✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 #ایده_غافلگیری یه بار متنی دیدم که نوشته بود عکس بچگی همسرتون رو بذارید رو پروفایل و بنویسید عشق من در فلان سالگی! من همسرم تلگرام نداره تا ببینه. پس اومدم دفترچه رنگی اوردم، عکس رو زدم گوشه کاغذ و نوشتم: "عشق من در 7 سالگی." موهاشم خیلی بامزه زده بود.😁 نوشتم: الهی قربون مدل موی قشنگ و بامزت برم. اقام که دید خیییلی خوشش اومد کلی ذوق کرد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام به و بچهای کانال ❤️ عید نوروز عید دیدنی رفتیم خونه پسرعموم که تازه عروس دومادن و هنوز بچه ندارن پسر من ۹ماهش بود چایی اوردن خوردیم ته لیوان یکم چایی مونده بود پسرم دست انداخت چپ کرد یکم چایی ریخت رو فرش 😅عروس عموم تو آشپزخونه بود ندید رفتم اسکاج ظرفشویی رو مایع بزنم بیارم بکشم به فرش که لک چایی نمونه عروس عموم فکر کرد میخوام ظرفای کثیف داخل سینک رو بشورم اومد دستم که اسکاج بود رو گرفت گفت ای خدا نه چرا تو بشوری برو بشین خودم میشورم🤷‍♀موندم چی بگم گفتم نه کار دارم گفت نه بخدا برو بشین ولم نمیکرد😂 اخرش گفتم امیرعلی یکم چایی ریخته میخوام اونو تمیز کنم طفلک موند همونطور و رفت کنار😂منم رفتم تمیز کردم اومدم مجبوری ظرفاشون رو شستم 😢خودشم اومد آب کشید زود تموم شد 🤣 اخه عزیزم من اومدم مهمونی چرا باید بلندشم ظرفایی که شما شام خوردید رو بشورم 😩😩😕😕 بعدا آبجیم پرسید چرا تو رفتی ظرفاشون رو شستی براش تعریف کردم انقد دوتایی خندیدیم🤣🤣🤣🤣🤣 #دختر عاشق •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 #ایده_متن راستش من شوهرمو عادت دادم تا در رو برام باز نکنه داخل ماشین نشینم. این حرکت گاهی فراموشش می شد. یه متن نوشتم: عزیزم! تو جای من نیستی و نمیدونی چه لذتی داره که مثل شاهزاده ها با ملکه هاشون باهام رفتار میکنی. موقعی که از پله ها میام پایین دستمو میگیری. اول غذا برای من میکشی. در ماشینو برام باز میکنی. همیشه بهترینا رو برام داری. اون گزینه رو گذاشتم وسط که خیلی تابلو نشه.😂😛 این متن باعث شد که دیگه فراموشش نشه. راستش همه ی اینایی که تو متن گفتم رو خودم عادتش دادم.😍🙈❤️ ✍ این ایده بسیار قشنگی است ولی حواستون باشه زیاده روی در هر کاری نتیجه عکس میده •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف همکار جدید اومده یک خانم جوان، بهش میگم شما خیلی صداتون شبیه یکی از دوبلرهای انیمیشن پونی کوچولو my little pon هست! اسم کاراکترشم فلاترشای fluttershy یکم با تعجب نگاهم کرد گفت دخترتون این کارتون میدید؟ گفتم دختر ندارم، مجردم، گفت پس حتما خواهر کوچکترتون میدید؟ گفتم خیر اونم یکسال ازم کوچکتره، گفت پس چرا باید شما با این سن ببینید این کارتونو؟😂 گفتم من با ۳۳ سال سن همه کاتونارو میبینم😂🤦‍♂ مخصوصا باب اسفنجی😂 --------------------------------------------------------- •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#ترفند #خانه #داری سه ترفند برای جرم گیری بدون استفاده از مواد شوینده •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام 18 سالمه و همسرجان 27 و 3ساله ازدواج کردیم. هر چی از کانالتون بگم کمه واقعا خداخیرتون بده خیلی رو ادم تاثیر داره ، بنده فک میکردم همه چی تموممو مشکل از همسرجانه موقع دعوا جوابشو میدادم و باعث میشد کتکم بزنه 😔 خیلی کم محبتشو بروز میداد و خلاصه از کاراش خسته شده بودمو افسرده ولی از وقتی با کانالتون اشنا شدم همش با ناز و عشوه کارامو راه میبرم یه ایده که تو کانال بودو امتحان کردم اینکه تا اقایی رفت دستشوویی خودمو رو مبل انداختم بی حال شدم از دستشویی اومد خندید گفت چیه؟ گفتم ویتامین عشقم افتاده 😁 گفتم سریع یه چیز بگو تا خوب بشم ، سریع شروع کرد عشقم دوست دارم.... هخخخ هیچی دیگه روزی یه بار با سیاستم مجبورش میکنم بهم بگه دوسم داره ، بعد شارژم تموم شد پیام دادم👇 عزیزتر از جانم ☺️ زمانی ک بالهای دلت ب پرواز درآمد تا در کنار دل تنگ من بنشیند. برای همسرت ک بی تابانه منتظر آمدن توست شارژ یادت نره باورتون نمیشه ادم مغروری که خیلی کم میگه چشم ، اینقد خوشش اومده بود طولی نکشید که سریع نوشت "چشم" امتحان کنید جواب میده 😍 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 با سلام ✋ ی صحبتی داشتم برا خانم های خانه دار گل کانال😊 که خیلی خودشونو درگیر نظافت خونه میکنن و از خودشون غافل میشن اجازه ندین وسایل و دکوری های خونه بیشتر از شما بدرخشند !!! نه تمیز کاری رو خیلی جدی بگیرید، نه خیلی کار کنید !!! اجازه بدین گاهی روی میز لایه ای از غبار بشینه، طوریکه بتونی یه "دوستت دارم" روشون بنویسی. راستش گذشته ها ، من روزی هشت ساعت از وقتم رو صرف تمیزی خونه می کردم، که اگه کسی سرزده خواست بیاد خونم، همه چیز مرتب باشه ، اما بعدها فهمیدم کسی اتفاقی گذرش به خونه من نخورد...🤔 🤷‍♀️ همه مشغول قدم زدن و تفریح و لذت بردن از زندگی خودشون بودن...🥰 اما حالا اگه کسی یهو پیداش بشه چی؟ لزومی نداره که من وضعیت خونه خودم رو برای کسی توضیح بدم... مردم هم علاقه ای ندارن که بدونن من تمام روز رو مشغول تفریح و زندگی کردن بودم....💃 اگه تا الان متوجه نشدی بدون زندگی خیلی کوتاهه ازش لذت ببر 😍 خودت رو زیاد درگیر تمیزی نکن، ببین چی حالت رو خوب می کنه نقاشی کن یا نامه بنویس، پیاده روی کن🏃‍♀️، به یه دوستت سر بزن، کیک بپز به گلها آب بده... حالا اگه وقت داشتی کمی گرد و خاک روی وسایل و دکوری ها رو پاک کن... موسیقی گوش کن، کوه برو، شنا کن استخر برو، کتاب بخون و از صحبت کردن با دوستات لذت ببر، حالا اگه اون وسط فرصت کردی کمی گرد و خاک وسایل و دکوری ها رو پاک کن... زندگی بیرون از خانه تو ادامه دارد، خورشید همه جا را روشن می کند، باد برگ های درخت را جابه جا می کند، قطره های باران می بارد... امروز، روزی هست که دیگه بر نمی گرده.... با آرزوی دلی شاد برای همه 🙏😘 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

🧞‍♀طلسم جدایی بین دو نفر حرام ۲۴ ساعته 🧞‍♀بازگشت معشوق و بختگشایی 🧞‍♀دفع_دعا و جادو و چشم نظر 🧞‍♀فروش_ملک و آپارتمان معامله 🧞‍♀جذب پول و رونق کسب و کار 🧞‍♀گره_گشایی در مشکلات زندگی ⛱دفع اجنه و شیاطین از منزل با قران https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 ♦️همین الان عضو شو پیام بده 👆

🔴دعای وفاداری ، دعایی برای زن دوم نگرفتن همسر 🔴 فردی که نمیخواهد شوهرش همسر دوم اختیار کند و میخواهد که زندگی اش از دوام و استحکام بهتری برخوردار باشد، و مهر و محبت شوهرش هم نسبت به او بیشتر شود. اگر دعای شریفه ی زیر را با گلاب و زعفران در سه برگه نوشته، اولی را به همسر بنوشاند. برگه دوم را داخل بالش او بگذارد و برگه سوم را با خود همراه داشته باشد ،ان شاء الله به خواست خود خواهد رسید...👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 انقدر قویه این دعا که یک روزه اثرشو میبینید😳👆

#چکار_کنیم_خانوادمون_نماز_خون_بشن روزي زنی خدمت عالمی رسيد و گفت: همسر من نماز نمي‌خواند. چه كار كنم؟ عالم گفت: درباره فضيلت‌هاي نماز برايش بگو، بگو كه چقدر نماز بر روح انسان تاثير مثبت دارد.....زن گفت: گفته‌ام، خيلي هم زياد، ولي بي‌فايده است....عالم گفت: وعده‌ خدا را در مورد بهشت و نعمت‌هاي آن برايش بازگو كن.....زن گفت: گفته‌ام! خيلي هم اغراق كرده‌ام. ولي بي‌فايده است....عالم گفت: از هول و وحشت جهنم و سختي‌هايي كه در صورت نخواندن نماز به او وارد مي‌شود، برايش بگو...زن گفت: گفته‌ام، خيلي هم زياد، ولي باز هم بي‌فايده است!....عالم گفت پس راهکاری دارم که قطعا نتیجه میگیرید ،امشب که همسرت خواست بخوابد ،کمی نمک بردار و ....👇❌ https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db کسانی که مشکل بی نمازی در خانوادشون دارن حتما اجرا کنن 👆

پیرزن ۷۶۰ ساله که هنوز زنده است +عکس👇⛔️🔞 https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db

🌹 🌸خـدایـا ✨امـروز را با عشق تو 🌸آغـاز میڪنم ✨بخشندڪَي از توست 🌸عشق در وجود توست ✨قدرت در دستاڹِ توست... 🌸عشق را در وجود ما قرار ده ✨تا مهـربـان بـاشیـم 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو سلام صبح تون بخیر ونیکی 🕊🕊🌾🌸🌾🕊

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 #ایده_متن من یه استیک نوت رنگی دارم. همیشه نوشته های شاعرانه و عاشقانه رو روی کاغذ رنگی مینویسم و میزنم به دیوار. همسرم که میاد میخونه و ذوق میکنه. مثلا می نویسم: فرمانروا! ملکه در انتظار دیدار با شماست. لطفا شاد و پر انرژی وارد قصر شوید و مسائل مربوط به اداره امور و فرمانروایی و مالکیت را، پشت در بگذارید. باتشکر مشاور اعظم قصر شاه❤️ یه مدت دفترچم رو گم کردم، همسرم مدام می گفت: چرا نوشته نمیذاری برام؟ 😂😍 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف ی عروس دایی دارم خیلی حسوده خونه هرکس که میره میبینه یچیز جدید گرفته کلی بد میگه مثلا میگه خوب نیست جنسش و... بعد میره مثل همونو میخره یکی از عجیب ترین کارایی ک کرده بود هم این بود که از سر خسودی فرشاشو عوض کرد رفت فرش شبیه به فرش جاریشو خرید😐🤌🏻 الان فرش دوتا جاریا شبیه به همه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 من یه ایده دارم و اون اینکه اگه چه مرد و چه زن به خانواده ی همسر احترام بذارن بیشتر عزیز میشن و احترام دارن من خانواده همسرم شهرستان بود مادر شوهرم دستش شکسته بود ما اوردیمش خونه خودمون تا رفت و امد به مطب دکتر براش راحت باشه در این چند روز که مهمون ما بود کلی بهش احترام گذاشتم حتی خودم گفتم منم مثل دخترت باید چون دستت شکسته خودم حمومت کنم اما واقعا از ته دل اینکارا رو میکردم قلمه براش درس میکردم هیچ فکر نمیکردم که همسرم متوجه رفتارهای من هست ... بعد چند روز مادر شوهرم به شهرستان برگشت و شب که شوهرم از سر کار برگشت با یه هدیه و دسته گل اومد خونه 💐 گفتم به چه مناسبتیه من یادم نیس 😳 گفت برا تشکر از تو بخاطر مهر و محبتهایی که در حق مادرم کردی هرگز یادم نمیره و بیشتر از همیشه دوستت دارم ❤️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام چندسال پیشا ک من هفتم می‌خوندم مامانم رف کارناممو گرفت معدلم 19/98بود انتظار داشتم مامانم کلی تشویقم کنه در نهایت تعجب گف خب اینا رو ک دستگاه رند کرده امیدوار نباااش دستگاه 25%ها رو رند نمی‌کرد معدل این نمیشد تو خودت باید 20شی نه با دستگاه🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺 اونقدر دلم شکست مامان ها توروخدا اگه نمره بچتون بد شده تنبیه نکنین دلگرم بدین بهش و اگه خوب شده تشویقش کنید 🙂🙂🙂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

داستان زندگی صبح ساعت هفت شد، رفتم چایی گذاشتم که بعد رفتم بالاسرش دیدم خوابه صداش زدم جواب نداد دست کشیدم رو صورتش یخ یخ بود... بلند داد زدم صداش زدم هیچ حرکتی نداشت.. جیغ داد کشیدم رفتم کوچه همسایه ها رو صدازدم اومدن... گفتن مرده تموم کرده... جيغ زدم باورم نمی شد تنها تكیه گاهم پشتم از دنیا رفت... مادر على نتونست داغ پسرش رو تحمل کنه ... داغ جوون سخت بود و طاقت فرسا... تحمل این همه درد بزرگ رو نداشت. مادر على رو هم بردم پیش على خاک کردم. هفت روز از فوت مادر على گذشت دیگه حواسم به خودم نبود، تو این مدت همسایه ها تاصبح کنارم بودن.. یه شب دردم شروع شد فهمیدم موقع زایمانم شده منو رسوندن بیمارستان ... درد زیادی داشتم که موقع اذان بچم بدنیا اومد فهمیدم یه دختر بدنیا اوردم غم از دست دادن على مادرش داشت دیوونم می کرد.. نبود پدر بالاسر بچم بیشتر ازارم می داد... روز بعداز بیمارستان مرخص شدم رفتم خونه، هنوز چهلم مادر على نشده بود خونه داشت منو می خورد.. تو یک سال دوتا عزیزمو از دست دادم.. باورش سخت بود برام مثل کابوس بود... تا چهلم مادر على اونجا موندم، بعدش از طرف دادگاه اومدن برای خونه قیمت گذاشتن از اون طرفم صاحب کارعلى که ماشین بهش داده بود از ما شکایت کرد گفت على بدون اجازه ماشین برداشته رفته درخواست خسارت کرده بود... دروغ گفت.. حالم روز به روز بدترشد، دادگاه خونه رو جای خسارت ماشین دیه برداشت دیگه چیزی برای منو بچم نموند... هیچ پشتوانه ای نداشتیم... به جز چند تیکه طلای مادر علی که بهم گفته بود بفروش پول پیش بشه برام... بچم که یکم بزرگ شد پدرم گفت بیا باما زندگی کن ولی من قبول نکردم تو محل خودمون یه اتاق کرایه کردم بایکم پیش اجاره. اون روز وسیله هامو از خونه جمع کردم، یاد على و مادرش هرلحظه تو اون خونه جلو چشمم میومد مگه می شد اون همه روزهای خوب شیرین رو از یاد برد.. باگریه دل پراز غم وسیله ها رو جمع کردم از اون محل اومدم بیرون با دخترم تو یک اتاق زندگی کردم که یک پیرزن پیرمرد صاحب اون خونه بودن. گاهی میترا بهم سر می زد یا خونوادم میومدن. صاحب خونم زن شوهرخیلی خوبی بودن، شوهرشم متولی یکی از مساجد بود بیشتر وقتشو تو مسجد میگذروند، جای امنی برای من و بچم بود. دخترم بزرگ شد پابه ۶ماه گذاشت چون على دوست داشت اگه بچم دختر بشه اسمشو بزارم ... نرگس... على عاشق این اسم بود... نرگسم شبیه باباش بود وقتی می دیدمش حس می کردم علی کنارمه... بغلش می کردم شبها باهاش حرف می زدم... زینب خانم که صاحب خونم بود شرایط زندگیمو می دونست بهم گفت از مسجد یک وام بگیر تو خونه کارکن تا اینده بچت تضمین بشه.. منم نمی دونستم چجورری اقدام کنم، همه ی کارهای وام رو شوهرش حاج عبدالله برام انجام داد. بعد از۴ ماه وام ۵۰۰تومنی گرفتم که اون زمان پول زیادی بود چون زن بی پناه بی سرپرست بودم از طرفی حاج عبدالله معرفیم کرده بود بهم وام بیشتری دادن توخونه شروع کردم به بافتنی ...روزها کلی بافتنی می کردم بیشتر وقتها هم کلاس خصوصی می ذاشتم. البته چند ساعتی نه زیاد نمی تونستم برسم بچم کوچیک بود.. #ادامه_دارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام به همگی و ممنون بابت کانال خوبتون راستش من یک ایده داشتم برای خانومایی که دوست ندارن به همسراشون مدام بگن باهاشون احساسی برخورد کنه یا موارد دیگه. یک دفتر خاطرات جذاب بخرین و توش از خاطرات خوشه گذشتتون بنویسین و تاریخ هایی که این اتفاقا رخ داده رو بنویسین مثلا شما اون روز ثبت کردین خاطره رو و توش کلی قربون صدقه ی همسرتون برین و بگین که چقدر اون لحظه ها احساس های خوبی داشتین و یک قسمت هم اختصاص بدین به ای کاش... مثلا ای کاش فلان اتفاق هم تجربه کنیم چون من یکی از ارزوهامه که با همسرم این لحظه رو تجربه کنم یا حالا فلان کارو... یا مثلا می تونین دعواهاتونو ثبت کنین و مدام این کلمه که من اصلا از آقاییم توقع نداشتم فلان‌کارو انجام بده بنویسین. یه جورایی با خودتون درد و دل کنین توی نوشته ها 😓 دفترچه رو بذارین یک جایی که مثلا قایم کردین ولی همسرتون بتونه بهش دسترسی داشته باشه یعنی یهو ببینش و بخواد که بره سراغش و با تعجب بخونش 🤔🙄😲 اون حرفاها حرف های دل شمان که شما توی خلوت خودتون نوشتین از ته قلبتون و روی همسرتون هزااار برابره گفتنش تاثیر داره فقط حواستون باشه که ایشون باید یواشکی اونو بخونه و شما نفهمیدین الکی مثلا 😉 امیدوارم کار ساز باشه براتون و اقاهایی که یجورایی نسبت به گذشتشون احساسشون کم شده و فک میکنن ازشون‌گذشته این‌کارا به خودشون بیان 😍 عشق براتون 😘 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف چن روز پیش تو شرکت داشتیم صبحونه میخوردیم یهو یه همکار خانوم از منابع انسانی اومد.. ایشون وقتی کار داشت همیشه به من زنگ میزد و کارشو میگفت.. خلاصه که من بلند شدم یه نیم خیز به احترامش، بعد دیدم از اونور تخم مرغم نمک نداره زانومم درد میکنه، نمیتونم هی بشینم دوباره بلند شم.. نمکم روی میز بغلی بود😂 با همین فکر کامل بلند شدم اونم هی میگفت نه بفرمایید توروخودا بلند نشید که یهو من نمکو برداشتم:/// همین جوری موند😨😂😂 از اون روز تا حالا به من زنگ نمیزنه به همکارا زنگ میزنع😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 #سوتي 😂 من و جاریم رابطتمون خیلی خوبه 👍 یه گروه داریم همه زن و مرد و بچه هامون عضوشیم 😜 یه روز شوهرم تو گروه داشت به دخترم میگفت : مامانت را بردم دکتر و اینا ☺️ جاریمم گوشی شوهرش دستش بود داشت پیامها را با اون گوشی میخوند تا این پیام رادیده بود فوری نوشت عشق من چش شده 😁😃 حالا تصور کنید این پیام به اسم برادرشوهرم بیاد واسه من 😁😍 شوهرش بغل دستش بوده میگه زری چی نوشتی باگوشی من 😳😡 واااای 😱 تمام گروه ریخت به هم 🤣 همه استیکر تعجب😳😨 اولین کاری که کرد زنگ زد به شوهر من و معذرت خواهی که کار من بوده 😄 گروه منفجر شده بود از خنده 😄 فرداش برادر شوهرمو دیدم روم نمیشد تو صورتش نگاه کنم 😃 خوش باشید عزیزان •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف این پیامه که اقاعه بلند شد و یبارکه رفت سراغ نمک منو یاد یه‌خاطره اینجوری انداخت. پسر داییم از خارج اومده بود و مهمونی بود و حسابی شلوغ( همه فامیل) . میخواستم میوه بخوریم ایشون گفتن کار دارم و رفت ما ام براش بشقاب میوه نیاوردیم . وسط میوه خوردن اومد تو پذیرایی و مادربزرگم به من گفت براش بشقاب میوه بیار . پسر داییم گفت نه نه میوه نمیخوام و ... منم پا شدم برم کنترلو بیارم حالا من و پسر داییمم رو دربایستی یهو وایساد به تعارف که نه نه بشین نمیخواد و... منم در حالی که داشت حرف میزد رفتم سمت کنترل🫠 بیچاره تا اخر مهمونی رفت تو اتاق به کاراش رسید😞😭🤣🤣🤣🤣 -------------------------------------------------------- •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 #سوتی 😂 چند وقت همسر یکی از دوستام فوت کرده بود خلاصه منو دوستام باهم جمع شدیم که بریم بش تسلیت بگیم. ما به ترتیب بطور صف پشت سر هم ایستاده بودیم من نفر آخری بودم ، همه ی دوستام تسلیت گفته بودن که رسید نوبت من که بش تسلیت بگم‌، بجای اینکه بگم "خدا بت صبر بده" ، بش گفتم "خدا مصیبتتو بزرگتر کنه" 😳😂 سوتیای زیادی دارم بازم براتون میفرستم 😂 روزتون شاد و پر انرژی 😍🌹 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام بانوی 🌸 دوستان درمورد مادرشوهر گفتن.. منو مادرشوهرم رابطه ی دوستانه داریم و زمانی هم سرکار میرم مراقب پسرمه خلاصه مادرشوهرم خوبه☺️ ولی اینو بگم که مادرشوهرم خیلی روک حرفشو میزنه بدون اینکه ملاحظه کنه طرف میخواد ناراحت بشه یا نه..و باعث کدورت میشه یا منت میزاره.. اوایل ازدواجم خیلی سختم بود 😬 تو دلم خیلی ناراحت میشدم کم کم گفتم هر شخصی خوبی و بدی داره درسته بعضی وقتا کفری میشم ولی پذیرفتم این اخلاقشه.. کاریش نمیشه کرد😡 مثال ساده ای بگم خیلی سریع میگه وای چقدر رنگ لباست زشته🥹درصورتی از نگاه اون زشت باشه ولی اول از نظر خودم و بقیه خیلی خوشرنگه..مهم خودم دوستش دارم اگرم زشت باشه، میتونه جایگزین کنه بگه لباست زیباست و اگر فلان رنگ بود بیشتر جلوه میکرد یا کادو خریده باشه مبلغشو میگه 😐بعد میگه میخواستم قدرشو بدونید ارزون نخریدم 😵‍💫 خلاصه اخلاق بعضیا رو نمیشه تغییر داد خودتون بزرگوار باشید🌼 حیدر _حلما •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 #ایده_شادی ایده دارم واسه وقتی که ناراحتیم. چند وقت پیش خیلی عصبانی بودم به حدی که دوست داشتم #گریه کنم یا سر یکی #داد بزنم. چرا همسری بهم توجه نداره؟ چرا فلان چیز رو نخرید؟ بعد با خودم خلوت کردم و گفتم: چرا اینجوریم؟ ❇️ یه برگه برداشتم و با حوصله نوشتم امروز چه چیزایی رو دوست ندارم. 😕 شاید چون به شوهری گفتم فلان چیز رو میخوام و اون نگرفته. 😕 شاید چون با دوستم سر یه قضیه بحث شد. 😕 شاید چون فلان کار عقب افتاده. ❇️ بعد واسه خودم دلیل و راه حل اوردم: 😀 خوب دوباره با #ارامش بهش بگو. مشغله ش زیاده، یادش رفته. 😃 به دوستم زنگ بزنم و با ارامش حرف بزنم و ازش عذر بخوام. 😀 برنامه ریزی کنم و اون کار عقب افتاده رو انجام بدم. اینقدددر حالم خوب شد که نگووو.😍 ✍ وقتی عصبانی هستید، اول دنبال دلیل بگردید و روی حل همان مسئله، تمرکز کنید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

مامانو هستم واما یه سری دیگه که حدود ۱۴/۱۵ساله بودم با اینکه میترسیدم ولی بچه پررو هم بودم و با دایی هام مینشستیم چراغ خاموش فیلم ترسناک میدیدیم. و هرکی زرنگ تر بود این وسط کرم میریخت و بقیه رو میترسوند.🌛🎃👻 یه بار داشتیم فیلم " کلبه "رو نگاه میکردیم . منو خاله ام کنار هم نشسته بودیم دایی بزرگم هم یه لحظه بلند شد رفت آب خور و اومد و نشست کنارمون که تا اینجا همه چی عادی بود و اما یه جای حسسسساسسس وبه شدت ترسناک فیلم که هم غرقش بودیم یهو داییم یه کبوتر رو که زیر لباسش قایم کرده بود رو به سمت ما پر داد 👻🕊😱😱👹 چنان جیغ کشیدیم که نزدیک بود همنونجا قلبمون ایست کنه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام دوستان نازنین 🥰😍 یک سوتی دارم از خرید عقدم،  ازدواج ما کاملا سنتی بود،همون لحظه که عقد کردیم از محضر ،با کلی اقوام شوهر و اقوام خودم رفتیم مثلا خرید عروس 🤣🤣👩‍❤️‍👨 وقرار شد که بعد از طلا خریدن بریم لباس مجلسی بخریم حالا پنجاه نفری میشدیم 🤣🤣🤣 من یک خواهر دارم که بیش، از حد آینده نگره وکمی خسیس،منم سنم کم بود به حرفهای اون گوش میکردم ، رفتم یک لباس پرو کنم که بخریمش خواهرم گفت نه این خیلی اندازته، تو الان لاغری بعد چاق بشی تنت نمیشه یک سایز بزرگتر پرو کردم، باز گفت بعد که ازدواج کنی حامله بشی تنت نمیشه دو سایز بزرگتر بردار که بعدا تنت بشه 🤣🤣🤣🤣 من خنگ ، هم نمیدونم چرا به حرفش گوش کردم، یک لباس برداشتم سایز یک زن حامله 🫣خودمم ۴۶ کیلو بودم 🤭 بعد روز حنا بندونی همونو پوشیدم اینقدر بزرگ بود هر موقع فیلمم رو میبینم میخوام زمین دهن باز کنه من برم زیر زمین 🫠 یک اپل های داشت که یک طرف  لباس کشیده شده بود پایین شونم 🤪😂😂 باور کنید گریه داره من نمیدونم چرا الان خندم میگیره 😂😂😂😂 من ۸۵ کیلو شدموبعد ، حامله دو قلو 🤰هم شدم ولی اون لباس هنوز برام گشاد بود🤣🤣🤣🤣🤣🤣 اخه چرا 🤷‍♀😂 البته الان ۷۰ کیلویم،  دیگه دیدم فایده نداره وزنم رو کم کردم 🤪😝🤣🤣🤣🤣🤣🤣 -------------------------------------------------------- •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#ترفند #وکیوم_کردن_مواد_غذایی 😍👆 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#ایده #خلاقیت خلاقیت در خانه ‍‌‌•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 #ایده_قدرشناسی من یه #دفترچه گرفتم و هر کار خوبی که آقایی انجام میده با تاریخ توش مینویسم. حتی کارای خیلی کوچیک. مثلا: مرسی که امروز از دستپختم تعریف کردی. یا مرسی که صبر کردی با هم ناهار بخوریم، یا برام گل خریدی و... و جالبه بدونید هر روز این دفترچه رو باز میکنم و فکر میکنم که چه کار خوبی انجام داده! این کارم باعث شده همه ی خوبیهاش به چشمم بیاد و یادم نره. اولش فقط به این نیت این دفترچه رو گرفتم که روز تولدش بهش بدم. اما واسه خودمم خیلی مفید بوده. 😍 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام من چهار ماهه نامزد کردم با کسی ک عاشقانه دوسش دارم و دوسم داره 😍🤩 همون اوایل بهم گفته ی رابطه داشته قبل از من با دختری ک بعد سه سال بهش خیانت کرده 😔 اولش تصمیم گرفتم عادی جلوه بدم و خودمو آروم کنم با خودم میگفتم مهم الانه ک منو برای زندگی انتخاب کرده ولی بعد ی مدت بین حرفامون همش میگفت عشق اول ی حس دیگه داره و ی بارم ناخواسته فهمیدم هنوز نمیتونه تشخیص بده من بهترم یا اون دختری ک با بی رحمی ولش کرد 😔 راستش خیلی دلم شکست از حرفش و چند روزی زندگی رو ب کام جفتمون تلخ کردم چون خیلی دوسش داشتم دلم نمیخواست ب جدایی ازش فکر کنم دوستم کانال خوبتون رو بهم معرفی کرد باور کنید از وقتی ک وارد کانالتون شدم یادگرفتم چطوری باهاش خوب برخورد کنم و خودمو تو دلش جا کنم ک آدمای قبلی و هیچکس دیگه ای ب چشمش نیاد الانم ی ساعت بدون حرف زدن با من نمیتونه حتی تو محل کارش 😍🤩 واقعا از شما و همه کسایی ک ایده میدن ممنونم زندگیمو با کمک شما دوباره ساختم 😍💋 ✍ چقدر خوبه به جای سرزنش دیگران ، با خلاقیت و بالا بردن اگاهیمون همسرمون رو عاشق خودمون کنیم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•