#حدیث_روز
🌸 امیرالمومنین امام على (عليه السلام) :
مِن الكَرَمِ لِينُ الشِّيَمِ
نرم خويى، از بزرگوارى است.
📚 ميزان الحكمه، ج۱۰، ص۸۷
✳️ @Akhlagh_Et
🔹️ میرزا مرد خیلی باهوش و چیز فهم عجیب و غریبی بود. حاج آقا رضا صدر از حاج انصاری مرحوم، واعظ معروف و ایشان از آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری نقل میکرد که در اواخر که ریاست میرزا خیلی بالا گرفته بود، دسترسی به ایشان مشکل بود؛ چون مراجعه زیاد بود. خوب سنشان هم بالا بود؛ گرفتاری هم زیاد؛ لذا برای اینکه خیلیها علاقه داشتند میرزا را ملاقات کنند، هر چند روزی یک مرتبه، اجازه عام میداد که اشخاص بتوانند بیایند و میرزا را زیارت کنند.
🔹️ در یکی از این دیدارها که اشخاص میآمدند برای زیارت، میبینند که نظر میرزا به شخص معینی معطوف است. هر چند اشخاص جلو میآیند و بعد از دستبوسی میرزا میروند، باز هم توجه میرزا به همین شخص و همان نقطه است؛ تا اینکه بالأخره نوبت به آن شخص مورد نظر میرسد. او میآید دست میرزا را میبوسد. میرزا از او سؤال میکند که مثلاً اهل کجایی؟ میگوید: اهل کربلا. میپرسد: برای چه اینجا آمدهای؟ من به شما حکم میکنم که همین حالا مراجعت کنید به کربلا، و شهریه و حقوقی هم که در اینجا به طلبهها داده میشود، در کربلا به شما داده میشود، و همین حالا برگردید.
🤔 میرزا خدمتکارش را صدا می زند و به او می گوید: قطار کی حرکت میکند؟ میگوید: مثلاً نیم ساعت دیگر. میفرماید: این اقا را الآن ببرید پای قطار و آنجا باشید تا ایشان مشرف بشوند کربلا، و بعد مراجعه کنید. نیم ساعت بعد، یک ساعت بعد میرزا مرتب می پرسد: خادم نیامد؟ و همین طور منتظر بوده و دقیقه شماری میکرده که خادم برگردد. بالأخره خادم برمیگردد. میرزا میگوید: « او را راه انداختی؟» میگوید: بله. میگوید:« خودت آنجا بودی موقع حرکت قطار» میگوید: بله. میگوید:«قطعی شد حرکتش؟»میگوید: بله. میرزا خیلی استنطاق میکند تا قطعی شود که آن شخص به کربلا برگشته است.
🔹️ بعداً بعضی از اصحاب ایشان می پرسند: چرا این شخص را با این اهتمام به کربلا برگرداندید؟
🔹️ میرزا میفرماید: از خصوصیات قیافه این شخص فهمیدم که اگر او در اینجا بماند، کار دست ما میدهد و از آن لعنهای کذایی میخواند، و ما که زحمت کشیدیم و مشکله اختلاف بین شیعه و سنی را به زحمت حل کردیم، او با یک عملش ممکن است این زحمات را از بین ببرد، یک لعن در حرم بخواند و تمام این زحمات به هدر برود.
↩️ بعد که خود آن شخص را دیده بودند، گفته بود: خوش انصاف میرزا، نگذاشت اقلاً یک صنمی قریشی بخوانیم.
#میرزای_شیرازی
📘 جرعه ای از دریا، ج1، ص119
✳️ @Akhlagh_Et
✅العبد محمدتقی #بهجت:
⭕️یک نگاه تند که سبب ایذای یک مؤمن و یا هتک حرمت او شود، حرام است؛ همچنین یک تبسم به اهل معصیت که موجب تشویق او بر گناه باشد، حرام است.
❌بنابراین، کسی که میخواهد به درجات کمال و یقین نائل گردد، باید از اینگونه گناهان هم پرهیز نماید.
📚 در محضر بهجت ج٢ ص٧
✳️ @Akhlagh_Et
25.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همسایه منافق
🎤مرحوم حضرت آیت الله سید محمد #ضیاءآبادی
✳️ @Akhlagh_Et
21.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیان گوشهای از اهداف نبوت
استاد #میر_باقری
✳️ @Akhlagh_Et
آیت الله #هاشمی_علیا(دامه ظله):
دوتا رفیق هستند، چه اشکالی دارد که یکی دیگری را موعظه کند؟
#موعظه
#رفیق
#خوب
#زندگی
✳️ @Akhlagh_Et
920427-Panahian-M-Imamsadeq-TanhaMasir-09-48k.mp3
23.66M
جلسه نهم مباحث #تنها_مسیر
حجت الاسلام #پناهیان
اگه دوست داری راهبرد اصلی برای موفقیت تو دنیا و آخرت رو بدونی بسم الله👌
✳️ @Akhlagh_Et
#متن_خاطره
🌷 یوسف به ذکر صلوات بسیار علاقه داشت و هر چه قدر که می توانست به تکرار آن مداومت می کرد، اگر شرایط را مهیا میدید شروع به نوشتن صلوات میکرد و ذکر صلوات را با تمام زیر و زبرهایش به دفعات مینوشت. مجسم کنید که یک نفر در گوشه ای بنشیند و بارها و بارها ذکر صلوات بنویسد. یوسف مست صلوات شده بود! هر مشکلی که برایمان پیش می آمد و قادر به حل آن نبودیم می گفت: صلوات راه حل این مشکل است، چند صلوات بفرستید تا آرامش داشته باشید. از صلوات هم سیر نمیشد؛ پس از غسل و وضو، از اول شب، عبا به دوش گوشه ای مینشست و تسبیح هزار دانه اش را که بالغ بر سه متر طول داشت به دست میگرفت و شروع به صلوات فرستادن میکرد.
📚 برادر شهید یوسف فدایی نژاد
✳️ @Akhlagh_Et
✅العبد محمدتقی #بهجت:
🔸در ابتلائات و برای رفع بلاها، دست از دعا و توسل نباید برداشت!
📚در محضر بهجت، ج٢، ص١۵٢
✳️ @Akhlagh_Et
18.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳سه مصیبت بزرگ
▪️ الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام : مِسكينٌ ابنُ آدَمَ ! لَهُ في كُلِّ يَومٍ ثَلاثُ مَصائبَ لا يَعتَبِرُ بِواحِدَةٍ مِنهُنَّ، و لَوِ اعتَبَرَ لَهانَت عَلَيهِ المَصائبُ و أمرُ الدُّنيا:
فَأمّا المُصيبَةُ الاُولى : فاليَومُ الَّذي يَنقُصُ مِن عُمرِهِ،
الثانِيةُ : أنَّهُ يَستَوفي رِزقَهُ
الثّالِثَةُ أعظَمُ مِن ذلِكَ قيلَ : و ما هِيَ؟ قالَ ـ : ما مِن يَومٍ يُمسي إلاّ و قَد دَنا مِنَ الآخِرَةِ مَرحَلَةً، لا يَدري عَلَى الجَنَّةِ أم عَلَى النّارِ ؟! .
▪️ امام زين العابدين عليه السلام : بينوا آدمى! هر روز سه مصيبت به او مى رسد و حتى از يكى از آنها پند نمى گيرد كه اگر پند مى گرفت، سختيها و كار دنيا بر او آسان مى شد:
مصيبت نخست روزى است كه از عمر او كم مى شود. در صورتى كه اگر از مال او چيزى كم گردد، اندوهگين مى شود حال آن كه درهم (مال) جايگزين دارد اما عمر از دست رفته جبران نمى شود
مصيبت دوم اين است كه روزيش را به طور كامل دريافت مى كند كه اگر از راه حلال باشد بايد حساب پس دهد و اگر از راه حرام باشد كيفر مى بيند
مصيبت سوم از اينها بزرگتر است. عرض شد: آن چيست؟ فرمود: هيچ روزى را به شب نمى رساند مگر اين كه يك منزل به آخرت نزديك شده است، اما نمى داند به سوى بهشت يا به سوى آتش ؟
📜بحار الأنوار
#بلا
#مصیبت
✳️ @Akhlagh_Et