eitaa logo
اخلاق
30.9هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
97 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/GB0d.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
شوق به عبادت ❇️ آیت الله (ره) 🔹️ بنده از نوجوانی به و شب علاقه‌مند بودم، سال‌های بسیاری با آن‌ها انس داشته‌ام که منشأ آثار و خیرات فراوانی برایم بوده‌اند؛ 🔹️ اولین باری که ارواح به سراغ ما آمدند هنگامی بود که از شدت روزه، فشار سختی را تحمل می‌کردم حتی افرادی چون توصیه به ترک روزه می‌کردند؛ اما آثار و برکات آن بسیار بود و علاقه فراوانی به آن‌ها نشان می‌دادم. 🔹️ به و نیز عشق و علاقه‌ای زیاد در خود احساس می‌کردم به‌طوری‌که در برابر آن بی‌ارزش بود؛ این شور و عشق به‌حدی بود که گاهی خودبه‌خود هنگام اقامه نماز بیدار می‌شدم و در شب‌هایی که خسته بودم تصدیق غیبی مرا بیدار می‌کرد. 🔹️ یادم هست در سال هزار و سیصد و شصت و پنج شمسی که بیمار بودم و در اثر کسالت ضعف شدیدی پیدا کردم بر آن شدم که در آن شب تهجد را تعطیل کنم؛ چون توان آن را در خود نمی‌دیدم اما در همان شب حاج‌آقا روح‌الله خمینی را در خواب دیدم که می‌گوید بلند شو و مشغول تهجد باش! در آن شب به‌خاطر سخنان ایشان مشغول نماز شب شدم؛ 🔹️البته تأثیر روزه و نماز شب با دست کشیدن از گناه و دوری از محرمات حاصل می‌شود. 📚 آیت بصیرت، ص۹۷ ✳️ @Akhlagh_Et
توکل حقیقی ❇️ آیت الله (ره): 🔹️ شبی در روستای مهمان بودم، عصر که وارد روستا شدم تپه باصفایی دیدم. بنده گفتم برنامه پذیرایی ما را بالای قرار دهید؛ بالای تپه رفتیم نزدیک غروب بود که دوستان و برخی از اهل ده آمدند و گفتند که به منزل برویم تا شب را آن‌جا استراحت کنیم؛ چون هوا ملایم بود و نسیم لذت‌بخشی می‌وزید گفتم شما بروید بنده می‌مانم. شب را این‌جا می‌خوابم و صبح به خانه می‌آیم. 🔹️ تعجب کردند و گفتند این‌جا عقرب بسیاری دارد! گذشته از آن‌ها، خطرناکی هم هستند که از دور صدایشان به گوش ما می‌رسد... 🔹️ چون بنده اعتقاد داشتم که بدون اذن به کسی آسیب نمی‌رسد و اذیت برخی انسان‌ها بیشتر از اذیت حیوانات است؛ تصمیم به ماندن گرفتم. از طرفی من می‌دانستم که لطف خدا همیشه شامل حال ما بوده‌است، شب را ماندم و همان‌جا به استراحت مشغول شدم. 🔹️ هیچ اذیتی از بما نرسید، تنها دو سه مرتبه از صدای ، بیدار شدم و دوباره خوابم برد؛ سحر که برای و شب بیدار شدم مشاهده کردم که این حیوان با اصرار زیادی می‌خواهد به‌طرف ما بیاید!! اما مانعی دارد که نمی‌گذارد قدم به جلو بردارد!! 🔹️ ما نمازمان را خواندیم و او همچنان ایستاده بود، هوا که روشن شد و هنگام صبح فرارسید گفتند بچه‌ای از روستا برداشته و با خود برده است. 📚 آیت بصیرت، ص۱۰۲ ✳️ @Akhlagh_Et
❇️ خاطره آیت الله (ره): 🔹️ در مبتلا به بیماری سختی شدم که مرتب خون‌ریزی داشتم حالم سخت بود. از خدا خواستم که با لطف و عنایتش مرا شفا دهد بحمدالله شفا یافتم. 🔹️ از همین سال بود که توجه و اعتماد بسیاری به دستگاه خداوند پیدا کردم به طور جدی، اما و شروع به کردم، در کنار درس و بحث که تمام ساعات روزانه‌ام را فرامی‌گرفت لحظه‌ای از خدا نمی‌شدم، خود را در برابر خداوند هیچ می‌دانستم از آن روز تحت تأثیر تشویق تعریف و یا قرار نمی‌گرفتم. 🔹️ روزها به درس و روزه و شب‌ها به ، و اشتغال داشتم، در خود امید عجیبی به خدا و قطع امید از غیر خدا احساس می‌کردم ازاین‌ رو سعی فراوانی در راز و نیاز در شب‌ها و یاد خدا در روزها داشتم. اوضاع حوزه‌های علمی در آن روز نیز چنین بود، به یاد دارم بیش‌از شانزده سال نداشتم که یک ساعت قبل‌از اذان صبح در فیضیه قدم می‌زدم و گاهی که نگاهم به حجره‌ها می‌افتاد تمام چراغ‌های آن‌ها روشن می‌دیدم به‌طوری‌که بجز یک حجره همه و شب‌زنده‌داری بودند آن‌چنان با نشاط بودند که گویی اصلاً فشار فقر را متوجه نمی‌شوند. 🔹️ در آن روز بیشترین وقت طلاب صرف مسئله تهذیب نفس می‌شد برای آنان ملاک خوبی و بدی علم قدرت خدمت سخنوری و دم از ولایت زدن و این‌گونه چیزها نبود بلکه تمامی همت و هدف آنان بود و بس با تهذیب نفس علم به بار می‌نشیند و ثمر می‌دهد. 📚 آیت بصیرت، ص۷۳ ✳️ @Akhlagh_Et
❇️ سید محمد باقر شفتی(ره) 🔸️ مراقبت و اهتمام زیادی به و شب‌زنده‌داری داشت و بسا که از خوف خداوند در دل شب در ضمن مناجات با خدا گریه کرده بود، جریان اشک چشم در اطراف چشم‌های او اثر کرده بود و هنگامی‌که به نماز برمی‌خاست لرزه در اعضا و اندامش می‌افتاد و اشک از چشم‌هایش سرازیر می‌گردید. 🔸️ در کتاب قصص العلماء می‌گوید: عبادت این بزرگوار به‌نحوی بود که از نصف شب تا به صبح به گریه و زاری و تضرع اشتغال داشته و در صحن کتابخانه‌اش مانند دیوانگان می‌گردید و دعا و مناجات می‌خواند و بر سر و سینه‌اش می‌زد تا صبح.. و همیشه مراقب بود که و ساده‌زیستی را از دست ندهد و در وضع خود تغییری به وجود نیاورد. 📚 فوائد رضویه ص۴۲۹، قصص العلما ص۱۳۷. ✳️ @Akhlagh_Et