eitaa logo
عصر آب
216 دنبال‌کننده
412 عکس
74 ویدیو
30 فایل
مطالب اصلی کانال:نقد عرفانهای کاذب و تصوف است ارتباط با آدمین : @mv1388
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 ( بررسی رقص و سماع در تصوف مولوی) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🔺 ( بررسی رقص و سماع در تصوف مولوی) ▫️ فرسته اول ➕مقدمه ➖〰️➖ 📌بنابر اذعانِ مولوی پژوهان یکی از مهمترین ارکان تصوف مولوی، رقص صوفیانه اوست. استاد همائی گفته : «امّا تصوّف مولوى در مرحله اخير وجد است و سماع و قول و ترانه و اشعار. » (مصباح الهدایه،مقدمه همائی،ص46.) . =-= کریم زمانی، یکی از مظاهِر دعوای اهل شریعت با مولوی را بر سر مسئله رقصش بر شمرده و چُنین می نویسد: « مولوی هم در موسیقی علمی تبرح داشت و هم در موسیقی عملی. ... پیوند ناگسستنی او با موسیقی عصبیت و عصبانیت اهل ظاهر را بر می انگیخت و آنان را به ستیز و نقار در می آورد.گاه علیه سماع و رَباب فتوی می دادند و گاه فریاد بَقر [گاو!]می آوردند که مولانا بدعت را سنت ساخته است! لیکن او بدین غوغاها وقعی نمی نهاد و کار خود می کرد» ( زمانی،میناگر عشق،ص566.) « مولانا رقص را نیک پاس میداشت » (همان،ص567.) آنِه‌ماری شیمل مُستَشرِق بزرگ آلمانی اعتراف میکند، موسیقی و رقص باعث جوشش عشق در مولوی میشد. (مولانا دیروز، امروز، فردا،ص 209.) =-= به اعتقاد علی سیدین : « . مولوی خود تا حد افراط می رقصید. گاه چرخش وی با فریاد «هی» آغاز می شد. در کوچه و خیابان و حتی با صدای وسایل زرکوبان، و در گرسنگی و بیماری می چرخید و می رقصید. رقصهای طولانیگاه از شب تا صبح و گاه از صبح تا شب ادامه می یافت. در پایان مراسم، مولوی شربت می نوشید و استحمام می کرد. اشعار مولوی نیز در همین جذبات سروده شده است» (علی سیدین، پشمینه پوشان، صص 316-317 با تلخیص.) ⤴️⤴️ چون فهم شخصیت مولوی در رهن دانستن رقص درویشان است. در چند فرسته آنرا توضیح خواهم داد. باشد که قبول افتد. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🔺 ( بررسی رقص و سماع در تصوف مولوی) ▫️ فرسته دوم ➕معنای سماع ➖〰️➖ 📌سَماع، به معنی آواز خوش است و در اصطلاح، به معنی: شعرخوانی همراه باساز و آواز و وجد (رقص صوفیانه) است. (مدرسی، سماع، عرفان و مولوی، ص 15.) چیتیک می نویسد: «سماع یعنی گوش دادن به موسیقی و شعر،و رقصیدن با آن » (چیتیک، من و مولانا،ص33. ) کریم زمانی چنین تعریف کرده :« مجازا به رقص و تواجد سماع گویند.» (میناگر عشق،ص567.) =-= شکل کامل سماع از چهار عنصر: شعر، آواز، موسیقی و حرکت موزون بدنی تشکیل شده است.روزبهان بغلی شیرازی نیز بوی خوش، خوش قیافه بودن و صدای زیبا را برای سماع لازم میداند . (جامی، نفحات الانس، ص 288.) ⤴️⤴️ چون فهم شخصیت مولوی در رهن دانستن رقص درویشان است. در چند فرسته آنرا توضیح خواهم داد. باشد که قبول افتد. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🔺 ( بررسی رقص و سماع در تصوف مولوی) ▫️ فرسته سوم ➕اثر سماع ➖〰️➖ 📌بنا بر تصریح جان هیک، هندیان در دوران باستان از سوما، شیره نوعی گیاه، ازتکهای باستان از قارچهای مکزیک و مسکالین به دست آمده از کاکتوس پیوت و حتی رقص حالت روحانی می یافتند (جان هیک، بُعد پنجم، ترجمه: بهزاد سالکی، ص 172.) صوفیان چون باور دارند انسان به مدد آن (سماع و رقص) می تواند به وحدت معنوی و اتحاد با مرکزیت نهائی را تجربه کند .(سید حسین نصر، هنر و معنویت اسلامی،، ص 83.) ملا سلطانعلی گنابادی خبر می دهد صوفیان در مجلس سماع، بی خود می شدند(ملاسلطان محمد گنابادی، بشاره المومنین، حقیقت، ص 252.). ذوالنون مصری سماع و اثر آنرا الهام از حق میداند(رساله قشیریه (ترجمه)، ص 601.) هجویری از شيخ ابو العبّاس شقّانى‏ نیز قصه ای از حضور ابلیس در چنین مجلسی نقل کرده است. (هجویری، کشف المحجوب، ص 537.) =-= 📌مولوی بیشتر غزلهایش را درهمین حالت گفته است چون بیشتر آنها اوزان مسدس ومثمن و حالت مقطع ضربی دارد و بسیاری از آنها را تقطیع کرده است تا اهنگ پایکوبی ودست افشانی را نشان دهد. (سلطان ولد، دیوان غزلیات، مقدمه: سعید نفیسی، مقدمه، برگه بیست.) نمونه: اى عاشقان اى عاشقان من خاك را گوهر كنم وى مطربان اى مطربان دف شما پرزر كنم‏ اى تشنگان اى تشنگان امروز سقايى كنم وين خاكدان خشك را جنت كنم كوثر كنم‏ اى بى‏كسان اى بى‏كسان جاء الفرج جاء الفرج هر خسته غم ديده را سلطان كنم سنجر كنم‏ اى كيميا اى كيميا در من نگر زيرا كه من صد دير را مسجد كنم صد دار را منبر كنم‏ =-= مارتین بوبر در آلمان گلچینی از اشعار او را به نام مذاهب خلسه ای در 1909 م چاپ کرده است. (شمس من و خدای من، ص 17.) ⤴️⤴️ چون فهم شخصیت مولوی در رهن دانستن رقص درویشان است. در چند فرسته آنرا توضیح خواهم داد. باشد که قبول افتد. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🔺 ( بررسی رقص و سماع در تصوف مولوی) ▫️ فرسته چهارم ➕پیشینه و حکم سماع ➖〰️➖ 📌عزالدین محمود کاشانی اعتراف میکند، صوفیان اموری را از نزد خود وضع و جَعل كرده‌‏اند، بی ‏آنك دليلى واضح و برهانى از سنّت بر آن وجود داشته باشد. (کاشانی، مصباح الهداية و مفتاح الكفاية، ص 146.) از جمله مُستَحسَنات متصوّفه سماع است. وی هرچند اذعان دارد چنین عملی بدعت است و هیچ سابقه ای در عصر حضور رسول الله و اصحاب ایشان نداشته، اما آنرا مذموم نمی داند. ( همان، ص 179. همچنین نک: حسن رمضانی، مستحسنات عرفانی: بدعت هدایت یا بدعت ضلالت؟ حکمت اسرا، سال هشتم، شماره اول، بهار و تابستان 1395 ش.) =-= 📌ابوعلی دقاق معتقد بود سماع برای عوام حرام است،خواص حلال است و خواص خواص که از محققان هستند برایشان واجب است.(عبادی مروزی،مناقب الصوفیه،ص145.) نسفی نیز معتقد است: « این علم[موسیقی] بغایت شریف است و مدد و معاون قوی است مر سالکان و مجاهدان را در جمعیت خاطر و رفع تفرقه و کشف حجاب و رفع رسوم و عادات و ترقی از عالمی به عالم دیگر و صبر کردن به ریاضات و مجاهدات... اصوات و الحان خوش در حق بعضی سبب حزن و در حق بعضی سبب فرح و در حق بعضی سبب عیش و و در حق بعضی سبب کشف است. و از اینجاست که از یکی پرسیدند که اثر سماع چیست؟فرمود که تا مستمع کیست؟ » ( نسفی،بیان التنزیل،اصل دوم،صص۱۹۵- 194.) ☝️البته دقت دارید این حکم از منظر صوفیان است نه فقهاء متشرع مسلمان. ⤴️⤴️ چون فهم شخصیت مولوی در رهن دانستن رقص درویشان است. در چند فرسته آنرا توضیح خواهم داد. باشد که قبول افتد. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water