eitaa logo
کانال فرق و ادیان
2.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
619 ویدیو
145 فایل
👇جهت عضویت کلیک کنید. لینک مستقیم عضویت در کانال: https://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e - انتشار مطالب، خبر و آثار در کانال - ارتباط با ادمین - تبلیغات 🔰 @Adminkhatam🔰⁦
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴شبهات وهابیت🔴 🔻توسل🔻 ▪️قسمت هفتم ▪️دلايل سلفيه بر عدم جواز توسل 2 🔻تمسک به نظر ابوحنيفه پيشواي حنفيان ابن‌تيميه مي‌گويد قسم به مخلوقات حرام است، و اين مذهب ابوحنيفه است [29] . ▪️نقد و بررسي استدلال و تمسک به نظر ابوحنفيه، پيشواي حنفيان، از دو جهت قابل خدشه است. اولا ايشان به عنوان کراهت و احيانا نظر شخصي ذکر کرده است؛ چنان که ابوالحسين قدوري در شرح کرخي اين نظر را در باب «الکراهة» آورده است و ابويوسف از استاد خود ابوحنيفه نقل مي‌کند که مي‌گفت: سزاوار نيست کسي خدا را جز به خدا بخواند و او کراهت داشت که بگويد: به حق فلاني. ثانيا اگر به دليل ابوحنيفه توجه کنيم، مي‌بينيم ايشان چنين استدلال عقلي مي‌کند که: لانه لاحق للخلق علي الخالق (زيرا که مخلوق حقي بر خالق ندارد) [30] . و اين به معناي نفي حق به طور کلي نيست، زيرا که خداوند خود صريحا حقوقي را براي پيامبران و افراد با ايمان به عهده گرفته و فرموده است: «ثم ننجي رسلنا و الذين آمنوا کذلک حقا علينا فنج المؤمنين»[31]. و خود حنفيان مانند ابن‌عابدين، اين حق را قبول دارند؛ ولي مي‌گويند: خلق، حق وجوبي بر خداوند ندارند [32] . اين نظر اگر کلي هم باشد، تنها براي پيروان مکتب فقهي حنفي قابل پيروي است و نمي‌توان آن را بر پيروان ساير مکتبهاي فقهي تحميل کرد. ▪️ادامه دارد ... —-------------------------📚منابع : 29- المؤسوعة الفقهیة الکویتیة، ج 7، ص 263 – قاعدة جلیلة، ص 51 30- کتاب و سنت، ندای وحدت، ص 260 و 261 31- سوره یونس، آیه 103 32- المؤسوعة الفقهیة الکویتیة، ج 14، ص 160 🔰 @adyanuniv 🔰
🔴شبهات وهابیت🔴 🔻توسل🔻 ▪️قسمت هشتم ▪️دلايل سلفيه بر عدم جواز توسل 3 🔻تمسک به آيه: فلا تدعوا مع الله احدا (سوره جن، آيه 18) دليل ديگر سلفيها چون سيد محمد رشيد رضا بر عدم جواز توسل به پيامبر (صلی الله علیه و آله) بعد از فوت اين است که وسيله براي تقرب به خدا بايد چيزي باشد که خداوند براي مردم مقرر داشته مانند ايمان و عمل و دعا. در قرون وسطي توسل به اشخاص پيامبران و صالحين با تقوي متداول شد و آنان را وسائل الي الله ناميدند؛ و خدا را به آنان قسم مي‌دادند و حاجات خود را در کنار قبورشان از آنان مي‌خواستند. در صورتي که دعا، عبادت است و خداوند در قران مي‌فرمايد:«فلا تدعوا مع الله احدا» [33] . (هيچ کس را با خدا به دعا نخوانيد) «و ان الذين تدعون من دون الله عباد امثالکم» [34] . (و کساني را که بجاي خدا به دعا مي‌خوانيد بندگاني مانند شما هستند). ▪️نقد و بررسي در پاسخ اين اشکال بايد بدانيم که هر دعايي عبادت نيست، تا چه رسد به اين که روح عبادت باشد؛ زيرا دعا از ريشه‌ي «دعوت» است که در قرآن فراوان به کار رفته است. مانند: «ندع ابنائنا» [35] (فراخوانيم فرزندانمان را)؛ «ولا تجعلوا دعاء الرسول بينکم کدعاء بعضکم بعضا» [36] (پيامبر را آن طور که يکديگر را صدا مي‌زنيد، نخوانيد). طبيعي است که نه هر ندايي دعاست و نه هر دعايي عبادت است، بلکه دعا موقعي عبادت است که مشتمل بر احکام عبادت مثل خضوع و تذلل در برابر خدا و اقرار به خدايي معبود باشد و اين چه ربطي به توسل و تبرک به پيغمبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام) و کمک خواستن از آنان دارد؟ و اين که در روايت آمده: «الدعا هو العبادة»، يعني دعاي خداي تعالي از جمله عبادات است، نه اين که هر دعايي عبادت است [37] . ▪️ادامه دارد ... —-------------------------📚منابع : 33- سوره جن آیه18 34- سوره اعراف آیه194 35- سوره آل عمران آیه61 36- سوره نور آیه63 37- الفیض ج3 ص540 ؛ التندید بمن عدد التوحید ص 30 تا 40 🔰 @adyanuniv 🔰
🔴شبهات وهابیت🔴 🔻توسل🔻 ▪️قسمت نهم ▪️دلايل سلفيه بر عدم جواز توسل 4 🔻تمسک به آيه «ان تدعوهم لا يسمعوا دعائکم» يکي ديگر از آياتي که سلفيها مانند سيد محمد رشيد رضا به آن تمسک مي‌جويند اين آيه است: «و الذين تدعون من دونه ما يملکون من قطمير ان تدعوهم لا يسمعوا دعاءکم و لو سمعوا ما استجابوا لکم و يوم القيامة يکفرون بشرککم، و لا ينبئک مثل خبير» [38] . «و کساني که به جاي او مي‌خوانيد، مالک پوست هسته‌ي خرمايي هم نيستند اگر بخوانيدشان نداي شما را نمي‌شنوند، و اگر هم مي‌شنيدند، پاسخشان را نمي‌دادند و در روز قيامت، شرک شما را انکار مي‌کنند و هيچ کس چون خداوند ضمير تو را آگاه نمي‌گرداند». ▪️نقد و بررسي اين آيه در مورد مشرکين است که به جاي خدا، بتها را مي‌پرستيدند و حاجات خود را از بتها طلب مي‌کردند، خداوند مي‌فرمايد بتها مالک حتي پوسته‌ي خرمايي نيستند تا بتوانند چيزي به شما عطا کنند، اگر بتها را بخوانيد نمي‌شنوند چون جمادند و بر فرض اگر هم بشنوند به شما پاسخ نمي‌دهند چون زبان ندارند [39] . اين آيه نيز ربطي به توسل به پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اولياء خدا ندارد؛ زيرا: اولا، مقايسه بت پرستان با توسل جويان بسيار نابجاست، چه بت پرستان حاجات خود را از خدا نمي‌خواهند و از بتها مي‌خواهند، اما توسل جويان حاجات خود را از خدا مي‌خواهند و پيامبر اکرم (ص) را براي اين که فرستاده‌ي خداست وسيله‌ي استجابت دعا قرار مي‌دهند. و به تعبير خود سيد رشيد رضا در تفسير المنار توسل جويان مانند ميهماناني هستند که بعضي از نيازهاي خود را از صاحب خانه و گاهي توسط اهل بيت و دوستان صاحب خانه که آنان را براي خدمت به ميهمانان گمارده است درخواست مي‌کنند و همه را از الطاف صاحب خانه مي‌دانند [40] . ثانيا، مقايسه کردن پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آيت و فرستاده و حبيب خدا به بتها که در برابر خدا هستند، قياس مع الفارق است، زيرا حتي به عقيده ابن عبدالوهاب پيغمبر اکرم (ص) در قبرش زنده است و زندگاني برزخي او از زندگاني برزخي شهدا عاليتر است و صداي درودگويان را مي‌شنود [41] . ▪️ادامه دارد ... —-------------------------📚منابع : 38- سوره فاطر آیه 13 و 14 39- تفسیر جلالین و انوار التنزیل بیضاوی ج2 ص270 40- تفسیر المنار ج1 ص59 41- رساله کشف الشبهات به نقل از الرسول یدعوکم ص295 🔰 @adyanuniv 🔰
🔴شبهات وهابیت🔴 🔻توسل🔻 ▪️قسمت دهم ▪️دلايل سلفيه بر عدم جواز توسل 5 🔻تمسک به آيه ان الذين تدعون... پنجمين دليل سلفيها چون ابن‌تيميه، ابن عبدالوهاب و سيد محمد رشيد رضا بر عدم جواز توسل به پيامبر بعد از مرگ، آيه 194 سوره اعراف است: «و ان الذين تدعون من دون الله عباد امثالکم» «و کساني را که به جاي خدا به دعا مي‌خوانيد بندگاني مانند شما هستند.» ▪️نقد و بررسي همه مفسران اين آيه را درباره‌ي مشرکان و بت پرستاني مي‌دانند که بتها را در خلق و اداره‌ي امور جهان شريک خداوند مي‌پنداشتند و آنها را مورد پرستش قرار مي‌دادند. و اين عمل مربوط به کساني است که پيامبران را هرگز شريک خدا در خلق و اداره‌ي جهان ندانسته و آنان را نمي‌پرستند، بلکه روزي چند نوبت شهادت مي‌دهند که پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده‌ي اوست: «اشهد ان محمدا عبده و رسوله»، و چون پيامبر رحمت (ص) مستجاب الدعوة است، از او مي‌خواهيم که براي ما دعا و شفاعت کند. ▪️ادامه دارد ... 🔰 @adyanuniv 🔰
🔴شبهات وهابیت🔴 🔻توسل🔻 ▪️قسمت یازدهم ▪️دلايل سلفيه بر عدم جواز توسل 6 🔻عدم دليل بر توسل به ميت دليل دیگر سلفيها اينست که توسل به پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در زمان حيات بنابر دلايلي مي‌پذيريم اما بعد از مرگ بعلت فقدان دليل نمي‌پذيريم [47] . ▪️نقد و بررسي از نظر دکتر رمضان بوطي عالم و استاد دانشگاه دمشق توسل به پيامبر (ص) و به آثار وي جايز است، و هيچ فرقي نمي‌کند در زمان حيات آن حضرت باشد يا بعد از وفات؛ زيرا که آثار پيامبر مطلقا متصف به حيات نيست خواه تبرک و توسل به آثار آن حضرت در حياتش باشد يا بعد از رحلتش، همچنان که در صحيح بخاري در باب موي پيامبر خدا (ص) ثابت شده است. آيا مگر پيامبر زنده داري تأثير ذاتي در اشياء است تا بحث کنيم که اين تأثير همچنان بعد از وفات ادامه دارد يا نه؟ مسلما هيچ مسلماني نمي‌تواند، تأثير ذاتي در اشياء را به غيرخداي يکتا نسبت دهد و کسي که خلاف آن را اعتقاد داشته باشد به اجماع مسلمانان کافر است. بنابراين مناط تبرک و توسل به پيامبر و آثارش نسبت به تأثير به ذات وي نيست بلکه بدان جهت است که او برترين خلايق در نزد خدا، و رحمتي است از سوي خدا به بندگان، پس توسل به او وسيله‌ايست براي تقرب به خدا و رحمت بزرگ خدا نسبت به خلق، و اصحاب با اين معني به آثار پيامبر توسل مي‌جستند، و مستحب است طلب شفاعت توسل اهل تقوي و اهل بيت نبوت. براي طلب باران و غيره و اين چيزي است که جمهور ائمه فقها مانند شوکاني و ابن‌قدامة حنبلي و صنعاني و غيره بر آن اجماع دارند. و فرق گذاشن بعد از اين ميان حيات و مرگ پيامبر خلطي است عجيب و غريب» [48] . زيرا همان طور که استاد حسن بن علي السقاف مي‌نويسد، شرک، شرک است خواه در دنيا باشد يا در آخرت خواه کسي که بوسيله‌ي وي به خدا توسل مي جويند زنده باشد يا مرده، و عمومات جواز توسل به پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) کافي است که هم قبل از وفات و هم بعد از وفات و هم آخرت را شامل شود [49] . ▪️ادامه دارد ... —-------------------------📚منابع : 47- رسالتان بین الشیخین، ص 41 48- فقه السنة، چاپ دهم، ص 355 49- تعلیق علی الرسالتین، رسالة التقریب، شماره 1418، 17 ، ص 69 🔰 @adyanuniv 🔰
🔴شبهات وهابیت🔴 🔻توسل🔻 ▪️قسمت دوازدهم ▪️دلايل سلفيه بر عدم جواز توسل 7 🔻توسل به مرده خطاب به معدوم است‌ محمد ابن عبدالوهاب مي‌گويد: توسل به فرد زنده اشکال ندارد؛ اما توسل به مرده، خطاب به معدوم است و کاري لغو و زشت و مذموم. ▪️نقد و بررسي 1 - اين سخن مخالف با صريح قرآن است که مي‌فرمايد: و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون [50] . کشته شدگان راه حق را مرده نپنداريد که اينان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزي مي‌خورند. 2 - مخالف سخن پيامبر اکرم است که بنا به روايت صحيح بخاري و صحيح مسلم و ساير صحاح «در کنار چاه بدر ايستادند و با آيه‌ي 46 سوره‌ي اعراف کشته شدگان را مخاطب قرار دادند و با مردگان سخن گفتند، بعضي‌ها ايراد گرفتند که پيغمبر با مردگان سخن مي‌گويد، حضرت فرمودند: شما شنواتر از آنان نيستيد» [51] . 3 - و مغاير با گفته دانشمندان اسلامي مانند غزالي شافعي است که در کتاب احياء مي‌نويسد: «برخي از مردم مرگ را نيستي و عدم مي‌پندارند و کساني بر اين عقيده‌اند که بي‌دين و منکر خدا و آخرت هستند» [52] . حافظ نووي در المجموع «شرح المهذب» مي‌نويسد به هنگام وقوف در کنار قبر انبياء بخصوص پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مستحب است که از آنان بخواهد که دعا کنند پيش خدا که حاجاتشان را برآورده کند. زيرا آنانند احياء عند ربهم. شيخ خليل احمد سهارنپوري فتواي خود و 75 نفر از علماي کشورهاي اسلامي را در اين باره چنين در کتابش آورده است. از نظر ما آن حضرت (ص) در مرقد مطهرش زنده و حياتش مشابه حيات دنيوي است. بدون آن که مکلف باشد، چنان که علامه سيوطي در کتابش، «انباء الاذکياء به حيوة الانبياء»، تصريح فرموده که شيخ تقي الدين سبکي گفته است دليل بر حيات انبيا و شهدا در قبرهايشان نماز خواندن حضرت موسي (علیه السلام) در قبرش مي‌باشد (چنان که در حديث وارد شده است). در اين باره شيخ شمس الاسلام محمد قاسم کتابچه‌اي مستقل نگاشته به نام، آب حيات [53] . 4 - اين که ابن عبدالوهاب در پاسخ شيخ جعفر نجفي مي‌گويد، استعانت از مرده کاري لغو و بيهوده است، بايد گفت در اين صورت چگونه شرک است؟ زيرا بين لغو بودن و شرک بودن هيچ گونه رابطه‌ي الزامي نيست، و اگر توسل از مخلوق شرک باشد، در اين صورت فرق بين توسل به زنده و توسل به مرده از کجا ناشي مي‌شود؟ [54] . 5 - حتي با سخن خود ابن عبدالوهاب مغاير است: زيرا همان طور که نقل کرديم وي معتقد بود که پيغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در قبرش زنده است و زندگاني برزخي او از زندگاني برزخي شهدا عاليتر است و صداي درودگويان را مي‌شنود [55] . 6 - فريدوجدي در دائرة المعارف خود مي‌نويسد: «پروردگار متعال در عصر ما دو دريچه از علم به روي ما برگشوده و دلايل اين دو براي اثبات اين که انسان داراي روحي است که مي‌تواند بدون احتياج به بدن به زندگي و فعاليت مستقل بپردازد کاملا قانع کننده و بي‌اشکال مي‌باشد» [56] . (همچنین از قرن نوزدهم علم اسپري تيسم(emsitripS)يا مخابره با ارواح پس از يک سلسله مطالعات و آزمايشهاي دقيق توسط بزرگترين محققان جهان به حقيقت آن پي برده شد و در امريکا و اروپا احضار روح وارد دنياي علم گرديد [57] . از معلومات و حقايقي که از ناحيه ارواح در جلسات احضار روح براي دانشمندان کشف و مشاهده شد. مي‌توان نتيجه گرفت که مسلما انسان در ماوراي اين بدن داراي روحي مستقل است که با مرگ از بين نمي‌رود و ارتباط ارواح مردگان با ساکنين زمين بهترين دليل بر استقلال و بقاي روح و توانمندي بيشتر آنها بر بسياري از کارها به اذن خداوند است [58] . ارواح خجسته و پرهيزگار که از قفس دنيا آزاد گشته‌اند احساس و ادراکاتشان فزوني يافته و در مسير صعودي خود مرز و انتهاي محدود زمان و مکان نداشته با کمال سهولت به اعماق آسمانها و در دل درياها راه يابند و آنها را با همان عظمت و شکوه مشاهده کنند...) ▪️ادامه دارد ... —-------------------------📚منابع : 50- سوره آل عمران آیه 169 51- صحیح بخاری(چاپ بیروت، دارإحیاء التراث)، ج 14 ص 111 – صحیح مسلم کتاب 51 ص 76 و 77 52- المجموع ج 8 ص 274 (باب ما یستحب عن یقول عند الزیارة) 53- عقائد اهل سنت و الجماعة در رد روحانیت و بدعت (ترجمه عبدالرحمن سربازی) چاپ1370ص 82 تا 88 54- رساله ای در کتاب و سنت در کتاب ندای وحدت ص 258 55- رساله الکشف الشبهات به نقل از الرسول یدعوکم ص 295 56- دائرة المعارف قرن بیستم ماده «روح» ج 14 ص365 57- ر.ک. عالم پس از مرگ(اثر لئون دنی) ص 78 تا 82 58- گذشته و آینده جهان ص 96 تا 101 🔰 @adyanuniv 🔰
🔴شبهات وهابیت🔴 🔻توسل🔻 ▪️قسمت سیزدهم ▪️دلایلی از توسل در نزد اهل سنت 1 🔻توسل نابینا به پیامبر اکرم ص از عثمان ‌بن ‌حنيف روايت شده است: مرد نابينايي خدمت پيامبر اکرم(ص) آمد و گفت: «ادع ‌الله ان‌ يعافيني، فقال: ان شئت دعوت و ان شئت صبرت فهو خير، فقال فادعه فامره ان‌ يتوضأ فيحسن وضوئه و يصلي رکعتين و يدعو الله بهذا الدعا: اللهم اني اسئلک واتوجه اليک بنبيک نبي ‌الرحمه يا محمد اني اتوجه بک الي ربي في حاجتي لتقضي اللهم اشعفه فيّ؛ [60] . اي رسول خدا، از خدا بخواه که به من عافيت دهد. پيامبر فرمود: اگر خواستي دعا مي‌کنم و اگر خواستي صبر کن و صبر براي تو بهتر است؛ گفت: دعا بفرما. پيامبر به او دستور داد: با دقت وضويي نيکو بگير و دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن چنين دعا کن: خدايا! از تو مي‌خواهم به وسيله پيامبرت که پيامبر رحمت است و به سوي تو متوجه مي‌شوم تا حاجتم برآورده شود. خداوندا! او را شفيع من قرار بده.» ابن‌حنيف گويد: «فوالله ما فرقنا وطال بنا الحديث حتي دخل علينا لم ‌يکن به ضر؛ به خدا سوگند، ما متفرق نشده بوديم و سخني طول نکشيده بود که آن مرد بر ما وارد شد، در حالي که گويا هيچ آفتي در او نبود.» ابن‌ماجه و حاکم اين روايت را صحيح دانسته‌اند. [61] . مضمون حديث بسيار روشن است و جاي هيچ گونه توجيه و تأويل نيست. پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، خود، دعا نفرموده، بلکه به او آموخته است که چگونه به پيامبر توسل جويد و از خداوند منان بخواهد. آن فرد نيز رسول اکرم(ص) را وسيله تقرب خود به خدا قرار داده است. 🔻توسل به آثار اوليا در سيره اصحاب و تابعين علاوه بر نص آيات و روايات، توسل به اولياي الهي در سيرة اصحاب و تابعين و مسلمانان جايگاه ويژه‌اي دارد. اصحاب در صدر اسلام و مسلمانان به تابعيت آنان، تاکنون همواره در مقام دعا و نيايش به انبياي عظام، اوليا و صلحاي ارجمند و انسانهاي الهي متوسل شده‌اند و مقربان و آبرومندان در پيشگاه الهي را وسيله قرار داده‌اند تا خداوند به احترام آنها دعايشان را مستجاب کند و حوايجشان را برآورده سازد. اکنون چند نمونه از اين امر را مي‌آوريم. 🔻عايشه و حکم توسل به قبر نبي اکرم پس از رحلت پيامبر گرامي اسلام(ص)، در مدينه قحطي شديدي رخ داد و مردم از اين قحطي به ستوه آمدند و اين مسئله را پيش حضرت عايشه شکوه نمودند. او گفت: «انظروا الي قبر رسول الله فاجعلوا منه کواً الي السماء حتي لا يکون بينه و بين السماء سقف؛ به قبر پيامبر نگاه کنيد و آن را دريچه‌اي به آسمان قرار دهيد؛ به طوري که ميان قبر و آسمان سقفي نباشد.» مردم چنين کردند و باران آمد؛ زمين سرسبز شد؛ شترها چنان فربه شدند که گويا مي‌ترکيدند. آن سال را «عام الفتق»، سال گشاده، ناميدند. [62] . ▪️ادامه دارد ... —-------------------------📚منابع : 60- مسند احمد بن حنبل ج4 ص 138 ؛ سنن ترمذی ج 5 ص 229 ؛ البدایة و النهایة ج 6 ص179 61- سنن ابن ماجه ج 1ص 441 ؛ مستدرک ج 1 ص 313 62- وفاء الوفاء ج 4 ص 1374 ؛ سنن دارمی ج 1 ص 43 و 44 🔰 @adyanuniv 🔰
‌ ‌⁉️ در واپسین روزهای عمر صلی‌الله‌علیه‌وآله... ‌ ‌ ‌✍🏻 «هَلُمُّوا أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ...» ‌ ‌ ‌ ❌ عده‌ای مانع شدند ... ‌ ‌👥 گويد: چون زمان رحلت صلی‌الله‌علیه‌وآله فرا رسيد، گروهى از و در خانه حضور داشتند. ‌ ‌📝 صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: بيائيد نامه‏‌اى براى شما بنويسم تا هرگز پس از آن گمراه نشويد. ‌📖 کسی گفت: چيزى نياوريد كه بر او غلبه كرده؛ نزد شما هست و كتاب خدا ما را كافى است. ‌ ‌♨️ ميان اهل خانه اختلاف افتاد و به مخاصمه پرداختند؛ عدّه‏‌اى مى‏‌گفتند: برخيزيد (كاغذ بياوريد) تا برايتان بنويسد و عدّه‏‌اى ديگر مانع شدند. ‌👈🏻 چون سر و صدا بلند شد و اختلاف بالا گرفت، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: از نزد من برخيزيد (و مرا تنها بگذاريد). ‌ ⚫️ هميشه مى‏‌گفت: تمام مصيبت‏‌ها از همان وقتى آغاز شد كه با اختلاف و شلوغ‌كارى خود، مانع از آن شدند كه رسول خدا آن نوشته را برايمان بنويسد. ‌ ‌ 📚 الأمالي (للمفيد)، ص۳۶ 🔰 @adyanuniv 🔰
🔴شبهات وهابیت🔴 🔻توسل🔻 ▪️قسمت چهاردهم ▪️دلایلی از توسل در نزد اهل سنت 2 🔻عمر و توسل به عموي پيامبر اکرم «عن انس‌ بن‌ مالک: ان عمر بن الخطاب کان اذا قحطوا استسقي بالعباس بن عبدالمطلب فقال: اللهم انا کنا نتوسل اليک بنبينا فستقنا و انا نتوسل اليک بعم نبينا فاسقنا قال: فيسقون؛ [63] . انس مي‌گويد: عمر ‌بن ‌خطاب در خشکسالي با توسل به عباس ‌بن ‌عبدالمطلب از خدا طلب باران مي‌کرد و مي‌گفت: خدايا، ما همواره به وسيله پيامبرت به تو متوسل مي‌شديم و ما را سيراب مي‌کردي. اينک به وسيله عموي پيامبرمان به تو متوسل مي‌شويم؛ پس ما را سيراب کن. وي مي‌گويد: آنان سيراب مي‌شدند.» در روايت تاريخي ديگري، در سال رماده، هنگامي که قحطي به اوج رسيد، عمر به وسيله عباس طلب باران نمود. خداوند نيز باران فرستاد و زمين سرسبز شد. در اين هنگام عمر رو به مردم کرد و گفت: به خدا سوگند، عباس وسيله ما در پيشگاه خداست و مقامي در نزد خدا دارد. سال الامـام وقـد تتابع جدبنا فسقي الغمـام بغـرة العباس عـم النبي وصنـوا والده الـذي ورث النبي بذک دون الناس احيي الاله به البلاد فاصبحت مخضرة الاجناب بعد اليأس [64] . اين حکايت تاريخي به ما نشان مي‌دهد يکي از مصاديق «وسيله»، توسل به ذوات محترم و صاحب منزلت است که مايه تقرب به خداوندند. قسطاني مي‌گويد: وقتي عمر به وسيله عباس طلب باران نمود، گفت: اي مردم، پيامبر خدا عباس را به ديده پدري مي‌نگريست. از او پيروي کنيد و او را وسيله خود به سوي خدا قرار دهيد. اين عمل انديشه کساني را باطل مي‌کند که مطلق توسل و يا توسل به غير پيامبر را تحريم کرده‌اند. [65] . رعيني در المواهب الجليل جلد 4 صفحه 405 مي‌نويسد: آنچه منع شده قسم به غير خداست ولي تعظيم به آنها منع نشده است بلکه امر به تعظيم آنها شده است و تعظيم در حق انبيا و اوليا و ملائکه واجب گردانيده است چنانچه در صحيح بخاري در فضل عباس آمده است که عمر در زمان قحط از او توسل جسته است و فعل عمر که در ديدگاه صحابه انجام شده است و کسي هم منع نکرده است دليل بر جواز توسل است. 🔻راهنمايي عثمان ‌بن ‌حنيف در دوران خليفه سوم، مردي براي حاجتي پيش عثمان‌ بن ‌عفان آمد. خليفه به آن شخص توجه نکرد. اين شخص در راه با عثمان‌ بن‌ حنيف ملاقات کرد و از خليفه سوم به علت عدم توجه به او شکوه نمود. ابن‌حنيف آن شخص را به اين طريق امر نمود: وضو بگير و به مسجد برو، دو رکعت نماز بخوان و اين دعا را بخوان: «اللهم اني اسئلک و اتوجه اليک بنبينا محمد نبي الرحمة يا محمد اني اتوجه بک ربي فتقضي لي حاجتي.» مرد رفت و به اين گفته عمل نمود. سپس به خانه عثمان رفت و حاجتش برآورده شد. وقتي مرد دوباره با عثمان ‌بن ‌حنيف ديدار کرد، از راهنمايي او تشکر نمود. ابن‌حنيف گفت: من کاري نکردم. تنها آنچه را از رسول خدا ديده بودم، به تو گوشزد کردم. [66] . ▪️ادامه دارد ... —-------------------------📚منابع : 63- صحیح بخاری ج2 ص16و ج4 ص209 ؛ سنن الکبری ج3 ص352 64- اسد الغابة ج3 ص111 ؛ الانتصار ج5 ص355 65- المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة فی السیرة النبویة(چاپ مصر)، ج3 ص380 ؛ فتح الباری فی شرح البخاری(چاپ لبنان) ج2 ص413 ؛ آیین وهابیت ص165 66- المعجم الکبیر ج9 ص31 ؛ فتح الباری فی شرح البخاری ج2 ص413 🔰 @adyanuniv 🔰
⁉️ در واپسین روزهای عمر پیامبر... 💠 «أَنْ تَخْلُوَ الْمَدِينَةُ مِنْهُمْ....» ❇️ صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌خواست کسی از منافقین در مدینه نباشد تا امر علیه‌السلام تثبیت شود. 🔰 گويد: (در بستر بيمارى) صلّى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم افرادی را كه بر عداوت با علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام بودند و اصرار مى‏‌ورزيدند و گروهى از طلقاى كه نزديک به چهار هزار نفر مى‏‌شدند، جمع كرد و را بر آنان امير كرد و دستور داد به سمت از شهر خارج شوند. ✋🏼 عرض كردند: يا ! ما تازه از سفر بازگشته‏‌ايم، اجازه بده چند روز كارهاى شخصى را انجام بدهيم. 💢 صلی‌الله‌علیه‌وآله اجازه داد به مقدارى كه كارهاى لازم را انجام دهند در شهر بمانند و از سوى ديگر به اسامه دستور داد در بيرون شهر اردو بزند تا در آنجا منتظر آمدن ديگران بماند و صلّى‌الله‌علیه‌وآله خواست با اين كار از وجودشان خالى شود و كسى از در آنجا نماند. ♨️ اين گروه همچنان در مدينه ماندند و پيامبر خدا بارها دستور خروج مى‏‌داد تا به اسامه ملحق شوند و به سوى محل مأموريت خود حركت كنند. ⚫️ در اين موقع، بيمارى پيامبر صلّى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم شدّت يافت؛ وقتى اين امر را مشاهده كردند، به توطئه روى آوردند تا از مدينه بيرون نروند. 📚 بحار الأنوار، ج‏۲۸‌، ص۱۰۷ 🔰 @adyanuniv 🔰
🔴شبهات وهابیت🔴 🔻توسل🔻 ▪️قسمت پانزدهم ▪️دلایلی از توسل در نزد اهل سنت 3 🔻توسل به قبر صلی الله علیه و آله در دوران _بن _خطاب خشکسالي پديدار گشت. ‌بن ‌حرث نزد قبر (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: «يا رسول الله استسق لامتک فانهم هلکوا؛ [67] اي پيامبر، براي امت خود طلب باران کن که هلاک مي‌شوند.» دکتر طاهر القادري مي‌نويسد: در کتاب اقتضاء الصراط(ص 373) اين روايت را تأييد نموده است و ابن‌کثير در البداية و النهاية (ج 5، ص 167) نيز روايت مذکور را صحيح دانسته است. مؤلف عقيده توسل اعتراضاتي را که به اين روايت نموده‌اند، پاسخ داده است. [68] . 🔻 شيعه بخاطر توسل ابن تيميه با همه تعصبي که براي تحريم توسل به خرج مي‌داد اما مي‌گفت: اين مسأله خلافي است و تکفير کردن کسي که توسل مي‌جويد حرام و گناه است. و هيچ کس نگفته که شخص متوسل به پيامبر بعد از وفات کافر است، زيرا که اين مسأله‌اي است مبهم و ادله‌ي آن آشکار نيست، و کفر وقتي محقق مي‌شود که کساني دانسته منکر چيزي از ضروريات دين شود. و کسي که شخص متوسل را تکفير کند مستحق شديدترين کيفرهاست [69] . متأسفانه تعصبات جاهلانه و دستهاي استعمار موجب شد که اختلاف بر سر توسل را که بيشتر ميان خود و جماعت با بود، آن را به اختلاف شيعه و سني بکشانند و شيعه را به اتهام اين که حاجات خود را از غير خدا مي‌خواهد مشرک و کافر بخوانند؛ در صورتي که کساني که توسل و تبرک را جايز نمي‌دانند در برابر جمهور علماي جهان اسلام بسيار اندکند و آنان طي اين هفت قرن نتوانستند مخالفين خود را قانع کنند بنابراين حتي بنا به اعتراف صريح ابن تيميه مسأله اخلاقي است نه ضروري و حکم کفر در مورد کسي است که منکر يکي از ضروريات دين شود. 🔻توسل افراطي عوام اهل سنت بعضي از عوام اهل سنت حاجات خود را از اهل قبور مي‌طلبند به عنوان نمونه دکتر مصطفي محمود مي‌نويسد که بعضي از مردم مصر به سوي ضريح دفاعي و دسوقي مي‌شتابند و آنها را مي‌بوسند و به آنان متوسل مي‌شوند و فرياد مي‌زنند: - نظرة يا سيد! (نظري به من کن اي آقا) - الشفا بايدک يا سيدي ابراهيم يا دسوقي! (شفا با دست تو است اي آقايم ابراهيم! اي دسوقي!) - ياست الامر امرک (اي ست فرمان فرمان توست) [70] همچنين توسل فراوان حنفيان را به ضريح ابوحنيفه در بغداد و توسل بسيار مصريان را در مصر به ضريح شافعي و يا توسل مسلمانان ترکيه را به مرقد ابوايوب انصاري مي‌بينيم. و شيخ محمد غزالي مي‌نويسد: در مصر ما مردماني هستند که شکايات مکتوب خود را به ضريح امام شافعي مي‌فرستند و بعضي در کنار قبر بعضي از اوليا به گريه و زاري مي‌پردازند و از آنان چيزهايي مي‌طلبند که جز خداي رب العالمين کسي قادر نيست آن خواسته‌ها را برآورد. نکته داني در کنار مزار مشهوري نشسته بود، مردي آمد و از صاحب قبر خواست که همسرش را که دچار سختي زايمان است فارغ گرداند و به سرعت قبر را ترک کرد، چيزي نگذشت که مرد ديگري آمد و از صاحب قبر خواست که فرزندش را در امتحانات کمک کند، آن شخص نکته دان گفت: ببخشيد صاحب قبر اين جا نيست رفته است تا زن حامله‌اي را که دچار درد زايمان است، بچه‌اش را به دنيا بياورد [71] . برخي از مفتيان وهابي وقتي اين گونه عوام اهل سنت را مي بينند آن را شرک دانسته و چند برابر آن را در ذهن خود به شيعه نسبت داده، و بر اساس آن شيعيان را مشرک و مرتد و مستحق کشته شدن مي‌خوانند. ▪️ادامه دارد ... —-------------------------📚منابع : 67- فتح الباری فی شرح البخاری ج2 ص412 ؛ تاریخ مدینة دمشق ج56 ص489 68- عقیده توسل(دکتر محمد طاهر القادری) ص243 69- مجموعة فتاوی ابن تیمیه ج1 ص106 (به نقل از المؤسوعة الفقهیة الکویتیة ج14 ص163 و164) 70- اسرار القرآن(دار المعارف) ص77 71- دستور الوحدة الثقافیة بین المسلمین طبع القاهرة دار الانصار ص169 تا 175 🔰 @adyanuniv 🔰
🔴شبهات وهابیت🔴 🔻توسل🔻 ▪️قسمت شانزدهم (آخر) 1. مسئله امري مسلّم بين مسلمانان بوده است و همه بدان عمل نموده‌اند. اگر اختلافي در آن وجود داشته باشد، در تعين مصداق توسل است. 2. در مجيد نيز حکم به توسل به صراحت آمده است. چون اين حکم به طور مطلق و عام آمده است، دانشمندان در تعيين وسيله اختلاف کرده‌اند. بعضي از آنان فقط عمل خير و ايمان به خدا و اطاعت را وسيله قرار مي‌دهند و ديگران مي‌گويند چون حکم مطلق است، توسل جستن به هر آنچه آدمي را به خدا نزديک کند، جايز است. 3. از روايات روشن مي‌شود که بهترين وسيله نزديکي بندگان به خدا، و اهل‌بيت‌اند. 4. از منابع اسلامي واضح مي‌شود که توسل جستن و وسيله قرار دادن پيامبر گرامي اسلام جايز است و تفاوتي بين حيات و ممات آن حضرت نيست. 5. سيره نشان مي‌دهد که آنان هم در زمان رسول خدا به او توسل مي‌جستند و هم بعد از رحلت آن حضرت به قبر او پناه مي‌بردند. 6. آياتي که مخالفان توسل به عنوان دليل آورده‌اند، همه درباره مشرکان و عبادت آنان است و هيچ ربطي به موضوع ما ندارد. 7. کساني که مي‌گويند توسل است، در حقيقت به مفهوم شرک توجه نکرده‌اند؛ چون شرک اين است که ما متوسل را مستقل از خدا بدانيم يا براي او عبادت کنيم؛ ولي هيچ کس از متوسلان وسيله را پرستش نمي‌کند و آن را در مقابل خدا داراي استقلال و قادر مطلق نمي‌داند. آري، توسل عين و توحيد عين توسل است. بطور كلى، توسل به وسائل و تسبّب به اسباب، با توجه به اينكه خداست كه سبب را آفريده است و خداست كه سبب را سبب قرار داده است و خداست كه از ما خواسته است از اين وسائل و اسباب استفاده كنيم به هيچ وجه شرك نيست، بلكه عين توحيد است. در اين جهت، هيچ فرقى ميان اسباب مادى و اسباب روحى، ميان اسباب ظاهرى و اسباب معنوى، ميان اسباب دنيوى و اسباب اخروى نيست؛ منتهاى امر، اسباب مادى را از روى تجربه و آزمايش علمى مى‌توان شناخت و فهميد كه چه چيز سبب است؟ و اسباب معنوى را از طريق دين، يعنى از طريق وحى، و از طريق كتاب و سنّت بايد كشف كرد. «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا»(سوره انسان،آیه3) 🔰 @adyanuniv 🔰
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در کتب 👈🏼 توسل به صلی الله علیه و آله بعد از شهادت ایشان ... 🎤 استاد 🔰 @adyanuniv 🔰
👈🏼 اعترافات سنگین در بستر مرگ! قال ابو بكر رضى الله عَنْهُ: أَجَلْ، إِنِّي لا آسَى عَلَى شَيْءٍ مِنَ الدُّنْيَا إِلا عَلَى ثَلاثٍ فَعَلْتُهُنَّ وَدِدْتُ أَنِّي تَرَكْتُهُنَّ ... فَأَمَّا الثَّلاثُ اللاتِي وَدِدْتُ أَنِّي تَرَكْتُهُنَّ، فَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَكْشِفْ بَيْتَ فَاطِمَةَ عَنْ شَيْءٍ وَإِنْ كَانُوا قَدْ غَلَّقُوهُ عَلَى الْحَرْبِ، وَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَكُنْ حَرَقْتُ الْفُجَاءَةَ السُّلَمِيَّ، وَأَنِّي كُنْتُ قَتَلْتُهُ سَرِيحًا أَوْ خَلَّيْتُهُ نَجِيحًا وَوَدِدْتُ أَنِّي يَوْمَ سَقِيفَةَ بَنِي سَاعِدَةَ در بستر بيمارى -كه از آن برنخاست- مى گفت: مرتكب سه كار شده ام كه اى كاش آنها را انجام نداده بودم: اى كاش در خانه زهرا را نگشوده بودم، اگر چه آن در براى جنگ به روى من بسته شده بود. و اى كاش را به آتش ‍ نمى سوزانيدم(*)، بلكه دستور مى‌دادم تا او را به طور معمول اعدام كنند و يا به زندانش مى افكندم. و اى كاش در امر را به گردن يكى از آن دو يعنى يا مى‌انداختم. 📚منبع : تاريخ الطبري ج۳ ص۴۲۹،۴۳۰،۴۳۱ المؤلف: محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب الآملي، أبو جعفر الطبري (المتوفى: ۳۱۰هـ)، الناشر: دار التراث – بيروت، الطبعة: الثانية – ۱۳۸۷ هـ، عدد الأجزاء:۱۱. 🔰 @Adyanuniv 🔰