شهيد حسيناکبر عربنژاد
👇👇👇👇
مسجدي است در تهران، خيابان ايران، کوچه شهيد فياض بخش. در محوطه اين مسجد، بنايي زيبا پنج نگين را در خود جاي داده است؛ پنج شهيد گمنام از دوران دفاعمقدس.
شايد براي بعضيها باورش سخت باشد که يکي از اين شهداي گمنام در خوابي کسي آمده باشد و خود را معرفي کرده باشد و نشاني خانواده خود را داده باشد. شايد آنها ميخواهند با اين کار حجت را بر ما تمام کنند که ما غرق شدگان ديار ناپيداي دنيا، معناي «عندربهم يرزقون» را بفهميم. آنجا مامن و جايگاهي است که من و تو به راحتي ميتوانيم تا ملکوت آسمانها با آبروي آن شهيدان و دستگيري آنها صعود کنيم و راه را پيدا کنيم. هر چه باشد، بالاخره اين واقعيت اتفاق افتاده و اين معنا در چشم خيليها روشن شده که شهدا زندهاند و دنيا زدگاني چون ما مردهايم و هفتاد کفن در همين چند روزه دنيا پوشاندهايم.
مسجد فائق، خيابان ايران کوچه شهيد فياضبخش
اينکه مردم اين محله، براي پنج شهيد گمنام مزار و بارگاه زيبايي ساختهاند کاري است ستودني.
آقاي يدالله يزديزاده، ساکن روستاي کاظمآباد کرمان، مداح اهل بيت عليهمالسلام است. ميگويد در شب 22 ماه مبارک رمضان 1427 (24 مهرماه 1385) در شبکه 3 تلويزيون مراسم تشييع پيکر شهيد گمنام را ديدم و با خودم گفتم اين شهيدان اهل کجا هستند و چه کساني هستند؟!
همان شب در خواب ديدم آن پنج شهيد را تشيع ميکردند و به من گفتند تو بايد شهيد سوم را تشييع و داخل قبر دفن کني. گفتم از ميان اين همه مردم چرا من؟! بالاخره جنازه را برداشتم و داخل قبر رفتم و ديدم که قبر مانند اتاقي بزرگ شد در کنار اتاق تختي بود. شهيد را روي تخت گذاشتم با خود گفتم: خدايا چه کنم؟ ديدم شهيد از جا برخاست. ترسيدم و از او دور شدم، اما دوباره برگشتم و نزديک رفتم و با شهيد صحبت و درد دل کردم. روضه قتلگاه امام حسن عليهالسلام را خواندم و سينه زدم و شهيد هم با من سينه ميزد شهيد گفت: من يک درخواست از تو دارم، برو به روستاي خانوک، مرا آنجا به اسم حسيناکبر عربنژاد ميشناسند از قول من به پدر و مادرم بگو من ديروز در تهران در اينجا در قبر سوم دفن شدهام. سپس گفت: هر حاجتي داري بگو من برآورده ميکنم.
من تو را در روز قيامت شفاعت ميکنم.
آقاي يدالله يزديزاده در ادامه ميگويد: صبح برخاستم و نماز صبح را خواندم و در تعجب از خوابي که ديده بودم، آن را براي همسرم تعريف کردم.
گفتم: به خانوک بروم و چه بگويم؟ بگويم شهيد حسيناکبر را در خواب ديدهام؟ مگر از من قبول ميکنند! ما خانواده فقيري هستيم. ممکن است فکر کنند اين خواب را ساختهام که از آنها کمکي بگيرم. همسرم گفت: شما پيام شهيد را برسان، کاري نداشته باش که آنها چه فکر ميکنند، باور ميکنند يا نميکنند.
آقاي يزديزاده ميگويد: موتور خود را برداشتم و به طرف روستاي خانوک حرکت کردم. روستاي خانوک با کاظمآباد، سي کيلومتر فاصله دارد. همسرم را هم سوار کردم و با من آمد و به روستاي خانوک رسيديم. پس از جستجوي بسيار، دايي شهيد را پيدا کرديم. در همين حال پدر شهيد هم سررسيد. خود را معرفي کردم و خواب را براي آنها گفتم. آنها با تعجب به من نگاه ميکردند ميخواستم خداحافظي کنم اما آنها مرا به خانهشان دعوت کردند.
آنها مرا به خانه خود بردند و بعد از پذيرايي مختصر از من پرسيدند در خواب صورت شهيد ما را ديدهاي، آيا يادت هست فرزند ما در خواب چه شکلي بود؟ آنگاه عکس پنج شهيد را آوردند و گفتند اينها شهيدان ما هستند، بگو کداميک را در خواب ديدهاي؟ به عکس شهيدان نگاه کردم. پدر شهيد هم زير چشم با دقت به من نگاه ميکرد. چهره شهيدي را که در خواب ديده بودم، در بين عکسها نديدم. بالاخره گفتم چهره شهيدي که من در خواب ديدم در ميان اين عکسها نيست. گويا ميخواستند صداقت مرا بسنجند که چنين روشي را به کار بستند در مرحله دوم رفتند و يک عکس ديگر را آوردند، تا عکس را ديدم گفتم: بله، همين است. اعضاي خانواده با چشمان اشکبار براي شهيدشان صلوات فرستادند و اظهار خوشنودي و شادي ميکردند و به اين ترتيب صداقت مرا تاييد کردند. من هم خدا را شکر کردم که پيام شهيد را رساندم. بعداز ساعتي به روستای خود بازگشتم.
آقاي حاج حسين اسدي، همرزم شهيد و از خويشاوندان اوست که هم اکنون با درجه سرهنگي در سپاه کرمان خدمت ميکند و مسئول شهيدان خانوک است. او ميگويد: از آن روزي که خواب را شنيدم، براي اطمينان بيشتر به تحقيق پرداختم. همه نشانيها با شهيد ما، حسيناکبر، تطبيق ميکرد محل شهادت و سن شهيد همه مطابقت داشت و شهيد در منطقهاي پيدا شده بود که لشکر کرمان در آن منطقه عمليات داشته و من نيز در آن عمليات بودم.
آقاي يزديزاده در حضور نمازگزاران مسجد فائق گفت: خدا را شکر ميکنم که به برکت اين شهيد، بيماري من و همسرم شفا گرفت. روستاي خانوک در فاصله 56 کيلومتري کرمان، نرسيده به شهر زرند قرار دارد و پدر و مادر شهيد و اقوام او، مکرراً به زيارت اين شهيد در تهران آمدهاند
از فعالیتهای مسجد
بسیج بسیار فعالی دارد
ورزشگاه بسیار خوبی دارد که درتمام رده های سنی خانمها و دختران نوجوان و جوان فعالیت میکنند .کلاسهای والیبال و آمادگی جسمانی طرفداران زیادی دارد
کلاسهای آموزشی مثل تدبر در قران دارد
هرشب بعدازنماز قران توسط نوجوانان تلاوت میشود
هرچندوقت یکبار نوزادانی برای خواندن اذان و اقامه در گوششان ، الحمدلله در مسجد باب شده
در مناسبتهای مختلف از سخنرانان خوب استفاده میشود
چندی پیش سردار مقدم فر برای بالابردن بصیرت سیاسی در زمینه انتخابات برای اهل محل آمدند
مسجد فوق العاده فعالی است👌
مراسمات متعدد برای سردار فاطمیمان برگزارشد😭🌷
هرهفته اتوبوس برای نمازجمعه میگذارند
اهل محل هر وقت گرفتار می شوند به این شهدا متوسل میشوند. هر ساعت از شبانه روز تشریف ببرید حتما کنار مزار کسی هست
انقدر استقبال زیاد بود که مجبور شدند پنجره های شبکه دار مثل امامزاده ها از بیرون بزنند چون خادم سختش بود اما الان در هر ساعت از شبانه روز برای زیارت میتوانید بروید
جالب اینجاست نیمه های شب هم وقتی بری بعضا اشخاصی پشت پنجره ها در حال نیایش هستند
📣📢📣📢📣📢📣📢📣📢
سلام علیکم 💐
بزرگواران
محبت بفرمایید شهدای گمنام شهر ومحله ومنطقه ی خود را به اعضای کانال معرفی کنید
برایمان ارسال کنید👇👇👇
✅ آدرس دقيق
✅ عکس واضح
✅تعداد شهدا
✅کارهایی که صورت می گیرد در محل مزار شهدا
✅کرامت های شهدا
📢📢📢📢📢📢
ما ان شاالله تحلیل های کوتاه درمورد بصیرت و نفوذ و نفاق و دشمن شناسی..... را
هرشب بعد از نماز مغرب وعشا در کانال قرار میدهیم از دست ندهید 👌👌
🌹دست نوشته ای منتشر نشده از حاج قاسم سلیمانی برای یکی از دوستانش:
علی عزیز! چهار چیز را فراموش نکن:
۱_اخلاص، اخلاص، اخلاص
یعنی گفتن ، انجام دادن و یا ندادن برای خدا
۲_قلبت را از هر چیز غیر او خالی کن و پر از محبت او و اهلبیت(علیهالسلام) کن
۳_نماز شب توشه عجیبی است
۴_یاد دوستان شهید ولو به یک صلوات
"برادرت، دوستدارت سلیمانی"
۹۱/۷/۲۱
حضـرت آیت الله العظمـی #امـام_خامنـه_ای :
طرح آمریکایی موسوم به #معامله_قـرن، قبل از مردن ترامپ خواهد مرد.۱۳۹۸/۱۱/۱۶
#معامـله_قـرن
🚨 انشاءالله شما جوانان در بیتالمقدس نماز خواهید خواند
🔻علاج اساسی مسئلهی فلسطین، انتخاب یک حکومتی با رأی عمومی مردم فلسطینیالاصل است
🔹علاج اساسی و زیربنایی مسئلهی فلسطین، همان مطلبی است که ما چند سال قبل گفتیم و در مراکز مهمّ بینالمللی هم این ثبت شده. از همهی افراد فلسطینیالاصل، از هر مذهبی -چه مسلمان،چه مسیحی،وچه یهودی- نه آن کسی که مال فلان کشور است و آمده آنجا ساکن شده، نظرخواهی بشود و نظام مورد قبول آنها سر کار بیاید. در همهی فلسطین، یک حکومتی با رأی عمومی مردم باید سر کار بیاید که دربارهی مسائل فلسطین و امثال نتانیاهو و دیگران تصمیمگیری کنند. این تنها راهی است که برای صلح و حلّ مسئلهی فلسطین وجود دارد.
🔹انشاءالله این {مطلب} پیش خواهد رفت و امیدواریم که شما جوانـان آن روز را ببینید و انشاءالله خواهیـد دید و انشاءالله در بیتالمقدّس که این قدر برای آنها مسئلهی مهمّـی است، نماز خواهید خواند.
۱۳۹۸/۱۱/۱۶
📸ترجمه آیه دیدار امروز هزاران نفر از اقشار مختلف مردم با رهبر انقلاب به مناسبت دهه فجر:
🔹هوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ (بخشی از آیه ۶۲ سوره انفال)
🔹اوست که به نصرت خود و یاری مؤمنان تو را مؤیّد و منصور گردانید.
#سنت_الهی #نصرت_الهی
✅ @shenakhte_rahbari
🔴 خاطرهی دزدیده شدن #حاج_قاسم
💠 حاج قاسم در عملیات طریقالقدس مجروح شده بود. برای درمان، او را به مشهد فرستاده بودند. چون شکمش ترکش خورده بود از زیر قفسه سینهاش تا روی مثانهاش را باز کرده بودند و وضع بدی داشت. ۴۵ روز کسی نمیدانست قاسم سلیمانی زنده است یا شهید شده. در آن زمان هم فرمانده گردان بود که مجروح شد. بالاخره شهید موحدی کرمانی پسر همین آقای موحدی کرمانی قاسم را در مشهد پیدا کرد و گفت طبقه سوم یک بیمارستان در مشهد است. پزشک حاج قاسم از منافقین بود و میخواست حاج قاسم را بکشد، به همین دلیل شکم قاسم را باز گذاشته بود که منجر به عفونت شده بود. یک پرستار باشرف کرمانی به خاطر حس ناسیونالیستیاش قاسم را شب #دزدیده بود، جایش را با دو مریض دیگر در یک طبقه دیگر عوض کرد و به دکتر گفته بود قاسم را از اینجا بردند. قاسم باز یک دوره دیگر از ناحیه دست مجروح شد تا میگفتند برو بیمارستان در میرفت. فضای ما در جنگ این بود.
🌎 سایت جهاننیوز به نقل از صادق خرازی
#امام_خامنهای
سردار شهید #حاج_قاسم_سلیمانی نمونه برجسته ای از تربیت شدگان اسلام ومکتب خمینی بود.
#فجر_سلیمانی
#راههای_نفوذ_دشمن
❌اختلال در باورهای انقلابی و دینی❌
ضدّ انقلاب امروز از طرق مختلفی وارد میشود.
یکی از راههای ورود و نفوذ
ایجاد خلل در باورها است؛
باور انقلابی،
باور دینی.
در معرفتهای انقلابی و دینی
اختلال ایجاد میکنند ؛رخنه کردن در اینهاست .
امام خامنه ای ۱۳۹۴/۶/۲۵
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#راههای_نفوذ_دشمن ❌اختلال در باورهای انقلابی و دینی❌ ضدّ انقلاب امروز از طرق مختلفی وارد میشود. ی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#خاطرات_شهدا
▪️ قصه حاج قاسم و غواصهایش و توسل عجیب به حضرت زهرا (س)
🔻از من و قلمم بر نمی آید تا قصه سالهای خون و خاطره را روایت کنم . چیزی شبیه شرم دستم را وقت نوشتن پس می زند. من چگونه می توانم یک ثانیه از اضطراب غواص های شجاع حاج قاسم را روایت کنم وقتی دل به دریای خروشان اروند می زدند، در «شبی تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل!"
🔻شبی که طبق پیش بینی ها بنا بود باد نباشد، باران نباشد، اما چند ساعت مانده به شروع عملیات، ابری ناخوانده از افق قد می کشد و پخش می شود توی آسمان و حالا هم باد هست هم باران!
🔻ژنرال های کارکشته دنیا به صدام، گفته اند ایران از هر نقطه ممکن است به خاک شما یورش بیاورد، الّا از منطقه فاو.
🔻ژنرال ها گفته اند هیچکس نمی تواند از دریای موج خیز اروند بگذرد. گفته اند پای گذاشتن غواص در اروند همان و پیدا شدن جنازه اش در شکم نهنگان خلیج فارس همان. گفته اند اروند نابکار است، در اثر جذر و مدّ مسیر حرکتش را تغییر می دهد. گفته اند اروند ریاکار است، سطح آبش آرام، امّا لایه های زیرین اش پر شتاب می گذرد. گفته اند اروند مواج که بشود هیچ کس جلودارش نیست و گفته اند گرداب هایی دارد که با سرعت سیصد کیلومتر طعمه اش را به غرقاب نابودی می کشاند و می بلعد.
🔻ژنرالهای دنیا همه اینها را به صدام گفته اند، اما در ساحل شرقی نهر علی شیر، حاج قاسم سلیمانی و حاج احمد امینی تصمیم خودشان را گرفته اند.
🔻در ساحل غربی هم توی خانه های کوچک جا مانده از ساکنین عرب روستا، شهید یوسف الهی و شهید آتش افروز و همرزمانشان مشغول مناجات اند.
🔻غواص های لشکر ثارالله تصمیم گرفته اند در همین هوای منقلب خط فاو و پشت صدام را یکجا بشکنند. حاج قاسم باید غواص هایش را با تاریک شدن هوا آرام و بی صدا از رود عبور دهد تا خط دشمن را تصرف کنند و محسن رضایی رمز "یا فاطمه الزهرا" را به همه نیروهای عملیات اعلام کند و ناگهان صدها قایق تیزرو با مردانی مصمم مثل گلوله به سمت شبه جزیره فاو عراق حرکت کنند و با رخنه در لشکر صدام، خبری دنیا را تکان بدهد که «مردان قورباغه ای ایران از اروند گذشتند، فاو را به تلافی خرمشهر گرفتند تا ام القصر و بصره در تیر رس شان باشد و راه عراق را به دریای آزاد قطع کنند»
🔻فردا باید این خبر سرتیتر همه روزنامههای منطقه و جهان باشد، فردا باید صدام از این شکست تلخ دیوانه بشود و فرماندهانش را اعدام صحرایی کند، اما با آن ابر سمج و باد بیموقع حاج قاسم چه می توانست بکند جز اینکه غواصهای لشکر را جمع کند دور خودش، بغضش را فرو بدهد و با صدایی آرام و چشمی اشک آلود بگوید:
🔻 برادرا ! آنچه نباید میشد، حالا شده . طبق پیشبینی الان باید آسمان صاف و اروند آرام باشد. اما نیست . حالا برای عبور از موجهای سرکش اروند فقط یک راه مانده است، آب را به پهلوی شکسته زهرا (س) قسم بدهید!
🔻نام حضرت زهرا س در حریری از اشک تکثیر شد و در آسمان پیچید. دلها قوت گرفت. سپاه به حرکت درآمد. پیاده و سواره به سمت اروند. غواصها از زمین باتلاقی حاشیه رود میگذرند و در کناره آن آرایش میگیرند. به دستور، تن به آب سرد میزنند، سرعت آب و تلاطم رود طوفانزده در قدم اول میخواهد همه را نا امید کند، غواصها یک متر جلو میروند، آب دو متر آنها را عقب مینشاند. آنها با رشتهای طناب به هم وصل هستند. باید در آب عصبانی هی فین (نوعی کفش غواصی) بزنی و هی جلو نروی!، با موج زورآزمایی کنی و کم کم نفسهایت به شماره بیفتد و دستانت از سوز سرما کرخت بشوند و طناب از دستت رها بشود و آب با شتاب از جمع جدایت بکند و هیچکس در آن شب تاریک و وهمناک متوجه غرق شدنت نشود.
🔻نبردی سنگین میان مردانی که ذکر یا زهرا بر لب دارند و رودخانهای که راه نمیدهد در گرفته است. گروه موقعیت خودشان را گم میکنند، همه جا آب است و سرگردانی و البته امید . ناگهان پای نفر اول به زمین سفت می رسد .
🔻یا زهرا! رسیدیم به ساحل! همه از آب بیرون میآیند. بی صدا در ساحل آرایش میگیرند. تازه اول کار است . باید با هجومی تند ،خط دشمن را فتح کنند. میکنند. دشمن راهی جز فرار ندارد. حاج احمد امینی میایستد روی یال خاکریز اول عراق و با بیسیم می گوید:
🔻یا فاطمه الزهرا. یا فاطمه الزهرا.حاجی حاجی، مأموریت انجام شد. حالا نوبت شماست.
🔻 آنطرف، کنار نهر علیشیر. مروارید اشک، زنجیر پلاک حاج قاسم را میگیرد و و پایین میآید. حاجی بیتاب و اشکبار فریاد میزند :زهرا جان ممنون. بیبی جان متشکرم.
#عملیات_والفجر_۸
#رمز_یافاطمه_الزهرا_س
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#لشکر_۴۱_ثارالله_کرمان
📝 احمد یوسف زاده
عکسی که می بینید، در اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۳ توسط «احسان رجبی» به ثبت رسیده است.
محل عکس برداری ارتفاع ۱۱۲ واقع در شمال منطقه ی عملیاتی «فکه» است. پیکر این شهید که پس از ۱۲ سال چهره نمایانده است، ویژگی بسیار بارز و تکان دهنده ای دارد.
دست ها و پاهای جسد با سیم تلفن بسته شده و در غربت و مظلومیت بی مانندی به احتمال قوی، زنده به گور گردیده است. سیمهای تلفن دور پاها به خوبی مشخص است.
این معامله ای است که بعثی ها با بسیاری از رزمنده های مظلوم گرفتار شده در حلقه ی محاصره ی #فکه کردند...
🌷 #شهید_گمنام 🌷
او خودش را فروخت از همان زمان که فهمید #فاطمه گمنام میخرد...❣
🌷 شهدا را یاد کنید تا آنها هم شما را نزد ابا عبدالله الحسین یاد کنند