‹اغمــٔـا›
+خوبی؟
-اوم خوب تر از خوب ؛
خوبی که قلبم تیر میکشه و با هر تیر کشیدنش دست چپم بی حس میشه از رگ عصبش و معده ای ک بازیش گرفته با سردرد..
‹اغمــٔـا›
توییت امشب:
ای کاش بعضیا یادبگیرن تا وقتی خودشون تو شرایط فرد مقابل نیستن
زخم زبون نزنن و قضاوت نکنن ، سر سخت ترین آدمام یه روزی کم میارن:))!
‹اغمــٔـا›
؛
میدونی، واقعیت اینه که من خیلی وقته داغونم، چرخام پنچر شده، شیشههام کثیف و خاک گرفتس، ولی امان از این جاده خاکیه یک طرفه، که یه دره هم اطرافش نیست تا بپرم ازش پایین، وگرنه منِ خسته حتی ترمزمم بریدس.