eitaa logo
احادیث ناب ۱۴ معصوم
208 دنبال‌کننده
324 عکس
39 ویدیو
0 فایل
قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات کانال اول ما #نشر فضایل #امیرالمومنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🍂🔹 ( 142)🔹🍂 ✨✨🌺🌸 «يا أيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ إنَّ اللَّهَ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ»: «اى پيامبر تبليغ كن به مردم آن امرى را كه در باره على عليه السّلام از جانب خدا بر تو فرستاده شد و اگر اين كار را انجام ندهى رسالت الهى را تبليغ نكرده اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى نمايد. خداوند كافران را هدايت نمى كند». پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بر فراز منبر غدير: هنگام ظهر، پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بعد از نماز جماعت، بالاى منبرى كه زير دو درخت كهنسال بود و توسّط سلمان و ابوذر و مقداد و عمار ساخته شده بود رفتند و امير المؤمنين عليه السّلام را بر فراز منبر يك پله پائين تر قرار دادند، در حالى كه عده اى از منافقين مقابل منبر بودند. بعد از بيان كلمات درربار خويش در توحيد و صفات كمال حق تعالى و بيان قسمت عمده اى از احكام حلال و حرام دين خدا، گذشته عرب و زندگى و عقائد آنان و زحماتى كه آن حضرت كشيده اند را بيان داشتند. سپس فرمودند: «بين قرآن و اهل بيت عليهم السّلام اتصال ناگسستنى است و از يكديگر جدا نمى شوند تا روز قيامت كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. سپس قسمتى از فضائل و مناقب امير المؤمنين عليه السّلام را بيان فرمودند، و در باره امامت و ولايت آن حضرت و اولادشان تا حضرت مهدى عليه السّلام چند بار تأكيد كردند. آنگاه فرمودند: بر من وحى شده است: «بسم اللَّه الرحمن الرحيم يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك... ». سپس فرمودند: اى مردم، من در تبليغ آنچه خدا بر من نازل كرده كوتاهى نكردم و من سبب نزول اين آيه را بيان مى كنم. جبرئيل دوبار بر من نازل شد و از جانب خداوند متعال به من امر كرد كه در اين مكان به هر سفيد و سياهى از هر قبيله اى اعلام كنم كه على بن ابى طالب وصى و جانشين و امام بعد از من است. او بعد از خدا و رسولش ولى و صاحب شما و اولى بر همه شما از خود شماست. در اين باره خداوند بر من آيه اى نازل نموده است «إنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (📚سوره مائده: آيه ۵۵) سپس فرمودند: من از جبرئيل خواستم كه از خداوند بخواهد مرا از تبليغ اين امر معذور بدارد، چون به كمى مؤمنين و زيادى منافقين و استهزاء كنندگان به اسلام آگاهم. آنگاه فرمودند: معاشر الناس و هو الامام المبين، روى بر مگردانيد از ولايت او. فهو الذى يهدى الى الحق و يعمل به. اوست كه هدايت به حق مى كند و عمل به آن مى نمايد. او را فضيلت دهيد كه خدا او را فضيلت داده و او را قبول كنيد كه خداوند او را منصوب نموده است. اى مردم، او امام از طرف خداست. منكر ولايت او آمرزيده نخواهد شد و توبه اش قبول نمى شود. بعد از من افضل از همه، زنان و مردان على است. ملعون و مورد غضب الهى است كسى كه قول مرا رد كند و موافق آن نباشد. بدانيد جبرئيل خبر داد كه خداوند متعال مى فرمايد: هر كس با على دشمنى كند و او را دوست نداشته باشد لعنت و غضب من بر او باد. بعد فرمودند: خداوندا، تو شاهد باش. من رسالتم را ادا كردم. من رساندنم آنچه فرموده بودى. من بر همگان واضح نمودم. آگاه باشيد، غير از برادرم على بن ابى طالب عليه السّلام ديگرى أميرالمؤمنين نيست. امارت مؤمنين بعد از من براى احدى جز على بن ابى طالب عليه السّلام حلال نيست. معرفى على بن ابى طالب عليه السّلام: در اينجا بازوى على عليه السّلام را گرفتند و در همين حال على عليه السّلام دستان مباركش را به طرف آن حضرت بلند كرد. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله آن حضرت را بالا برد به حدى كه پاهاى مبارك حضرت تا سر زانوهاى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله رسيد. سپس فرمود: «الست اولى بكم من انفسكم»؟ همه گفتند: «اللهم بلى». فرمود: «هذا على اخى و وصيى، من كنت مولاه فهذا على مولاه و هو على بن ابى طالب. هركس كه من مولى و صاحب اختيار او هستم اين على مولى و صاحب اختيار اوست. مكان و منزلت او مثل مكان و منزلت من نزد شماست. بار الها، دوست بدار هركس او را دوست بدارد، و دشمن بدار هركس او را دشمن بدارد، و كلماتى ديگر براى تأكيد فرمان الهى و اقرار مردم بيان نمودند. سپس فرمودند: خبر غدير را حاضرين به غتئبين و پدران به فرزندان تا روز قيامت برسانند...... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🌺🌺🌸 فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔳 حضرت معصومه سلام اللَّه علیها ◾️🔸🔸 من وارد شدم و گفتم از کجا دانستید که نصرانی می‌خواهد مسلمان شود؟ گفت: جدّم حضرت کاظم علیه السّلام در خواب به من خبر دادند. بعد مرا به کاظمین و به خانه عالم جلیل شیخ عبدالحسین تهرانی برد و داستان را به ایشان عرض کردم. به دستور او مرا به حرم مطهّر بردند و دور ضریح طواف دادند، ولی اثری از برای من ظاهر نشد. چون بیرون آمدم و مختصر زمانی گذشت دچار تشنگی شدم. آب آشامیدم. در آن وقت حالم دگرگون شد و به زمین افتادم و آن وقت بود که احساس کردم که بار گرانی چون کوه بر پشتم بود و برداشته شد و ورم بدنم از بین رفت و به کلی کسالت و دردم مرتفع گردید. به بغداد برگشتم. بستگانم که از جریان اطّلاع پیدا کردند ناراحت شدند. مادرم گفت: خدا رویت را سیاه کند. کافر شدی؟ گفتم: از بیماری چیزی می‌بینی؟ او گفت: این از سحر است و بالاخره مرا زدند، اذیت کردند و خون آلود نمودند و گفتند: تو از دین ما خارج شده ای. من به کاظمین برگشتم و خدمت شیخ عبدالحسین تهرانی رفتم و او اسلام و شهادتین را به من تلقین کرد و مسلمان شدم و چون خطر، مرا تهدید می‌کرد، او مخفیانه مرا به کربلا فرستاد و چون زیارت کردم و برگشتم مرا با مرد صالحی از اهل اصطهبانات به بلاد عجم فرستاد و یکسال در آن قریه - اصطهبانات - از توابع شیراز ماندم و بعد به عتبات برگشتم... مرحوم محدث نوری می‌گوید: و باز به محل هجرت خود برگشت و در آنجا همسر گرفت و مشغول به قرائت مصائب حضرت امام حسین علیه السّلام شد و الآن در آنجاست و اهل و اولادی دارد... [۱] استاد ما در شیراز در قسمتی از سطوح، مرحوم آیت اللَّه آقای حاج سیّد محمّد باقر آیت اللهی معروف به حاج عالم رضوان اللَّه علیه کرامتی را از حضرت معصومه سلام اللَّه علیها نقل کرده اند که خود در جریان آن بوده و مشاهده کرده اند و آن این است که می‌فرماید: در سال ۱۳۴۹ هجری قمری به قصد تشرّف به قم از شیراز مسافرت نمودم. در اصفهان برای پیداکردن وسیله برای قم به گاراژ رفتم. یک ماشین سواری آماده بود. من و یک نفر دیگر که اصفهانی و مرد باوقاری بود سوار شدیم. جوان دیگری هم آمد که سوار شود، مادرش که به بدرقه او آمده بود با چشم گریان روی به حقیر نموده و گفت: آقا! دعا کن فرزندم به سلامت برسد. ما سه نفر عقب ماشین جا گرفتیم و راننده، جلوی ماشین را برای دیگری در نظر داشت. راه افتادیم. چندین کوچه و خیابان گردش کردیم تا درب خانه ای نگه داشت و شخصی را سوار نموده و به سمت قم به راه افتادیم. ضمناً معلوم شد آن جوان از ارامنه و کارمند بانک تهران است و آن شخص آخر اهل کردستان و رئیس دخانیات اصفهان است. رفتیم تا به مورچه خورت که حدود چند فرسنگی اصفهان می‌باشد، رسیدیم. در اینجا مأمور تفتیش اثاثیه مسافرین آمد و چون شب تاریک بود چراغ دستی را گرفت و نگاه به داخل ماشین کرد. از من پرسید آقا اسباب شما کجاست؟ گفتم جلوی ماشین روی کاپوت بسته اند، برو نگاه کن. از آن جوان پرسید: این صندوقچه که روی رکاب ماشین است چیست؟ گفت: مشروب است. از آقای رئیس پرسید: صندوقچه بسته شده چیست؟ آن هم گفت: مشروب است و ما هم می‌شنیدیم و می‌فهمیدیم، ولی مجبور بودیم خود را به نفهمی بزنیم. بعد مأمور تفتیش آمد و از اینکه سؤال از اثاثیه اینجانب کرده بود، معذرت خواست. به هرحال بدون تفتیش از آنجا گذشتیم. هوا بسیار سرد بود. آقای رئیس - شاید برای رفاع از سرما - بطری را سر می‌کشید. بوی آن بلند می‌شد و به مشام آن جوان ارمنی که عقب سوار بود، می‌رسید و او برای طعنه به اینجانب صدا می‌زد:..... ---------- [۱]:📚 ۵۵. نوری، میرزا حسین، دارالسلام فی الرؤیا و المنام، ج ۲، ص ۱۶۹-۱۷۱، با تلخیص. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷   ▪️✨▪️ ي اسلامي از شهادت خدا ▪️🔹▪️ اشاره درگذشت پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم جامعه اسلامي را در بوته ي امتحاني بزرگ قرار داد و پايه‌هاي ايمان و تسليم و پذيرش افراد را نسبت به اصول و فروع اسلام، كاملا آشكار ساخت، در آن برهه ي حساس از تاريخ، عقده‌ها و كينه‌هايي كه در نهانگاه خوف از مقام رسالت، پنهان شده بود، عيان گشت و روشن گرديد كه اسلام خواهي گروهي از مهاجر و انصار، به هدف نيل به يك رشته مقامات و مناصب دنيوي انجام گرفته است و آنان، دين خدا را تا آنجا پذيرا هستند كه با منافع دنيويشان در اصطكاك نباشد. پس از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، جامعه اسلامي را دو خطر بزرگ، از داخل و خارج، تهديد مي‌كرد: از يك طرف حزب نفاق و ستون پنجم به شدت در صدد ايجاد فتنه و آشوب در داخل بود تا نظام از درون فروريزد، لذا ابوسفيان- موقعي كه امام، جسد مبارك پيامبر را غسل مي‌داد- در خانه ي امام را زد و گفت دست خود را بده تا با تو به عنوان خليفه ي مسلمين بيعت كنم و هر نوع مخالفت احتمالي را با نيروي قبيله ي خود سركوب سازم! امام كه از نيت سوء او آگاه بود، دست رد بر سينه ي نامحرم زد و فرمود: «واللَّه ما أردتَ بهذا إلّا الفتنه، و انّك و اللَّه طال ما بغيتَ الإسلام شرّاً، لا حاجة لنا في نصيحتك». [۵]. «به خدا سوگند تو هدفي جز ايجاد فتنه و آشوب نداري و پيوسته براي اسلام خواهان شر و بدي بودي، ما را به خير خواهي نيازي نيست! ». از طرف ديگر، احتمال حمله روميان قوت مي‌گرفت، زيرا در اجراي فرمان پيامبر كه دستور داده بود ياران او هر چه زودتر مدينه را به عزم سرزمين روم (شام كنوني) ترك كنند، عمدا تعلل شده بود و اين در حالي است كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در بستر بيماري، سر باز زنندگان از اين فرمان را مشمول نفرين خود قرار داده بود: «جَهِّزُوا جيشَ أُسامَة، لَعَنَ اللَّهُ مَن تَخَلَّفَ عَنْه». [۶]. «سپاه اسامه را آماده حركت سازيد، متخلفان از آن از رحمت خدا دور باشند». گذشته از اين، روح ياغيگري در برخي از قبايل عرب زنده شده و مي‌خواستند به عناوين گوناگون از زير چتر حكومت اسلامي بيرون آيند تا از هر نوع پرداخت زكات و غيره خود داري كنند. در چنين شرايط خاص و سرنوشت ساز، اما چاره اي جز مماشات با كودتا گران و اغماض از بيعتي كه با او در سرزمين غدير انجام گرفته بود، نداشت و اگر بر حفظ حق مسلم خود اصرار مي‌ورزيد چه بسا منويات حزب نفاق و دشمن خارجي جامه ي عمل مي‌پوشيد، لذا ناچار شد در مقابل قانون شكني‌ها و خلاف كاري‌ها مماشات كند و جلو فتنه ي بزرگي را بگيرد. چنانچه خود اميرمومنان در سخنانش به اين نكته اشاره دارد: «فامسكتُ يدي حتّي رأيتُ راجعةَ الناس قد رجعتْ عن الإسلامِ يدعون إلي مَحْقِ دينِ محمّد صَلَيّ اللَّهُ عَلَيْه و اله وَ سَلَمَ فخشيتُ إن لم أنصُر الإسلامُ و أهلَه أن أري فيه ثلماً أو هدماً تكون المصيبة به عليَّ أعظم من فوت ولايتكم الّتي إنّما هي متاع أيام قلائل». [۷]. «دست بر روي دست گذاردم تا اين كه به چشم خود ديدم گروهي از اسلام بازگشته و مي‌خواهند دين محمد صلي الله عليه و آله و سلم را نابود سازند، در اينجا بود كه ترسيدم اگر اسلام و مسلمانان را ياري نكنم بايد شاهد نابودي و حكومت چند روزه بر شما مهمتر بوده و هست». 📚 منابع: [۵] تاريخ طبري ۲/ ۴۴۹، حوادث سال ۱۱. [۶] ملل و نحل شهرستاني ۱ / ۲۳؛ شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ۶/ ۵۲، ط مصر. [۷] نهج البلاغه، نامه ۶۲ (نامه آن حضرت به اهل مصر كه همراه مالك اشتر فرستاد). ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ {❇️ @Ahaadith_Ahlebait❇️} ‌
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🍂🔹 ( 188)🔹🍂 امير المؤمنين عليه السّلام🌺✨ (تلخيص از رياحين الشريعة: ج ۳، ص ۳، ۴، ۵، ۶) آن حضرت در سال چهارم هجرى در مدينه طيبه از دنيا رفت، و در بقيع مدفون شد. هنگامى كه أمير المؤمنين عليه السّلام خبر فوت والده اش را به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله دادند آن حضرت فرمودند: «او مادر من بود». بعد عمامه و لباسش را داد كه فاطمه سلام اللَّه عليها را به آنها كفن كنند و خود حضرت بر جنازه نماز خواند و چهل تكبير بر جنازه گفت و فرمود: «چون چهل صف از ملائكه به جنازه اش نماز خواندند چهل تكبير گفتم». بعد در قبر خوابيد و هنگام دفن او را تلقين فرمود و در باره او دعا كرد. 📚(منتخب التواريخ: ص ۱۱۳. اعلام الورى: ج ۱، ص ۳۰۶) امير المؤمنين عليه السّلام در اصلاب 🍃✨ حديث ولادت أمير المؤمنين عليه السّلام هم دلالتى بر صلابت ايمان فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها مادر آن حضرت دارد. 📚(رياحين الشريعة: ج ۳، ص ۶ - ۷) نورى كه از عرش پروردگار آمده بود، در انبياء و اوصياء يكى بعد از ديگرى منتقل شده تا به عبدالمطلب عليه السّلام رسيد و بعد آن نور دو قسم شد. نورى در پيشانى مبارك عبداللَّه عليه السّلام پدر بزرگوار پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله كه آن نور بعداً به پيشانى آمنه سلام اللَّه عليها و سپس در صورت مبارك خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله منتقل شد. نصف ديگر نور در پيشانى مبارك ابوطالب عليه السّلام قرار گرفت. خداوند به ابوطالب عليه السّلام چند فرزند عطا فرمود: عقيل، طالب، جعفر، فاخته يا امّ هانى، جمانه و على أمير المؤمنين عليه السّلام. هنگامى كه خداوند على عليه السّلام را به ابوطالب و فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها داد، آن نور در صورت فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها درخشندگى مى كرد. محل ولادت امير المؤمنين عليه السّلام مكان ولادت أمير المؤمنين عليه السّلام اشرف بقاع يعنى حرم است. اشرف اماكن حرم مسجد است، و اشرف بقاع مسجد كوفه است. مولودى جز آن حضرت در آن مكان بدنيا نيامده است، آن هم در سيّد ايام روز جمعه، در ماه حرام و در بيت الحرام!! (📚مناقب ابن شهر آشوب: ج ۲، ص ۲۰۰) أمير المؤمنين عليه السّلام سه روز چشم مبارك را باز نكرد، تا او را خدمت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله آوردند. آنجا بود كه چشم باز كرد. آن حضرت فرمود: «او مرا مخصوص به نظر خود قرار داد و من او را مخصوص به علم خويش قرار دادم». (مناقب ابن شهر آشوب: ج ۲، ص ۲۰۴ - ۲۰۵) سپس آن حضرت را در آغوش كشيد و به منزل ابوطالب عليه السّلام آورد. (📚كشف الغمّة: ج ۱، ص ۵۹) از امير المؤمنين عليه السّلام 🍂✨ جابر بن عبداللَّه مى گويد: راهبى بود به نام «مثرم بن رعيب» كه ۱۹۰ سال عبادت كرده بود، ولى حاجتى از خدا نخواسته بود. روزى از خداوند خواست يكى از اوليائش را به او بنماياند. خداوند متعال جناب ابوطالب عليه السّلام را نزد او فرستاد و بعد از آن كه راهب دانست اين اقا چه كسى است، به آن حضرت بشارت داد كه اى ابوطالب، خداوند به تو پسرى عنايت مى فرمايد كه او ولى خداست و اسم شريف او على است. هنگامى كه او را درك كردى سلام مرا به او برسان و به او بگو كه مثرم راهب، اقرار مى كند به وحدانيت خدا و به ولايت تو يا أمير المؤمنين عليه السّلام شهادت مى دهد. هنگام رفتن جناب ابوطالب عليه السّلام خرما وانگور و انار بهشتى ميل فرمودند و به منزل فاطمه آمدند. فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها بانوى حرم جناب ابوطالب عليه السّلام هم خرمائى كه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به آن حضرت داده بودند ميل فرمود، و به ابوطالب عليه السّلام هم دادند و آن حضرت هم ميل فرمود. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرموده بودند: اين خرما را كسى مى خورد كه مقر به توحيد و نبوت من باشد. بعد از آنكه پدر و مادر آن حضرت، ميوه هاى بهشتى را ميل فرمودند وجود حضرت مولى الموحدين على بن ابى طالب عليه السّلام به وجود آمد. هنگامى كه فاطمة بنت اسد سلام اللَّه عليها حامل آن وجود شريف شد، به زيبائى و نورانيتش افزوده شد. انعقاد نطفه امير المؤمنين عليه السّلام (📚مناقب ابن شهر آشوب: ج ۲، ص ۱۹۶ - ۱۹۷. روضة الواعظين: ج ۱، ص ۷۹. بحار الانوار: ج ۳۵، ص ۱۱) هنگامى كه وجود شريف آن حضرت در بطن فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها قرار گرفت در مكه زلزله شد، و قريش بتها را به كوه ابوقبيس آوردند، ولى زلزله بيشتر شد و بتها به رو افتادند. آنان به ابوطالب عليه السّلام پناه بردند، و آن حضرت بالاى كوه آمد و فرمود: «مردم در اين شب اتفاق مهمى افتاده است. خداوند خلقى را آفريده كه اگر از او اطاعت نكنيد...... 💫 @ya_amiralmomenin110 💫