eitaa logo
آلاچیق 🏡
1.1هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
57 فایل
فعالیتهای کانال، به نیت مهدیِ فاطمه عجل الله تعالی فرجه ادمین تبادل، انتقاد-پیشنهاد-مسابقه : @nilofarane56 پ زینب کبری سلام الله علیها کپی مطالب با ذکر صلوات 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️اسپری گلاب + روغن نارگیل یا بادام تلخ یا آرگان 🔸 این مواد را داخل اسپری بریزید و وقتی از حمام درآمدید و هنوز موهایتان نم دار است روی موهایتان اسپری کنید. 🎋〰🍃 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۴۱۶ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 🎋〰🍃 @Alachiigh
~ تو😍 لبخند😊 خدایی ~ 💢 جلسه دخترونه بدون فیلتر با حضور پر مهر مادران 🥰 به مناسبت میلاد حضرت معصومه(س) و روز دختر 🎙 باسخنرانی: استاد محمداسماعیل رفيعی 🌕 مکان: میدان فاطمیه شاهین شهر، ساختمان نگارستان (سالن اجتماعات) 🔷🔹ـــــــــــــــــــــــ 📣📣 دوست عزیز 👇👇 🔴 در صورت تمایل به شرکت در این جشن زیبا، باید به همراه مادر (یا پدر) گرامی تشریف بیاورید 🙏 ⛔ توجه کنید که به دلیل محدویت ظرفیت 👈🏻 فقط پذیرای ۱۰۰ نفر از شما دختران عزیزمون به همراه یکی از والدین هستیم.. پس زودتر کنید 😍☝️ 🔷🔹_____________________ 🎊😃 اما براتون بگیم از برنامه‌های جشن: 🌟 مناظره با موضوع شادی در دختران 🌟 چالش زنگ عاشقی،، و مسابقه‌های تشخیص چهره و لب‌خوانی 🎁 و اهدای ۹ کارت هدیه یک میلیون ریالی 🌟 قرعه‌کشی ازبین دختران حاضر درجشن 🎁 و اهدای ۲ کارت هدیه یک میلیون ریالی 🌟 چالش تست اعتیاد مجازی😉 🌟 اهدای هدیه شگفت انگیز روز دختر،،، به تمامی دختران حاضر در جشن🤩 به» صرف »» کیک »»» تولد 😋🎂 🔷🔹_____________________ 🔔 اطلاعات بیشتر در مورد زمان برگزاری برنامه و نحوه ثبت نام، در بالا ☺️☝️ 🌸 برگزار کنندگان : پایگاه زهرای اطهر(س) حوزه حضرت زینب(س) 🎋〰🍃 @Alachiigh
🔴 واکنش وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به بیانیه هتاکانه برخی هنرمندان 🔹عده‌ای با بیانیه‌های بی‌ارزش به مردم و نیروهای مسلح توهین کردند/ اجازه نمی‌دهیم مردم و نهادهای انقلابی را با الفاظ نادرست آزار دهند/ با این افراد برخورد خواهیم کرد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: 🔹ما در جایگاه حوزه نهادی مربوط به فرهنگ و هنر از همه ابزارهای قانونی بهره بگیریم تا از مقدسات مردم صیانت کنیم و در مقابل مجموعه‌ و افرادی که با سیاه نمایی از افتخارات کشور دنبال تیره‌وتار نشان دادن فضای عمومی کشور است می‌ایستیم. 🔹با کسانی که بخواهند با بیانیه‌های بی‌ارزش و سخنان توهمی در مقابل پاسداران و نگهبانان امنیت کشور قرار بگیرند برخورد خواهیم کرد. 🔹مگر شهروندان عزیز آبادان غمخواری جز آحاد انقلابی مردم داشتند. مسئولان کشور در طول این مدت مردم آبادان را تنها نگذاشتند و پای این حادثه که به دلیل غفلتی بود که در دوران پیش اتفاق افتاده و فسادی که از دوره قبل به وقوع پیوست آمدند و مردم را همراهی کردند. 🔹یک عده متوهم با نوشتن کاغذ پاره‌های بی‌ارزش به مردم توهین کردند و تلاش‌های خالصانه آن‌ها را نادیده گرفتند؛ اما این کارها در حوزه فرهنگ و هنر تحمل نخواهد شد و اهالی فرهنگ و هنر اجازه نمی‌دهند فضای این ساحت پاک با این نوع کارهای متوهمانه آلوده شود. 🔹ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حتماً این مسیر را با قدرت ادامه می‌دهیم و اجازه نخواهیم داد اعتقادات و نهادهای مورداحترام مردم و کسانی که شب و روزشان را برای آسایش مردم صرف کردند مورد آزار لفظی، کلامی و نوشته‌های بی‌ارزش عده‌ای که بی‌خبر از واقعیات جامعه هستند قرار بگیرند. 🔹هیچ ایرانی مسلمانی نیست که روح و جانش آکنده از مهر و عاطفه نسبت به امام رئوف نباشد. 🔹این پیوند عمیق چیزی نیست که با برخی از کارهای ناشایست و بی‌ارزش بشود به آن آسیب وارد کرد. خورشید به تابش، گرمابخشی و نورانیت خود ادامه می‌دهد.‌ 🎋〰🍃 @Alachiigh
⭕️واکنش مشاور سخنگوی دولت به اظهارات عجیب اصلاح‌طلبان: 🔻 کسانی که بانی وضع موجود، بانی سازنده متروپل و تقدیر از پیمانکارش هستند، مدعی مردم دوستی شدند! یادمون نمیره که وزیر شما به خانواده‌های داغدار حادثه قطار مشهد گفت: «همه کشته‌ها بیمه هستند و نگرانی از این بابت نیست» پدر فتنه 🎋〰🍃 @Alachiigh
🔴 سلبریتی واقعی تویی! ایشون حسین سلامی بازیکن دهه ۸۰ تیم صنعت نفت هستش که بعد از خداحافظی با فوتبال، طلبه مشهد شد، و بعد از خبر متروپل خودشو به آبادان رسوند و کنار امدادگر ها خیابون رو تمیز میکنه! سلبریتی واقعی تویی! خیلی مَردی! 🎋〰🍃 @Alachiigh
آلاچیق 🏡
❤️ عاشقـــانه_دو_مدافـــع❤️ #قسمت_شانزدهم _پیرزن اونجا افتاده بود... _با زهرا دوییدیم سمتش،هر چقد
❤ عاشقـــانه_دو_مدافـــع❤ _چاره اے نبود باید میرفتم... _اوایل مهر بود کلاس هاے دانشگاه تازه شروع شده بود _ما ترم اولے ها مثل ایـݧ دانشگاه ندیده هاروز اول رفتیم تنها کلاسے کہ تو دانشگاه برگزار شد،کلاس ترم اولے ها بود دانشگاه خیلے خلوت بود. _تو کلاس کہ نشستہ بودم احساس خوبے داشتم خوشحال بودم کہ قراره خانم مهندس بشم براے خودم _تغییرو تو خودم احساس میکردم هیجاݧ و شلوغے گذشتمم داشت برمیگشت هموݧ روز اول با مریم آشنا شدم دختر خوبے بود. _اولیـݧ روز دانشگاه پنج شنبہ بود. از بعد از اوݧ قضییہ تو بهشت زهرا هر پنجشنبہ میرفتم اونجا و بہ شهدا سر میزدم شهداے گمنامو بیشتر از همہ دوست داشتم هم بخاطر خوابے کہ دیدم هم بخاطر محمد جعفرے پسر هموݧ پیرزݧ نمیدونم چرا فکر میکردم جزو یکے از شهداے گمنانہ. _اوݧ روز بعد از دانشگاه هم رفتم بهشت زهرا قطعہ ے شهداے بی پلاک. _زیاد بودݧ دلم میخواست یکیشونو انتخاب کنم کہ فقط واسہ خودم باشہ اونروز شلوغ بود سر قبر بیشتر شهداے گمنام نشستہ بودن. چشمامو چرخوندم کہ یہ قبر پیدا کنم کہ کسے کنارش نباشہ بالاخره پیدا کردم سریع دوییدم سمتش نشستم کنارش و فاتحہ اے براش بفرستادم سرمو گذاشتم رو قبر احساس آرامش میکردم یہ پسر بچہ صدام کرد:خالہ؟خالہ؟گل نمیخواے سرمو آوردم بالا یہ پسر بچہ ے ۵ سالہ در حال فروختـݧ گل یاس بود . عطر گلا فضا رو پر کرده بود برام جالب بود تاحالا ندیده بودم گل یاس بفروشـݧ آخہ گروݧ بود ازش پرسیدم:عزیزم همش چقدر میشہ؟ گفت:۱۵تومـݧ ۱۵تومــݧ بهش دادم و گلهارو ازش گرفتم چند تاشاخہ بیشتر نبود. بطرے آب و از کیفم درآوردمو روقبر و شستم بوے خاک و گل یاس باهم قاطے شده بود لذت میبردم از ایـݧ بو گلها رو گذاشتم روقبر دلم میخواست با اوݧ شهید حرف بزنم اما نمیتونستم میخواستم باهاش درد و دل کنم اما روم نمیشد از گذشتم چیزے بگم براے همیـݧ بہ یہ فاتحہ اکتفا کردم. یہ شاخہ گل یاس و هم با خودم بردم خونہ و گذاشتم تو گلدوݧ اتاقم هموݧ گلدونے کہ اولیـݧ دستہ گلے کہ رامیـݧ برام آورد بود و گذاشتہ بودم توش بهم ریختم ولے با پیچیدݧ بوے گل یاس تو فضاي اتاقم همه چیز و فراموش کردم و خاطرات خوب مثل چادرے شدنم اومد تو ذهنم. _همہ ے کلاس هاے دانشگاه تقریبا دیگہ برگزار میشد چندتا از کلاس ها روکہ بین رشتہ ها،عمومے بود و با ترم هاے بالاتر داشتیم سجادے هم تو اوݧ کلاس ها بود. _مـݧ پنج شنبہ ها اکثرا کلاس داشتم و بعد دانشگاه میرفتم بهشت زهرا پیش شهید منتخبم سرے دوم کہ رفتم تصمیم گرفتم تو نامہ همہ چیو براش از گذشتم بنویسم و بهش بگم چی ازش میخوام _نامرو بردم خندم گرفتہ بود از کارم اصلا باید کجا میذاشتمش بالاخره تمام سعے خودمو کردم و باهاش حرف زدم وقتے از گذشتم میگفتم حال بدے داشتم و اشک میریختم و موقع رفتـݧ یادم رفت نامہ رو از اونجا بر دارم. با صداے سجادے از خاطراتم اومدم بیرون... ✍خانم.علـــی.آبادی ⭐️برای خواݩدݩ‌هرقسمٺ‌از رماݩ‌1صݪواٺ‌ به نیت فرج اݪـزامیسٺ 🎋〰🍃 @Alachiigh
✳️ هرگز با موهای خیس نخوابید👇 🔸درجه حرارت بدن در خواب افزایش می یابد و با خیس بودن موی سر، بدن نمی تواند درجه حرارت خود را یکسان کند. 🔸این اتفاق باعث سردردهـای شدیـد نیمه شب می شود 🎋〰🍃 @Alachiigh
هدایت شده از محمد رزمگه
📘 رویش اندیشه؛ ماهنامه تخصصی علوم انسانی اسلامی 💥 تبیین مهم‌ترین و اساسی‌ترین مسائل در حوزۀ علوم انسانی اسلامی 💥 گفت‌وگوهای چالشی و مسئله‌محور پیرامون موضوعات مهم فرهنگی، سیاسی، حقوقی، اقتصادی و... 💥 بهره‌گیری از تأملات و نوشته‌های صاحب‌نظران و پژوهشگران علوم انسانی 💥 بررسی مهم‌ترین رویدادهای روز در زمینۀ علوم انسانی 💥 معرفی جدیدترین کتب منتشر شده و در دست انتشار با موضوعات مختلف علوم انسانی ✍️ ماهنامۀ رویش اندیشه را به دوستان خود معرفی کنید 🌐 https://eitaa.com/joinchat/1996030070C0cd194be1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۴۱۷ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 🎋〰🍃 @Alachiigh
🌹شهید یوسف داورپناه🌹 ✍مادر والامقامش فیروزه شجاعی مظلوم‌ترین مادر شهید🥀 یوسف ِ ۱۸ ساله ،به مرخصی اومده بود.. اعضای کومله و دموکرات فهمیدند و می خواستند یوسف را ببرند…  یوسف گفت: مرا از پشت بام ببرید! گفتند: می ترسی که از نگاه های مردم روستا شرم سار باشی؟ گفت: می ترسم که زنان روستا مرا ببیند و ترس دلهاشونو بگیره و فکر کنند که شما به منطقه مسلط شدید! خلاصه یوسفم را بردند…  صبح که شد پیغام آوردند که یوسف را شهید کرده ایم، پدر و مادرش برای تحویل جنازه به مقر حزب بیایند. پدرش با شنیدن این خبر همان جا دق کرد و جان سپرد… من و برادرش به آن سوی رودخانه رفتیم، یوسف را همان جایی که سپاه تعدادی از اعضای ضد انقلاب را به هلاکت رسانده بود، شهید کرده بودند… بدن یوسفم تکه تکه شده بود… انگشت هایش، جگرش را درآورده بودند اعضا و جوارح را هم ...  گفتند: اجازه نداری از اینجا خارجش کنی، همین جا دفنش کن… در حالی که اعضای ضدانقلاب به صورت مسلح بالای کوه ایستاده بودند، با دست هایم زمین را کندم، تکه تکه یوسفم را در قبر گذاشتم، چادرم کفنش شد، یک مهر کربلا در دستم بود، خرد کرده و روی تکه های جسدش پاشیدم…  با فریاد لااله الا الله، الله اکبر و خمینی رهبر دفنش کردم. با دست های خودم… خدایا! تو خودت شاهد هستی که بالای سرش خانومی💗 با چادر سیاه ایستاده بود و به من می گفت که آرام باش و بگو لا اله الا الله....🙏 🙏سلبریتی نیست، نخل طلایی و اُسکار هم نگرفت ولی این زن قهرمان زندگی ماست.... ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🎋〰🍃 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 | لزوم حفظ استقلال جمهوری اسلامی در برابر بیگانگان 🍃🌹🍃 🎋〰🍃 @Alachiigh
🇮🇷 🖼 | زیربنای مستحکم 🍃🌹🍃 🎋〰🍃 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 گرافیک | خصوصیت الگوی رفتاری امام خمینی علیه‌الرحمه 🎋〰🍃 @Alachiigh
🇮🇷 📝 | ماجرای اصلی عنکبوت مقدس 🍃🌹🍃 🔻 ماجرا فراتر از خانم امیرابراهیمی است. او در حالی از صاحبان جشنواره مدال می‌گیرد که فیلم پایین‌ترین امتیاز را در میان مخاطبان جشنواره کسب می‌کند. این تعارض یعنی ماجرا تنها هنر بازیگری نیست. 🔸ماجرا پروژه اصلی رسانه‌های ضدایرانی در بهره‌گیری از خطای تعمیم است؛ به همین دلیل است که بی‌اندازه مورد تشویق ایران‌اینترنشنال و بی‌بی‌سی و مسیح علی‌نژاد قرار می‌گیرد. چون این‌بار خط‌شکنی در خطای تعمیم رسانه‌ای به ساحت اعتقادات است. سیاست راهبردی رسانه‌های شیطانی این روزها صرفا انتشار اخبار دروغ نیست. بلکه تمرکز و تأکید و تکرار یک خبر تلخ و تعمیم آن از جزء به کل است. پروژه اصلی این است که سعید حنایی را خروجی هویت دینی مردم ایران معرفی کنند. 🔺 تا امروز امثال فرهادی تلاش کرده‌اند با تمرکز بر خطاها، ظلم حکومت را نتیجه بگیرند و البته هر بار هم از این مزدوری صله گرفته‌اند. بعدها با این قاعده از حکومت فراتر رفته و بر مردم ایران تاختند و از وطن‌فروشی دکان ساختند. ولی این‌بار این تعمیم را به دامن هویت حقیقی مردم کشاندند و برای لکه‌دار کردن اعتقادات و ایمان مردم به اهل‌بیت، مدال گرفتند؛ حال آنکه خاک بر چهره درخشان خورشید می‌پاشند. ✍ محسن مهدیان 🎋〰🍃 @Alachiigh
آلاچیق 🏡
❤ عاشقـــانه_دو_مدافـــع❤ #قسمت_هفدهم _چاره اے نبود باید میرفتم... _اوایل مهر بود کلاس هاے دانشگا
❤ عاشقـــانه_دو_مدافـــع❤ _با صداے سجادے از خاطراتم اومدم بیروݧ.... خانم محمدے؟ بہ خودم اومدم با تعجب داشت نگام میکرد نگاهش کردم تا چشمام بہ چشماش افتاد نگاهشو دزدید سرشو انداخت پاییـݧ ، گفت گوش دادید بہ حرفام!؟ خجالت زده گفتم راستش نہ تا یہ جاهاییشو گوش دادم اما... لبخند زد و گفت خوب ایرادے نداره تا کجا گوش دادید!؟ _باصدایے کہ انگار از تہ چاه میومد همونطور کہ سرم پاییـݧ بود گفتم: داشتید میگفتید نمیتونستم نسبت بہ شما بے تفاوت باشم پووووووفے کرد و آهے از تہ دل کشید و ادامہ داد: بلہ نمیتونستم نسبت بہ شما بے تفاوت باشم خیلے خودمو کنترل میکردم. _خانم محمدے؟ ایـݧ شهید شماست دیگہ؟ ینے منظورم اینہ کہ هر هفتہ میاید سر ایـݧ قبر؟ سرمو بہ نشانہ ے تایید تکوݧ دادم با دست بہ چند تا قبر اونطرفتر اشاره کردو گفت اونم شهید منہ منم هر هفتہ میام پیشش اتفاقا هر هفتہ هم شما رو میبینم چند بار خواستم بیام جلو و باهتوݧ حرف بزنم اما نشد. _هفتہ ے پیش میدونستم کہ بخاطر خواستگارے چهارشنبہ میاید منم اومدم،حتے اومدم جلو کہ باهاتوݧ صحبت کنم اما شما تا متوجہ شدید یکے داره میاد سمتتوݧ رفتید خانم محمدے شما هرچیزے کہ مـݧ از همسر آیندم انتظار دارم رو دارید تا اینجا متوجہ شدم اعتقادات و عقیدموݧ هم بہ هم میخوره ما باهم میتونیم زیر سایہ ے امام زمان خوشبخت باشیم _البتہ اگہ شما هم قبول کنید ... خیلے داشت تند میرفت خندم گرفت و گفتم: اجازه بدید آقاے سجادے شما براے خودتوݧ بریدید و دوختید مـݧ هنوز جواب خیلے از سوالاتامو نگرفتم علاوه بر اوݧ شما از کجا میدونید مـݧ چیز هایے کہ شما میخواید و دارم همیشہ اوݧ چیزے کہ فکر میکنید و میبینید درست نیست جدا از اوݧ مـݧ هم براے خودم معیار هایے دارم از کجا میدونید شما همشو دارید؟" اخم هاش رفت تو هم وبا ناراحتے گفت: معذرت میخوام اسماء خانم اولیـݧ بار بود کہ اسممو صدا میکرد یجورے شدم. انگار اولیـݧ بار بود کہ صداشو میشنیدم لپام قرمز شد از خجالت سرمو انداختم پاییـݧ حالا خوبہ قربوݧ صدقم نرفتہ بوووود عجب بی جنبہ اے بودماااااا,,, _متوجہ حالتے کہ بهم دست داده بود شد و پرسید چیزے شده؟ خودمو کنترل کردم کہ صدام نلرزه و گفتم ݧ چیزے نشده _دستشو گذاشت رو دهنش کہ معلوم نشہ داره میخنده,و گفت: خوب تا الاݧ مـݧ حرف زدم حالا شما بگید سرفہ اے کردم تا اومدم حرف بزنم گوشیم زنگ خورد... کاملا فراموش کرده بودم ماماݧ زنگ زده بود گوشے هنوز دست سجادے بود گوشے و گرفت طرفم گوشے و ازش گرفتم جواب دادم _ماماݧ اجازه نداد حرف بزنم الو؟ اسماء؟ معلوم هست کجایے؟چرا جواب نمیدے؟نمیگے،نگراݧ میشم؟چرا انقد تو بی فکرے انقد بلند حرف میزد کہ سجادے صداشو میشنید... بلند شدم رفتم اونور تر سلام ماماݧ جاݧ ببخشید دستم بند بود نمیتونستم جواب بدم آنتـݧ هم نداشتم مگہ کجایےکہ آنتـݧ ندارے؟ بهشت زهرا. چے بهشت زهرا چیکار میکنے؟!برداشتت بردتت اونجا چیکار اومدم جواب بدم کہ آنتـݧ رفت و قطع شد ✍خانم.علـــی.آبادی ⭐️برای خواݩدݩ‌هرقسمٺ‌از رماݩ‌1صݪواٺ‌ به نیت فرج اݪـزامیسٺ 🎋〰🍃 @Alachiigh
هميشه فکر کن تو يه دنياي شيشه اي زندگي ميکني. پس سعي کن به طرفه کسي سنگ پرتاب نکني چون اولين چيزي که ميشکنه دنياي خودته. 〰〰⚜⚜⚜ 🎋〰🍃 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۴۱۸ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 🎋〰🍃 @Alachiigh