#ویژهنامه_شهید_قاسم_سلیمانی
غزل غزل همهی سطرها منوّر شد
شکست شیشهی عطری، جهان معطّر شد
دوباره باز شد آغوش آسمان آن شب
دوباره شاخه گلی لالهوار پر پر شد
چقدر آه کشیدند و ماه را دیدند
چقدر خاطر آیینهها مکدّر شد
تمام حنجرهها نام حاج قاسم را
صدا زدند، به قدری که دشمنش کر شد
شهید زندهی ما را شهیدتر کردند
ولی تمام نشد او... که صدبرابر شد
#نرگسسادات_موسوی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_شهید_قاسم_سلیمانی
کبوتر میشوم باری بلندیهای بامت را
که میآرند با طعم عسل هر بار نامت را
تو را تاریخ بعد از کربلا زایید، اما تو
گرفتی سربلند از ساقیِ بیدست، جامت را
تو را بر شانه میبردند و دنیایی پریشان بود
شلوغش کرده بودی حاکمِ دل! بار عامت را
مرامت را مَثَل کردی، شهادت را غزل کردی
در این دوران بدعهدی، عمل کردی کلامت را
پر از بغضیم و کفتاران چه بیشرمانه میخندند!
که میبینند دردآلود و بیسلطان کنامت را
تو سرداری و ما را سر به روی شانه سنگین است
مجالی تا بیاموزیم در میدان مرامت را
به کوری نگاه بزدلان و سهلاِنگاران
ز شیطان، سخت میگیریم آخر انتقامت را
#حسین_فروزنده
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_شهید_قاسم_سلیمانی
به هرجا خوب میشد دید دلتنگی ایران را
به روی شانه میبردند وقتی مرد میدان را
کدامین شور و غوغا را بگویم در وداع او
نجف یا کربلا را یا همین کرمان و تهران را؟
نمیدانم که گرمای کدامین عشق اینگونه
به تابستان بدل کردهست سرمای زمستان را
کدامین ابر از این شهر لبتشنه گذر کردهست؟!
ببین در کوچه و پسکوچهها جاری باران را
ببین! از هر طرف شوق وصال رود بیتابی
پدید آورده این دریای جوشان و خروشان را
ندیده هیچ چشمی و نخواهد دید بعد از این
شکوه محشری اینگونه بر روی خیابان را
چه سوزی و چه سرمایی! زمستان است و میبینم
به روی شانههای باغ، تشییع بهاران را
کسی بار سفر بربسته از این شهر و بعد از خود
نصیب عاشقانش کرده اندوه فراوان را
کسی که میرود اما نمیگوید که بعد از او
که پاسخ میدهد دلتنگی بیحدّ یاران را؟
همان مردی که با فریاد گیرایش تمام عمر
حرم میخواند جمهوری اسلامی ایران را
#حسن_زرنقی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_شهید_قاسم_سلیمانی
به دست خاک سپردیم هم تو، هم جان را
پس از تو ما چه کنیم این جهان ویران را؟
خوشا وصال تو با خالق جهان، هرچند
به غم نشانده فراق تو جمع یاران را
برای خواری دشمن، برای مجد تو بس
که کُشت نیمهشب از پشت، مردِ میدان را
به پیش چشمِ تمامِ جهان مجسم کرد
شکوه نام تو، اسطورههای ایران را
شهادت آرزویت بود و شد سرانجامت
اگرچه زندگیات هم چشیده بود آن را
و دست پاک تو افتاد بر زمین امّا
تو برنداشتی از عشق، دستِ پیمان را
بشر ندید به خود در سیاهی این قرن
چنین اراده و عزم و شکوه و ایمان را
#روحالله_فریدونی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_شهید_قاسم_سلیمانی
یک
یک عمر فقط داعیهی خدمت داشت
مردی که به حسن سادگی شهرت داشت
«سرباز س ل ی م ا ن ی» عطر خوشی از
«العبد محمدتقی بهجت» داشت
دو
بر قلّهی غیرت، علم افراختهای
طوفان حماسه راه انداختهای
با جان، سپر دفاع مردم بودی
با خون خودت به دشمنان تاختهای
سه
در پیچ و خم زمانه خودساختهای
عمری به صفای نفس پرداختهای
حتی وسط تیر و تفنگ و ترکش
سجاده ی آرامش، انداختهای
#عباس_همتی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_شهید_قاسم_سلیمانی
قسم به چشم تو و ذوالفقار ابرویت
مقرّبان الهی شده ثناگویت
رسیدهاند اگر دشمنان ز هر سویت
«فَیا سُیوف خُذینی» ست حرز بازویت
امیر قافلهای، تکسوار دورانی
اسیر حرف نماندی و مرد میدانی
اگر جهانِ بدون تو در مجادلههاست
اگر که خونِ تو گرمیِ این معاملههاست
اگر که رفتن تو دلخوشیِ حرملههاست
میان راه تو و ماندهها چه فاصلههاست
روا مباد که بعد از تو جان به در ببرند
روا مباد که خون شهید را بخرند
بیا بگیر ز جور زمانه تختش را
بدل به خون بکنی تازگی رختش را
حواله کن به جهنم سیاهبختش را
مگر که پس بدهد انتقام سختش را
شهید صبح زمستان سرد بغدادی
فدای آن که شبیهش غریب جان دادی
کسی به جز تو در این دوره دلشکسته نبود
کسی به قدر تو دلتنگ و زار و خسته نبود
و قبل رفتن تو جمع ما گسسته نبود
امیدواری ما سرد و دستبسته نبود
به پشتگرمی تو ختم گشت جنگ تموز
حریف خون تو را مادرش نزاده هنوز
به غیر خادم مولا نبود منزلتی
چه سالهاست که هر لحظه در مجاهدتی
نبوده در دل تو هیچ کنج عافیتی
خوشا که در کنف بانوی مقاوتی
شهادت است نصیب مقرّبان حسین
خوشا سر تو و دستان مهربان حسین
تو در مقابل غم تکیهگاه میمانی
برای ما تو یگانه پناه میمانی
در این سیاهی تردید ماه میمانی
تو در برابر ظلمت گواه میمانی
تو سرو باور مایی چنین رشید شدی
تو زندهای، تو نمردی، فقط شهید شدی
#امیر_سلیمانی
#دوره_سوم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
وطن بسوزد و من در خروش و جوش نباشم؟!
خدا کند که بمیرم وطنفروش نباشم!
خدا کند که بیافتد سرم به دامن میهن
ولی به وقت خطر بار روی دوش نباشم
مگر نه ریشۀ ما میرسد به شوکت دریا؟
چرا بمانم و چون موج در خروش نباشم؟!
چو مرگ میبرد آخر به هر طریق تنم را
چرا چرا چو شهیدان لالهپوش نباشم؟
منیم جانیم سنه قوربان ده آی گوزل ایران!*
به غیر از این چه بگویم اگر خموش نباشم؟!
#لیلا_حسیننیا
* جانم فدای تو باد ای ایران زیبا
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
ای میهن ای دلیل همه افتخارها
عزت گرفته از تو همه اعتبارها
در فتنۀ خزان نشکستی و محکمی
نامت شکوه نغمۀ شور بهارها
آغوش باز کرده برای تو آسمان
سرچشمۀ زلال همه چشمهسارها
جانم فدای نام تو ایرانِ سربلند
با توست تا همیشه همه اقتدارها
ای سرزمین شیرزنان همیشه سرو
حتی نبوده مثل تو در روزگارها
نه! یک وجب ز خاک تو را هم نمیدهیم
مبهوت ماست چشم همه شهریارها
ما ترک یا بلوچ و عرب، کُرد و ترکمن
ما با همیم، ای وطنِ بیشمارها
#الهام_نجمی
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
چرا یک عده دست فتنهگردان را نمیبینند؟
همان دستان در دامان شیطان را نمیبینند
چنان غرقند در بین خبرهای دروغین که
کلید مشکلات و خیر ایران را نمیبینند
چرا عبرت نمیگیرند از تاریخ و تکرارش؟
چرا سوریۀ حالا پشیمان را نمیبینند؟
چرا یک عده از مسئولهای بیلیاقت هم
میان سفرۀ مردم غم نان را نمیبینند؟
چنان در پشت میز خویش خوابیدند، انگاری
به زیر پای خود خون شهیدان را نمیبینند!
اتاق کار ، عکس حاج قاسم، همّت و صیّاد
چرا پس راه آن مردان میدان را نمیبینند؟
□
ولی یک جمله با مغربنشینانِ خیانتکار
یقیناً تا قیامت رنگ تهران را نمیبینند!
#میلاد_خانی
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
اینبار در این فتنۀ مسمومتر از پیش
دیدیم تو را محکم و مظلومتر از پیش
با دشنه و دشنام سرت ریخته دشمن
با نقشۀ پیچیدهتر و شومتر از پیش
با اینهمه، در حق دفاع از خودت افسوس
محرومی و محرومی و محرومتر از پیش
آن دوستنماهای بسی تشنه به خونت
شد نیّتشان بر همه معلومتر از پیش
در حادثهها دست خدا پشت و پناهت
جمهوری اسلامی مظلومتر از پیش!
#حسن_زرنقی
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
امید، سروِ سترگیست موجِ طوفان را
امید، سدّ بزرگیست سیلِ طغیان را
امید، شوقِ بهار است و سایهسارِ سُرور
که آفتاب، سبک میکند زمستان را
دل -این کویرِ ترکخورده- سخت محتاج است
نمِ ترنّمی از گریههای باران را
اگر عجوزۀ دنیا به عشوت و رشوت
نشانده بر سرِ یک سفره گرگ و چوپان را،
از این سراچۀ ذلّت هراس نیست، عزیز!
که گاه مأمنِ یوسف کنند زندان را
قراولانِ تباهی وگر کرورکرور،
امید، صبحِ سپید است شامِ حرمان را
هجومِ موجِ تباهی وگر کلافکلاف،
امید، کشتیِ نوح است بحرِ بحران را
امید، پیکرِ کوه است اگرچه یک پرِ کاه
امید، قوّتِ زانوست مردِ میدان را
نگاهِ آینهها سوی شهرِ زنگازنگ
شکانده شیشۀ سنگینِ خوابِ انسان را
کشانده سرخیِ قَد قامتِ سلحشوران
به خاکمالِ شقاوت بُروتِ شیطان را
هماره عرصهٔ بَدعهدِ کوفه، میطلبد
وفای مالک و قلبِ سلیمِ سلمان را
صدای روشنِ «بیدار باشِ!» قاسمها
نگاهِ نافذِ عبّاسهای دوران را
شهامتِ قَرَنی، همّتِ جهانآرا
صفای روحِ بُرُونسی، رجای چمران را
که دوره، دورۀ غربالِ حقّ و ناحقّ است
جهان به درک رسیدهست کفر و ایمان را
به یاد دار شبی را که ذوالفقارِ قیام
شکافت معنیِ «با خاکِ مرگ یکسان» را
غبارِ شوکتشان را به یادِ باد سپرد
به «چشمِ شیر» چشانید طعمِ پیکان را
زدهست فاتح و سجّیل و رعد و قدر و شهاب
کلنگِ جادۀ آزاد قدس-تهران را
به تیغِ خشمِ مقدّس بریده دستِ کسی
رگِ تعفنِ عفریتِ اَنگَلستان را
زوالِ روبهِ پیر است، مرگِ گرگِ جوان
کسی گرفته از این قوم چنگ و دندان را
کسی به خونِ سراسر خروشِ خویش سرود
میانِ واقعه جولانِ پایکوبان را
شکست رونقِ بازارِ شامِ رنگ و سلاح
کسی بههم زده سودای شبنشیان را
فضای دهکده را عطر نور او پر کرد
بهار شد تب این زمهریر سوزان را
دو دست صفشکنش را هدیه داد و نداد
به دست اهرمن انگشتر سلیمان را
دو چشم در شطی از خون تپیده دید و ندید
نگاه خیرۀ خصم دژم، مسلمان را
الا که بخت شهادت نصیب مرد خداست
هلا! که وقت هلاک است کدخدایان را
#مرتضی_کریمی_قهفرخی
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
نسل حماسه، وارثان کربلا هستیم
نسلی که میگویند پایان یافت، ما هستیم
هان ای اتاق فکرها! هان ای تریبونها!
ما خطِ بُطلانی بر آمال شما هستیم
با ما چهل سال است درد آشنایی هست
با درد خنجر خوردن از پشت، آشنا هستیم
رفتن... نبودن... سرنوشت شوم تاریکیست
ما بودهایم از ابتدا، تا انتها هستیم
ما از شما... آری سریم؛ آری سریم، آری
حتی اگر بر نیزهها از تن جدا هستیم
در قیلوقال جیغهای رنگی عالم
با حنجر سرخ شهیدان همصدا هستیم..
#سعید_تاجمحمدی
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha