✂️ برشی از یک کتاب
#نوشیدن_قبل_از_تشنگی
ما پیش از آنکه #تشنه باشیم ، #نوشیده ایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤال ها گلاویز شده باشیم ، خود را تلنبار کرده ایم و پیش از آنکه به #معناها دست یافته باشیم ، به کلمه ها رسیده ایم ...
و این است که باد کرده ایم و با آنکه زیاد داریم ، مریض و بی رمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شده ایم ... اسفناک اینکه ، این #بیماری و این پرخوری ، همه گیر شده و اسفناک تر اینکه این #بیماری در ابتدا به عنوان یک افتخار و نشانه سلامتی و روشنفکری هم قلمداد می گردد ، اما رفته رفته سنگینی و ضعف ذهنی را به دنبال می آورد و روشنفکرِ تلنبار شده را به بن بست می رساند .
اینها با اینکه خیلی دارند فقیر هستند ؛ چون پیش از سؤال ، به جواب ها رسیده اند و پیش از عطش ، به آب . دوای این ها همان طرح « سؤال های بنیادی » است که بتواند به تفکرات آن ها سازمان بدهد تا بتوانند با تفکرات سازمان گرفته به مطالعات خویش سر و سامانی بدهند و آن را هضم کنند و شیره کشی نمایند .
📚 رشد ، علی صفایی حائری ، ص ۱۸
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب
#بازی_با_کلمات
خُسر ، #رُشد ، تکامل هم از آن کلمه هایی هستند که #بسته_بندی_شده به ما هدیه شده اند ، بدون آنکه آنها را یافته باشیم با آنها به #بازی نشسته ایم . در برابر دیگران که میگویند برای چه #آفریده شده ایم ، خیلی پرطمطراق و شتاب زده میگوییم برای #تکامل . و طرف بدون اینکه مفهومی از #خودش ، از #استعدادهایش ، از نقص ها و کمبودها و نیازهایش و از شکل گرفتن ها و به اوج رسیدنِ استعدادهایش در نظر داشته باشد ، زبانش بند می آید ... و مبهوت نگاه میکند . و اگر عصیانگرتر و طوفانی تر باشد با خستگی میپرسد ، خُب اصلاً تکامل برای چه ؟ #چرا_تکامل_پیدا_کنیم؟ من نمیخواهم به کمال برسم . این هر دو عکس العمل از آنجا مایه میگیرند که هنوز #معناها را ندیده ، به کلمه ها رسیده ایم و به جای همپایی و همراهی ، کلمهها را به یکدیگر هدیه داده ایم و مطالب را بسته بندی شده برای هم پرت کرده ایم .
📚 رُشد ، علی صفایی حائری ، ص ۱۹ و ۲۰
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed