eitaa logo
آدم و حوا 🍎
40.6هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁روز دقایقی پُر برکت با صلوات بر حضرت محمد (ص ) و خاندان مطهرش 🍁🍁 (🍁)اللّهُمَّ ✨(🧡)صَلِّ ✨✨(🍁)عَلَی ✨✨✨(🧡)مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🍁)وَ آلِ ✨✨✨✨✨(🧡) مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🍁)وَ عَجِّلْ ✨✨✨(🧡)فَرَجَهُمْ ✨✨(🍁)وَ اَهْلِکْ ✨(🧡)اَعْدَائَهُمْ (🍁)اَجْمَعِین 🕊️🕊️🌾🌸🌾🕊️🕊️
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام من یه دختر ۲۰ساله و در آستانه ازدواجم همه ی مشکلات من از زمانی شروع شد ک هر روز به بیشتر میشد و اون همش از من دور . همیشه آرزوم بود وقتی میرم مدرسه یکی باشه ک صبحونه واسم درست کنه یا وقتی میام با اغوش باز انتظارمو بکشه یا منو بدرقه کنه و خیلی نیازای دیگه که هیچ کدوم نیاز به پول نداره و فقط میخاد. ولی من از همه ی اینا بودم و هر بار با عصبانیت و غر زدناش رو ب رو بودم این سری کمبودا منو به یه اما و تبدیل کرد تصمیم گرفتم و قسم خوردم هیچوقت واسه ی دخترم کم نذارم ، من با یه آقای خوب و با اخلاق آشنا شدم و قراره ب زودی ازدواج کنیم من مادر خواهم شد ولی هیچوقت کمبودهای عاطفی ک دیدم نمیشه چون هیچوقت نمیتونم ب عقب برگردم. خواهشم از مادرای خوب سرز مینم اینه بشینید با بچه هاتون صحبت کنید باهاشون بشید که نشه تو •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آقا یکبار رفته بودیم پارک من اون وسط دسشوییم گرفت منم به داداشم گفتم بریم سریع برمیگردیم رفتیم بعد در توالتا هم خراب بود اول داداشم رفت من درو براش گرفتم نوبت من که شد چند تا اقا اومده بودن تو داداش منم خل و چل حوصلش نگرفت درو ول کرد رفته بود بلند شدم شلوارمو بکشم بالا یهو یه پیرمرده درو باز کرد پنج ثانیه فقط به هم زل زدیم بعد گفت ببخشید پسرم رفت بیرون بعدم برگشت از پشت در گفت چیزی ندیدم راحت باش:'))) •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 با سلام و عرض خسته نباشید خدمت تمامی دست اندرکاران این کانال خوب میخواستم در جواب اون خانمی که گفته بود من بخاطر ، خوشتیپ و خوش پوش میگردم و اقایان متاهل به سمتم میشن خانما کاری کنید که مرداتون چشم و دل سیر بشن بگم : خانم جوان اگر این خانمها تمام سعی شونو میکنن اما باز هم زیبایی و دلربایی اونها به پای شما نمیرسه یا اونقدر ندارن که لباسهای زیبا و دلربا مثل لباسهای جذاب شما بپوشن ، جواب شما به این خانما چیه که شما چشم و گوش شوهراشونو بردید یا اصلا پسر جوانی که ازدواج نکرده و شرایط ازدواج هم نداره چه گناهی کرده که جذب شما بشه و از نظر جنسی تحت فشار قرار بگیره خانم های محترم مطمئن باشید از هر دستی بگیرید از همون دست پس میدید اگر روزی چشم و گوش مردهای دیگر رو بردید روزی هم خانم دیگری چشم و گوش همسر شما رو خواهد برد ✍ بعضی از تجربه ها رو به عنوان میزاریم مثلا خانمی نوشته بود من صیغه به مرد متاهل شدم ، هدف از این تجربه ها این است که شما آقا و خانم محترم بیشتر حواستون باشه ، البته این خانمی که گفته به خاطر دلم خوش می پوشم ، نیت بدی نداشته ... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
 ❤️زنیکه همیشه جنینش نمیماند، رشته طنابی به اندازه قد زن بگیرد و نه گره زند در هر گره هفت بار این دعا را خوانده و بدمد و به گردن زن ببندد ، انشاءالله فایده یابد:❤️ 🎗وَاصْبِرْ وَمَاصَبْرُكَ إِلَّابِاللَّهِ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَلاَتَكُ فِی ضَیْقٍ مِّمَّایَمْكُرُونَ ط إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْاوَالَّذِینَ هُم مُحْسِنُونَ اِنَّ اللَّهَ یُمْسِكُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا قُلْ یَاأَیُّهَا الْكَافِرُونَ ج لاَ أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ لا وَلاَ أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ج لَكُمْ دِینُكُمْ وَلِیَ دِینِ🎗 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی تا به حال این همه اتفاق افتضاح توی یه روز برام نیوفتاده بود، عشرت هم بیشتر نمک روی ز
داستان زندگی این وسط عشرت گفت خیلی بخور بخوابی.. من خرج الکی ندارم به تو بدم شوهرتم که نیست.. به اوستا قالی گفت و یه دار قالی گوشه اتاق برام زد، دخترا اون زمان همه بلد بودن قالی ببافن، منم سرمو به اینکار گرم کردم و بدم نبود. تیکه های عشرت دیگه برام عادی شده بود، توی آینه اتاقم موهایی که از ته چیده شده بودن و حالا خیلی بلندتر شده بودن رو برانداز میکردم، با خودم دو دوتا چهارتا میکردم که کی دوباره همونقدر بلند میشن.. توری روی پشتی رو برداشتم و با گیره لباسی چسبوندم روی سرم، توی آینه نگاه کردم و تصور کردم که عروسی برام گرفتن، مثل عروسی نریمان مثل بقیه دوستام... بعد دیدم اینجور نشدنیه، به چشمام سرمه کشیدم، توی رویاهام غرق بودم و مثل دیوونه ها از این طرف به اون طرف برای خودم میرقصیدم.. یدفعه با صدای در از جام پریدم و توری رو از روی سرم کندم، برگشتم پشتم رو نگاه کردم سعید بود.. یهو خندید و گفت تو نزده میرقصی، چته نازی؟ حال خودش نبود، دوییدم سمت روسریمو سرم کردم گفتم لطفا برو بیرون از اتاقم ولی بیشتر و بیشتر نزدیکم میشد، عقب عقب رفتم و اون بیشتر نزدیک میشد... گفت نازی دیوونه ای.. ترسیده بودم، ادامه داد اگه دیوونه نبودی با داداش احمق من نمیموندی... دستشو اورد جلو و مچ دستمو گرفت، انقد مواد بهش فشار اورده بود که زورش خیلی کمتر از من بود و پیزوری شده بود..! دستمو از دستش کشیدم و اخر مجبور شدم آینه ی توی تاقچه رو بردارم و محکم بزنم توی سرش... آینه توی سرش خورد شد و از گوشه سرش خون جاری شد، یدفعه ترس برم داشت، عقب رفتم و همونجور پا برهنه از خونه زدم بیرون... اشکام سرازیر میشد، به خودم اومدم و دیدم ناخواسته در خونه آقاجونمم... دستمو بردم روی زنگ ولی نتونستم بزنم... نتونستم... اخر نخ در و کشیدم و رفتم توی خونه و توی حیاط روی تخت نشستم. با اینکه توی یه محله بودیم اما چقد هوای اینجا خوب بود... از توی خونه بوی دلمه میومد، یادم افتاد تو این فصل حداقل هفته ای یبار دلمه میخوردیم.. به گل محمدیای توی باغچه که حالا پر پشت تر شده بود نگاه کردم، چقدر همه چیز اینجا خوب و مطبوع و دلنشین بود.. چیزایی که هر روز میدیدمشون گلهایی که هر روز باید آبشون میدادم و غرمیزدم چرا باید من گل آب بدم، و دلمه ای که همیشه غر میزدم خسته شدم چقد دلمه بخورم.... ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
‍ آقای همسایه سکته کرده بوده ایست قلبی دختر 4ساله اش از راه میرسه میبینه باباش خوابیده، برای شوخی میره رو مبل میپره رو باباش😐😂 قلب برمیگرده اما دنده اش شکسته مامور اورژانس اینقدر خندیده اشکش سرازیر شده😅 خدا وقتی میخواد به بنده اش فرصت بده، میده👌 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥕🥕🥕 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 خانمای عزیییز! توی ذهن تون از خانواده همسر و جاری یہ غول نسازید. اون افراد هم انسانن. اونها بہ شما و زندگی شما مربوط میشن، نکتہ اینجاست کہ شیوه ی برقراری روابط رو بلد باشین. مثلا من جوری رفتار کردم با خانواده ی همسرم کہ اصرار میکنن برم خونشون و همیشہ احترامم رو دارن. شیوه ی رفتاری من بہ این صورتہ کہ : ⬅️ رفت و آمدم بہ خونہ ی خانواده ی همسرم کنترل شده ست ( نہ زیاد میرم نہ کم )... ⬅️ همیشہ احترام تک تکشونو دارم... ⬅️ اگر کسی از خانواده ایشون بخواد در زندگیمون دخالتی کنہ فورا مقابلش جبهہ نمیگیرم. اجازه میدم نظرش رو بگہ بعد من با همسرم دودوتا چهارتا میکنیم و تصمیم گیرنده ی نهایی خودمونیم. (ما نباید از مشورت غافل بشیم چون استفاده از تجربہ ی دیگران باعث تأثیر مثبت روی زندگی میشه.) گاهی کہ نظر ما موافق با نظرات دیگران نیست هرچہ خودمون صلاح بدونیم، اعمال میکنیم... ⬅️ خبر نمیبرم بیارم کہ این خواهر چی گفت بہ اون خواهر و... ⬅️ بیشتر اوقات دست پر بہ خونشون میرم. ( هرچی کہ در توان مالیم بود، حتما نباید گرون باشہ. میخوام یادآور بشہ بہ فکر و یادشون هستم ) •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام خدا بیامرز مادربزرگم برای ناهار مارو دعوت کرده بود، میخواست مثلا غذای جون پسند درست کنه«لازانیا»منتهی اسمشو بلدنبوده، میره فروشگاه و میگه آقامالزی دارین؟ اون بدبختم هی گفته حاج خانم مالزی چیه ،مادربزرگمم میگه همین ماکارونی درازا😂🙈🙈من فداشبشم جاش خیلی خالیه😭 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ من و همسرم با عشق ازدواج کردیم. خدارو شکر امکانات اولیه ازدواج رو داشتیم ولی چند بار شغلش رو عوض کرد و چندین سرمایه گذاری جدید. هزینه و بدهی های جدید. من چون ترس از بی پولی داشتم، استرس میگرفتم. اعصابم بهم میریخت. با هم داشتیم. خیلی جاها بی احترامی شد. دیدم همسرم چقدر تلاش میکنه که نیازمون رو برآورده کنه ولی بازم میترسیدم و توکل نداشتم. دوستای نازم! الان از نظر اقتصادی تو شرایط مناسبی نیستیم. همسرم بیکاره، چون داره تغییر تو شغلش میده، پس اندازی هم نداره ولی حالمون خوبه و توکلمون به خداست. به نظر من شرایط گذراست. میگذره ولی آسیب، بی احترامی و صدماتی که به خود و اطرافیانمون میزنیم، غیر قابل جبرانه. مهم سلامتی، آرامش و حال خوبه. مهم اینه که در همه حال شاکر خداوند باشیم. زندگیتون شاد و جیب تون پر پول🙏 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام بابام زنگ زده بود به مدیرمون که بگه واسه اردو میخام برم و.... بعد داشتیم تمرین میکردیم سلام.حال شما.فلانی هستم.نمازروزه هاتون قبول.. خلاصه دفعه دوم تا جواب داد،بهش گفت سلام خوبید قبول باشه خانوم نمازی منم اینور بال بال میزدم اینو نگو اونو بگو إخرم گفت بچم میگه میخاد بره اردو ببریدش ممنون ..هیچی دیگه،احساس کردم داره منو میندازه گردن اینو اون بازم شکر •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•