✂️ برشی از یک کتاب
#چشم_و_گوشِ_شاه
ویلیام سولیوان درباره فردوست چنین می نویسد : یک چهره جالب توجه و تا حدی مرموز در میان افسران برجسته شاه که من خیلی کم او را ملاقات کردم و هرگز نتوانستم دو به دو با او گفتگو کنم ژنرال فردوست #رئیس_بازرسی_کل_شاه بود ... او یکی از معدود کسانی بود که رضا شاه آنها را برای همراهی فرزندش هنگام تحصیل در سوئیس انتخاب کرده بود و پس از بازگشت از سوئیس نیز در دانشکده افسری همکلاس شاه بودند . گفته می شد که او بیش از هر افسر دیگری به شاه #نزدیک است و شاه او را #چشم و #گوش خود می خواند . با تعیین فردوست به سِمت ریاست بازرسی شاهنشاهی ، شاه می خواست به وسیله این افسرِ مورد اعتماد خود از صحت و سُقم گزارش هایی که سایر مقامات و دستگاه های دولتی به وی می دهند اطلاع حاصل کند . فردوست مرتباً و بدون اطلاع قبلی به نقاط مختلف کشور سفر می کرد و به وسیله مامورین خود سازمانهای نظامی و غیر نظامی را مورد تفتیش قرار می داد . مقامات دولتی و نظامی ایران از این افسر مرموز خیلی حساب می بردند ، زیرا با یک گزارش او کافی بود که یک یا چند مقام #عالیرتبه از کار برکنار شوند و با اتهاماتی از قبیل فساد مورد تعقیب قرار گیرند .
📚 ماموریت در ایران ، ویلیام سولیوان ، ص ۵۴
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب
#فساد_و_اختلاسی_که_نهایت_نداشت
طی سال ها حضور در #دفتر_ویژه_اطلاعات و بازرسی شاهنشاهی با هزاران مورد #اختلاس و ارتشاء در سطح مقامات #عالیرتبه کشور آشنا شدم . در دوران مسئولیتم در بازرسی متوجه شدم که اصولاً موارد سوء استفاده و حیف و میل #نهایت_ندارد . در دوران ۱۳ ساله نخست وزیری هویدا همه می چاپیدند و هویدا کاملاً نسبت به این وضع بی تفاوت بود ، در صورتی که یکی از مهمترین وظایف رئیس دولت جلوگیری از فساد و حیف و میل اموال دولتی است . در هیچ زمانی به اندازه دوران هویدا فساد گسترده نبود . و او چون جلب رضایت محمدرضا را می طلبید ، نمی خواست کسی _ و در نهایت محمدرضا_ را از خود ناراضی کند و به همین دلیل نیز صدارت او طولانی شد . از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ تنها در بازرسی (قسمت تحقیق آن) ۳۷۵۰ پرونده سوء استفاده کلان تشکیل شد که عموماً به دادگستری ارجاع گردید . من هر ۲ ماه یک بار از طریق افسر دفتر ویژه ، که مسئول پیگیری پرونده ها بود ، پیشرفت کار را سئوال می کردم . اصلاً پیشرفتی وجود نداشت و صفر بود . همه پرونده ها طبق دستور شفاهی نخست وزیر به وزیر دادگستری ، بایگانی می شد و محمدرضا نیز اهمیتی به این امر نمی داد و از نظر او بی ایراد بود .
📚 ظهور و سقوطِ پهلوی ، ارتشبُد حسین فردوست ، ص ۲۶۶
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed