ولی ما خیلی گناه داشتیم؛
ما که دائماً در حال دویدنیم و نرسیدن ما که شبانه روز کار میکنیم و از پا میفتیم و آخر سر به هیچ نقطه ی قابل اتکایی نمیرسیم و انگار میدوییم که زنده بمونیم نه اینکه زندگی کنیم!
ما نسل مشغله ها و تلاش های بی وقفه ایم و حوصله های نداشته و اعصاب های ویران..!
عزیز من، از همان ها که مورد اعتمادت میشوند و از زخم های عمیقت برایشان میگویی، زخم های عمیق تری برمیداری که دیگر با هیچکس نمیتوان گفت:))