✂️ برشی از یک کتاب
#حجت_ظاهر_یا_تاویل
شمار نامه ها تا آن جا افزایش یافت که امام از پاسخ ناگزیر شد . امام حسین بر همان پیمانی عمل کرد که خداوند از انبیا و اولیای ایشان و علما در امر به معروف و نهی از منکر ستانده است . آری #حضور_یاران_حق حجت را تمام می کند ... اما آیا امام مردم کوفه را نمی شناخته است ؟ آیا او فراموش کرده بود که پدرش از مردم کوفه چه کشیده است ؟ مگر امام فراموش کرده بود که کوفیان با برادرش امام حسن مجتبی چه کردند ؟ از یک سو گرداگرد او را گرفتند و از دیگر سو برای معاویه نامه نوشتند که اگر می خواهی ، حسن را دست بسته نزد تو می فرستیم !
آری ، امام کوفیان را می شناخت . اما امام ، در ادای آن عهد ازلی ، هرگز مأذون نیست که #حجت_ظاهر را رها کند . چگونه می توان همه آن هزاران نامه را نادیده انگاشت و حکم بر تأویل کرد ؟ و از آن گذشته ، اگر امام به دعوت کوفیان اعتماد نکند چه کند ؟ آیا می توان با #یزید دست بیعت داد و باز هم به جانب قبله نماز گزارد ؟
مفهوم صلح با یزید چه می توانست باشد؟
📚 فتح خون -مرتضی آوینی -ص۳۴ و ۳۵
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed