🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#یورش_به_خانه_وحی ▪️✨▪️
#جامعه ي اسلامي #پس از شهادت #رسول خدا ▪️🔹▪️
#بخش_دوم
اشاره
درگذشت پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم جامعه اسلامي را در بوته ي امتحاني بزرگ قرار داد و پايههاي ايمان و تسليم و پذيرش افراد را نسبت به اصول و فروع اسلام، كاملا آشكار ساخت، در آن برهه ي حساس از تاريخ، عقدهها و كينههايي كه در نهانگاه خوف از مقام رسالت، پنهان شده بود، عيان گشت و روشن گرديد كه اسلام خواهي گروهي از مهاجر و انصار، به هدف نيل به يك رشته مقامات و مناصب دنيوي انجام گرفته است و آنان، دين خدا را تا آنجا پذيرا هستند كه با منافع دنيويشان در اصطكاك نباشد.
پس از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، جامعه اسلامي را دو خطر بزرگ، از داخل و خارج، تهديد ميكرد: از يك طرف حزب نفاق و ستون پنجم به شدت در صدد ايجاد
فتنه و آشوب در داخل بود تا نظام از درون فروريزد، لذا ابوسفيان- موقعي كه امام، جسد مبارك پيامبر را غسل ميداد- در خانه ي امام را زد و گفت دست خود را بده تا با تو به عنوان خليفه ي مسلمين بيعت كنم و هر نوع مخالفت احتمالي را با نيروي قبيله ي خود سركوب سازم! امام كه از نيت سوء او آگاه بود، دست رد بر سينه ي نامحرم زد و فرمود:
«واللَّه ما أردتَ بهذا إلّا الفتنه، و انّك و اللَّه طال ما بغيتَ الإسلام شرّاً، لا حاجة لنا في نصيحتك». [۵].
«به خدا سوگند تو هدفي جز ايجاد فتنه و آشوب نداري و پيوسته براي اسلام خواهان شر و بدي بودي، ما را به خير خواهي نيازي نيست! ».
از طرف ديگر، احتمال حمله روميان قوت ميگرفت، زيرا در اجراي فرمان پيامبر كه دستور داده بود ياران او هر چه زودتر مدينه را به عزم سرزمين روم (شام كنوني) ترك كنند، عمدا تعلل شده بود و اين در حالي است كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در بستر بيماري،
سر باز زنندگان از اين فرمان را مشمول نفرين خود قرار داده بود:
«جَهِّزُوا جيشَ أُسامَة، لَعَنَ اللَّهُ مَن تَخَلَّفَ عَنْه». [۶].
«سپاه اسامه را آماده حركت سازيد، متخلفان از آن از رحمت خدا دور باشند».
گذشته از اين، روح ياغيگري در برخي از قبايل عرب زنده شده و ميخواستند به عناوين گوناگون از زير چتر حكومت اسلامي بيرون آيند تا از هر نوع پرداخت زكات و غيره خود داري كنند.
در چنين شرايط خاص و
سرنوشت ساز، اما چاره اي جز مماشات با كودتا گران و اغماض از بيعتي كه با او در سرزمين غدير انجام گرفته بود، نداشت و اگر بر حفظ حق مسلم خود اصرار ميورزيد چه بسا منويات حزب نفاق و دشمن خارجي جامه ي عمل ميپوشيد، لذا ناچار شد در مقابل قانون شكنيها و خلاف كاريها مماشات كند و جلو فتنه ي بزرگي را بگيرد. چنانچه خود اميرمومنان در سخنانش به اين نكته اشاره دارد:
«فامسكتُ يدي حتّي رأيتُ راجعةَ الناس قد رجعتْ عن الإسلامِ يدعون إلي مَحْقِ دينِ محمّد صَلَيّ اللَّهُ عَلَيْه و اله وَ سَلَمَ فخشيتُ إن لم
أنصُر الإسلامُ و أهلَه أن أري فيه ثلماً أو هدماً تكون المصيبة به عليَّ أعظم من فوت ولايتكم الّتي إنّما هي متاع أيام قلائل». [۷].
«دست بر روي دست گذاردم تا اين كه به چشم خود ديدم گروهي از اسلام بازگشته و ميخواهند دين محمد صلي الله عليه و آله و سلم را نابود سازند، در اينجا بود كه ترسيدم اگر اسلام و مسلمانان را ياري نكنم بايد شاهد نابودي و حكومت چند روزه بر شما مهمتر بوده و هست».
📚 منابع:
[۵] تاريخ طبري ۲/ ۴۴۹، حوادث سال ۱۱.
[۶] ملل و نحل شهرستاني ۱ / ۲۳؛ شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ۶/ ۵۲، ط مصر.
[۷] نهج البلاغه، نامه ۶۲ (نامه آن حضرت به اهل مصر كه همراه مالك اشتر فرستاد).
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
{❇️ @Ahaadith_Ahlebait❇️}
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#یورش_به_خانه_وحی ▪️✨▪️
#بخش_چهارم
عصمت #زهرا در لسان #رسول خدا ◾️▪️▪️
دخت گرامي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از مقام والايي برخوردار است و سخنان رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم در حق وي حاكي از عصمت و پيراستگي او از گناه ميباشد. آنجا كه درباره ي او چنين ميفرمايد:
«فاطمة بضعة منّي فمن أغضبها أغضبني». [۸].
«فاطمه پاره تن من است، هر كس او را به خشم آورد همانا مسلما مرا خشمگين كرده است».
ناگفته پيداست كه خشم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مايه ي اذيت و ناراحتي اوست و سزاي چنين شخصي در قرآن كريم چنين بيان شده است:
(... وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ). [۹].
«آنان كه رسول خدا را آزار دهند براي آنان عذاب دردناكي است».
چه دليلي استوارتر بر عصمت فاطمه عليهاالسلام كه به تصريح پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم رضاي وي مايه رضاي خدا و خشم او مايه خشم خدا معرفي گرديده است، چنانكه ميفرمايد:
«انّ اللَّه يغضبُ لِغضبك و يَرضي لرضاك». [۱۰].
«دخترم فاطمه! خدا با خشم تو، خشمگين و با خشنودي تو، خشنود ميشود».
به پاس چنين مقامي والا، او سرور زنان جهان است و پيامبر در حق او چنين فرموده:
«يا فاطمة! ألا ترضين أن تكوني سيّدةَ نساء العالَمين، و سيّدةَ نساءِ هذه الأُمّة، و سيّدةَ نساءِ المؤمنين». [۱۱].
«دخترم فاطمه! آيا (به اين كرامتي كه خدا به تو داده) خشنود نيستي كه تو سرور زنان جهان، سرور زنان اين امت و سرور زنان مومن باشي».
در اين از تذكر نكته اي ناگزيريم: عصمت فردي چون دخت گرامي پيامبر، ملازم با نبوت نيست، به گواه اين كه حضرت مريم، به شهادت قرآن، معصوم از گناه بود [۱۲] ولي هرگز پيامبر نبود.
ما اگر بخواهيم درباره ي فضايل و مناقب دخت گرامي پيامبر سخن بگوييم بايد به نگارش كتابي مفصل بپردازيم، ولي به همين اندازه بسنده ميكنيم.
📚 منابع:
[۸] صحيح بخاري ۵/ ۲۹، باب مناقب فاطمه عليهاالسلام و فتح الباري در شرح صحيح بخاري ۷/ ۱۰۵.
[۹] توبه/ ۶۱.
[۱۰] مستدرك حاكم ۳/ ۱۵۴؛ مجمع الزوائد ۹/ ۲۰۳ و حاكم در كتاب مستدرك، احاديثي ميآورد كه جامع شرايطي باشند كه بخاري و مسلم در صحت حديث، آنها را لازم دانسته اند.
[۱۱] مستدرك حاكم ۳/ ۱۵۶.
[۱۲] آل عمران/ ۴۲.
#کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
{❇️ @Ahaadith_Ahlebait❇️}