گوشه دفترش نوشته بود، عمیق ترین روابط آدما به احمقانه ترین دلایل ممکن تموم میشن...
نشست تو ماشین، دستاش می لرزید بخاری رو روشن کردم،
گفت: ماشینت بوی دریا میده.
گفتم: ماهی خریده بودم.
گفت: ماهیمرده که بوی دریا نمیده!
گفتم: هر چیزی موقع مرگ بوی اونجایی رو میده که دلتنگش می شده.
گفت: من بمیرم، بوی تورو میدم؟ :)
امروز خم شدم در گوش بچه ای که مرده دنیا اومده بود گفتم:
«چیزی را از دست نداده ای..!