تقدیم به خوزستان عزیز
بیرون کشیدهاند تو را از خون
از آب میکشند یقین، بیرون
دل را بزن به آب، ملالی نیست
رویت سفید و روشنیات افزون
سر رفته صبر رود اگر، حق داشت
دیده گلوی خشک تو را کارون
کارون، همان که خون دلت را خورد
اما ندیده روی تو را محزون
بس آزموده صبر تو را با درد
بس دیده سربلند، تو را گردون
سیل آمده به صید چه لیلایی؟!
تا هست، این جزیره پر از مجنون
ای اهتزاز عزت عالمگیر
دنیا به خاک سرخ تو شد مدیون
هر نخل سربریده عصای توست!
موسی تو و عراق، تو را هارون
هم، دست داده فاطمیون با تو
دستی برادرانهتر از هامون!
همناله با عقیق، نیستانت
نارنج، همقسم شده با زیتون!
هر دم هوای کرب و بلا داری
گفتی حسین و چشم تو شد گلگون
سمتت میآید از حرمش سیلی
خیلی ترانهخوان که《بزن بارون》
#محدثه_خاکزاد
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha