🥀🥀🥀🥀🥀
لشکر ویژه ۲۵ کربلا
💢 خوشبخت کسی است که
شکوه رفتارش، آفریننده ی
#لبخند زندگی در چهره ی دیگران باشد ...
و چه خوشبخت است آنکه
در این آشفته بازار ، شما را دارد ...
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
@Alachiigh
✅⭕️اختلافنظری اگر داشتیم، برای ایران بود. فکرهای مختلف، نامزدهای مختلف را راهحل پیشرفت کشور و انقلاب میدانست. یکی معتقد بود که فلان نامزد برای پیشرفت ما بهتر است و دیگری، نامزد دوم را گزینه مناسبتری برای جبهه انقلاب میدانست. اسمش «اختلافنظر» بود.«تفرقه و انشقاق» نبود. محترم بود. و از دل اختلافنظرهاست که اصلح کشف میشود. حالا توفیق اجباری شده که روی نامزد واحد اجماع کنیم. خودشان اگرچه به اجماع نرسیدند، صندوقها اما به اجماعمان رساندند. همین را مگر نمیخواستیم؟ الحمدللّه؛ جبهه انقلاب در موضع ضعف نیست حالا. برخی را آقای قالیباف از چنگ جبهه مقابل خارج کرده بود و توانستهبود رأیشان را جلب خود کند. این توانایی او بود. این قشر احتمالا به اردوی حقیقی خودشان بازخواهند گشت. الباقی اما پایکار جبهه انقلابند همیشه. نیازی به دعوت برای پیوستن به نامزد باقیمانده ندارند؛ خودشان میزباناند اصلا. متحدیم. همدل. مثل صبح ۱۳ دیماه. مثل نیمهشب وعدهصادق. دست در دست. به وسوسههای اقلیت اغواگری که آنقدر در نقش خود فرورفتهاند که حالا میگویند «حاضرم به نامزد نابلد جبههمقابل رأی دهم اما به خودی نه» گوش ندهیم. در دهروز گذشته بهقدر کافی از تحلیلهای سطحی مضحکشان بهرهمند شدهایم و حالا بیاعتباریشان ثابت شده. زمزمه تفرقهافکنان را در نطفه بیمحلی کنیم. وقت اخوّت است...
و ما باز پای کار ایرانیم؛ ما نایبان شهیدان گمشده در مههای ورزقان.
«مهدی مولایی»
#انتخابات۱۴۰۳
#اصلح
#مشارکت_حداکثری
@Alachiigh
👆🔴یکی از دلایل مستقیم افت مشارکت، حسن روحانیه
❌👇❌باعث تعجبه مردم دوران روحانی رو بههمین زودی فراموش کردن و میخوان دوباره به کسی که همون دولت روحانی رو میخواد سر کار بیاره، رای بدن
#انتخابات۱۴۰۳
#اصلح
#مشارکت_حداکثری
@Alachiigh
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅پیشنهاد میکنم حتما ببینید حتما
❌👆⭕️ شبکه تروریستی #منوتو در کمتر از ۲ دقیقه تبیین میکند که عدم مشارکت در انتخابات چه نتیجهای دارد.
⭕️عزیزانی که حاضر نیستن رأی بدن کلاه شونو بندازن بالاتر ⭕️
#انتخابات۱۴۰۳
#اصلح
#مشارکت_حداکثری
@Alachiigh
❌⭕️ خاتمی مدعی تقلب، عفت مرعشی صاحب تئوری "تقلب شده بریزید تو خیابون"، شیخ سادهلوح وهمه آنها که نظام اسلامی را متهم به تقلب میکردند، رأی دادند.
آفرین بر هنرنمایی رهبرم سیدعلی خامنهای که با طراحی او بار دیگر همه اعتراف کردند: انتخابات در ج.ا سالم و صندوق رأی، تنها راه حل است.
#عزت #اقتدار
#انتخابات۱۴۰۳
#اصلح
#مشارکت_حداکثری
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
#فراموشت_نمیکنم #قسمت۱۰۱ دریا_اوووم فکرکنم 5 سالم بود که همسایشون شدیم...وای الی اون موقع ها منو ح
#فراموشت_نمیکنم
#قسمت۱۰۲
حرصی گفتم
_این عادتو ترک نکردی؟؟!!
لبخندی روی لبش اومدو گفت
_نتیجه بی محلی هاته!!
حسین_ نگفتی دریا می بخشیمون؟!
لبخند عریضی زدو گفت
_اولا که من از اولش از دستتون دلچرکین نبودم...اون حرفا هم چون تحت فشار بودم زدم!
مکثی کردو با اون لحن شیطنت امیزی که دلم واسش حسابی تنگ شده بود گفت
دریا_ قربان لطف کن ایفونو بزن بیاین پایین!
همگی خندیدیمو بعد از کسب اجازه از سرهنگ وارد سلول دریا شدیم و وقتی پرسید با اجازه صاحب خونه اومدیم یا نه حرف که سرهنگو بهش زدیم که می گفت
"سروان فرهمند زندانی نیست که واسه دیدنش کسب اجازه کنین! فقط در حدی باشه که به کارتون لطمه نزنه و بقیه مشکوک نشن!!"..........
*
#دریا
*
دستم تو دستای بردیا بودو سفت دستامو گرفته بود
انگار میخواستم فرار کنم و اون اینطوری جلومو گرفته بود!
حسین با طعنه گفت
_بردیا داداش اینجا سلوله دریا بخواد هم نمی تونه در بره!
همه خندیدیم که بردیا گفت
_نه داداش این من باب رفع دلتنگیه! تو که زنت نمرده و زنده بشه که بفهمی!
حسین چشمکی به ما دوتا زد و گفت
_صد در صد درک نمی کنم چون اگر زنم بمیره من تا چهلمش پارتی روزانه و شبانه میگیرم!
منو بردیا خندیدم که سوگند حرصی مشتی به بازوی حسین زد که حسین الکی ناله کردو گفت
_اخ...اخ...اخ...می بینین دست بزنم داره!!!!!!!
خندیدمو گفتم
_حالا هر کی ندونه من که خوب میدونم جونت واسه همین ابجی گل ما در می ره! ترکیه رو یادم نرفته هنوز!
بردیا خندید و گفت
_ وای سوگند یعنی سوژه خنده بود! منو حسین وقتی به کمک یاور فرار کردیم و اومدیم ترکیه و به دریا اینا ملحق شدیم این اقا یه کولی بازی دراورد که یه بار نزدیک بود لو بریم!
سوگند مشکافانه نگاهمون کردو گفت
_ چیکار کرد مگه؟!
بردیا_ وقتی دید منو دریا با هم ماموریتو جلو میبریم رفت بالا منبر رو گفت مملکتی که پلیساش ماموریتاشونو زن و شوهری حل می کنن از پای بست ویرانست!
خندیدمو گفتم
_منم بهش گفتم اگه سوگند هم بود همین چرتو پرتا رو می گفتی اقا هم نه گذاشت و نه برداشت و گفت نه خیر می رفتیم ترکیه گردی !
سوگند خندیدو گفت
_ولی خدایی سرهنگ پایه ی شما دوتاست! جوری نقشه می کشه که شما دوتا باهم باشین!! منو حسینم در فراغ هم بسوزیم و بسازیم!
بردیا اهی کشیدو گفت
_ وقتی صدای لرزون دریا تو گوشام پیچید و بعدش صدای اون ارجمند عوضی خودمو هزار بار نفرین کردم که چرا حداقل خودم نرفتم سراغ لبتاب و گاوصندوق ! وقتی هم اون جنازه سوخته رو دیدم انگار تموم وجودمو اتیش زدن! باورتون نمیشه اما انگار منو اتیش زده بودن!
همون روز کلی چرتو پرت بار سرهنگ کردم که چرا همیشه تو ماموریتای سخت باید دریا پیشقدم بشه که تهش این بشه!
👇👇👇
آلاچیق 🏡
#فراموشت_نمیکنم #قسمت۱۰۲ حرصی گفتم _این عادتو ترک نکردی؟؟!! لبخندی روی لبش اومدو گفت _نتیجه بی
#فراموشت_نمیکنم
#قسمت۱۰۳و۱۰۴
به دستاش فشاری اوردم که نگاهم کرد
لبخندی بهش زدم و گفتم
_فرمانده می بینی که مثل شیر ژیان سالم و قبراق کنارت نشستم! یادته حسین همیشه میگفت دریا 7تا جون داره! دروغ میگفت!
حسین_ زکی!! من الان فکر می کردم الان میگه مثل همیشه پیشگویی هاش و حرفاش راسته،!
خندیدمو گفتم
_دروغ گفتی چون من از7تا بیشتر جون دارم!
اگه تمام بدبختیامو جمع کنین روهم رفته من الان باید100بار مرده و زنده شده باشم! پس من از 7تا بیشتر جون دارم که هنوز زندم!
ادامه دادم.
_خب..از پرونده چه خبر! چی شد که شما سه تا اومدین تهران؟!
بردیا_سرهنگ بهم پیشنهاد همکاری با نهادای امنیتی رو داد منم قبول کردم! این دوتا هم وقتی تو زنده شدی همراه سرهنگ اومدن چون فرماندهی اینجا دستور داده که همون افرادی که از اول روی این پرونده کار می کردن دوباره به فعالیتشون تو تهران ادامه بدن!
نیشم شل شد و با ذوق گفتم
_یعنی ما الان یه مامور امنیتی اطلاعاتی هستیم؟!
همگی خندیدن که الیوت گفت
_دریا تو همه چیزو تجربه کردی! از پلیس اگاهی گرفته تا مرگ و یه جاسوس اسرائیلی و یهودی .الانم که شدی مامور امنیتی کشورت!
لبخندی زدمو گفتم
_اره کاش بابام بودو بهم میگفت دختر نخود هر اشی نشو گرون تموم میشه واست! راستم می گفت ارزش دوری از بردیا رو نداشت!
حسین_ روحش شاد!! مرد فوق العاده ای بود!
دریا_دلم میخواست مسجدالاقصا رو تا وقتی اونجا بودم ببینم اما نشد!
اهی کشیدمو ادامه دادم
_عوضیا بد بلایی به سر فلستطینی های بیچاره اوردن! خدا ازشون نگذره!
الیوت اهی کشید و با لبخند غمگینی گفت
_پدرم عاشق مادرم و قدس بود! همیشه وقتی میخواست از مادرم تعریف کنه می گفت:
"چشمان تو زیباست به زیبایی قدس،هزاران دشمن در ارزوی اشغالش هستند!
سوگند_ چه قشنگ!!
بردیا_السلام علیکم و رحمته الله و برکاته.الله اکبر.الله اکبر!
مهرمو بوسیدمو سرمو بلند کردم که چشمم به چشمای شیطون بردیا گره خورد.
لبخندی زدم گفتم
_قبول باشه فرمانده.چرا اینجوری زل زدی به من!!
بردیا_ قبول حق حاج خانوم!.باز تو به من اقتدا کردی بچه!!
خندیدمو گفتم
_دوست دارم! تو نمی خوای بری خونه!! نه به اون چهل روز که محل نمی ذاشتی نه به الان که اصلا پاتو از سلولم بیرون نمی ذاری!!
خندیدو گفت
_دلم میخواد تو فضولی.وای دریا این مدت انقدر دلم میخواست وقتی سلام نمازمو دادم سرمو برگردونم و چهره معصوم تو رو پشت سرم ببینم!ولی همیشه یه حسی بهم میگفت تو بر می گردی! واسه همین وقتی فهمیدیم تو زنده ای خیلی شکه نشدم!
لبخند به این همه پاکی احساسش زدمو گفتم
_مامان خدا بیامرزم می گفت وقتی زندگی برات خیلی سخت و غیر قابل تحمل شد به خدا امید داشته باش و منتظر روزای خوب باش! همونطور که شاعر میگه:
" چنان نماند ؛چنین نیز هم نخواهد ماند! " یا "در نومیدی بسی امیدست .پایان شب سیه سپیدست!"
بردیا لبخندی زدو گفت
_خوشحالم که هستی دریا! خیلی خوشحالم!
بوسی براش فرستادمو با شیطنت گفتم
_خب دیگه هیس شو میخوام قران بخونم!
بردیا لبخندی زدو گفت
_تقبل الله حاج خانووم!!
سوگند _ خب این یعنی قصدشون شورش داخلی نبوده!
سرمو به علامت منفی چپ و راست کردمو گفتم
_اتفاقا برعکس! دقیقا هدفشون همینه!
سوگند نگاهشو گیج روی همه چرخوند ودر نهایت با تک خنده ای که گیج شدنشو نشون میداد گفت
_ خب اگه هدفشون شورش داخلیه چرا قفلی زدن روی توافق هسته ای؟!
لبخندی زدمو گفتم
_بهش میگن تئوری هسته ای-معیشتی! اونا میخوان ایران نتونه از انرژی هسته ای کاربرد دیگه ای بسازه! مثلا توی دارو یا بیمارستان ها! خب وقتی که کشوری که خیلی از اقلام پزشکی دارو های ضروریش تو لیست تحریمه انژری هسته ای اهمیت بالایی داره و خب وقتی نتونه از ارانیوم انژری هسته ای اونم توی صنعت پزشکی تولید کنه و نیاز مردم به اوج برسه پای مردم رو وسط میکشن و میگن اعتراض کنین بر علیه گرونی!
بردیا_ و درنهایت خودشون رهبری اعتراضات رو به دست می گیرن و اعتراض علیه گرونی تبدیل میشه به شورش علیه نظام!
سرهنگ مهدوی_ بله درسته! این اقایون اوانسیان هم قراره کمی پیاز داغشو زیاد تر کنن! و ممنوعیت خوانندگی زنان رو به چالش بکشن!
حسین_ که نتونستن! تیمور دستگیر و به کاری که میخواسته براشون انجام بده اعتراف کرده!
سوگند_ولی من هنوز متوجه اصل ماجرا نشدم! یعنی این اقایون اوانسیان انقدر نفوذ دارن که تونستن تا لغو توافق هسته ای پیش برن؟!
رسول_اقای الم اوانسیان با کم کسی رفاقت نمی کنه! ایوا بیکل از سران پر نفوذ اسرائیله!!
سرفه مصلحتی کردمو گفتم
_خب سرهنگ! دستور چیه؟! ما باید چیکار کنیم؟!
سرهنگ لبخندی بهم زد و گفت
#ادامه دارد...
#نویسنده_رز
#رمان_مذهبی
@Alachiigh
✅بخندید تا خونتان رقیق شود!
اندروفینی که در رگها موقع خندیدن ترشح میشود باعث روان شدن خون شده و یک ضد غلظت طبیعی است به جای دارو خوردن عادت کنید بخندید!
#سلامت_بمانید
@Alachiigh
🌹شهیدحسنقلی ترحمی🌹
تمام دلم را
تو با خودت بردی
مادر ...🥀
وداع مادر #شهیدحسنقلی ترحمی با پیکر فرزندش،
در #عملیات والفجر۴ در #پنجوین #عراق بشهادت رسید
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌👆⚠️ وحوش صاحب تکلم
▪️ما در ایران چند قدم راه میرویم، به یک شعبه اخذ رای میرسیم و به راحتی برگه رای را به صندوق می اندازیم.
▪️نظام هم بارها و بارها از ما میخواهد که مشارکت داشته باشیم اما ایرانیان خارج از کشور مجاهدت میکنند.
▪️در دل اروپا سلطنت طلبان و منافقینی که سالها در دل دمکراسی غربی زندگی کردند همانند وحوش صاحب تکلم به مخالفان خود حمله ور می شوند!
▪️شب هم در رختخواب شعار زنده باد آزادی و درود بر مخالف من سرمیدهند!😏
#علیرضا_زادبر
#انتخابات۱۴۰۳
#اصلح
#مشارکت_حداکثری
@Alachiigh