🔷مکتب شیخیه مولود فرقه ذهبیه : عزیزان شیخ احمد احسائی چیزی بیشتر از یک قطب صوفی نبود . عرفا و صوفیه کسانی هستند که تنها راه معرفت به حقائق اشیاء و رسیدن به کمال را منحصر در کشف و شهود می دانند و قائل به ججیت شهود و مکاشفه هستند، خواه شهود آنها مطابق عقل و نقل باشد و خواه مخالف آن. 🔻اما شیخ احمد احسائی نیز طریق خود را طریق صوفیه می داند و به صراحت تمام می گوید: طریق من (در کشف حقائق و معارف) مكاشفه و شهود است نه برهان و استدلال . 📚قصص العلماء، ص 35 لذا اگر هیچ قرینه دیگری برای اثبات ادعای خود نداشتیم، همین اعتراف شیخ برای #صوفی خواندنش کافی بود. 🔺شاگردی در مکتب #ذهبیه : شیخ احمد #احسائی، دارای مرشد و قطبی به نام سید قطب الدین نیریزی بود. نیریزی قطب 32 فرقه ذهبیه و احیاء کننده این طریقت در بلاد ایران می باشد. قلی خان هدایت در ریاض العارفین به این مهم اشاره می کند که شیخ احمد احسائی علوم صوریه و معنویه را از قطب الدین نیریزی فرا گرفته است. در همین راستا شاعر می گوید: مرید دیگر او شیخ احساست سمی احمد و عاشق به مولی است بدادش لمعه علم لدنی نمودش عالم اندر علم معنی به ایران او لوای علم افراخت بسی جاهل که او عالم همی ساخت 📚تذکره ریاض العارفین، ص 348 🔻تشابه آراء ذهبیه و شیخ احمد: شیخ احمد می گوید: انسان باید هنگام نماز در «ایاک نعبد» حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را قصد کند. 🔺ذهبیه نیز می گویند: کاف ایاک چون اشاره به اوست متوجه الیه ماست علی 🔺یکی دیگر از صوفیان در این رابطه می گوید: آیات داخله بر اطاعت ولی امر و آیات داله بر وجود بودن با صادقین دلالت دارد بر جواز تمثل صورت ملکوتی امام در پیش مومن در نماز و غیر نماز . 📚مجمع السعادت ، ص 388،فصل3،باب6 ♦️قطب صامت و ناطق : 🔻شیخ احمد می گوید: همانا من به حاضر شما، امامان‌ یازده گانه، و غایب شما، حضرت حجت ‌ایمان دارم. ‌یا ‌ایمان دارم به حاضر شما ‌یعنی آنکه ناطق و قطب زمان و محل نظر خدا در جهانیان است، ... و ‌ایمان دارم به غیب شما، یعنی به امام صامت که در هر زمانی باید ناطق و صامتی باشد، و صامت لازم است از ناطق اذن بگیرد و اذن گرفتن صامت متوقف به وجود ناطق است. 🔻قطب صامت و ناطق از نظریات اختصاصی فرقه ذهبیه است و می توان حدس زد که شیخ احمد این مطلب را از استاد ذهبیه خود یعنی نیریزی اخذ کرده است. همچنین جایگاه #رکن_رابع در اندیشه شیخ احمد هیچ تفاوتی با قطب در صوفیه ندارد. 🔻مبارزه با فلاسفه و نظریه وحدت وجود و تکفیر ابن عربی شیخ احمد احسائی به شدت با فلاسفه و ابن عربی و نظریه وحدت وجود مخالف بود و ابن عربی را ممیت الدین ملقب ساخت. اما جالب است بدانید که در میان فرق صوفیه، تنها فرقه ای که ابن عربی(پدر عرفان اسلامی) را منحرف می دانند و نظریه وحدت وجود را باطل انگاشته اند صوفیان ذهبیه هستند. چنانچه اولین صوفی ای که ابن عربی را تکفیر کرد یک قطب بلند پایه ذهبی مسلک به نام شیخ علاءالدوله سمنانی بود. 🔺نکته مهمتر اینکه ابوالقاسم راز شیرازی قطب 35 فرقه ذهبیه در کتاب انهار جاریه، ضمن مذمت ابن عربی، از شیخ احمد احسائی به عنوان استاد فقر و تصوف یاد کرده و قول او به جهت ممیت الدین ملقب ساختن ابن عربی محققانه می خواند. وی می گوید: می باید دانست که محیی الدین در فتوحات مکیه خود ادعای ختم ولایت عامه از برای حضرت عیسی کرده ... این اعتقاد سخیف نیست مگر شرک صرف و کفر بیّن... فقیر را قبل از این ها اعتقادی در حق محیی الدین اعرابی بود و او را صاحب کشف قلبی دانستمی و در حال شرفیابی به عتبه بوسی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام، کتاب فتوحات را مطالعه کردم به این مطلب باطل سخیف که رسیدم، عقلم را زده و از طرز و طور اداء مطلب ولایت در شان حضرت مولانا العظم سوء ادب از آن یافتم. وقتی در مطالعه آن با عقل کلیل خود مشغول بودم به طول الهام قلبی فرمودند: کشّاف خر هم تازگی دارد؟ پس از استماعی این الهام غیبی، فورا کتاب را بستم و یافتم که بعضی از اساتید حکمت و عرفان و فقر که او را ممیت الدین می خوانند، عبث نبوده ، محقق بوده اند. 📚مجموعه انهار جاریه، ص 151 موضوعات متشابه در تفکر شیخ احمد و صوفیه: حجیت شهود و مکاشفه، ادعای علم لدنی، غلو، مبارزه با ابن عربی و وحدت وجود، قطب صامت و ناطق، ریاضت و زهد نمایی، رکن رابع و ادعای ارتباط مستقیم با معصومین، معاد با جسد هورقلیائی ، حلول روح امام زمان عج در ابدان دیگر، معراج روحانی، حجیت خواب، رسیدن به تعطیل در شناخت خدا و ... 🔰 @Adyanuniv