آلاچیق 🏡
⚜#نقاب_ابلیس #قسمت29 با آرنج به بازوی عباس میزنم: -اینا از کجا پیداشون شد؟ اینجا چکار میکنن؟ عب
⚜رمان#نقاب_ابلیس
#قسمت30
(حسن)
-مرگ بر...! مرگ بر...!
-سبز و بنفش بهانهست/ اصل نظام نشانه ست.
-نترسید نترسید/ ما همه باهم هستیم.
-مرگ بر دیکتاتور...
ماشین میلیمتری جلو میرود. عباس هم که تا الان آرام بود، کمی نگران است. با همان نگاه نافذش بین جمعیت میکاود؛ انگار دنبال کسی میگردد. اوباش را میبینم که در خیابان پراکنده شدهاند. میگویم:
- با این ریش و پشممون میریزن سرمونا...
عباس که حواسش به خیابان است، فقط سرتکان میدهد. صدای بوق خیابان را برداشته. عباس میگوید:
-باید بزنیم کنار، دیگه توی ماشین جواب نمیده. یهو به قول تو، میان توی ماشین قیمه قیمهمون میکنن!
با چشمان گرد شده جواب میدهم:
-پیاده که خطرناکتره!
انگار حرفم را نمیشنود؛ سعی دارد ماشین را از خیابان بیرون بکشد و گوشهای پارک کند:
- بیسیم بزن به سیدحسین، بگو بیان پیش ما.
دوبل پارک میکند. به سیدحسین موقعیت میدهم و قرار میشود بیاید همینجا. عباس با شانه چپش حرف میزند:
-من دارم میرم تو دل جمعیت! اگه زنده موندم و گرفتمش تحویل میدم به بچههای خودمون، اگرم خبرم نرسید میکرو توی دهنمه!
چشمانم شاید به اندازه یک نعلبکی گرد شده باشد:
- چرا با شونهت حرف میزنی؟ داری من رو میترسونی!
تنهاش را به سمتم میچرخاند مستقیم چشمانم را نگاه میکند. نگاهش تا مغز استخوانم نفوذ میکند. چهرهاش جدیت و مهربانی را باهم دارد:
-ببین، من باید یه آتیش بیار معرکه رو پیدا کنم و تحویل بدم. شمام باید کمکم کنین؛ اما اصل کار با خودمه!
حسن: نمیفهمم! مگه ما فقط...
عباس: بیشتر از این لازم نیست بپرسی. بعدا سیدحسین برات توضیح میده. تو فقط یه یاعلی بگو و بیا کمک.
حس میکنم هم میشناسمش هم نه. حالا شخصیتش کمی برایم مجهول شده است. صدای شکستن شیشه هردومان را از جا میپراند. یک تکه سنگ شاید اندازه یک کف دست، شیشه عقب را ترکانده! عباس بلند میگوید:
-بدو الان آتیشمون میزنن!
چندنفر فریاد میزنند:
- اونا مامورن! بگیریدشون! اونا اطلاعاتیاند!
قبل از اینکه با چماق و قمه بیفتند به جان ماشین، از ماشین بیرون میپریم. عباس دستم را میگیرد و دنبال خودش میکشد. باید خودمان را در پیاده رو گم کنیم. کرکره مغازهها پایین است. مردمی که در پیاده رو هستند، یا فیلم میگیرند یا قدم تند کردهاند که زودتر از معرکه در بروند. به سیدحسین بیسیم میزند:
-کجایی سید؟ ما پیاده شدیم، تو پیاده روییم.
هنوز جواب سیدحسین را نشنیدهایم که سرخی آتش را آن سوی خیابان میبینم.
سطلهای زباله، نفت، ماشینهای مردم...!
آتش...!
✨جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ.
ادامه دارد...
#داستان_شب
#نویسنده_بانوشکیبا
🎋〰❄️
@Alachiigh
🔴❌نعش متعفن زن زندگی آزادی را تنفس مصنوعی می دهند
🔸 با تمام قوا وارد میدان شده اند. از خط داخلی فاسد اصلاح طلب که چشم دیدن ایران را ندارد تا برانداز سلطنت طلب و منافق و مجاهد و چپ و راست مزدور دستگاه امپریالیستی و روزنامه ها و شهره های غربی
🔹دوباره بر سر این داستان ساختگی همگی جمع شده اند تا ایران را به آتش بکشند. تلگراف، رویترز، دوچه وله، ان آرکو نروژ، روزنامه های هلند، همه و همه درباره این دروغ تیتر زده اند.
🔸البته این یکی استاد علوم سیاسی بزرگترین دانشگاه ایران است و می گوید الگوی انقلاب اسلامی، ۴۴ سال بعد دختران و زنان ما را مسموم می کند.
🔹سندش کجاست؟ باد هوا. منبعش کجاست؟ دیوار حاشا...
🔸بیمارند و یک جامعه را به بیماری می کشند. چرا کسی این بیماران را درمان نمی کند و سالها به حال خود گذاشته؟ جوابش بر ما هم روشن نیست.
#عموفیدل
#زیباکلام
#فتنه_رجوی
🎋〰❄️
@Alachiigh
15.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢امر به معروف و نهی از منکر زبانی، همیشه اثرگذار است؛ متروی میدان فردوسی تهران
#حمید_رسایی
#امر_به_معروف
#حجاب
#مترو
🎋〰❄️
@Alachiigh
✳️ بهترین راه کاهش سریع تب کودکان نوشاندن یک لیوان بزرگ آب گلابی است
🔸 گلابی اثر خنک کننده دارد که برای کاهش تب عالیست، بعلاوه یبوست را نیز از بین میبرد و منبع کلسیم است.
#کودکان
#سلامت
#سلامت_بمانید
@Alachiigh
🌹 شهید_حمیدرضا_ملاحسنی🌹
✍۲۷ سال از شهادت و مفقودی حمیدرضا گذشته بود. خواهرش دیگر طاقت دوری نداشت؛ رفت کنار مزار شهید پلارک، همرزم برادرش، او را به حضرت زهرا (سلام الله علیها) قسم داد که خبری از برادرش حمیدرضا به او بدهد.
گفت: «به حمید بگو به خواب خواهرت بیا و خبری از خودت بده!»
خواهرش با گریه تعریف میکرد: فردای آن روز خواب دیدم جمعیت زیادی در بلوار سردار جنگل در منطقه پونک تهران در حرکت هستند.
صدای حمیدرضا را شنیدم؛ گفت: خواهر اینها همه برای تشییع پیکر من آمدهاند و به اذن خدا همهی آنها را شفاعت خواهم کرد.
بعد اشاره به عابری کرد که در کنار جمعیت بود اما توجهی به آنها و شهدا نداشت، گفت: حتی او را هم شفاعت خواهم کرد.
از خواب که بلند شدم فهمیدم در بوستان نهجالبلاغه تهران شهید گمنام تشییع و تدفین کردهاند.
بعدها با پیگیری خانوادهی شهید و آزمایشات DNA هویت این شهید اثبات شد.
اگر به بوستان نهجالبلاغه تهران رفتید، در کنار مزار شهیدِ وسط یادمانِ شهدای گمنام که متعلق به شهید بزرگوار است.
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
🎋〰❄️
@Alachiigh
هدایت شده از آلاچیق 🏡
11.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐میلادت مبارک شاهزاده کربلا 💐
⚜کلیپ مولودی زیبای ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
💐ولادت حضرت علی اکبر ؏مبارک و پربرکت باد 💐
#هیئت_مجازی
#میلادحضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
@Alachiigh
❌🔴⚔در #جنگ_ترکیبی خسته و به هم ریخته کردنِ طرف مقابل خیلی مهم است!!!
⭕️وقتی یک کشتیگیرِ ضعیف در مقابل یک کشتیگیرِ قوی قرار میگیرد ، یکی از مهمترین راهبردهای کشتیگیری که ضعیفتر است ، خسته کردن و عصبی کردن و در نهایت ضربه زدن در لحظاتی است که کشتیگیر قویتر خسته و عصبانی شده و احتمالا عکسالعمل های هیجانی از خود بروز میدهد!
⭕️تمام طرحها و هجمههای بعد از فتنهی مهسا امینی مانند ؛
1⃣کشتهسازیها و کشتهتراشیها
2⃣فتنهانگیزی های مولوی عبدالحمید
3⃣تشویق به نافرمانیهای مدنی ، مخصوصا حضور بدون #حجاب در جامعه توسط خانمها
4⃣طرح وکالت دادن به ربع پهلوی و اتحاد اپوزیسیون
5⃣تروریستی اعلام کردن سپاه
6⃣حادثهی مسلحانه سفارت آذربایجان در تهران
7⃣بالا بردن نرخ دلار در بازار آزاد توسط نیروهای مافیایی
8⃣سوء استفاده از مرگ پیروز
9⃣سیاهنمایی ها در موضوع #مسمومیت دانش آموزان
و...
⭕️همگی در راستای خسته کردن و گرفتن تمرکز از نظام جمهوری اسلامی و همچنین خسته و ناامید کردن مردم ، علی الخصوص قشر مذهبی ، انقلابی و پشتیبان نظام میباشد!
✍ میلاد خورسندی
#تحلیل_سیاسی
#فتنهگران
🎋〰❄️
@Alachiigh
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌❌🎥مسمومیت ها از کجا آب میخورد؟
🔴رفتار دوگانه رسانه ها در برخورد با خبر مسمومیت دانش آموزان پسر و دختر
🔴سکوت مسئولین موجب رها شدن اذهان عمومی در دست شایعات میشود
#عموفیدل
#فتنه_منافقین
#مسمومیت_دختران
@Alachiigh