ابراز کنید تا تشویق بشوند و از بودن با شما لذت ببرند •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

🍔#دلمه_مرغ_با_نون_ساندویچ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

خواب زیاد میبینی و توی پیدا کردن تعبیر دقیق و درستش سردرگم میشی؟؟؟😥 خیلی از تعبیرا درست نیست و باعث دلهره و نگرانی میشه😓 این کانال تعبیر خواب های دقیق و صحیح از 👇 #یوسف_پیامبر #ابن_سیرین #امام_صادق داره که کمکتون میکنه به جواب درست برسید👌 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 تعبیر خواب رایگان هم براتون انجام میشه👆✅

🌟بعضی شبا یه خوابایی میبینم که اصن روم نمیشه برا کسی تعریف کنم ولی دلم خیلی میخواد بدونم تعبیرشون چیه یه کانال پیدا کردم که خوابمو دقیق و درست تعبیر میکنه برام 😳👇 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0