من در فراق روی تو کم غم نداشتم
غم، در فراق روی تو من کم نداشتم
گر مِهر تو نبود و اگر قهر تو نبود
تصویری از بهشت و جهنّم نداشتم
از عشق من به تو، تو فقط باخبر شدی
غیر از خودِ عزیزِ تو، مَحرم نداشتم
روزی نشد که «آه» مرا همنفس نبود
شامی نشد که گریهی نم نم نداشتم
با این همه همین که غمت بود، خوب بود
کاری به کار عالم و آدم نداشتم ...
#جواد_شیخالاسلامی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه غزل #بی_تو_نبودن
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
کجاست آن که مرا و دل مرا بلد است
که خندههاش دلیل حیات این جسد است
مرا نگفته و ننوشته، خوب میداند
در امتحان دلم نمرهاش همیشه صد است
کنار چای به من شعر میدهد هرشب
سلام اولِ صبحش به بوسه مستند است
دلم برای دلش یا دلش برای دلم
قوارهٔ هم و آیینهٔ تمامقد است
نه هیچ برکه و ساحل، نه هیچ چشمه و رود
نفس کشیدنِ او وقت خواب، جزر و مد است
به جز ترازوی تقوا چه میتوانم گفت؟
به او که طرز نگاهش تمیزِ خوب و بد است
اگر نیامده امشب به این اتاق بهار
درخت شعر من آیا چرا شکوفه زدهست؟!
#جواد_شیخالاسلامی
@Aftabgardan_ha