eitaa logo
"𝐀𝐢𝐥𝐀𝐟𝐬𝐡𝐚𝐫"
291 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
71 فایل
تاریخ چنلمون ⚣︎۱۴۰۰/۴/۱۰⚣︎ ایدی مدیر ㋛︎ @Mohammad_1_9
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ࢪوُحْینٰا❥|𝐑𝐔𝐇𝐈𝐍𝐀
ٺا ݐاے جاݩ ڊݪدادھ ڣࢪݦاݩ ݦۆڵاێیم طۅفاݩ اڱࢪ ݕاݜد ڇہ غݦ ݥا مࢪد دࢪێاييݦ🇮🇷💪 سلام سلام حالتون چطوره؟؟ یه کانال ناب دارم واسه تمام گاندویی های عزیز😁 کانال 😍 هر روز کلی خبر داغ سیاسی و کلیپ های جذاب از بازیگرای خوب این سریال میزاره🔥 تازه تمام اتفاقات سریال رو برامون تحلیل میکنه 😎 رمان های گاندوییشو اگه نخونی واقعا ضرر کردی 😱 اینم لینکشه👇🏻👇🏻😉 •┈••✾•✨👑✨•✾••┈• @gandoooooooooooooooo •┈••✾•✨👑✨•✾••┈• منتظر حضور گرمتون هستیم گاندویی ها😉👑
🌿°•بسم الله الرحمن الرحیم •°🌿 🌿رمان : تا دم مرگ رفتن آقا رسول🌿 🌿پارت : اول🌿 صبح بود از خواب پاشدم دست و صورتم و شوستم و رفتم صبحانه خوردم داشتم داشتم آماده میشدم برم اداره که مامانم اومد.... مامانم : رسول امروز زود بیاییا من : چرا مامان مامانم : خونه خالت شام دعوتیم من : نمی دونم مامان شاید نرسم مامانم : یعنی چی هر جا دعوتیم بدون تو میریم میپرسن پس رسول کجاست منم میگم سرکار یعنی چی تا دیر وقت سرکاری خونه نمیایی تو اداره کار میکنی یه مامور ساده ای دیگه من دلیل تا دیر وقت موندنت تو اداره رو نمیفهمم ای بابا خسته شدم .... من : تو دلم گفتم آخه مادر من من فقط یه مامور ساده نیستم مامور امنیتی ام بعد همون لحظه بابام اومد بابام : چی شده کی من و صدا زد من : هیشکی ، بابام فکر کرده بود مامانم با ای بابا گفتن اون و صدا زد 😂 اخه پدر من ای بابا چه ربطی به بابا داره😂 پ . ن . ۱ : ای بابا🔪😐😂 تا رمان بعدی خدا نگهدار 🌿
"𝐀𝐢𝐥𝐀𝐟𝐬𝐡𝐚𝐫"
🌿°•بسم الله الرحمن الرحیم •°🌿 🌿رمان : تا دم مرگ رفتن آقا رسول🌿 🌿پارت : اول🌿 #رسول صبح بود از خو
سلام عزیزان خوبین امیدوارم حالتون خوب باشه✨💎 عزیزان چون نمیرسم فعالیت کنم بخاطر همین از این به بعد رمان میذارم اگه دوست داشتین بگین ادامه شو بذارم درسته دیر جواب میدم ولی پاسخ گو هستم @aaaaaaaaaaaaasssss
هدایت شده از گانــدۅ|ɢᴀɴᴅᴏ:)
چه کوهایے....🙃💔 ❗️کپی‌درشأن‌شما‌نیست‌دوست‌عزیز🙃💔 ❗️ساخت‌خودمونه‌دوستان🤞😌 ❗️تاوقتی‌فورواردهست‌چراکپی؟!☹️📲 ❗️فقط‌فورواردراضی‌هستیم🙂🤞 ❣️ @ggaannddo
آیا میخواید فصل سوم گاندو ساخته شود!؟ بله😍 خیر
هدایت شده از گانــدۅ|ɢᴀɴᴅᴏ:)
17.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاندو به ما یاد داد...؟!🙃💔 از همین الان دلتنگ گاندوییم💔 ولی به امید گاندو۳ تحمل میکنیم...🙂 پ.ن:پیشنهادحتمی‌دانلود😬✌️ ❗️کپی‌درشأن‌شما‌نیست‌دوست‌عزیز🙃💔 ❗️ساخت‌خودمونه‌دوستان🤞😌 ❗️تاوقتی‌فورواردهست‌چراکپی؟!☹️📲 ❗️فقط‌فورواردراضی‌هستیم🙂🤞 ❣️ @ggaannddo
هدایت شده از ࢪوُحْینٰا❥|𝐑𝐔𝐇𝐈𝐍𝐀
49.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه آقای رهبانی @gandoooooooooooooooo 🦋 کپی ممنوع🚫 فرواد آزاد✅
ســـــلام👋🏻👋🏻 چرا انقدر دِپرســے؟؟؟؟🙁🧐 نمـے خـــوای حــــرف بزنے؟؟؟🙁🙁 بـــــاشـــــہ بذار یــــہ ڪانال بهــــت معرفے ڪنم ڪهـ دیگهـــ اینطورے نبـاشے😉🙂 بـــرو تو ڪانال زیر👇🏻 ⭐️یهـــ رمـــــان فوق العـــاده بخون😄 ⭐️ڪلے جوڪ بخون🤣🤣 ⭐️از متن هاے آمــــوزنده اش درس بگیـــر😌 ⭐️ڪـــاردســـتے درســـت ڪن😍 ⭐️فیــلم خنده دار ببین😅 ⭐️ڪتاب و ڪتاب هاے صوتــۍ ݕخون ۅ ڴـوش کن😍 ⭐️دو ٺا ڔماڹ هݥ زمآن مـیزآره یڪی صوتـی و ذومـی هݥ متـنے🌺 +جدے میگے؟؟؟🤩🤩 آره دروغــــم چیه!!!🙂 +خب لینڪشو بده🤓 بفــرمایید👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1114112052C8a510e9c83
هدایت شده از ࢪوُحْینٰا❥|𝐑𝐔𝐇𝐈𝐍𝐀
آیا طرفدار سریال گاندو هستید؟ کلیک کنید بله خیر
حکایت عشق پارت ۲۸❤️❤️
به نام خدا پارت ۲۸ حکایت عشق😘 محمد:صبح شده بود و هیچ کس خبر نداشت که چه بلائی سر داوود و سعید اومده همه تا ۴ صبح بیدار بودیم خیلی کلافه شده بودیم و خسته😭 محمد:رسول ببین میتونی صداشو بشنویی و هم تصویر داشته باشی بدو فقط رسول بچه ها دارن از دست میرن رسول:چشم اقا😭 رسول:پیدا کردم آقا محمد بیاین تصویر رو میتونیم داشته باشیم صدارت هم تقریبا ☺️ اوفففففف محمد:دستت درد نکنه رسول برو یکم استراحت کن ۲ روزه نخوابیدی رسول:وقتی رفیقام دارن درد میگشن من چطوری بخوابم بعدشم شما هم دست کمی از بنده ندارید اقا😭 محمد:اره راست میکی😭 تلفن محمد زنگ میخوره آدم شارلوته؟؟ محمد:بله بفرماید تا تو پاتو از کارای ما نگشی بیرون ما بچه های امنیتی تو به کشتن میدیم فهمیدی یا دوباره تکرار کنم😡 محمد:آشغال بیشعور دست به بچه ها بزنی پوستتو میکنم اینو به شارلوت بگو خودت میدونی محمد خداحافظ 😡 محمد:رسول ببین بچه ها سالم هستن رسول:نه آقا داوود حالش خیلی بده شارلوت داره میره طرفشون😭 محمد:چیزی نیس میارمشون بیرون محمد:خدایا به امید تو😭 رسول:جانم ستاره خانم ستاره:آقا رسول فرزانه نمیتونه تحمل کنه خیلی داره سوال میکنه داوود کجاست حسین هم داره گریه میکنه من چیکار کنم😭 رسول:ناراحت نباشید انشاالله آزاد میشه از دست دشمن ما نجاتش میدیم ستاره:باشه فعلا رسول:فعلا محمد:الو عطیه عطیه:سلام محمد جان خوبی محمد:عطیه گوش کن باید بری پیش فرزانه آرومش کن داوود دست شارلوت افتاده کم کم بهش بگو تا شوکه نشه من برم عطیه:وای محمد تمام سعی خودتو بکن این بچه گناه داره باشه الان میرم خداحافظ محمد:چشم سعی خودمو میکنم در پناه حق ❤️ شارلوت:زود باش بهم اطلاعات بده تا نگشتمت😠😠 داوود:با حالش میگه :اگه منو بکشی هم بهت اطلاعات نمیدم روانی سعید:ولشششششش کننننننن چیکارش داری روانی حیا ندارییییی😠 رفیق رفیق خوبم پاشووووو داووووووددددددددددددد😱😭😭 نزنش بی حیا داوود دددد😰😭😭 داوود:یا زهراااااااااااااااااااااااااااا😭😭 رسول:آقا محمد بیاین شارلوت داره داوود و شکنجه میده وای داوودددد😭 محمد:الو قربان نیرو های کمکی رسیدن آقای عبدی:بله محمد نجاتشون بده 😞 محمد:چشم آقا عملیات رو شروع میکنیم رسول بیا بچه هااااااا😭😭 محمد:خدایا به امید تو یا حسیننننننن یا زینبببببببببببببببب خودت به داد بچه ها برس 😖😣 تا پارت ۲۹ خدانگهدار😭😭
خوب بریم سراغ پارت ۲۹👇👇❤️
بهنام خدا پارت ۲۹ حکایت عشق محمد:رسول برو اون ور من شلیک کردم دست های داوود و سعید و باز کن باهم فرار کنین دوتا اسلحه دیگه هم بگیر بده به اونا تا اتفاقی براشون نیوفته منم خودمو نجات میدم برو فقط 😭 رسول:چشم آقا بسم الله رحمان الرحیم رسول:یا خدا محمد پاشین خوردین زمین خوبین؟ محمد:من خوبم برو سراغ داوود و سعید رسول:چشم آقا سعید:اومدی رسول جان اول داوود و نجات بده بدوووو 😭😭 رسول: وای داوود بمیرم برات رفیق داوود:رسول حال ندارم 😭 رسول:داوود داوود بیهوش شد😭 سعید:ببریمش رسول بریم؟😭 رسول: وای خداااااا محمدددددد😭 محمد:ایست وایسا که شلیک میکنم شارلوت :تسلیم😬 محمد:جنان بلائی به سرت بیارم بچه های منو کرو کان میگیری 😡 محمد:خوبی سعید جان زخمی نشدیی واییییی داوودددددددد😭😭😭 برسونش بیمارستان آمبولانس خبر کنید رسول و فرشید:داووددد😭😭😭😭 محمد:تقصیر منه داوود جون حسین پاشوووووو 😭😭😭 شب شدددد محمد:😭😭 رفته تو کماااا😭 رسول:وای داوودددددد😭 سعید:داوود پاشوووووو 😭😭 فرزانه :وای چی شده آقا محمد آقا رسول داوووددددددددددد جاننننننننننننن پاشووووووو عزیزممممممممممم تازه بچمون ۶ ماهس پاشوووووو جونننننن فرزانههههههه😭😭😭 یک کاری کنید اقا محمد رسول سعید😭😭😭 محمد:من نمیتونم ببینم و بمونم 😭😭 رسول:وای فرزانه خانم بیهوش شد ستاره خانم بیاین 😭😭 ستاره:خواهرم پاشو فرزانهههه😭 رسول:😭 شرمنده ایم ستاره:شما نباید شرمنده باشید شما سعی خودتنو کردین 😭😭 محمد:من شارلوت و میگشم داوودد😭 ۱ ماه بعد😊 فرزانه: سلام عزیزم داوود جان خوبی حسین و آوردم پیشت بگو بابا پاشو پاشو باهم بازی کنیم پاشو با من حرف بزن ستاره حسین و بگیر ستاره:بدش بیا خاله😭 فرزانه: چرا باهام حرف نمیزنی چرا دیگه نمیکی صبور باشم چرا تو که گفتی زود میام قول دادی چرا سر قولت نبودی عشقم پاشو ببین چه حالی دارم😭 پاشو پیشونیمو ببوس بگو هیچی نیس داوود همیشه گنارته پاشو ببینم یک شعر برات بخونم ای عشق 😭 اتفاق زیبای جهانم 😭 ای عشق ای دردو بلای تو به جانم 😭 ای عشقای نام تو هردم به زبانم 😭 رسول:فرزانه خانم اجازه میدید فرزانه:بفرماید بچه ها 😭 رسول:ممنونم سلام رفیق داوود چشماتو باز کن بگو که این واقعیت نیس پاشو رفیق 😭 سعید:سلام برادر خوبی برگرد برگرد پیش خانوادت برو پیش حسینت همه چشم انتظار تو ایم پاشو😭😭 محمد:سلام داوودم پاشو اذیت نکن ما رو ما بدون تو کجا بریم با خیالت زندگی کنم پاشو اگه تو نیای من تا آخر عمرم شرمنده همسرت و بچت میشم عزیزم😭😭😭 فرزانه:ببین عشقم همه اومدن پیشت باهات حرف زدن بی جوابشون نزار عشقم پاشو 😭😭 فرزانه:داوود داوود دکتررررررررررررر😭😭😭😭😭 تا پارت ۳۰ یا حق😭
خوب بریم پارت ۳۰❤️☺️👇👇
به نام خدا پارت ۳۰ حکایت عشق😘❤️ فرزانه:داوووووددددددد چی شد دکتر دکتر:خوش بختانه ایشون بهشون اومدن ولی زیاد بهشون فشار نیارین که حالشون بهتر شه😊 فرزانه:خدایاااا شرکت که داوودم رو برگردوندی ممنونم عزیزم ممنون دکتر😊❤️😭😭 محمد:رسول ،سعید بیاین داوود بهشون اومد☺️😭 رسول:وای داوود خوبی داداش خدایا شکرت داوود:فرزانهههههه😭😭 فرزانه:جانم جان فرزانههههه داوود :آب آب میخام فرزانه:میتونم بهش آب بدم خانم دکتر پرستار:اگه میخای خون ریزی کنه بده فرزانه:آب نمیتونیم بهت بدم عزیزم داوود:آقا محمد 😭😭 محمد:خداروشکر داوود خوبی 😭😭 داوود :خوبم خوبم😭 فرزانه حسین کجاست فرزانه :خونس عزیزم بچه کوچیک راه نمیدن تو بیمارستان تو خوب شو بریم پیشش باشه😭😊 محمد:بچه ها بریم بزارید تنها باشن😍 رسول و فرشید و سعید:بله چشم آقا فرزانه:میدونی چقدر حالم بعد شد میدونی که چند شب بالا سرت بود و باهات حرف زدم حالا بگو ببینم اصلا گوش دادی😂😂 داوود :عزیزم میدونم جبران میکنم آره اگه نمیدانم که الان بهشون نیو مدم عشقم 😂❤️ فرزانه:دورت بگردم داوود؟؟؟؟؟ داوود جان داوود فرزانه:دیگه ترکم نکن نمیخام از دست بدمت قول بده که دیگه ترکم نمیکنی😭 داوود:قول میدمممممم❤️❤️ چند روز بعد😘 مادر داوود :دورت بکردم پادر اومدی خوش اومدی انشاالله همیشه سلامت باشی پسرم😭😍 داوود:ممنون مادر ❤️ فرزانه:بیا داوود حسین به بابا سلام کن بگو بابا خیلی دلم برات تنگ شده بود کجا بودی😂😂 داوود:حسینم عزیز بابایی بیا ببینم ببخشید بابایی من نبودم فرزانه ببین بچه یکم داغ شده 😣 فرزانه:وای حسین مامان چرا گریه میکنه بیا مامان 😞 بیا بغلم داوود:شاید کرسنشه فرزانه جان فرزانه:نه الان بهش شیر دادم نمیدونم جانم مامان جان داوود جان بالشت رو بده داوود:بفرما عزیزم فرزانه:جانم مامان بخواب 🙁 فرزانه:چند روز نبودم حسین اینطوری شده داوود:فرزانه شرمنده تم به خدا 😭 فرزانه:تو بیمارستان هم بهت گفتم دیگه از این حرفا نزن پاشو اصلا برو بیرون بچه میخاد بخوابه بدووو😂😂 داوود:باشه چرا میزنی حالا😂😂 فرزانه:چون دوست دارم تا شم باید ظرفارو بشوری 😂 داوود:حتما من حسینم نگهر میدارم فرزانه:به به چه همسر مهربونی دارم داوود:بله کجاشو دیدی❤️😊😂 ۲ ساعت بعد فرزانه:جانم مامان دردت به جونم بخواب حسین عزیزم وایییی جانم مامانم 😴😴😴😴🤫🤫🤫 داوود:فرزانه خوابیده فرزانه:به بدبختی خوابیده بچم خیلی داغه😰 داوود:بیا بیا بشین یک چایی بخر بهتر نشد میریم دکتر بیا🤗 فرزانه:اومدم داودد:بفرماید چای خوش دم فرزانه:ممنونم عشقم داوود:خواهش میکنم داوود:نگاه کن بهم فرزانه:وایسا دارم چایی میخورم داوود:نگاه هم کن فرزانه : بیا بلههههه😶😶😶 داوود:خیلی دوست دارم فرزانه :منم دوست دارم عزیزم🙄 حسین گریه کرد من برم بگیرمش فرزانه:پاشو پاشو بریم دکتر بچه خیلی تب داره پاشو😰😥 داوود :بریم؟ حسین و بدش به من آماده شو بیا بابا بیا تو چت شده چی شده جان جان😰 فرزانه بریم؟ داره میسوزه فرزانه :بریم؟ عزیزم😥 تاپارت ۳۱ در پناه خدا❤️❤️
شبتون بخیر عشقای من 😘😘
هدایت شده از گانــدۅ|ɢᴀɴᴅᴏ:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبیهت شدن....😭💔 پ.ن:پیشنهاددانلود‌حتمی😬🤞 ❗️کپی‌درشأن‌شما‌نیست‌دوست‌عزیز🙃💔 ❗️ساخت‌خودمونه‌دوستان🤞😌 ❗️تاوقتی‌فورواردهست‌چراکپی؟!☹️📲 ❗️فقط‌فورواردراضی‌هستیم🙂🤞 ❣️ @ggaannddo
هدایت شده از گانــدۅ|ɢᴀɴᴅᴏ:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امنیت ایران به روایت تصویر....😎💪 پ.ن:پیشنهاددانلود‌حتمی😬🤞 ❗️کپی‌درشأن‌شما‌نیست‌دوست‌عزیز🙃💔 ❗️تاوقتی‌فورواردهست‌چراکپی؟!☹️📲 ❗️فقط‌فورواردراضی‌هستیم🙂🤞 ❣️ @ggaannddo
هدایت شده از گانــدۅ|ɢᴀɴᴅᴏ:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی هم میمیریم...💔🖇 شبیه زنجیریم...⛓ ❗️کپی‌درشأن‌شما‌نیست‌دوست‌عزیز🙃💔 ❗️ساخت‌خودمونه‌دوستان🤞😌 ❗️تاوقتی‌فورواردهست‌چراکپی؟!☹️📲 ❗️فقط‌فورواردراضی‌هستیم🙂🤞 ❣️ @ggaannddo
🌿°•بسم الله الرحمن الرحیم•°🌿 🌿رمان : تا دم مرگ رفتن آقا رسول🌿 🌿پارت : دوم🌿 بالاخره با هزار جور بد بختی از دست مامانم فرار کردم و سوار موتور شدم و رفتم اداره به محض اینکه رسیدم آقا محمد و دیدم......... اقا محمد : به به ، سلام استاد رسول ، خوبی ، چه خبر من : سلام آقا محمد ممنون خوبم خداروشکر شما چه طورین ، از من که به جز سلامتی خبری نیس خبرای دست اول پیش شماست فقط اقل محمد یه لطف بسیار کوچکی در حق من میکنید اونم اینکه به من استاد نگین شما وقتی به من استاد میگید یعنی یه ماه کار سخت بارم دارین و چهار ستون بدن من میلرزه آقا محمد : وقت دنیا رو نگیر بعدشم شما پسر زرنگی هستی میدونی باید چیکار کنی من : واقعا ، یعنی آقا محمد شما الان به من گفتین پسر زرنگ 🤩😁 آقا محمد : خیر با شما نبودم من : پس با کی بودین فقط من و شما اینجاییم آقا محمد : وقت دنیا رو نگیر بیا برو پشت میزت پرونده رو گذاشتم رو میزت بخون و یه گزارش برام بنویس بعد بیار تو اتاقم من : دیدید حس شیشم من بهم دروغ نمیگه حالا این پرونده چند ماه تموم میشه آقا محمد : وقتی شما دست از این شوخی هاتون بردارید ، هم وقت دنیا گرفته نمیشه هم پرونده زود تموم میشه ، خب حالا میری سر کارت یا ..... من : بله فقط یه سوال آقا محمد ، من وقت دنیا رو میگیرم آقا محمد : نه انگار شما نمی خوای بری سر کارت پس ..... من : نه نه الان میرم با اجازه، وقت دنیا هم آزاد شد 😅😁 آقا محمد : از دست شوخی های تو داوود : به سلام استاد رسول ، ساعت خواب😂 من : سلام آقا داوود چی شده امروز همه به من میگن استاد از الان بگم من یه ماه کار دارم بعد یه ماه بیاین کارهاتون و رزرو کنید😂 بعدشم ساعت خواب چیه وقت ناهار با زور از دست مامانم فرار کردم داوود : نه دیگ نشد الان یه استعلام کوچیک از این برگه بگیر من عجله دارم باید برم بعدشم کم به مادرت اذیت بده حرف گوش کن 😁 من : وقت دنیا رو میگیری تو با این نمکات بده ببین برگه رو بعدشم شما هم وقتی کار دارید میاد سراغ من داوود : بفرما استاد ، نه پس فکر کردی برای چی میام من : بازم که گفتی استاد 😕 وقت دنیا رو میگیری تو با این نمکات داوود : خب استادی دیگه 😂 پ . ن . ۱ : از دست استاد مون🔪😐😂
ســــ✋ــــــلام بہ همی گاندویی های عزیز💪 اونایی واقعـا طرفدار گاندوهستن امروز براشون یه گروه گپ معرفی میکنم😍 گروه گپ گاندویی ها👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1106641031C5906afb6a3 بیــایین خوشحال میشیم 💓ببینیم چندنفر طرفدارسریال زیبایی گاندو هستن😉