📢 تهمتِ صوفیگری به پیامبراکرم و امیرالمؤمنین علیهم السلام، توسطِ مریدانِ #مولوی و سلسله سازی برای فرقهٔ #مولویه
❌ افلاکی برای مقدس نمایاندنِ مولوی و بزرگان صوفیه، سلسلهٔ فرقهٔ مولویه را از «رسول خدا، حضرت علی، #حسن_بصری، حبیب #عجمی، داود طائی، #معروف_کرخی، سری سقطی، #جنید_بغدادی، ابوبکر #شبلی، محمد زجاج، ابوبکر نساج، احمد #غزالی، احمد خطیبی، شمسِ سرخسی، بهاء ولد (پدر مولوی)، و در نهایت به مولوی» رسانده است!
📚مناقب العارفین، ٢/٩٨٨
✅ بر همگان واضح است که وجود مقدسِ پیامبراکرم و امیرالمؤمنین علیهم السلام از چنین نسبتهایی مُنَزه است و ایشان خودْ در رأس مبارزه با بدعت و فرقهسازی بودهاند و بدعتگذاران را لعن و طرد نمودهاند. انتساب معصومین علیهم السلام به تصوف، یکی از حیلههای صوفیه برای فریبِ مریدانشان و عوام است. چنانچه #عطار نیشابوری نیز در تذکرة الاولیاء، امام صادق علیه السلام را در رأس صوفیان آورده.(معاذالله) لذا مبادا فریب این نیرنگهای شیطانیِ صوفیه را خورده و از خاسرین شویم. الحق که این جماعت از سپاهیان ابلیسند.
🌐کانال تخصصی فرق و ادیان🌐
جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇
@adyanuniv
✅تقریب مذاهب یا نقد صوفیه
🔺 سوال شده است:
🔸«در این دوره که مساله تقریبت مذاهب یکی از مسائل روز هست، چرا باید صوفیه رو نقد کرد؟»
🔺 در پاسخ باید گفت:
🔸 تصوف، مذهب نیست که بخواهیم همانند مذاهب فقهی به آن نگاه کنیم. بلکه در اصل، با نقد کردن صوفیه به وحدت امت اسلامی کمک میکنیم.
🔸زیرا صوفیه بعنوان انحرافی در دین و در مقابل معنویت ائمه معصومین (ع) پدید آمد.
🔸متاسفانه اصل برخورد تصوف با اسلام در پس قشنگیهای اینگونه موضوعات که قصهای بیش نیست، پنهان نگاه داشته شده است، که موجب میشود کمتر به علت و انگیزه چنین ساختههایی که نتیجهاش تضعیف اسلام و القاء سستی در مسلمانی است، توجه گردد.
📚 رویشگاه تصوف، صص 92 و 93
🔺برای نمونه نقل کردهاند که:
🔸« شبلی را دیدند چوبی در دست داشت که هر دو سر آن آتش گرفته بود. گفتند چه خواهی کرد؟ گفت میروم تا با یک سر این، دوزخ را بسوزانم و به یک سر بهشت را، تا خلق از خدا بترسند.»
📚 تذکره الاولیاء، ص 539
#نقد_تصوف
#پاسخ_به_شبهات
#شبلی
#تقریب_مذاهب
🔰 @Adyanuniv🔰
💠کرامات مضحک صوفیانه!!😁
درباره ابوبکر شبلى که در اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم هجرى مىزيست، چنين گفته اند:
«وی اول که مجاهده بر دست گرفت سالهاى دراز، شب نمک در چشم کشيدى تا در خواب نشود و گويند که هفت من نمک در چشم کرده بود!»😳
هر مَن، چند کیلوء؟!😏
«منِ تبریز»۳ کیلوگرم
«منِ سنگ شاه اصفهان»۶ کیلوگرم
«منِ ری»۱۲ کیلوگرم
«منِ بُلداجی»۱۸ کیلوگرم
«منِ لرستان»۱۰ کیلوگرم
سوال؛ این آقای صوفی چند کیلو نمک تو چشماش ریخته؟!😐
🗞عطار محمد بن ابراهیم، تذکرة الاولياء، وانک، تهران، 1388، جلد 2، صفحه 164.
#نقد_تصوف
#شبلی
#کرامات_صوفیه
🔰 @adyanuniv 🔰
💠هفت من نمک در چشم
🔸شكستن حریم احكام دین در زمینه های گوناگون و زیر پا نهادن احكام صریح و قطعی شریعت مانند ترك نماز، رقص و سماع، ریاضت كشیهای سخت، ایجاد خانقاه، خرقه پوشی، از مشخصات این فرقه ی منحرف صوفیه است .
🔹یکی از این انحرافات، ریاضت كشی های مختلف در این فرقه بوده که عدهای برای کرامت سازی سران صوفیه، کرامتهای ساختگی و غیرمعقول به کار بردهاند.
🔻درباره ابوبكر شبلی از بزرگان صوفیه نقل شده «به اول كه به مجاهده دست بر گرفت سالهای دراز نمك در چشم كشیدی تا در خواب نشود و گویند كه هفت من نمك در چشم كرده بود.»
📚تذكره الاولیاء، شیخ فرید الدین عطار، جلد 2، ص 164.
#نقد_تصوف
#ریاضت
#شبلی
🔰 @adyanuniv 🔰
💠ادعای تجلی خدا در صوفیان
🔸به عقیده اهل تصوف، هنگامی که یک صوفی پس از چلهنشینی و گذراندن برخی ریاضتها به مقام "فناء فی الله" میرسد، همه تکالیف شرعی از او ساقط میشود؛ چراکه به عقیده این گروه، صوفی در این مرحله پس از "لقاء الله" به "فناء فی الله" رسیده و در این مرحله به عقیده ای رسیده است که وجود او وجود خدا است.
🔹 مشایخ صوفیه با این ادعا و خود برتربینی، خود را تجلی حق و خدا می دانند چنانکه شبلی گفته است: «حق برای من به کمتر از آن, تجلی کرد و همه آفریدگان بنده من هستند غیر از تو, چون تو خود من هستی.»[1]
📚1. دفاعیات عین القضاه ص64.
#نقد_تصوف
#شبلی
#وحدت_وجود
🔰 @adyanuniv 🔰
✅تقریب مذاهب یا نقد صوفیه
🔺 سوال شده است:
🔸«در این دوره که مساله تقریبت مذاهب یکی از مسائل روز هست، چرا باید صوفیه رو نقد کرد؟»
🔺 در پاسخ باید گفت:
🔸 تصوف، مذهب نیست که بخواهیم همانند مذاهب فقهی به آن نگاه کنیم. بلکه در اصل، با نقد کردن صوفیه به وحدت امت اسلامی کمک میکنیم.
🔸زیرا صوفیه بعنوان انحرافی در دین و در مقابل معنویت ائمه معصومین (ع) پدید آمد.
🔸متاسفانه اصل برخورد تصوف با اسلام در پس قشنگیهای اینگونه موضوعات که قصهای بیش نیست، پنهان نگاه داشته شده است، که موجب میشود کمتر به علت و انگیزه چنین ساختههایی که نتیجهاش تضعیف اسلام و القاء سستی در مسلمانی است، توجه گردد.
📚 رویشگاه تصوف، صص 92 و 93
🔺برای نمونه نقل کردهاند که:
🔸« شبلی را دیدند چوبی در دست داشت که هر دو سر آن آتش گرفته بود. گفتند چه خواهی کرد؟ گفت میروم تا با یک سر این، دوزخ را بسوزانم و به یک سر بهشت را، تا خلق از خدا بترسند.»
📚 تذکره الاولیاء، ص 539
#نقد_تصوف
#پاسخ_به_شبهات
#شبلی
#تقریب_مذاهب
🔰 @Adyanuniv🔰
عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
💠خودزنی صوفیانه برای ادامه حیات
🔸افراطوتفریط مسئلهای است که در هریک از دورههای تصوف آن را میبینیم، بهعنوان مثال، زهد و بیرغبتی به دنیا به ریاضتهای غیرشرعی کشیده شد.
🔻با مرور زمان این افراطوتفریطها رنگ و بوی بیشتری به خود گرفت، تا جایی که مسلمانان در قرن سوم هجری به یکباره با افکار، اعتقادات و سخنانی روبرو شدند که تا آن زمان نشنیده بودند که با فرهنگ و اعتقادات اسلامی آنها ناسازگار بود.
🔸بهعنوان مثال سخن از وحدت وجود، حلول و اتحاد، سقوط تکالیف شرعیه و صحبت کردن از آتش زدن کعبه و بهشت و جهنم، که توسط شبلی مطرح میشد، [1] سخنانی نبود که سابقه دینی برای مردم داشته باشد.
🔻اما بزرگانی از صوفیه همچون حلاج و جنید بغدادی با حیلهگری تمام و فرار رو به جلو، برای خنثی کردن این مذمتها و راضی نگهداشتن مریدان خود، صوفی واقعی را کسی معرفی کردند که مورد مذمت، بلکه تکفیر واقع شود.
🔻همانطور که حلاج میگوید: «صوفی آن است که هیچکس او را نپذیرد و او هیچکس را نپذیرد. [2]
🔰این تدبیر سران تصوف باعث شد بسیاری از صوفیان، امواج تند مذمت دیگران را تحمل کرده و خود را ورای دیگر مردم ببینند، زیرا با این سخنان، اینطور به آنها القاء شده بود که با دیگران متفاوتاند و باید بهای این تفاوت را با شنیدن مذمت بپردازند.
📚پینوشت:
1.عطار نیشابوری، فریدالدین محمد، تذکره الاولیاء،نشر زوار،تهران، 1346،ص 539، شرح شبلی
2.عبادی، مظفر بن اردشیر، مناقب الصوفیه، محقق مایل هروی، نجیب، نشر مولی، 1393، ص 33.
#نقد_تصوف
#شبلی
#حلاج
عضویت در کانال👇
🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
💠شبلی برملا کننده دروغ بزرگ صوفیان
🔸شبلی از بزرگان صوفیه ازجمله کسانی است که با ابراز عقیده مذهب و اعتقاد فرقهای خود، سالها پنهانکاری سران تصوف را آشکار ساخت و آنها را رسوا کرد.
🔹از جمله اینکه عقاید و اسرار صوفیانه که سالها بود بزرگان صوفیه آن را از ترس مذمت مسلمین پنهان کرده بودند، آشکار کرد.
🔻جنید بغدادی در این رابطه میگوید: «ما این علم را در سردابها و خانهها بیان میکردیم. شبلی آمد و آن را آشکار ساخت.» [1]
🔻دیگر اینکه صوفیه با جعل تاریخ، بزرگان خود را از شاگردان و مصاحبان ائمه اطهار (علیهم السلام) به شمار آوردهاند، ولی شبلی با ابراز عقیده خود در مورد ائمه(علیهم السلام) و رافضی خواندن شیعیان و اهانت به آنها، از دروغ صوفیان، در ارادت داشتن و شاگردی کردن در مکتب ایشان پرده برداشت.
🔻همچنان که نقل شده است شبلی گفت: 👈«ازجمله فرق عالم که خلاف کردهاند هیچکس دنیتر (پستتر) از روافض و خوارج نیاید، زیرا دیگران که خلاف کردهاند درحق کردند و سخن از او گفتند و آن دو گروه، روزگار در خلق به باد دادند.
از این کلام فهمیده میشود که: شبلی شیعه را از جمیع کفار پستتر میدانسته! زیرا که ایشان اوقات خود را صرف اثبات و تعیین امام نمودهاند.» [2]
🔰در اینجا شبلی نهتنها شیعیان را رافضی معرفی کرده، بلکه اثبات ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) را کاری بیهوده میداند.
📚پینوشت:
1.طاهر قمی، مولی محمد، تحفه الاخیار، محقق داود الهامی، نشر مدرسه امام امیرالمؤمنین (ع)، قم، 1369، ص 154.
2. همان
#نقد_تصوف
#شبلی
#جنیدبغدادی
عضویت👇
🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰