🌹 شهید نواب🌹
ملاقات با شاه
♦️#شهید_نواب_صفوی به جهت لغو حکم اعدام یکی از شاگردانش به دیدار محمدرضا پهلوی میرود. در مورد این دیدار میگوید: وقتی به دربار رفتم آقای جم وزیر دربار به من گوشزد کرد ملاقات با اعلیحضرت عرفی دارد، از جمله تعظیم به وی، رعایت زمان ملاقات و...، ولی من گوشم بدهکار این حرفها نبود، به نزد شاه که رسیدم تعظیم نکردم بلکه سلام دادم و سر جایم ایستادم، به ناچار شاه دستش را دراز کرد و با من دست داد و پرسید: آقای نواب صفوی چه میخوانید؟ من شنیده ام شما طلبه هستید و درس میخوانید، ما آمادگی داریم هزینه تحصیل شما را تأمین کنیم.
شهید نواب صفوی در ادامه میگوید: دستم را محکم بر روی میز کوبیدم و گفتم: من درس هستی و سیاه مشق زندگی میخوانم، من به شما نصیحت میکنم باید از فلسطین حمایت کنید و همراه با مردم مظلوم و فقیر باشید.
👌پس از پایان وقت ملاقات، شاه به وزیر دربار میگوید: این سید مثل یک افسر که با سرباز صحبت میکند با من صحبت کرد و اصلا انگار نه انگار شاهی وجود دارد.
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🔴 مردم ما مردمی خوب و مومن هستند، حتی آنها که برخی ظواهر شرعی را مراعات نمیکنند.
دیدار با ائمه جمعه
پینوشت ۱. این حرفها تفسیر و توضیح نمیخواهد! واضحِ واضح است ...
پینوشت ۲. این سخنان در جمع نمایندگان شرعی ولی فقیه در استانها که مجتهد هستند طرح شده و نه مردم عادی.
پینوشت ۳. چرا این حرفها در ایتا پخش نمیشود؟!
#حمید_کثیری
#حجاب
#دیدار_رهبری_با_ائمه_جمعه
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴💢شاهکار آمستردام👏👌
👌زیرنویس رو بخونید
#رژیم_حرامزاده_صهیونیستی
#طوفان_الأقصی
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴این 👆خانم معنای #مذهبی_صورتی را نمیداند پس لازم است مواردی را متذکر شویم
🔻مذهبی صورتی کسی است که نمیداند دین اسلام بر اساس #طهارت و پاکی جسم و روح بنا شده است. ومومنان بوی بد، نمیدهند.
🔻مذهبی صورتی کسی است که نمیداند دین اسلام اهتمام به حفظ و تقویت روابط اجتماعی و صله ارحام دارد و برای روابط احسن حدیث اموزشی دارد.
🔻مذهبی صورتی نمیداند دین ما تاکید فراوان به استفاده از عطر دارد اما استفاده عطر در بیرون از خانه برای زنان حرام است.
🔻مذهبی صورتی کسی است که نمیداند دین اسلام تاکید دارد زنی که در هنگام عبادت از زینت استفاده میکند ثواب نمازش هفتاد برابر میشود، اما همان اسلام زن را از تبرج و دلبری و جلوهگری پوششهای زیبا در مقابل نامحرمان منع کرده است.
🔻مذهبی صورتی کسی است که نمیداند تحقیر مذهبیها، تحقیر حجاب و چادر اولین بار توسط بهائیان حکومت پهلوی انجام شد تا افکار عمومی را آماده بی حجابی و تبرج کنند. و علیه زنان باحجاب نفرت افکنی کنند.
🔻مذهبی صورتی اهل امربه معروف نهی ازمنکر نیست. دسیسههای دشمن را نمیشناسد، گناهکاری را قطب حساب میکند و تلاش میکند حساسیتهای دینی در جامعه کم رنگ شوند و مثل غرب مفسدان بر مقدرات مؤمنان مسلط شوند.
🔻مذهبی صورتی فتنه را نمیشناسد، در فتنه سمت دشمن میایستد. و بلندگوی حرف دشمن در پیجهای مجازی میشود.
🔻مذهبی صورتی کسی است که منافعش رنگ دینداری او را مشخص میکند. مثلا دیروز شلحجاب، امروز حجاب استایل، فردا بیحجاب است.
✍عالیه سادات
#شکوه_زن_وزنانگی
@Alachiigh
شب شبِ #لیلةالرغائب بود،
همه بودند ولی یار، غائب بود ..
- العجل ..💙
🙏ما رو هم از دعای خیرتون بی نصیب نگذارید ♥️
#آقانمیایی؟
#امام_زمان
#ماه_رجب
@Alachiigh
محمدحسین_پویانفر_امام_حسين_پيرمردای_دها_MP3_6563208_uVidBot.mp3
5.99M
🙏صَلَی اللهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ♥️🤚
ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم
بــا راه بندگـی خـدا آشــنا شدیم
هرکس وسیله داشت برای هدایتش
ما با نســیم روضـهی تو با خــدا شدیم
🙏بسیار زیبا ..التماس دعا
📝 امام حسینِ پیرمردای دهاتی
👤 کربلاییمحمدحسین #پویانفر
🔊 تنظیم #استودیویی
#هیئت_مجازی
#شب_زیارتی_امام_حسین_علیه_السلام
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
@Alachiigh
مهم نیست که آخرین زلزله زندگی ات چند ریشترِ!
مهم نیست که در ان زلزله چه چیزهایی را از دست میدی!
مهم اینه که دوباره از نو بسازی...
ﺟﻬﺎﻧﺖ ﺭﺍ،
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ،
ﺑﺎﻭﺭﺕ ﺭﺍ…
ﻣﻬﻢ ﺷﺮﻭﻉ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺳﺖ.
💐💐💐
#مثبت_اندیشی
#انگیزشی
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌خوب چی می شد این گزارش را همان لحظه انهدام مقر این تروریستها منتشر میکردید؟!
در حمله موشکی و پهپادی ایران به پایگاه اصلی این تروریستهای تکفیری در مجموع ۹۵ نفر به هلاکت رسیدند که تمام مسوولان و مربیهای آموزشی این گروهک هم آنجا بودند. ایران در دو نوبت با چند فروند موشک و پهپاد درست مقر تروریستها را هدف قرار داد که خود طرف پاکستانی هم ناچار به اعتراف به آن شد.
❌اما ارتش اتمی پاکستان به خاطر اینکه هندیها داشتند مسخرهاش میکردند و از طرف دیگر از اینکه ایران این قدر دقیق و حرفهای و با اشراف کامل مقر تروریستهای تحت پوشش آنها را زده (ملاحظه کردید که وزارت خارجه پاکستان برای سلب مسوولیت از گندی که زده بودند گفت بر این منطقه اشراف نداشته است!!!) آمد و چند خانواده گرسنه و آواره را کشت... پیش از این نوشته بودم که ایران باید تمام ویدیوهایی که در آن از طرف پاکستانی میخواهد تا به فعالیت این گروهکها پایان دهند را برای مردم منتشر کند تا همه چیز دست همه بیاید.
#تحلیل_سیاسی
#حمله_سپاه
@Alachiigh
🔴💢آره شاهنشاه ..بووووق تون
اصلا اجازه تعرض نمیداد. خیلی راحت اینا رو از ایران جدا میکرد بره پی کارش!
اصلا به تعرض نمی رسید....
🔸بحرین(پر)
🔹رشته کوه آرارات (پر)
🔸اروند رود(پر)
🔹دشت ۳۰۰۰ کیلومتری ناامید(پر)
🔸سرچشمه هیرمند(پر)
🔹جزیره زرکوه و آریانا(پر)
🔸 منطقه استراتژیک قرهسو(پر)
و....
❌ خلاصه که...هر نیازمندی در خونه اش می اومد یه تکه از مملکتو بهش میداد...
#ایران_قوی
#پهلوی
@Alachiigh
❌👇🔴 صورت مساله را از وسط نخوانیم
🔻اینکه این روزها بر روی #کشف_حجاب تمرکز صورت گرفته، نکند که برخی خواص و مسئولین گمان کنند که ما به #ساپورت_پوشی در خیابان ها راضی شده ایم!
🔻 نکند گمان کنند که ما به این تبرج، خودنمایی و خودآرایی وحشتناک برخی زنان و دختران در مملکت امام زمان (عج)، راضی شده ایم!
🔻نکند گمان کنند که ما به #بدپوششی، لباس های #چسبان، مانتوهای #جلوباز و یا لباس های #کوتاه برخی زنان و دختران عادت کرده ایم!
⏪ در شرایط فعلی قطعاً باید با کشف حجاب مقابله جدی داشت، اما صورت مساله اصلی این است که ما در مقوله حجاب و عفاف، سال هاست که دچار تساهل و تسامح و عقبگرد شده ایم. در واقع، رشته کشف حجاب، سر دراز دارد.
⚠️ مشکل اصلی این است که برخی مسئولین ما آن #غیرت_دینی لازم را ندارند و با اندک فشار رسانه ای و یا با مشاوره و نظرات برخی افراد دارای تفکرات التقاطی، پا پس می کشند.
از این بدتر اینکه همین ها جلوی اقدام قاطع برخی مسئولین دیگر را می گیرند.
⚠️ این موضوع از زمان بدپوششی بوده است و الآن و در فتنه کشف حجاب همچنان ادامه دارد.
#تحلیل_سیاسی
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
#ناحله #قسمت_هفتاد امروز چهارمین روزی بود که بابا تو بخش مراقبت های ویژه بستری شده بود و همینجوری
#ناحله
#قسمت_هفتاد_و_یک
انگار یه پارچ آب یخ ریختن روم.
چی؟
بابای محمد مرد؟؟؟
شوک بدی بهم وارد شده بود .
دمخونشونک رسیدیم کرایه ماشینو دادم و پیاده شدم
چقدر شلوغ شده بود.
به پارچه های سیاهی که روی دیوار نصب شده بود نگاه کردم.
وای مگه میشه؟
منکه چند روز پیش دیده بودم باباشو سالمبود
یه نیرویی نمیزاشت برم تو.
روح الله و علی دم دروایستاده بودن.
صدای قرآن بلند بود
نتونستم اشکام روکنترل کنم.
جلوتررفتم به عکسا وپارچه مشکی ها خیره شدمکروح الله گف
+بفرمایید
سرم رو تکون دادم و وارد شدم.
وای خدایا
مگه میشه یه آدم انقدر زود بمیره
اونم آدم سالم؟
با گوشه ی چادرم اشکم رو پاک کردم و کفشمو در اوردم ورفتم داخل
چشم هام به ریحانه خورد که داد میزدو گریه میکرد
عه عه عه من چرا باورم نمیشد؟
رفتم سمتش
بغلش کردم وبهش تسلیت گفتم ک گفت
+دیدی فاطمه؟
دیدی چیشد؟
بابام رفت فاطمه
فاطمه دیدی یتیمشدم؟
در جوابش فقط اشک ریختم و چیزی نگفتم
زنداداشش هم گریه میکرد اونمبغل کردم و تسلیت گفتم.
یه گوشه نزدیک ریحانه نشستم
محمدروندیده بودم.
دلمشور میزد براش
اون چی به سرش اومده؟
چشمم خورد به چفیه باباش که هنوز رو طاقچه بودجای خالیش بود ولی خودش نه!
اذیت شدم خیلی حالم بد شده بود
من که دوبار دیده بودم اون مرد نازنین رو انقدر حالم بد شد! بچه هاش چه حالی داشتن واقعا؟
یه خانوم که نمیشناختمش اومد و جلوم چایی گذاشت.
چشم هام به ریحانه بود که بلند بلند گریه میکرد و فریاد میکشید.
یه چند دقیقه که گذشت روح الله یا الله گفت و اومد تو و به ریحانه گفت پاشیمبریم مسجد.
رو کرد سمت من
حس کردم میخاد چیزی بگه که پشیمون شد ورفت.
ریحانه رو بلند کردم و راهی مسجدی شدیم که با خونشون زیاد فاصله نداشت.
___
تو مسجد نشسته بودیم که ریحانه با گریه گفت:
+وای کیفم!جا گذاشتمش خونه.
اشک رو صورتم رو با دستمال خشک کردم و گفتم:
_کیفت رو میخای چیکار؟
+باید کارت بدم به روح الله!
_آهان. میخای من برم بیارم برات؟
+نه به سلما میگم زحمتت میشه
_نه زحمتی نیست. میارم برات.
اینو گفتم و خواستم پاشم که ریحانه به بغل دستیش اشاره زد و گفت
+کیان جون کاش به داداشت میگفتی بره دنبال محمد هنوز سر خاکه.
تا اسمش اومد گوشم تیز شد
بیچاره!
بهش حق میدادم غم بزرگی بود.
به ریحانه نگاه کردم که یه کلید سمتم دراز کرد.
+بیا این کلید خونس.
کیفم هم تو اتاقم پشت کتاباس.
ازش گرفتمو از مسجد رفتم بیرون.
تو گوشیم به خودم نگاه کردم و راه افتادم سمت خونشون
بعداز پنج دقیقه رسیدم دم خونشون.
کلید انداختم ودر رو باز کردم.
به خیال این کسی خونه نیست در اتاق ریحانه رو باز کردم.
خواستم برم تو که دیدم یکی تو اتاق زیر پتو دراز کشیده.
تو این گرما پتو چی میگه؟
یه سرفه کردم تا طرف به خودش بیاد و بفهمم کیه.
ولی از جاش تکون هم نخورد.
با صدای بلند تر گفتم.
+ببخشید!
دیدم بازم کسی جواب نداد.
حدس زدم شاید خواب باشه
برای همین بیخیالش شدم و رفتم سمت کتابای ریحانه.
دست دراز کردم که کیفشو بردارم.
به محض اینکه کیف رو برداشتم خواستم برم بیرون که صدایی ک شنیدممانع شد.
اول ترسیدم.
بعد که دقت کردم فهمیدم صدای محمده
کابوس میدید؟
ریحانه ک گفته بود هنوز سر خاکه؟
خواستم نزدیکش شم.
حدس زدم حالش بده که با وجود این گرمارفته زیر پتو .
ولی ترسیدم دوباره شر به پا کنه،داد و بیداد کنه آبرومو ببره بگه بهم نزدیک نشو.
ایستادم و نگاهش میکردم که یهو دیدم تو جاش میلرزه.
کیف روانداختم ورفتم سمتش.
پتو رو از قسمت پاش از روش کشیدم.
خیلی احتیاط کردم از دور این کار رو انجام بدم و دستم بهش نخوره که چیزی بگه
آروم پتو رو دادم کنار که دیدم خیسه خیسه
انگار یکی روش آب ریخته! استرس داشتم .ترسیدم حالش بدشده باشه و دوباره به قلبش فشار اومده باشه.
ولی اگه میخاستم هم نمیتونستم کاری کنم.
دیدم تلفنم زنگ میخوره .
مامان بود.
تلفن و جواب دادم و
_الو سلام مامان.
+سلام مادر من سر خیابونم بیا دیگه.
_بیا خونشون بابای ریحانه فوت شده
من خونشونم الان .
حال داداشش خیلی بده مامان.
بیا کمک کن من نمیدونم چیکار کنم.
اگه چیزی هم داری با خودت بیار.
خیلی آروم حرف میزدم نمیدونستم. میشنید یا نه
ولی این و گفتمو تلفن رو قطع کردم و خودم رفتم تو آشپزخونه
نفهمیدم چنددقیقه گذشت که مامان اومد تو خونه و داد زد :
+فاطمه!فاطمهه!
با عجله رفتم تو حیاط و دستم رو گذاشتم رو بینیم.
_هیس مامان بیا بالا!
+کسی خونه نیست؟
_نه بیا حالا برات تعریف میکنم.
+بگو چیشده؟
میدونستم اگه نگم دست از سرم بر نمیداره
_اومدم کیف ریحانه رو براش ببرم
خودشون مسجدن که دیدم یکی اینجا افتاده.
داداش ریحانس.
مامان حالش بده بیا داخل دیگه چرا استخاره میکنی؟
مثلا پرستاری ها!
ملتمسانه گفتم:
+خواهش میکنم!
#نویسنده : فاطمه زهرادرزی،غزاله میرزاپور
#رمان_مذهبی
@Alachiigh
🔴 خوردن قسمت های سوخته کباب ممنوع!!!
اگر گوشت مرغ و یا گوجه را کباب
می کنید قسمت های سوخته را نخورید
چون سرطان زاست.
#کباب
#سلامت_بمانید
@Alachiigh