💠💠 کابالا تصوفی حلول گرا
🔸جنبشهای مشیحانی حلولگرا و #صوفیانه در طول تاریخ میان گروههای #یهودی رواج داشته است. این میراث نه چندان غنی، که " قباله " ( کابالا ) خوانده میشد، در سده سیزدهم میلادی به پیدایش تصوف یهودی انجامید. تا زمان فوق، #قباله ( کابالا ) واژهای عام بود و مصداقی مشخص نداشت. نه کتابی به این نام در کار بود نه مکتبی جدی از عرفان یهودی. از زمان تدوین کتاب #زوهر ، در اواخر سده سیزدهم میلادی، واژه " قباله " ( کابالا ) به طور عمده به این کتاب اطلاق شد و پیروان این مکتب جدید " کابالیست " ( Kabbalist ) نام گرفتند.
🔸شاید اساسیترین ویژگی #تصوف یهودی این باشد که در چارچوب #حلول_گرایی قرار دارد و همین امر باعث شده تا با تصوف توحیدی فرق داشته باشد. بنابراین ما ترجیح میدهیم که با اصطلاح #کابالا به تصوف یهودی اشاره کنیم؛ زیرا دقیقتر و تحلیلیتر است.
🔸ادیان توحیدی از جمله #یهودیت خداوند را فراتر از طبیعت و تاریخ میدانند و معتقدند که میان خالق و مخلوق، و خدا و هستی جدایی و فاصله وجود درد، اما فرهنگ #کابالایی با #حلول_گرایی آشکار، درصدد کم کردن فاصله یاد شده است تا در نهایت کاملاً از بین برود. در واقع خداوند از نظر هواداران کابالا موجودی جدا و بلندمرتبه که همانند نداشته باشد، نیست بلکه کابالائیان از دو منظر به خداوند می نگرند: از منظر اول خداوند، موجودی نهان و غیرقابل درک برای بشر است.
🔸 #فلاسفه به چنین خدایی اعتقاد دارند؛ خدای یکتایی که تجزیه ناپذیر است. از نظر #کابالائیان خداوند دارای حالت ساکن و غیرپویا است. البته این وضعیت، مربوط به خدای در حال قبض و پیش از آغاز آفرینش است و با نیستی تفاوتی ندارد (چنین خدایی در بسیاری از موارد به خدای نهان #گنوسیان شباهت دارد). اما از منظر دوم، خداوند زنده و نزدیک است. او به دلیل وجود ذاتی و تکثرش نزدیک است؛ ساختاری درونی، مرکب و پویاست که همچون یک اندام بر جهان تأثیر می گذارد و از آن تأثیر می پذیرد؛ او تجسم مادی (لوگوس) است که در ماده #حلول میکند (مادهای که میتواند #قوم_یهود، پدیدههای طبیعی و یا اسم اعظمی باشد که هر کسی بتواند آن را کشف نماید، خواهد توانست بر جهان حکم براند).
💠کانال فرق و ادیان مسجد مقدس جمکران💠
جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇
🆔 @fajamkaran