با ذکر یا على دهنت بوی گل گرفت
واژه به واژهی سخنت بوی گل گرفت
گل داد غنچههای گلوله یکی یکی
زخم شکفتهی بدنت بوی گل گرفت
عطر اذان که از سر گلدستهها وزید
گرد و غبار پیرهنت بوی گل گرفت
قمصر کجای چشم دلت جا گرفته که
در ندبهها گریستنت بوی گل گرفت
وقتی که خطّ خون به کتاب دلت نشست
گلواژه های سرخ تنت بوی گل گرفت
رفتی که وا شود نفس خستهی بهار
با خونبهای تو وطنت بوی گل گرفت
#محمد_رضا_اسلامی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha